کاربر ناشناس
ابوخالد کابلی: تفاوت میان نسخهها
جز
←نام و لقب
imported>Ahmadian جز (←خلط در منابع رجالی) |
imported>Ahmadian جز (←نام و لقب) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ابوخالد كابلی وردان''' ملقب به كنكر، از رجال [[شیعه|شیعی]] سده اول ق و از اصحاب [[امام سجاد(ع)]] و [[امام باقر (ع)]] که در [[کابل]] از شهرهای [[افغانستان]] به دنیا آمد و پس از مهاجرت به [[مدینه]] در جرگه یاران حضرت سجاد درآمد. ابوخالد علاوه بر این دو امام ، از كسانی چون [[اصبغ بن نباته]] و [[یحیی بن ام طویل]] نیز روایت كرده است. | '''ابوخالد كابلی وردان''' ملقب به كنكر، از رجال [[شیعه|شیعی]] سده اول ق و از اصحاب [[امام سجاد(ع)]] و [[امام باقر (ع)]] که در [[کابل]] از شهرهای [[افغانستان]] به دنیا آمد و پس از مهاجرت به [[مدینه]] در جرگه یاران حضرت سجاد درآمد. ابوخالد علاوه بر این دو امام ، از كسانی چون [[اصبغ بن نباته]] و [[یحیی بن ام طویل]] نیز روایت كرده است. | ||
==نام و لقب== | ==نام و لقب== | ||
كنكر عنوانی بود كه مادرش وی را بدین نام میخواند و در روزگار خود میان عامه مردم بدان شهرت | كنكر عنوانی بود كه مادرش وی را بدین نام میخواند و در روزگار خود میان عامه مردم بدان شهرت نداشت،<ref>نك:طبرسی،254; راوندی،ج1،ص262; قس:رازی،ج2،ص677</ref>اما به واسطه خطابی كه از سوی امام سجاد(ع) به او با عنوان كنكر در روایات بر جای مانده<ref>كشی،121،نیز نك:دلائل الامامه،90-91</ref> به این لقب شهرت یافته بود.[[ابن طاووس]] به او كنیه ابو یحیی داده <ref>نك:صاحب معالم،294</ref> كه مآخذ دیگر آن را تایید نمیكند. | ||
==زادگاه== | ==زادگاه== | ||
از مجموع روایات چنین برمیآید كه موطن نخستین ابو خالد،كابل بوده است. با اینكه تصریحی به سال ورود او به [[حجاز]] نشده است، ظاهر روایات، حكایت از آن دارد كه وی در طول حضور خود در حجاز،آنگاه كه در صحبت [[امام سجاد(ع)]] (امامت:61-95ق)بوده، دست كم یك بار با مساعدت امام، به كابل سفر كرده است. <ref>نك:كشی،121-123; راوندی،ج1،ص262-264; ابن شهر آشوب،مناقب،ج4،ص145</ref> | از مجموع روایات چنین برمیآید كه موطن نخستین ابو خالد،كابل بوده است. با اینكه تصریحی به سال ورود او به [[حجاز]] نشده است، ظاهر روایات، حكایت از آن دارد كه وی در طول حضور خود در حجاز،آنگاه كه در صحبت [[امام سجاد(ع)]] (امامت:61-95ق)بوده، دست كم یك بار با مساعدت امام، به كابل سفر كرده است. <ref>نك:كشی،121-123; راوندی،ج1،ص262-264; ابن شهر آشوب،مناقب،ج4،ص145</ref> |