پرش به محتوا

ستون حنانه: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۱۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ اوت ۲۰۲۱
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(درج الگوی درجه بندی)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{دیگر کاربردها|حنانه}}
{{دیگر کاربردها|حنانه}}
'''ستون حَنّانه''' ، به عربی «اسطوانة الحَنّانة» (به معنای ستون گریه‌کننده)، نام یکی از ستون‌های [[مسجد النبی]] است. این ستون در محل درخت نخلی قرار دارد که بنا بر گزارش‌های تاریخی از فراق [[پیامبر (ص)]] نالید.
'''ستون حَنّانه''' ، به عربی «اسطوانة الحَنّانة» (به معنای ستون گریه‌کننده)، نام یکی از ستون‌های [[مسجد النبی]] است. این ستون در محل درخت نخلی قرار دارد که بنا بر گزارش‌های تاریخی از فراق [[پیامبر(ص)]] نالید.
 
در حال حاضر این ستون در مسجد النبی وجود ندارد و عده‌ای می‌گویند ابن ابی کعب، ستون را به خانه خود برده و برخی روایات حاکی از دفن ستون زیر منبر پیامبر(ص) است.
در حال حاضر این ستون در مسجد النبی وجود ندارد و عده‌ای می‌گویند ابن ابی کعب، ستون را به خانه خود برده و برخی روایات حاکی از دفن ستون زیر منبر پیامبر(ص) است.




== شرح ماجرا ==
== شرح ماجرا ==
[[شیخ عباس قمی]] در کتاب [[منتهی الآمال]] هنگام ذکر [[معجزه|معجزات]] [[پیامبر اکرم(ص)]] جریان این واقعه را چنین نقل می‌کند:
::خاصّه و عامّه به سندهای بسیار روایت کرده‌اند که چون حضرت رسول(ص) به [[مدینه]] [[هجرت]] نمود و مسجد را بنا کرد در جانب مسجد درخت خرمائی خشک کهنه بود و هرگاه که حضرت(ص) [[خطبه]] می‌خواند بر آن درخت تکیه می‌فرمود پس مردی آمد و گفت: یا رسول‌اللّه، رخصت ده که برای تو منبری بسازم که در وقت خطبه بر آن قرار گیری و چون مرخص شد برای حضرت(ص) منبری ساخت که سه پایه داشت و حضرت(ص) بر پایه سوم می‌نشست، اول مرتبه که آن حضرت(ص) بر [[منبر]] برآمد آن درخت به ناله آمد، مانند ناله‌ای که ناقه در مفارقت فرزند خود کند؛ پس حضرت(ص) از منبر به زیر آمد و درخت را دربرگرفت تا ساکن شد. حضرت(ص) فرمود: اگر من آن را دربرنمی‌گرفتم تا [[قیامت]] ناله می‌کرد.<ref>منتهی الامال، ج۱، ذیل عنوان "معجزات پیامبر(ص).</ref>


[[شیخ عباس قمی]] در کتاب [[منتهی الآمال]]  هنگام ذکر [[معجزه|معجزات]] [[پیامبر اکرم (ص)]] جریان این واقعه را چنین نقل می‌کند:
این ستون به جهت ناله‌ای که سر داد و نیز آمدن تعبیر «حنّ الی» در [[حدیث نبوی]]،<ref>رجوع کنید به صنعانی، ج۳، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> به «حنّانه» شهرت یافته است.<ref>قطب راوندی، ج۱، ص۱۶۵.</ref>
::خاصّه و عامّه به سندهای بسیار روایت کرده‌اند که چون حضرت رسول (ص) به [[مدینه]] [[هجرت]] نمود و مسجد را بنا کرد در جانب مسجد درخت خرمائی خشک کهنه بود و هرگاه که حضرت(ص) [[خطبه]] می‌خواند بر آن درخت تکیه می‌فرمود پس مردی آمد و گفت: یا رسول‌اللّه، رخصت ده که برای تو منبری بسازم که در وقت خطبه بر آن قرار گیری و چون مرخص شد برای حضرت(ص) منبری ساخت که سه پایه داشت و حضرت(ص) بر پایه سوم می‌نشست، اول مرتبه که آن حضرت(ص) بر [[منبر]] برآمد آن درخت به ناله آمد، مانند ناله‌ای که ناقه در مفارقت فرزند خود کند؛ پس حضرت(ص) از منبر به زیر آمد و درخت را دربرگرفت تا ساکن شد. حضرت(ص) فرمود: اگر من آن را دربرنمی‌گرفتم تا [[قیامت]] ناله می‌کرد.<ref>منتهی الامال، جلد اول، ذیل عنوان "معجزات پیامبر صلی الله علیه و آله" </ref>


