سب علی(ع): تفاوت میان نسخهها
←تاریخچه: غنی سازی محتوا و منابع
(←منابع) |
(←تاریخچه: غنی سازی محتوا و منابع) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
پس از [[قتل عثمان]] طرفداران وی برای سرپیچی از [[بیعت]] با امام علی (ع)، او را عامل قتل عثمان جلوه میدادند. معاویه نیز برای حفظ این تقابل، دستور داد امام علی(ع) را سب و لعن کنند.<ref>نگاه کنید به: جمشیدیها و دیگران، «پروپاگاندای بنی امیه علیه خاندان پیامبر (ص)»، ص۱۵ـ۱۸؛ کوثری، «بررسی ریشههای تاریخی ناصبیگری»، ص۹۶ـ۱۰۰.</ref> مروان خطاب به [[امام سجاد(ع)]] گفت: هنگام محاصره عثمان، كسی همانند علی(ع) از وی دفاع ننمود. امام فرمود : پس چرا این همه او را در بالای منابر ناسزا میگویید؟ مروان پاسخ داد: اساس حكومت ما، استوار نمیگردد مگر با اين ناسزاها.<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۶۱.</ref> به گفته زمخشری در زمان بنی امیه بر روی ۷۰ هزار [[منبر]] به پیروی از سنتی که معاویه بنا نهاده بود امام علی(ع) لعن میشد.<ref>زمخشری، ربیع الابرار، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۱۸۶.</ref> | پس از [[قتل عثمان]] طرفداران وی برای سرپیچی از [[بیعت]] با امام علی (ع)، او را عامل قتل عثمان جلوه میدادند. معاویه نیز برای حفظ این تقابل، دستور داد امام علی(ع) را سب و لعن کنند.<ref>نگاه کنید به: جمشیدیها و دیگران، «پروپاگاندای بنی امیه علیه خاندان پیامبر (ص)»، ص۱۵ـ۱۸؛ کوثری، «بررسی ریشههای تاریخی ناصبیگری»، ص۹۶ـ۱۰۰.</ref> مروان خطاب به [[امام سجاد(ع)]] گفت: هنگام محاصره عثمان، كسی همانند علی(ع) از وی دفاع ننمود. امام فرمود : پس چرا این همه او را در بالای منابر ناسزا میگویید؟ مروان پاسخ داد: اساس حكومت ما، استوار نمیگردد مگر با اين ناسزاها.<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۶۱.</ref> به گفته زمخشری در زمان بنی امیه بر روی ۷۰ هزار [[منبر]] به پیروی از سنتی که معاویه بنا نهاده بود امام علی(ع) لعن میشد.<ref>زمخشری، ربیع الابرار، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۱۸۶.</ref> | ||
سبّ [[امام علی(ع)]] حدود شصت سال تا زمان خلافت [[عمر بن عبدالعزیز]] ([[سال ۹۹ قمری|۹۹]]-[[سال ۱۰۱ قمری|۱۰۱ق]]) جریان داشت و او پس از آنکه به خلافت رسید به تمام والیان خویش دستور داد این عمل را ترک کنند. [[ابن خلدون]]، مورخ قرن هشتم نقل کرده، بنیامیه پیوسته علی(ع) را لعن میکردند، تا اینکه عمر بن عبدالعزیز به همه مناطق اسلامی نامه نوشت و دستور توقف آن را صادر کرد.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۴.</ref> | سبّ [[امام علی(ع)]] حدود شصت سال تا زمان خلافت [[عمر بن عبدالعزیز]] ([[سال ۹۹ قمری|۹۹]]-[[سال ۱۰۱ قمری|۱۰۱ق]]) جریان داشت و او پس از آنکه به خلافت رسید به تمام والیان خویش دستور داد این عمل را ترک کنند. [[ابن خلدون]]، مورخ قرن هشتم نقل کرده، بنیامیه پیوسته علی(ع) را لعن میکردند، تا اینکه عمر بن عبدالعزیز به همه مناطق اسلامی نامه نوشت و دستور توقف آن را صادر کرد.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۴.</ref> اما آنگونه که برخی محققان معاصر معتقدند، این امر در زمان عمر بن عبدالعزیز یک توقف کوتاه داشته و دوباره از سر گرفته شده است.<ref>ولهاوزن، تاریخ الدوله العربیه، ۲۰۰۸م، ص۲۹۹.</ref> برای اثبات مدعای فوق چندین شاهد می توان ارایه کرد: | ||
نخست آنکه سعید نواده عثمان که ساکن مدینه بود، در سفری که هشام بن عبدالملک(م ۱۲۵ق) به مکه و مدینه داشت به او خبر داد که هنوز ابوتراب را لعن میگویند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۷،ص۳۶؛ مقایسه کنید با بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۰۰ق، ج۵، ص۶۱۳.</ref> دیگر آنکه زید بن علی(شهادت ۱۲۱یا۱۲۲ق) به یوسف بن عمر؛ امیر عراق(امارت ۱۲۰-۱۲۶ق) میگوید که خالد بن عبدالملک؛ امیر مدینه(امارت ۱۱۴-۱۱۸ق) هنوز پدران او را(منظور امیرمومنان است) دشنام میدهد.<ref>طبری، تاریخ طبری،۱۳۸۷ق، ج۷، ص۱۶۶.</ref> خالد بن عبدالملک یادشده، یک بار در حال دشنام گویی، با مقابله به مثل سکینه دختر امام حسین(ع) و کنیزانش که در مسجد حضور داشتند، روبرو شد و مامورانش کنیزان سکینه را مورد ضرب و شتم قرار دادند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۳۶۳.</ref> آخرین شاهد آنکه امام رضا(ع) در روایتی فرمودهاند که ۸۰ سال ما را بر منابر لعن گفتند.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۶۵.</ref> | |||
براساس روایتی از امسلمه، از پیامبر(ص)، ناسزا گفتن به امام علی(ع) را همچون ناسزا گفتن به خود و در نسخههایی دیگر، همسان با ناسزا گفتن به خداوند دانسته شده است.{{یاد|سمعت رسول الله(ص) يقول : «من سبّ عليا فقد سبّني ، ومن سبّني سبّ الله» }}<ref>سید بن طاووس، بناء المقالة الفاطمیة، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۷ق، ج۴۲، ص۵۳۳.</ref> [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] در [[بحار الأنوار]]، علاوه بر روایت منسوب به امسلمه، روایات دیگری نیز در این باب نقل کرده است.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۳۱۱-۳۳۰.</ref> | براساس روایتی از امسلمه، از پیامبر(ص)، ناسزا گفتن به امام علی(ع) را همچون ناسزا گفتن به خود و در نسخههایی دیگر، همسان با ناسزا گفتن به خداوند دانسته شده است.{{یاد|سمعت رسول الله(ص) يقول : «من سبّ عليا فقد سبّني ، ومن سبّني سبّ الله» }}<ref>سید بن طاووس، بناء المقالة الفاطمیة، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۷ق، ج۴۲، ص۵۳۳.</ref> [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] در [[بحار الأنوار]]، علاوه بر روایت منسوب به امسلمه، روایات دیگری نیز در این باب نقل کرده است.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۳۱۱-۳۳۰.</ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۴۵: | ||
معاویه در حالی دستور سبّ [[امام علی(ع)]] در منابر را صادر کرد که امام پیش از آن در [[جنگ صفین]]، با سب و ناسزا گفتن به معاویه و شامیان مخالفت کرده بود.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۶۵.</ref> وقتی [[حجر بن عدی]] و [[عمرو بن حمق]] از سپاهیان امام علی(ع)، معاویه و اهل شام را [[لعنت]] کردند، امام آنها را از این کار منع کرد و در پاسخ به این سؤال که مگر ما بر حق نیستیم، گفت که ما بر حقیم، اما اکراه دارم از اینکه لعنکننده و دشنامدهنده باشید. امام علی(ع) همچنین در ادامه به آنها گفت که از خدا بخواهند خون ما و آنها را حفظ کند، میان ما و آنها صلح بیاورد و آنان را از گمراهی نجات دهد تا هر کسی که حق را نشناخته، آن را بشناسد و هر که بر باطل اصرار میکند، دست از آن بردارد.{{یاد|كرهت لكم أن تكونوا شتامين لعانين ، ولكن قولوا :اللهم أحقن دماءنا ودماءهم ، وأصلح ذات بيننا وبينهم ، واهدهم من ضلالتهم ، حتى يعرف الحق من جهله ، ويرعوي عن الغي من لجج به.}}<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۶۵.</ref> | معاویه در حالی دستور سبّ [[امام علی(ع)]] در منابر را صادر کرد که امام پیش از آن در [[جنگ صفین]]، با سب و ناسزا گفتن به معاویه و شامیان مخالفت کرده بود.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۶۵.</ref> وقتی [[حجر بن عدی]] و [[عمرو بن حمق]] از سپاهیان امام علی(ع)، معاویه و اهل شام را [[لعنت]] کردند، امام آنها را از این کار منع کرد و در پاسخ به این سؤال که مگر ما بر حق نیستیم، گفت که ما بر حقیم، اما اکراه دارم از اینکه لعنکننده و دشنامدهنده باشید. امام علی(ع) همچنین در ادامه به آنها گفت که از خدا بخواهند خون ما و آنها را حفظ کند، میان ما و آنها صلح بیاورد و آنان را از گمراهی نجات دهد تا هر کسی که حق را نشناخته، آن را بشناسد و هر که بر باطل اصرار میکند، دست از آن بردارد.{{یاد|كرهت لكم أن تكونوا شتامين لعانين ، ولكن قولوا :اللهم أحقن دماءنا ودماءهم ، وأصلح ذات بيننا وبينهم ، واهدهم من ضلالتهم ، حتى يعرف الحق من جهله ، ويرعوي عن الغي من لجج به.}}<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۶۵.</ref> | ||
== جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
* [[ناصبی]] | *[[ناصبی]] | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
==منابع== | ==منابع== |