confirmed، templateeditor
۱۱٬۰۷۳
ویرایش
(ویکی سازی) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۲: | ||
===جن در ادبیات کهن فارسی=== | ===جن در ادبیات کهن فارسی=== | ||
بنا بر ادبیات داستانی و حماسی ایران، جمشید بر جنّیان فرمان میراند. در [[شاهنامه]] [[ابوالقاسم فردوسی|فردوسی]]<ref> ج ۹، ص۳۲۴، بیت ۱۷۸ </ref>، در نامه [[سعد وقاص|سعد بن ابی وَقاص]] به رستم فرخزاد، لفظ جنّی آمده است. با آنکه نام کسی که بهرام چوبین را به سرکشی بر ضد خسروپرویز برانگیخت در شاهنامه ذکر نشده است، به نوشته صاحب تجارب الامم<ref> ص۳۳۰ </ref> که احتمالاً اطلاعات خود را از دیگر منابع حماسی و تاریخی، که اکنون از دست رفتهاند، اخذ کرده این شخص جنّیهای به نام مُذهِبه بوده است. | بنا بر ادبیات داستانی و حماسی ایران، جمشید بر جنّیان فرمان میراند. در [[شاهنامه]] [[ابوالقاسم فردوسی|فردوسی]]<ref> ج ۹، ص۳۲۴، بیت ۱۷۸ </ref>، در نامه [[سعد وقاص|سعد بن ابی وَقاص]] به رستم فرخزاد، لفظ جنّی آمده است. با آنکه نام کسی که بهرام چوبین را به سرکشی بر ضد خسروپرویز برانگیخت در شاهنامه ذکر نشده است، به نوشته [[احمد بن محمد رازی|صاحب]] [[تجارب الامم (کتاب)|تجارب الامم]]<ref> ص۳۳۰ </ref> که احتمالاً اطلاعات خود را از دیگر منابع حماسی و تاریخی، که اکنون از دست رفتهاند، اخذ کرده این شخص جنّیهای به نام مُذهِبه بوده است. | ||
در فرامرزنامه<ref> ص۲۷ </ref> پادشاه پریان به بانوگشسب میگوید سُرخاب دیو، که پادشاه جنّیان است، گاه خودش را به شکل گورخر در میآورد. ذکر جنّیان در حماسههای منظوم و منثور مذهبی بیشتر آمده است، مانند داستان جنگ | در فرامرزنامه<ref> ص۲۷ </ref> پادشاه پریان به بانوگشسب میگوید سُرخاب دیو، که پادشاه جنّیان است، گاه خودش را به شکل گورخر در میآورد. ذکر جنّیان در حماسههای منظوم و منثور مذهبی بیشتر آمده است، مانند داستان جنگ [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] با جنّیان [[کافر]] که در جنگنامه آتشی<ref> رجوع کنید به صفا، ص۳۹۰ </ref> و تحفة المجالس استرآبادی<ref> ص۴۵۴۶، ۶۲ ۶۴ </ref> وارد شده است. جنّ را، هم در تفاسیر فارسی<ref> مثلاً بخشی از تفسیری کهن به پارسی، ص۳، ۱۸۱، ۲۶۳؛ ابوالفتوح رازی، ج ۱۰، ص۳۵۲ </ref> و هم در متون غیردینی فارسی<ref> مثلاً بلعمی، ج ۱، ص۶۸؛ ناصرخسرو، ص۱۳۹۱۴۰، ۱۴۲ </ref>، پری ترجمه میکردند. | ||
در برخی متون داستانی فارسی، مثلاً داراب نامه بیغمی<ref> ج ۲، ص۷۲۴ </ref>، نه تنها پری و جنّ یکی دانسته شدهاند، بلکه گاهی دیوها نیز از نوع جنّ و پری به شمار آمدهاند.<ref> رجوع کنید به همان، ج ۲، ص۷۲۹ </ref> با این حال، در آثار متأخرتر، نظیر امیرارسلان، افزون بر آنکه پری و جنّ از هم تفکیک شدهاند، نامهای گوناگون جنّیان (از جمله عفریت، غول و بنی جان) به موجوداتی متفاوت اطلاق شدهاند.<ref> رجوع کنید به نقیب الممالک، ص۲۸۹، ۳۸۱ </ref> | در برخی متون داستانی فارسی، مثلاً داراب نامه بیغمی<ref> ج ۲، ص۷۲۴ </ref>، نه تنها پری و جنّ یکی دانسته شدهاند، بلکه گاهی دیوها نیز از نوع جنّ و پری به شمار آمدهاند.<ref> رجوع کنید به همان، ج ۲، ص۷۲۹ </ref> با این حال، در آثار متأخرتر، نظیر امیرارسلان، افزون بر آنکه پری و جنّ از هم تفکیک شدهاند، نامهای گوناگون جنّیان (از جمله عفریت، غول و بنی جان) به موجوداتی متفاوت اطلاق شدهاند.<ref> رجوع کنید به نقیب الممالک، ص۲۸۹، ۳۸۱ </ref> |