Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۷۲
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←وداع های امام (ع)) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←زنان معترض) |
||
خط ۳۶۳: | خط ۳۶۳: | ||
== زنان معترض == | == زنان معترض == | ||
در مجموع ۸ | در مجموع ۸ یا ۹ زن در جریان [[نهضت عاشورا]] به عملکرد یزید و سپاهش با گفتار، رفتار و موضگیریهایشان اعتراض کردند: | ||
#ام عبدالله (دختر حرّ بدی کندی، همسر [[مالک بن نسیر کندی|مالک بن نُسَیر]]).<ref>طبری، همان، ج۴، ص۳۴۲، ابن نما، همان، ص۵۷</ref> اعتراض او به این سبب بود که شوهرش جبه کلاه دار (=بُرْنُس) متعلق به امام را غارت کرده بود. | #ام عبدالله (دختر حرّ بدی کندی، همسر [[مالک بن نسیر کندی|مالک بن نُسَیر]]).<ref>طبری، همان، ج۴، ص۳۴۲، ابن نما، همان، ص۵۷</ref> اعتراض او به این سبب بود که شوهرش جبه کلاه دار (=بُرْنُس) متعلق به امام را غارت کرده بود. | ||
#[[صفیه دختر عبدالله بن عفیف ازدی]]،<ref>ابن نما، همان، ص۷۳، سید ابن طاووس، همان، ص۲۰۵ و مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۰</ref> او زمانی که پدرش در محاصرۀ عوامل [[ابن زیاد]] بود، به دفاع از او پرداخت. | #[[صفیه دختر عبدالله بن عفیف ازدی]]،<ref>ابن نما، همان، ص۷۳، سید ابن طاووس، همان، ص۲۰۵ و مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۰</ref> او زمانی که پدرش در محاصرۀ عوامل [[ابن زیاد]] بود، به دفاع از او پرداخت. | ||
# زنی از قبیله بنی بکر بن وائل که با شوهرش در سپاه عمرسعد بود وقتی دید پس از شهادت امام(ع) سپاه ابن سعد به خیمههای [[ اهل البیت علیهم السلام |اهلبیت]] در آمده و غارت می کنند شمشیری در دست گرفت و به سمت خیمه ها آمد و گفت: ای آل بکربن وائل آیا دختران [[رسول خدا]] را تاراج می کنند و در ادامه گفت: لا حكم إلا لله، يا لثارات رسول الله.(فرمان خدا راست وبس. به خونخواهی رسول خدا برخیزید)شوهرش او را گرفت و به جای خود بازگردانید. <ref>القمي، الشيخ عباس، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم، ج۱، ص۳۴۲. شعرانی، دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، ۱۳۷۴ق، ص۲۰۱. | # زنی از قبیله بنی بکر بن وائل که با شوهرش در سپاه عمرسعد بود وقتی دید پس از شهادت امام(ع) سپاه ابن سعد به خیمههای [[ اهل البیت علیهم السلام |اهلبیت]] در آمده و غارت می کنند شمشیری در دست گرفت و به سمت خیمه ها آمد و گفت: ای آل بکربن وائل آیا دختران [[رسول خدا]] را تاراج می کنند و در ادامه گفت: لا حكم إلا لله، يا لثارات رسول الله.(فرمان خدا راست وبس. به خونخواهی رسول خدا برخیزید)شوهرش او را گرفت و به جای خود بازگردانید. <ref>القمي، الشيخ عباس، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم، ج۱، ص۳۴۲. شعرانی، دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، ۱۳۷۴ق، ص۲۰۱.</ref> | ||
</ref> | #نوار، (همسر یا دختر کعب بن جابر بن عمرو ازدی)<ref>طبری، همان، ج۴، ص۳۲۹</ref> او به همراهی شوهرش با لشکر عمر سعد در مقابله با امام حسین و کشتن [[بریر بن خضیر]] اعتراض کرد. | ||
#نوار، (همسر یا دختر کعب بن جابر بن عمرو ازدی)<ref>طبری، همان، ج۴، ص۳۲۹</ref> او به همراهی شوهرش با لشکر عمر سعد در مقابله با امام حسین و کشتن [[بریر بن خضیر]] اعتراض کرد | |||
