Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۹۷۳
ویرایش
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
در تاریخ یعقوبی روایتی از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است که خداوند متعال پیامبری را مبعوث نکرد، مگر با آنچه بر اهل زمان او غلبه داشت: [[موسی بن عمران]] را بر قومی بر انگیخت که بیشتر آنها اهل سحر بودند؛ ازاینرو، پیامبرش را با آنچه سحرشان را نابود کند، مانند [[عصای حضرت موسی|عصا]] و [[ید بیضاء]]، شکافتن دریا، فرستاد. [[داود(ع)|داود]] را در زمانی که بیشتر مردمش اهل صنعت بودند مبعوث کرد؛ در نتیجه آهن را برای او نرم کرد. [[سلیمان(ع)|سلیمان]] را در زمانی برانگیخت که مردمش اهل ساختمانسازی و طلسمات و عجائب بودند؛ ازاینرو، باد و [[جن]] را به تسخیر او درآورد. [[عیسی(ع)|عیسی]] را در زمانی فرستاد که مردمش بیشتر به طبابت میپرداختند؛ در نتیجه، او را با زنده کردن مردگان و شفای کوری و پیسی مبعوث نمود. [[محمد(ص)]] را در زمانی که مردمش اهل کلام و سَجْع (سخن با قافیه) بودند، با معجزه [[قرآن]] برانگیخت.<ref>یعقوبی،دار صادر، ج۲، ص۳۴-۳۵.</ref> | در تاریخ یعقوبی روایتی از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است که خداوند متعال پیامبری را مبعوث نکرد، مگر با آنچه بر اهل زمان او غلبه داشت: [[موسی بن عمران]] را بر قومی بر انگیخت که بیشتر آنها اهل سحر بودند؛ ازاینرو، پیامبرش را با آنچه سحرشان را نابود کند، مانند [[عصای حضرت موسی|عصا]] و [[ید بیضاء]]، شکافتن دریا، فرستاد. [[داود(ع)|داود]] را در زمانی که بیشتر مردمش اهل صنعت بودند مبعوث کرد؛ در نتیجه آهن را برای او نرم کرد. [[سلیمان(ع)|سلیمان]] را در زمانی برانگیخت که مردمش اهل ساختمانسازی و طلسمات و عجائب بودند؛ ازاینرو، باد و [[جن]] را به تسخیر او درآورد. [[عیسی(ع)|عیسی]] را در زمانی فرستاد که مردمش بیشتر به طبابت میپرداختند؛ در نتیجه، او را با زنده کردن مردگان و شفای کوری و پیسی مبعوث نمود. [[محمد(ص)]] را در زمانی که مردمش اهل کلام و سَجْع (سخن با قافیه) بودند، با معجزه [[قرآن]] برانگیخت.<ref>یعقوبی،دار صادر، ج۲، ص۳۴-۳۵.</ref> | ||
== | ==معجزات امامان معصوم(ع)== | ||
==کتابشناسی== | ==کتابشناسی== | ||
*[[سید ابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم خویی]]، مرزهای اعجاز، ترجمه و نگارش [[جعفر سبحانی|جعفرسبحانی]]، کانون انتشارات محمدی، ۱۳۴۹ش. | *[[سید ابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم خویی]]، مرزهای اعجاز، ترجمه و نگارش [[جعفر سبحانی|جعفرسبحانی]]، کانون انتشارات محمدی، ۱۳۴۹ش. |