کاربر ناشناس
ابوعبید ثقفی: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Dayyani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Dayyani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
زمانی که [[عمر بن خطاب]] به خلافت نشست و از گزارش [[مثنی بن حارثه]] مبنی بر پیشروی ایرانیان آگاه شد، مسلمانان را به جنگ با ایرانیان برانگیخت؛ اما به سبب شهرت ایرانیان به پایداری و جنگجوی و دشمن شکنی، کسی داوطلب جنگ نمیشد، <ref>طبری، ج۳، ص۴۴۴؛ ابن اعثم، ج۱، ص۱۶۳، ۱۶۴</ref> تا آنکه ابوعبید به پاخاست و سعد بن عبید انصاری و سلیط بن قیس انصاری نیز با او همراه شدند و مردم نیز به پا خاستند. عمر نیز ابوعبید را به فرماندهی برگزید و روانه جنگ کرد.<ref>طبری، ج۳، ص۴۴۴؛ ابن اعثم، ج۱، ص۱۶۳، ۱۶۴؛ بلاذری، ۳۵۰</ref> همچنین به مثنی بن حارثه نیز دستور داد که به ابوعبید بپیوندد و در اطاعت او باشد. <ref>بلاذری، ۳۵۰؛ دینوری، ۱۱۳</ref> | زمانی که [[عمر بن خطاب]] به خلافت نشست و از گزارش [[مثنی بن حارثه]] مبنی بر پیشروی ایرانیان آگاه شد، مسلمانان را به جنگ با ایرانیان برانگیخت؛ اما به سبب شهرت ایرانیان به پایداری و جنگجوی و دشمن شکنی، کسی داوطلب جنگ نمیشد، <ref>طبری، ج۳، ص۴۴۴؛ ابن اعثم، ج۱، ص۱۶۳، ۱۶۴</ref> تا آنکه ابوعبید به پاخاست و سعد بن عبید انصاری و سلیط بن قیس انصاری نیز با او همراه شدند و مردم نیز به پا خاستند. عمر نیز ابوعبید را به فرماندهی برگزید و روانه جنگ کرد.<ref>طبری، ج۳، ص۴۴۴؛ ابن اعثم، ج۱، ص۱۶۳، ۱۶۴؛ بلاذری، ۳۵۰</ref> همچنین به مثنی بن حارثه نیز دستور داد که به ابوعبید بپیوندد و در اطاعت او باشد. <ref>بلاذری، ۳۵۰؛ دینوری، ۱۱۳</ref> | ||
از این سو، رستم فرخزاد، سردار ایرانی، از [[خراسان]] راه [[عراق]] پیش گرفت و نرسی (از خویشاوندان [[خسرو پرویز]]) را به کسْکر و جابان را به بِهقُباد پایین فرستاد.<ref>طبری، ج۳، ص۴۴۸</ref> ابوعبید سه بار در نقاط مختلف با سپاهیان [[ایران]] جنگ کرد: نخست در محلی به نام نَمارق، بین حیره و قادسیه، ایرانیان را درهم شکست. در این نبرد جابان اسیر شد و خود را به فدیه آزاد ساخت.<ref>طبری، ج۳، ص۴۴۸ ـ ۴۴۹؛ خلیفه، ج۱، ص۱۰۸؛ ذهبی، ج۲، ص۵</ref> | |||
از این سو، | |||
رستم فرخزاد سپاهی دیگر به سوی کسکر جالینوس روانه جنگ کرد. ابن بار ابوعبید از نمارق به سوی کسکر راند و نرسی را درهم شکست و غنایم بسیار به چنگ آورد.<ref>طبری، ج۳، ص۴۵۱</ref> سپس به جالینوس در باروسما تاخت، ولی کار به صلح انجامید و قرار شد ایرانیان هر نفر ۴ درهم فدیه دهند.<ref>خلیفه، ج۱، ص۱۰۸؛؛ بلاذری، ۳۵۰، ۳۵۱</ref> | رستم فرخزاد سپاهی دیگر به سوی کسکر جالینوس روانه جنگ کرد. ابن بار ابوعبید از نمارق به سوی کسکر راند و نرسی را درهم شکست و غنایم بسیار به چنگ آورد.<ref>طبری، ج۳، ص۴۵۱</ref> سپس به جالینوس در باروسما تاخت، ولی کار به صلح انجامید و قرار شد ایرانیان هر نفر ۴ درهم فدیه دهند.<ref>خلیفه، ج۱، ص۱۰۸؛؛ بلاذری، ۳۵۰، ۳۵۱</ref> | ||
==کشته شدن ابو عبید== | ==کشته شدن ابو عبید== | ||
رستم فرخزاد، برای نبردی دیگر، مردانشاه، مشهور به بهمن جادویه، ملقب به ذوالحاجب را که مردی جنگ آزموده بود، به یاری جالینوس فرستاد.<ref>بلاذری، ۳۵۱؛ طبری، ج۳، ص۴۵۴؛ ابن اثیر، ج۲، ص۴۳۸</ref> در سپاه بهمن، یک، یا به قولی چند فیل بود. درفش کاویانی نیز که ایرانیان به آن تیمُّن میجستند، با این سپاه بود.<ref>خلیفه، ج۱، ص۱۰۹؛ بلاذری، ۳۵۱</ref> بهمن در محلی به نام قُسّ الناظف بر کرانه فرات و ابوعبید در محلی دیگر به نام مَروَحه در سوی دیگر فرات مستقر شدند. میان دو سپاه پلی بود؛ | رستم فرخزاد، برای نبردی دیگر، مردانشاه، مشهور به بهمن جادویه، ملقب به ذوالحاجب را که مردی جنگ آزموده بود، به یاری جالینوس فرستاد.<ref>بلاذری، ۳۵۱؛ طبری، ج۳، ص۴۵۴؛ ابن اثیر، ج۲، ص۴۳۸</ref> در سپاه بهمن، یک، یا به قولی چند فیل بود. درفش کاویانی نیز که ایرانیان به آن تیمُّن میجستند، با این سپاه بود.<ref>خلیفه، ج۱، ص۱۰۹؛ بلاذری، ۳۵۱</ref> بهمن در محلی به نام قُسّ الناظف بر کرانه فرات و ابوعبید در محلی دیگر به نام مَروَحه در سوی دیگر فرات مستقر شدند. میان دو سپاه پلی بود؛ |