#نوار (دختر مالک بن عقرب حضرمی، همسر [[خولی]]).<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۱، طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۳۴۸، خوارزمی، همان، ج۲، ص۱۱۴، ابن نما، همان، ص۶۵ـ۶۶ و ابن کثیر، همان، ج۸، ص۲۰۶</ref> او به شوهرش به خاطر آوردن سر امام حسین به خانه و اظهار شادیاش از این که چیزی به خانه آورده است که در آن بینیازی از روزگار است، اعتراض کرد. | #نوار (دختر مالک بن عقرب حضرمی، همسر [[خولی]]).<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۱، طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۳۴۸، خوارزمی، همان، ج۲، ص۱۱۴، ابن نما، همان، ص۶۵ـ۶۶ و ابن کثیر، همان، ج۸، ص۲۰۶</ref> او به شوهرش به خاطر آوردن سر امام حسین به خانه و اظهار شادیاش از این که چیزی به خانه آورده است که در آن بینیازی از روزگار است، اعتراض کرد. | ||
# زنی هاشمی که در سرای یزید هنگامی که سر امام (ع) را دید و فریادش را به گفتن یاحسیناه یا سیدا اهل بیتاه یابن محمداه... بلند کرد و یزید خشمگین شد و دستور داد او را از مجلس بیرون ببرند و او را کشانکشان بیرونش بردند. <ref>شعرانی، دمع السجوم، ۱۳۷۴ق، ص۲۵۲-۲۵۳.</ref> | # زنی هاشمی که در سرای یزید هنگامی که سر امام (ع) را دید و فریادش را به گفتن یاحسیناه یا سیدا اهل بیتاه یابن محمداه... بلند کرد و یزید خشمگین شد و دستور داد او را از مجلس بیرون ببرند و او را کشانکشان بیرونش بردند. <ref>شعرانی، دمع السجوم، ۱۳۷۴ق، ص۲۵۲-۲۵۳.</ref> | ||
# هند دختر عبدالله بن عامر بن کُرَیز، همسر [[یزید]] هنگام ورود [[اسیران کربلا| اسیران اهلبیت(ع)]] به مجلس یزید شیون و زاری کرد و گریبانش را چاک زد و با سر و پای برهنه به مجلس خاص یزید وارد شد وگفت ای یزید تو دستور دادهای سر حسین را بر درِ سرای من بالای نیزه کنند؟! و بر اساس نقل دیگر به یزید گفت: آیا این سرِ پسر [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها| فاطمه بنت رسول الله]] است که در سرای من آویختهای؟!! یزید از جا برخاست و او را پوشانید و گفت: آری، ای هند گریه کن بر دختر زاده پیغمبر، خدا [[ابن زیاد]] را بکشد که عجله کرد و حسین را کشت. <ref>قمی، نفس المهموم، ج۱، ص۴۲۰.</ref> | |||
# [[نفس المهموم (کتاب) |نفسالمهموم]] از [[کامل بهائی (کتاب)| کامل بهایی ]] گزارش کرده که [[یزید]] شراب نوشید و از آن برسر شریف امام ریخت، زن یزیدآن را بگرفت و به آب شست و با گلاب خوشبو کرد؛ او همان شب در خواب [[حضرت فاطمه (س)]] را دید و او را بر آن کار نیک آفرین گفت. <ref>القمي، الشيخ عباس، نفسالمهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم، ج۱، ص۴۰۱.</ref>احتمال دارد که این زن همان هند یا یکی دیگر از همسران یزید باشد. | |||
# مرجانه مادر [[ابن زیاد]] پس از شهادت [[امام حسین (ع)]] به فرزندش گفت: ای خبیث! به خاطر کشتن فرزند رسول خدا (ص)، هیچگاه بهشت را نخواهی دید.<ref>قمی، نفس المهموم، ج۱، ص ۵۵۱.</ref> {{یادداشت|قالت مرجانة لابنها عبيد الله بعد قتل الحسين (عليه السلام): يا خبيث قتلت ابن بنت رسول الله (صلى الله عليه و آله) لا ترى الجنة أبدا.}} | |||
== مدت حرکت از کربلا تا شام == | == مدت حرکت از کربلا تا شام == |