ابدان اخروی: تفاوت میان نسخهها
←دیدگاه فلاسفه
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
==دیدگاه فلاسفه == | ==دیدگاه فلاسفه == | ||
فلاسفه مسلمان، تلاش کردهاند تا تبیینی عقلی از [[اصول دین|اصل معاد]] و کیفیت آن ارائه دهند. البته هر چند دلایل عقلی بر لزوم معاد و جهانی جز این زندگی دنیوی گواهی میدهند، اما کیفیت معاد و این که آیا معاد تنها روحانی است، یا روحانی و جسمانی و با پذیرش جسمانی بودن، آیا این [[جسم عنصری]] و مادی است یا [[بدن برزخی| جسم برزخی]] و مثالی؟ اموری نیستند که از راه براهین عقلی بتوان آن را ثابت نمود؛{{مدرک}} به همین جهت است که [[ابن سینا]] میگوید: | فلاسفه مسلمان، تلاش کردهاند تا تبیینی عقلی از [[اصول دین|اصل معاد]] و کیفیت آن ارائه دهند. البته هر چند دلایل عقلی بر لزوم معاد و جهانی جز این زندگی دنیوی گواهی میدهند، اما کیفیت معاد و این که آیا معاد تنها روحانی است، یا روحانی و جسمانی و با پذیرش جسمانی بودن، آیا این [[جسم عنصری]] و مادی است یا [[بدن برزخی| جسم برزخی]] و مثالی؟ اموری نیستند که از راه براهین عقلی بتوان آن را ثابت نمود؛{{مدرک}} به همین جهت است که [[ابن سینا]] میگوید: | ||
:::باید دانست بخشی از معاد از طریق شرع نقل شده و شریعت آن را پذیرفته است و راهی برای اثبات آن جز از طریق شرع و تصدیق [[پیامبر(ص)]] نیست و آن مربوط به زنده شدن بدن است، باید کیفیت معاد جسمانی و جزئیات آن را به دلیل [[شرع]] و گزارش [[وحی]] بپذیریم؛ زیرا معیار مذکور مطمئنترین و کاملترین معیاری است که بشر میتواند از این راه، حقایق اطمینانبخشی به دست آورد.<ref> بوعلی سینا، الهیات شفاء، ۱۳۷۶ش، مقالۀ ۹، ص۴۶۰.</ref> | :::باید دانست بخشی از معاد از طریق شرع نقل شده و شریعت آن را پذیرفته است و راهی برای اثبات آن جز از طریق شرع و تصدیق [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله| پیامبر(ص)]] نیست و آن مربوط به زنده شدن بدن است، باید کیفیت معاد جسمانی و جزئیات آن را به دلیل [[شرع]] و گزارش [[وحی]] بپذیریم؛ زیرا معیار مذکور مطمئنترین و کاملترین معیاری است که بشر میتواند از این راه، حقایق اطمینانبخشی به دست آورد.<ref> بوعلی سینا، الهیات شفاء، ۱۳۷۶ش، مقالۀ ۹، ص۴۶۰.</ref> | ||
[[فلسفه مشاء|فلاسفه مشاء]]، بنابر مبانی خود معتقد بودند بدن انسان پس از مرگ معدوم میشود و چون [[اعاده معدوم]] از لحاظ فلسفی امکان ندارد، بدن نمیتواند مجددا بازگردد؛ ولی از آنجا که [[روح]]، موجودی پیراسته از ماده است، فنا و نیستی در آن راه ندارد و پس از قطع علاقه از بدن، باقی خواهد ماند. این گروه چون نتوانستهاند اشکالات معاد جسمانی را حل کنند -از جمله شبهه اعاده معدوم- ناچار به معاد روحانی روی آورده و منکر معاد جسمانی شدهاند، یا آن را از لحاظ فلسفی قابل اثبات ندانستهاند.{{مدرک}} | [[فلسفه مشاء|فلاسفه مشاء]]، بنابر مبانی خود معتقد بودند بدن انسان پس از مرگ معدوم میشود و چون [[اعاده معدوم]] از لحاظ فلسفی امکان ندارد، بدن نمیتواند مجددا بازگردد؛ ولی از آنجا که [[روح]]، موجودی پیراسته از ماده است، فنا و نیستی در آن راه ندارد و پس از قطع علاقه از بدن، باقی خواهد ماند. این گروه چون نتوانستهاند اشکالات معاد جسمانی را حل کنند -از جمله شبهه اعاده معدوم- ناچار به معاد روحانی روی آورده و منکر معاد جسمانی شدهاند، یا آن را از لحاظ فلسفی قابل اثبات ندانستهاند.{{مدرک}} |