قصیده فضل امیرالمؤمنین: تفاوت میان نسخهها
←متن قصیده
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==متن قصیده== | ==متن قصیده== | ||
{{شعر|متن=فهم کن گر مؤمنی، فضل امیرالمؤمنین\\فضل حیدر، شیر یزدان، مرتضای پاکدین | {{شعر|متن=فهم کن گر مؤمنی، فضل امیرالمؤمنین\\فضل حیدر، شیر یزدان، مرتضای پاکدین | ||
فضل آن کس کز پیمبر بگذری فاضلتر اوست\\فضل آن | فضل آن کس کز [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیمبر]] بگذری فاضلتر اوست\\فضل آن رکنِ مسلمانی، امامُ الْمُتَّقین | ||
فضل زَیْنُ الْاَصْفیا، داماد فَخْر انبیا\\کآفریدش خالقِ خلقآفرین از آفرین | فضل زَیْنُ الْاَصْفیا، داماد فَخْر انبیا\\کآفریدش خالقِ خلقآفرین از آفرین | ||
ای [[ناصبی|نواصب]]، گر ندانی فضل شیر ذوالجلال\\آیتِ «قُرْبی» نگه کن وآن «اصحابُ الْیَمین» | ای [[ناصبی|نواصب]]، گر ندانی فضل شیر ذوالجلال\\آیتِ «قُرْبی» نگه کن وآن «اصحابُ الْیَمین» | ||
[[آیه مباهله|قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ]] بر خوان ور ندانی گوش دار\\لعنت یزدان ببین از «نَبْتَهِلْ» تا «كَاذِبِين» | |||
«لا فَتَی اِلَّا عَلِی» برخوان و تفسیرش بدان\\تا که گفت و یا که داند گفت جز [[جبرئیل| رُوحُ الْأَمِين]] | «لا فَتَی اِلَّا عَلِی» برخوان و تفسیرش بدان\\تا که گفت و یا که داند گفت جز [[جبرئیل| رُوحُ الْأَمِين]] | ||
آن نبی وز انبیا کس نِی به علم او را نظیر\\وین ولی وز اولیا کس نی به فضل او را قرین | آن نبی وز انبیا کس نِی به علم او را نظیر\\وین ولی وز اولیا کس نی به فضل او را قرین | ||
آن چراغ | آن چراغ عالَم آمد وز همه عالم بدیع\\وین امام امت آمد وز همه امت گُزین | ||
آن | آن قِوام علم و حکمت چون مبارک پی قوام\\وین مُعینِ دین و دنیا وز منازل بیمعین | ||
از مُتابِع گشتن او [[حور العین|حور]] یابی با [[بهشت]]\\وز مخالف گشتن او وَیْل یابی با اَنین | از مُتابِع گشتن او [[حور العین|حور]] یابی با [[بهشت]]\\وز مخالف گشتن او وَیْل یابی با اَنین | ||
ای بهدست دیو ملعون سال و مه گشته اسیر\\تکیه کرده بر گمان، برگشته از [[علم الیقین|عِلْمُ الْیَقین]] | ای بهدست دیو ملعون سال و مه گشته اسیر\\تکیه کرده بر گمان، برگشته از [[علم الیقین|عِلْمُ الْیَقین]] | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
مرتضی و آل او با ما چه کردند از جفا\\یا چه خلعت یافتیم از [[معتصم عباسی|مُعْتَصم]] یا مُسْتَعین | مرتضی و آل او با ما چه کردند از جفا\\یا چه خلعت یافتیم از [[معتصم عباسی|مُعْتَصم]] یا مُسْتَعین | ||
کآن همه مقتول و مسمومند و مجروح از جهان\\وین همه میمون و منصورند اَمیرُ الْفاسِقین | کآن همه مقتول و مسمومند و مجروح از جهان\\وین همه میمون و منصورند اَمیرُ الْفاسِقین | ||
ای کسائی هیچ | ای کسائی هیچ مَنْدیش از نواصب وز عدو\\تا چنین گویی مناقب دل چرا داری حزین <ref>ریاحی، «قصیده ای از کسائی مروزی»، ص۴۴۷-۴۴۹؛ درخشان، اشعار حکیم کسائی مروزی، ۱۳۶۴ش، ص۴۶-۴۷؛ مرادی، «چند نکته درباره اشعار کسائی مروزی»، ص۴۲.</ref>}} | ||
==پانویس== | ==پانویس== |