|
|
خط ۴۳: |
خط ۴۳: |
|
| |
|
|
| |
|
|
| |
| ==چالشهای باور به علم غیب==
| |
| درباره [[علم غیب]] امامان(ع) پرسشها و چالشهایی مطرح است که متکلمان شیعه کوشیدهاند به آنها پاسخ دهند.
| |
| ===احادیث نافی علم غیب===
| |
| *اگر امامان، عالم به غیب و دارای [[علم لدنی|علم لدنّی]] هستند، پس روایتهایی که در آنها ایشان تصریح دارند چنین علمی ندارند چیست؟ به عنوان مثال، در حدیثی از [[امام صادق(ع)]] در جواب ادعای کسی که میگفت [[امام]]، عالم به غیب است، فرمود من چنین علمی ندارم و به عنوان شاهد، فرمود کنیزم کار بدی کرده که میخواهم او را تنبیه نمایم ولی او را نمییابم.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۵۷.</ref>
| |
| **این ایراد ناشی از عدم توجه به مجموع روایتهای وارد شده از [[اهل بیت]] است. بر اساس ادله [[قرآن|قرآنی]] و روایتهای معصومین، امامان شیعه دارای علم غیباند. بنابراین، روایتهایی که محتوای آنها به انکار این ویژگی از ایشان اشاره دارد حتما یا [[روایت مجعول|مجعول]] است و یا از جهت [[تقیه]] بیان شده است. شاهد این مطلب نیز ادامه همین روایت است که در اشکال بیان شد. در این روایت، حضرت علم غیب را از خویش نفی نمودهاند ولی در ادامه که به همراه راوی به مکانی دیگر میروند که غیر از ایشان کسی در آنجا نیست، با استناد به [[آیه]] قران بیان میکنند که ایشان نه تنها عالم به غیب هستند، بلکه لازم است که حجت خدا چنین علمی را داشته باشند تا بتواند مأموریت و وظیفه خویش را به بهترین وجه انجام دهد.<ref>مظفر، علم الامام، بیتا، ص۶۲</ref>
| |
| ===اگر امام علم غیب دارد چرا کشته میشود؟===
| |
| *اگر امامان از زمان و علت شهادت خویش باخبر بودهاند، وظیفه داشتند که از وقوع آن جلوگیری کنند نه اینکه به محل وقوع آن نیز بروند. مثلا اگر [[حضرت علی(ع)]] از [[شب ضربت خوردن|ضربت خوردن]] خویش در شب [[۱۹ رمضان]] در [[مسجد کوفه]] خبر داشت، میبایست به آنجا نرود. در غیر این صورت، این کار نوعی [[خودکشی]] حساب میشود.
| |
| **چندین پاسخ به این اشکال داده شده است:
| |
| ***امام نسبت به برخی امور که در انجام وظایف [[امامت]] و رهبری مسلمانان به آن نیازی نداشتند؛ مانند زمان و علت [[شهادت]] خویش، آگاه نبوده است.
| |
| ***امام به طور سربسته و اجمال میدانست که سرانجام شهید خواهد شد؛ ولی از زمان دقیق شهادت خود آگاه نبوده است.<ref>صالحی نجف آبادی، شهید جاوید، ص ۴۵۵-۴۵۶. </ref>
| |
| ***امام هم نسبت به ظاهر امور آگاهی داشته و هم باطن آنها. آنان در مقام علم ظاهری، [[مکلف]] به رعایت ظاهر هستند و وظایف اجتماعی خویش را بر اساس این تکلیف انجام میدهند، امّا در مقام آگاهی باطنی، بر اساس علمی که خداوند در جهت انجام رسالت و امامت در اختیار آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات روزگار و از جمله سرنوشت خویش، باخبرند با این حال، امام وظیفه داشت نسبت به ظاهر امور عمل کند نه باطن آنها. به همین جهت، آنان نمیتوانستند به واسطه علمی که به زمان و مکان وفات خویش داشتند، از وقوع آن جلوگیری کنند.<ref>مجلسی، مراة العقول، ۱۳۷۰ش، ج۳، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref>
| |
|
| |
|
| ==جستارهای وابسته== | | ==جستارهای وابسته== |