این ستون به جهت ناله‌ای كه سر داد و نیز آمدن تعبیر «حنّ الی» در [[حدیث نبوی]]،<ref>رجوع کنید به صنعانی، ج ۳، ص ۱۸۵ـ۱۸۶</ref> به «حنّانه» شهرت یافته است.<ref>قطب راوندی، ج ۱، ص ۱۶۵</ref>
این داستان در منابع دیگری نیز با اندکی تفاوت در جزئیات نقل شده است.<ref>رجوع کنید به صنعانی،المصنَّف، ج ۳، ص۱۸۵-۱۸۶؛ دارمی،سنن الدارمی، ج۱، ص۱۶؛ بخاری، صحیح، ج ۴، ص۱۷۳-۱۷۴؛ ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، ص۳۴۰-۳۴۵.</ref> برخی از مفسران در ذیل [[آیه]] ۷۴ [[سوره بقره]] درباره اعطای فهم به جمادات، به این قضیه اشاره کرده‌اند.<ref>رجوع کنید به طبری؛ میبدی؛ قرطبی، ذیل آیه.</ref>
 
این داستان در منابع دیگری نیز با اندکی تفاوت در جزئیات نقل شده است.<ref>رجوع کنید به صنعانی،المصنَّف، ج ۳، ص ۱۸۵ـ۱۸۶؛ دارمی،سنن الدارمی، ج ۱، ص ۱۶؛ بخاری، صحیح، ج ۴، ص ۱۷۳ـ۱۷۴؛ ابونعیم اصفهانی،دلائل النبوة، ص ۳۴۰ـ۳۴۵</ref> برخی از مفسران در ذیل [[آیه]] ۷۴ [[سوره بقره]] درباره اعطای فهم به جمادات، به این قضیه اشاره کرده‌اند.<ref>رجوع کنید به طبری؛ میبدی؛ قرطبی، ذیل آیه</ref>




