پرش به محتوا

فطرت: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۳۷ بایت اضافه‌شده ،  ۱۷ نوامبر
اضافه کردن متن
(اضافه کردن متن)
(اضافه کردن متن)
خط ۵۸: خط ۵۸:
*انسان با فطرت خود میل به کمال مطلق دارد، فطرت مشترک در همه انسان ها خطا نمی‌کند، پس باید موجودی در عالَم دارای کمال مطلق باشد که این میل مشترک انسان‌ها معنا پیدا کند.<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۰۳</ref>
*انسان با فطرت خود میل به کمال مطلق دارد، فطرت مشترک در همه انسان ها خطا نمی‌کند، پس باید موجودی در عالَم دارای کمال مطلق باشد که این میل مشترک انسان‌ها معنا پیدا کند.<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۰۳</ref>
*وجود واجب تعالی امری فطری است، زیرا انسان هنگام مواجهه در شرایط هولناک به طبیعت فطری خود به خدا توکل کرده و از روی غریزه به مسبب الاسباب و آنکه دشواری‌ها را آسان می‌کند، روی می‌آورد؛ هرچند ممکن است به این گرایش فطری خود بی‌توجه باشد و این بر وجود [[خدا|باری‌تعالی]] حکایت دارد.<ref>ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۱۳۵۴ش، ص۲۳.</ref>
*وجود واجب تعالی امری فطری است، زیرا انسان هنگام مواجهه در شرایط هولناک به طبیعت فطری خود به خدا توکل کرده و از روی غریزه به مسبب الاسباب و آنکه دشواری‌ها را آسان می‌کند، روی می‌آورد؛ هرچند ممکن است به این گرایش فطری خود بی‌توجه باشد و این بر وجود [[خدا|باری‌تعالی]] حکایت دارد.<ref>ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۱۳۵۴ش، ص۲۳.</ref>
*دو مفهوم عاشق و معشوق مُتَضایف هستند؛ یعنی تصور یکی بدون دیگری امکان‌پذیر نیست و چون انسان (عاشق) وجود دارد، پس ضرورتاً خداوند (معشوق) نیز موجود است.<ref>جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۹۰ش، ص۲۹۴-۲۹۹.</ref> جوادی آملی انسان را در این دنیا تشنه‌ای به دنبال حقیقت می‌بیند و حقیقت را در درون خود می‌یابد، سپس به اندازه هستی خود حقیقت را در می‌یابد و به حقیقت مطلق که همان [[خدا|خداوند]] است، علاقه‌مند می‌شود.<ref>جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۹۰ش، ص۲۹۷.</ref>


==وجود یا نبود فطرت در دیدگاه اندیشمندان غیر مسلمان==
==وجود یا نبود فطرت در دیدگاه اندیشمندان غیر مسلمان==
confirmed، protected، templateeditor
۹۷۹

ویرایش