confirmed، movedable، protected، templateeditor
۵٬۶۸۹
ویرایش
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
به باور شیعیان، اگر چه امام علی(ع) خلیفه بلافصل امام علی(ع) بود،<ref>برای دیدن برخی استدلالها نمونه نگاه کنید به: سیدمرتضی، الذخیره، ۱۴۱۱ق، ص۴۳۷-۴۸۳؛ ابننوبخت، الیاقوت، ۱۴۱۳ق، ص۸۰-۸۶؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۹۹-۳۶۵؛ محقق لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۴۸۵-۵۳۸.</ref> اما وی برای تأمین مصالح جامعه دینی سکوت و در جهت حفظ وحدت اسلامی با خلفا همکاری کرد.<ref>دانش، «تعامل امام علی(ع) با خلفا در جهت وحدت اسلامی»، ص۱۱۰.</ref> به نظر [[محمدتقی مصباح یزدی]]، اگر چه علی(ع) در همان دورۀ ۲۵ ساله میتوانست بر مردم حکومت کند و حکومت او مشروعیت داشت، اما از آنجا که مردم با او بیعت نکرده بودند و حکومتش نزد مردم مقبولیت نداشت، از حکومت کردن بر آنان خودداری کرد و حکومتش را با زور و قدرت بر مردم تحمیل نکرد.<ref>مصباح یزدی، پاسخ به پرسشها، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۲۹.</ref> | به باور شیعیان، اگر چه امام علی(ع) خلیفه بلافصل امام علی(ع) بود،<ref>برای دیدن برخی استدلالها نمونه نگاه کنید به: سیدمرتضی، الذخیره، ۱۴۱۱ق، ص۴۳۷-۴۸۳؛ ابننوبخت، الیاقوت، ۱۴۱۳ق، ص۸۰-۸۶؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۹۹-۳۶۵؛ محقق لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۴۸۵-۵۳۸.</ref> اما وی برای تأمین مصالح جامعه دینی سکوت و در جهت حفظ وحدت اسلامی با خلفا همکاری کرد.<ref>دانش، «تعامل امام علی(ع) با خلفا در جهت وحدت اسلامی»، ص۱۱۰.</ref> به نظر [[محمدتقی مصباح یزدی]]، اگر چه علی(ع) در همان دورۀ ۲۵ ساله میتوانست بر مردم حکومت کند و حکومت او مشروعیت داشت، اما از آنجا که مردم با او بیعت نکرده بودند و حکومتش نزد مردم مقبولیت نداشت، از حکومت کردن بر آنان خودداری کرد و حکومتش را با زور و قدرت بر مردم تحمیل نکرد.<ref>مصباح یزدی، پاسخ به پرسشها، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۲۹.</ref> | ||
در مقابلِ این دیدگاه، [[مهدی بازرگان]] و [[مهدی حائری یزدی]] معتقدند حق حکومت، تنها با انتخاب مردم است و خدا و پیامبران و امامان، به خودی خود، حق حکومت ندارند.<ref>بازرگان، بعثت (۲)، ۱۳۸۷ش، ص۲۹۸؛ حائری، حکمت و حکومت، ۱۳۸۸ش، ص۲۰۹-۲۱۲.</ref> به نظر آنان سکوت امام علی(ع) در همین راستا تفسیر میشود.<ref>بازرگان، بعثت (۲)، ۱۳۸۷ش، ص۲۹۹.</ref> به گفته محمدحسن قراملکی، از استادان حوزه علمیه قم، طرفداران سکولاریزم با تمسک به سکوت ۲۵ ساله امام علی(ع)، بر درستی سکولاریزم استدلال کردهاند.<ref>قرامکی، «جامعه مدنی، سکولار یا دینی»، ص۲۱۰-۲۱۱.</ref> اهلسنت معتقدند مسئله جانشینیِ پیامبر به مردم واگذار شده است. | در مقابلِ این دیدگاه، [[مهدی بازرگان]] و [[مهدی حائری یزدی]] معتقدند حق حکومت، تنها با انتخاب مردم است و خدا و پیامبران و امامان، به خودی خود، حق حکومت ندارند.<ref>بازرگان، بعثت (۲)، ۱۳۸۷ش، ص۲۹۸؛ حائری، حکمت و حکومت، ۱۳۸۸ش، ص۲۰۹-۲۱۲.</ref> به نظر آنان سکوت امام علی(ع) در همین راستا تفسیر میشود.<ref>بازرگان، بعثت (۲)، ۱۳۸۷ش، ص۲۹۹.</ref> به گفته محمدحسن قراملکی، از استادان حوزه علمیه قم، طرفداران سکولاریزم با تمسک به سکوت ۲۵ ساله امام علی(ع)، بر درستی سکولاریزم استدلال کردهاند.<ref>قرامکی، «جامعه مدنی، سکولار یا دینی»، ص۲۱۰-۲۱۱.</ref> اهلسنت معتقدند مسئله جانشینیِ پیامبر به مردم واگذار شده است.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۱۲ق، ج ۵، ص۲۶۲.</ref> آنان فکر میکنند علی(ع) خود را جانشینِ تعیینشده از سوی پیامبر نمیدانست؛ به همین دلیل، وقتی بعد از کشتهشدن عثمان مردم از علی(ع) خواستند که خلیفه شود، از پذیرش آن خودداری میکرد.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه،۱۴۰۴ش، ج۷، ص۳۴.</ref> | ||
=== فقدان یاور === | === فقدان یاور === |