== ستون حنانه در گذر تاریخ ==
== ستون حنانه در گذر تاریخ ==
امروزه ستونی به این نام در [[مسجد النبی]] وجود ندارد. درباره سرنوشت این ستون اقوال مختلفی مطرح شده است.
امروزه ستونی به این نام در [[مسجد النبی]] وجود ندارد. درباره سرنوشت این ستون اقوال مختلفی مطرح شده است.
[[پرونده:روضه شریفه.jpg|بندانگشتی|چپ|روضه شریفه]]
[[پرونده:روضه شریفه.jpg|بندانگشتی|چپ|روضه شریفه]]
برخی گفته‌اند این ستون را [[بنی امیه]] پس از تجدید بنای مسجد قطع کردند و از بین بردند<ref>رجوع کنید به قطب راوندی، ج ۱، ص ۱۶۶؛ ابن‌حجر عسقلانی،فتح‌الباری: شرح صحیح البخاری، ج ۶، ص ۴۴۴</ref> و آنچه بعد از بازسازی مسجد با نام ستون حنانه در منابع یاد شده و [[نماز]] خواندن کنار آن [[مستحب]] است،<ref>رجوع کنید به نوری،مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۳، ص ۴۲۶، ج ۱۰، ص ۱۹۵</ref> ظاهراً جای آن است نه خود ستون. بنا بر روایتی، پس از تخریب مسجد، [[ابی بن کعب|اُبَی بن‌ کعب]] این ستون را به خانه خود برد و از آن نگهداری کرد.<ref>رجوع کنید به ابن‌ماجه،سنن ابن‌ماجة، ج ۱، ص ۴۵۴</ref> در روایتی نیز آمده است که پیامبر (ص) فرمود که آن درخت را کندند و در زیر منبر دفن کردند.<ref>منتهی الامال، جلد اول، ذیل عنوان "معجزات پیامبر صلی الله علیه و آله" </ref>
برخی گفته‌اند این ستون را [[بنی امیه]] پس از تجدید بنای مسجد قطع کردند و از بین بردند<ref>رجوع کنید به قطب راوندی، ج ۱، ص۱۶۶؛ ابن‌حجر عسقلانی، فتح‌الباری، ج ۶، ص۴۴۴.</ref> و آنچه بعد از بازسازی مسجد با نام ستون حنانه در منابع یاد شده و [[نماز]] خواندن کنار آن [[مستحب]] است،<ref>رجوع کنید به نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۲۶؛ ج۱۰، ص۱۹۵.</ref> ظاهراً جای آن است نه خود ستون. بنا بر روایتی، پس از تخریب مسجد، [[ابی بن کعب|اُبَی بن‌ کعب]] این ستون را به خانه خود برد و از آن نگهداری کرد.<ref>رجوع کنید به ابن‌ماجه،سنن ابن‌ماجة، ج ۱، ص۴۵۴</ref> در روایتی نیز آمده است که پیامبر(ص) فرمود که آن درخت را کندند و در زیر منبر دفن کردند.<ref>منتهی الامال، ج۱، ذیل عنوان "معجزات پیامبر(ص).</ref>




== معجزه‌ بودن این ماجرا ==
== معجزه‌ بودن این ماجرا ==
 
برخی نالیدن این ستون را از [[معجزات پیامبر(ص)]] ذکر کرده‌اند. [[شافعی]] این معجزه را برتر از زنده کردن مردگان توسط [[حضرت عیسی(ع)]] دانسته است.<ref>رجوع کنید به بیهقی،الاعتقاد و الهدایة، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref> [[قاضی عبدالجبار]]<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۱۵، ص۲۰۴.</ref> در این مورد دوگانه برخورد کرده است، در جایی می‌گوید که برخی، ناله این ستون و [[تسبیح]] سنگ‌ریزه در دست پیامبر و این قبیل امور را از معجزات پیامبر نمی‌دانسته‌اند، زیرا انجام چنین کارهایی توسط انسان‌های دیگر محال نیست؛ اما در جای دیگر<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۱۶، ص۴۱۶-۴۱۷.</ref> به‌تفصیل این قضیه را نقل کرده و آن را از معجزات پیامبر و اصل خبر را [[تواتر|متواتر]] دانسته است.<ref>نیز رجوع کنید به قاضی عیاض، الشفاء، ج۱، ص۳۰۳.</ref>
برخی نالیدن این ستون را از [[معجزات پیامبر (ص)]] ذکر کرده‌اند. [[شافعی]] این معجزه را برتر از زنده کردن مردگان توسط [[حضرت عیسی]] (ع) دانسته است.<ref>رجوع کنید به بیهقی،الاعتقاد و الهدایة الی سبیل الرشاد علی مذهب السلف و اصحاب الحدیث، ص ۲۷۱ـ۲۷۲</ref> [[قاضی عبدالجبار]]<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۱۵، ص ۲۰۴</ref>، در این مورد دوگانه برخورد کرده است، در جایی می‌گوید که برخی، ناله این ستون و [[تسبیح]] سنگ‌ریزه در دست پیامبر و این قبیل امور را از معجزات پیامبر نمی‌دانسته‌اند، زیرا انجام چنین کارهایی توسط انسان‌های دیگر محال نیست؛ اما در جای دیگر<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۱۶، ص ۴۱۶ـ۴۱۷</ref> به‌تفصیل این قضیه را نقل کرده و آن را از معجزات پیامبر و اصل خبر را [[تواتر|متواتر]] دانسته است.<ref>نیز رجوع کنید به قاضی عیاض، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۳۰۳</ref>


