Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۹۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
درباره نام او در منابع اختلاف است. عده ای او را قاسم یا مقسّم <ref>ابن قتیبه، 141</ref> و بعضی هشیم یا مهشم (یا مُهَشِّم) گفته انند، اما بیشتر او را لَقیط نامیده اند <ref>بلاذری، 1/397؛ ابن اثیر، 5/237؛ ابن حجر، ج4،ص121</ref> | درباره نام او در منابع اختلاف است. عده ای او را قاسم یا مقسّم <ref>ابن قتیبه، 141</ref> و بعضی هشیم یا مهشم (یا مُهَشِّم) گفته انند، اما بیشتر او را لَقیط نامیده اند <ref>بلاذری، 1/397؛ ابن اثیر، 5/237؛ ابن حجر، ج4،ص121</ref> | ||
==ابوالعاص اسیر مسلمانان== | ==ابوالعاص اسیر مسلمانان== | ||
ابوالعاص پیش از [[بعثت]] پیامبر (ص)، با زینب دختر بزرگ آن حضرت ازدواج كرد. پس از [[بعثت]]، با آنكه خدیجه و دخترانش ایمان آوردند، | ابوالعاص پیش از [[بعثت]] پیامبر (ص)، با زینب دختر بزرگ آن حضرت ازدواج كرد. پس از [[بعثت]]، با آنكه خدیجه و دخترانش ایمان آوردند، ابوالعاص همچنان در شرك باقی ماند <ref>ابن سعد، 8/30 ـ 31</ref>. وی كه بازرگانی ثروتمند و امین و از جمله مشاهیر [[مكه]] بود <ref>ابن هشام، 2/306</ref>، در [[جنگ بدر]] در صف [[مشركان]] حضور داشت و به اسارت مسلمانان درآمد <ref>واقدی، 1/139؛ ابن هشام، 2/306</ref>. هنگامی كه مردم مكه برای آزادی اسیران، به تأدیه [[فدیه]] پرداختند، زینب هم فدیه ای برای ابوالعاص به [[مدینه]] فرستاد كه ضمن آن گردن بندی از آن خدیجه بود و گفته اند كه چون چشم پیامبر (ص) بر آن افتاد، متاثر شد و پس از كسب موافقت مسلمانان، ابوالعاص را آزاد ساخت و اموال زینب را نیز پس فرستاد و از ابوالعاص پیمان گرفت كه زینب را آزاد گذارد <ref>ابن هشام ، 2/307، 308؛ واقدی، 1/130 ـ 131؛ بلاذری، 1/397</ref>. او نیز پس از بازگشت به مكه، زینب را همراه با یاران پیامبر (ص) به [[مدینه]] فرستاد. <ref>نك : ابن هشام، 2/308 ـ 310</ref> | ||
==اسلام ابوالعاص== | ==اسلام ابوالعاص== | ||
ابوالعاص در مكه به كار خود مشغول بود تا اینكه در جمادی الاول 6 ق همراه با كاروانی از مردان و اموال مردم [[قریش]] برای تجارت راهی [[شام]] شد <ref>بلاذری، 1/377، 398</ref>. این كاروان در برابر حمله مسلمانان به فرماندهی [[زیدبن حارثه]] تاب مقاومت نیاورد؛ برخی گریختند وبرخی دیگر گرفتار شدند و اموالشان به دست مسلمانان افتاد. ابوالعاص نیز گریخت و شبانه خود را به [[مدینه]] رسانید و به خانه زینب رفت و به او پناهنده شد. زینب او را پناه داد و آن واقعه را در مسجد در حضور مسلمانان به اطلاع [[پیامبر (ص)]] رساند. پیامبر(ص) نیز پناهندگی او را پذیرفت و هنگامی كه به درخواست زینب دستور داد اموال كاروان را به مشركان باز گردانند، ابوالعاص نیز همراه با اموال به مكه بازگشت و ضمن بازگرداندن اموال به مردم گفت كه به اسلام گرویده است. | ابوالعاص در مكه به كار خود مشغول بود تا اینكه در جمادی الاول 6 ق همراه با كاروانی از مردان و اموال مردم [[قریش]] برای تجارت راهی [[شام]] شد <ref>بلاذری، 1/377، 398</ref>. این كاروان در برابر حمله مسلمانان به فرماندهی [[زیدبن حارثه]] تاب مقاومت نیاورد؛ برخی گریختند وبرخی دیگر گرفتار شدند و اموالشان به دست مسلمانان افتاد. ابوالعاص نیز گریخت و شبانه خود را به [[مدینه]] رسانید و به خانه زینب رفت و به او پناهنده شد. زینب او را پناه داد و آن واقعه را در مسجد در حضور مسلمانان به اطلاع [[پیامبر (ص)]] رساند. پیامبر(ص) نیز پناهندگی او را پذیرفت و هنگامی كه به درخواست زینب دستور داد اموال كاروان را به مشركان باز گردانند، ابوالعاص نیز همراه با اموال به مكه بازگشت و ضمن بازگرداندن اموال به مردم گفت كه به اسلام گرویده است. |