== ستون حنانه در شعر عربی و فارسی==
== ستون حنانه در شعر عربی و فارسی==
 
در شعر عربی و فارسی نیز نالیدن این ستون از معجزات پیامبر و از موارد شعور نباتات دانسته شده است و شاعران متعددی در قصاید خود در مدح پیامبر به این قضیه اشاره کرده‌اند.<ref>برای دیگر اشعار رجوع کنید به شرف‌الدین بوصیری، دیوان، ص۱۷۶؛ صفی‌الدین حلّی، دیوان، ج۱، ص۱۴۸؛ مقدسی، ج۵، ص۳۷؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۸۰؛ مَقَّری،ازهار الریاض، ج ۳، ص۲۵۱</ref> [[مولوی|جلال‌الدین مولوی بلخی]] نیز این داستان را در [[مثنوی معنوی]]<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ج ۱، دفتر۱، بیت ۲۱۱۳-۲۱۲۲.</ref> آورده و چندین بار نیز در ''غزلیات'' خود<ref>برای نمونه رجوع کنید به مولوی، ج۱، ص۱۶۱، ۱۶۳، ۲۴۸، ج۲، ص۳، ۱۵۲، ج۵، ص۱۱، ۱۲۰.</ref> به آن اشاره کرده است.<ref>مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول، بخش ۱۰۵ - نالیدن ستون حنانه چون برای پیغامبر(ص) منبر ساختند کی جماعت انبوه شد گفتند ما روی مبارک ترا بهنگام وعظ نمی‌بینیم و شنیدن رسول و صحابه آن ناله را و سال و جواب مصطفی صلی الله علیه و سلم با ستون صریح.</ref>
در شعر عربی و فارسی نیز نالیدن این ستون از معجزات پیامبر و از موارد شعور نباتات دانسته شده است و شاعران متعددی در قصاید خود در مدح پیامبر به این قضیه اشاره کرده‌اند.<ref>برای دیگر اشعار رجوع کنید به شرف‌الدین بوصیری،دیوان، ص ۱۷۶؛ صفی‌الدین حلّی،دیوان، ج ۱، ص ۱۴۸؛ مقدسی، ج ۵، ص ۳۷؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج ۱، ص ۸۰؛ مَقَّری،ازهار الریاض فی اخبار عیاض، ج ۳، ص ۲۵۱</ref> [[مولوی|جلال‌الدین مولوی بلخی]] نیز این داستان را در [[مثنوی معنوی]]<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ج ۱، دفتر۱، بیت ۲۱۱۳ـ۲۱۲۲</ref> آورده و چندین بار نیز در ''غزلیات'' خود <ref>برای نمونه رجوع کنید به مولوی، ج ۱، ص ۱۶۱، ۱۶۳، ۲۴۸، ج ۲، ص ۳، ۱۵۲، ج ۵، ص ۱۱، ۱۲۰</ref> به آن اشاره کرده است.<ref>مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول، بخش ۱۰۵ - نالیدن ستون حنانه چون برای پیغامبر (ص) منبر ساختند کی جماعت انبوه شد گفتند ما روی مبارک ترا بهنگام وعظ نمی‌بینیم و شنیدن رسول و صحابه آن ناله را و سال و جواب مصطفی صلی الله علیه و سلم با ستون صریح.</ref>
{{شعر}}{{ب|استن حنانه از هجر رسول|ناله می‌زد همچو ارباب عقول}}{{ب|گفت پیغمبر چه خواهی‌ای ستون|گفت جانم از فراقت گشت خون}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|استن حنانه از هجر رسول|ناله می‌زد همچو ارباب عقول}}{{ب|گفت پیغمبر چه خواهی ای ستون|گفت جانم از فراقت گشت خون}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|مسندت من بودم از من تاختی|بر سر منبر تو مسند ساختی}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|مسندت من بودم از من تاختی|بر سر منبر تو مسند ساختی}}{{پایان شعر}}


Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش