پرش به محتوا

فاطمیان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویکی سازی)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳۳: خط ۳۳:
'''فاطمیان''' خاندانی از شیعیان [[اسماعیلیان|اسماعیلی]] که در سال‌های [[سال ۲۹۷ هجری قمری|۲۹۷ق]] تا [[سال ۵۶۷ هجری قمری|۵۶۷ق]] بر مناطقی از سرزمین‌های غرب جهان اسلام حاکم بودند و با عنوان عُبَیدیان نیز شناخته می‌شدند. مؤسس این سلسله، [[عییدالله مهدی|عبیدالله مهدی]] بود که در [[مراکش|مراکش فعلی]] با کمک [[ابوعبدالله شیعی]] ([[داعی]] اسماعیلی از [[یمن]]) حکومت تشکیل دادند. فاطمیان در [[سال ۳۶۲ هجری قمری|۳۶۲ق]] با ساختن [[قاهره|شهر قاهره]] نزدیک فُسطاط، این شهر را پایتخت خود کردند.
'''فاطمیان''' خاندانی از شیعیان [[اسماعیلیان|اسماعیلی]] که در سال‌های [[سال ۲۹۷ هجری قمری|۲۹۷ق]] تا [[سال ۵۶۷ هجری قمری|۵۶۷ق]] بر مناطقی از سرزمین‌های غرب جهان اسلام حاکم بودند و با عنوان عُبَیدیان نیز شناخته می‌شدند. مؤسس این سلسله، [[عییدالله مهدی|عبیدالله مهدی]] بود که در [[مراکش|مراکش فعلی]] با کمک [[ابوعبدالله شیعی]] ([[داعی]] اسماعیلی از [[یمن]]) حکومت تشکیل دادند. فاطمیان در [[سال ۳۶۲ هجری قمری|۳۶۲ق]] با ساختن [[قاهره|شهر قاهره]] نزدیک فُسطاط، این شهر را پایتخت خود کردند.


فاطمیان مدتی بر سراسر شمال [[آفریقا]]، [[مصر]]، [[شام]] و [[یمن]] تسلط پیدا کردند و توانستند تا [[حجاز]] و سیسیل (جزیره بزرگ در جنوب [[ایتالیا|ایتالیای فعلی]]) پیش روند. آنان پیوسته با حکومت [[بنی‌عباس|عباسیان]] و دولت‌های طرفدار آنان مانند [[سلجوقیان]] و نیز با [[امویان اندلس]]، [[خوارج]] و [[امپراتوری روم شرقی]] در [[ترکیه]] و [[یونان]] فعلی درگیر بودند.<br>فاطمیان در رقابت با [[عباسیان|خلفای عباسی]]، خود را خلفای بر حق می‌دانستند. دوران حکومت فاطمیان به ترویج و تقویت مذهب [[تشیع]] در شمال آفریقا به خصوص در کشور مصر انجامید. در این دوران در [[قاهره]] مراکز علمی و فرهنگی مانند [[جامعة الازهر]] برای آموزش علوم اسلامی با گرایش اسماعیلی تاسیس شد و آثار برجسته این مذهب نگاشته شد. فاطمیان در دوره حکومت خود با استفاده از نهاد دعوت و ارسال [[داعی|داعیان]] (مبلغان مذهب اسماعیلی) مانند [[ناصر خسرو قبادیانی]] ([[سال ۳۹۴ هجری قمری|۳۹۴ق]] ـ [[سال ۴۶۸ هجری قمری|۴۶۸ق]]) به سرزمین‌های مختلف، موفق به رواج تشیع اسماعیلی در نقاط مختلفی از جهان اسلام مانند یمن، [[هند]] و [[خراسان بزرگ|خراسان]] و [[ماوراءالنهر]] شدند.<br> در این عصر، کتابخانه‌ها نیز رونق بسیار یافت. کتابخانه قصر خلافت در قاهره به نام خِزانة الکتب و کتابخانه متعلق به دارالحکمة بنام دارالعلم مهم‌ترین این کتابخانه‌ها بود. رصد خانه الحکامی به دستور الحاکم بامرالله تاسیس شد. علاقه خلفای مصر به مظاهر شکوه و جلال، به توسعه هنرهای تزئینی و معماری یاری رساند. از جمله صنایعی که در زمان فاطمیان در مصر رواج زیادی یافت، پارچه‌بافی بود. <br>عقاید غلوآمیز درباره الحاکم بالله، خلیفه فاطمی و سپس ناپدیدشدنش در [[سال ۴۱۱ هجری قمری|۴۱۱ق]] به پدیدآمدن [[دروزیه|فرقه دروزیه]] انجامید. در نیمه دوم خلافت فاطمیان،‌ قدرت و نفوذ وزرا و رقابت سرداران تُرک ([[ماوراء النهر]]) و بَربَر به تضعیف خلافت فاطمی انجامید. بدر الجمالی و پسرش افضل از وزیران مشهور و مقتدر این دوره بودند. افضل، وزیر المستنصر، خلیفه فاطمی، پس از مرگ او ([[سال ۴۸۷ هجری قمری|۴۸۷ق]])، باعث دوپارگی خلافت فاطمیان و ایجاد دو شاخه [[نزاریه|نِزاریه]] و [[مستعلویه]] شد. [[حسن صباح]] (حدود [[سال ۴۴۵ هجری قمری|۴۴۵ق]] ـ [[سال ۵۱۸ هجری قمری|۵۱۸ق]]) و دیگر داعیان اسماعیلی [[جبال]] و [[خراسان بزرگ|خراسان]] از شاخه نزاریه شدند. همچنین با کشته‌شدن آمر، خلیفه فاطمی در [[سال ۵۲۴ هجری قمری|۵۲۴ق]] شاخه مُسْتَعلیه به دو شاخه طیبیه و حافظیه تقسیم گشت. سرانجام [[صلاح‌الدین ایوبی]]، وزیر فاطمیان، به کار این حکومت پایان داد و خطبه به نام [[بنی‌عباس]] خواند.<br>
فاطمیان مدتی بر سراسر شمال [[آفریقا]]، [[مصر]]، [[شام]] و [[یمن]] تسلط پیدا کردند و توانستند تا [[حجاز]] و سیسیل (جزیره بزرگ در جنوب [[ایتالیا|ایتالیای فعلی]]) پیش روند. آنان پیوسته با حکومت [[بنی‌عباس|عباسیان]] و دولت‌های طرفدار آنان مانند [[سلجوقیان]] و نیز با [[امویان اندلس]]، [[خوارج]] و [[امپراتوری روم شرقی]] در [[ترکیه]] و [[یونان]] فعلی درگیر بودند.<br>فاطمیان در رقابت با [[عباسیان|خلفای عباسی]]، خود را خلفای بر حق می‌دانستند. دوران حکومت فاطمیان به ترویج و تقویت مذهب [[تشیع]] در شمال آفریقا به خصوص در کشور مصر انجامید. در این دوران در [[قاهره]] مراکز علمی و فرهنگی مانند [[جامعة الازهر]] برای آموزش علوم اسلامی با گرایش اسماعیلی تاسیس شد و آثار برجسته این مذهب نگاشته شد. فاطمیان در دوره حکومت خود با استفاده از نهاد دعوت و ارسال [[داعی|داعیان]] (مبلغان مذهب اسماعیلی) مانند [[ناصر خسرو قبادیانی]] ([[سال ۳۹۴ هجری قمری|۳۹۴ق]] ـ [[سال ۴۶۸ هجری قمری|۴۶۸ق]]) به سرزمین‌های مختلف، موفق به رواج تشیع اسماعیلی در نقاط مختلفی از جهان اسلام مانند یمن، [[هند]] و [[خراسان بزرگ|خراسان]] و [[ماوراءالنهر]] شدند.<br> در این عصر، کتابخانه‌ها نیز رونق بسیار یافت. کتابخانه قصر خلافت در قاهره به نام خِزانة الکتب و کتابخانه متعلق به دارالحکمة بنام دارالعلم مهم‌ترین این کتابخانه‌ها بود. رصد خانه الحکامی به دستور الحاکم بامرالله تاسیس شد. علاقه خلفای مصر به مظاهر شکوه و جلال، به توسعه هنرهای تزئینی و معماری یاری رساند. از جمله صنایعی که در زمان فاطمیان در مصر رواج زیاد یافت، پارچه‌بافی بود. <br>عقاید غلوآمیز درباره الحاکم بالله، خلیفه فاطمی و سپس ناپدیدشدنش در [[سال ۴۱۱ هجری قمری|۴۱۱ق]] به پدیدآمدن [[دروزیه|فرقه دروزیه]] انجامید. در نیمه دوم خلافت فاطمیان،‌ قدرت و نفوذ وزرا و رقابت سرداران تُرک ([[ماوراء النهر]]) و بَربَر به تضعیف خلافت فاطمی انجامید. بدر الجمالی و پسرش افضل از وزیران مشهور و مقتدر این دوره بودند. افضل، وزیر المستنصر، خلیفه فاطمی، پس از مرگ او ([[سال ۴۸۷ هجری قمری|۴۸۷ق]])، باعث دوپارگی خلافت فاطمیان و ایجاد دو شاخه [[نزاریه|نِزاریه]] و [[مستعلویه]] شد. [[حسن صباح]] (حدود [[سال ۴۴۵ هجری قمری|۴۴۵ق]] ـ [[سال ۵۱۸ هجری قمری|۵۱۸ق]]) و دیگر داعیان اسماعیلی [[جبال]] و [[خراسان بزرگ|خراسان]] از شاخه نزاریه شدند. همچنین با کشته‌شدن آمر، خلیفه فاطمی در [[سال ۵۲۴ هجری قمری|۵۲۴ق]] شاخه مُسْتَعلیه به دو شاخه طیبیه و حافظیه تقسیم گشت. سرانجام [[صلاح‌الدین ایوبی]]، وزیر فاطمیان، به کار این حکومت پایان داد و خطبه به نام [[بنی‌عباس]] خواند.<br>


==زمینه‌ها و پیدایش==
==زمینه‌ها و پیدایش==
{{خلفای فاطمی}}
{{خلفای فاطمی}}
===داعیان اسماعیلی===
===داعیان اسماعیلی===
حکومت فاطمیان در [[تونس]] کنونی واقع در شمال آفریقا تأسیس شد و هسته اصلی نیروهای نظامی آن را قبایلی از بربرهای این مناطق تشکیل می‌دادند که توسط یکی از داعیان اسماعیلی به نام حسین بن احمد بن زکریا مشهور به [[ابو‌عبدالله شیعی]]، به مذهب [[اسماعیلیه|اسماعیلی]] گرویده بودند. ابوعبدالله شیعی، داعی اسماعیلی که در اصل یمنی بود، در سال ۲۸۰ قمری به افریقیه سفر کرد تا به [[تبلیغ]] مذهب اسماعیلی در این دیار بپردازد. در آن سال‌ها، یمن یکی از مراکز اصلی دعوت اسماعیلیان بود و رهبری این دعوت را ابن‌حوشب بر عهده داشت که مبلغان زیادی به نقاط دور و نزدیک سرزمین‌های اسلامی می‌فرستاد. ابوعبدالله شیعی نیز به فرمان [[ابن‌حوشب]] به افریقیه رفت و توانست گروهی از قبایل کُتامه را که خود بخشی از قبیله بزرگ صُنهاجه به شمار می‌رفتند، به کیش [[اسماعیلیه|اسماعیلی]] درآورد.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۳۱.</ref>
حکومت فاطمیان در [[تونس]] کنونی واقع در شمال آفریقا تأسیس شد و هسته اصلی نیروهای نظامی آن را قبایلی از بربرهای این مناطق تشکیل می‌دادند که توسط یکی از داعیان اسماعیلی به نام حسین بن احمد بن زکریا مشهور به [[ابو‌عبدالله شیعی]]، به مذهب [[اسماعیلیه|اسماعیلی]] گرویده بودند. ابوعبدالله شیعی، داعی اسماعیلی که در اصل یمنی بود، در سال ۲۸۰ قمری به افریقیه سفر کرد تا به [[تبلیغ]] مذهب اسماعیلی در این دیار بپردازد. در آن سال‌ها، یمن یکی از مراکز اصلی دعوت اسماعیلیان بود و رهبری این دعوت را ابن‌حوشب بر عهده داشت که مبلغان زیاد به نقاط دور و نزدیک سرزمین‌های اسلامی می‌فرستاد. ابوعبدالله شیعی نیز به فرمان [[ابن‌حوشب]] به افریقیه رفت و توانست گروهی از قبایل کُتامه را که خود بخشی از قبیله بزرگ صُنهاجه به شمار می‌رفتند، به کیش [[اسماعیلیه|اسماعیلی]] درآورد.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۳۱.</ref>


دعوت ابوعبدالله شیعی همزمان با سال‌های زوال قدرت حکومت [[اغلبیان]] بود که از [[سال ۱۸۴ هجری قمری|۱۸۴ق]] زیر نظر [[خلفای عباسی]] قدرتی نیمه‌مستقل در [[مغرب]] تشکیل داده بود. در [[سال ۲۹۷ هجری قمری|۲۹۷ق]] قبیله کتامه به رهبری ابوعبدالله شیعی بر اغلبیان شوریدند و بر شهر رَقاده حاکم شدند. ابوعبدالله شیعی سپس به سوی غرب حرکت کرد و با شکست حکومت بنی مدرار و رستمیان و غلبه بر شهر سجلماسه حکومت تازه‌ای بنا کرد و با آزادی [[عبیدالله مهدی]] از زندان، او را به مقام خلافت رساند.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۴۸.</ref>
دعوت ابوعبدالله شیعی همزمان با سال‌های زوال قدرت حکومت [[اغلبیان]] بود که از [[سال ۱۸۴ هجری قمری|۱۸۴ق]] زیر نظر [[خلفای عباسی]] قدرتی نیمه‌مستقل در [[مغرب]] تشکیل داده بود. در [[سال ۲۹۷ هجری قمری|۲۹۷ق]] قبیله کتامه به رهبری ابوعبدالله شیعی بر اغلبیان شوریدند و بر شهر رَقاده حاکم شدند. ابوعبدالله شیعی سپس به سوی غرب حرکت کرد و با شکست حکومت بنی مدرار و رستمیان و غلبه بر شهر سجلماسه حکومت تازه‌ای بنا کرد و با آزادی [[عبیدالله مهدی]] از زندان، او را به مقام خلافت رساند.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۴۸.</ref>
خط ۶۱: خط ۶۱:


===مصر===
===مصر===
[[پرونده:نقشه خلافت فاطمیان.gif|بندانگشتی|چپ|۳۵۰px| قلمرو فاطمیان در اوج گسترش آن]]
[[پرونده:نقشه خلافت فاطمیان.gif|بندانگشتی|چپ| قلمرو فاطمیان در اوج گسترش آن]]
درگذشت کافور اخشیدی ([[سال ۳۵۵ هجری قمری|۳۵۵ق]] یا [[سال ۳۵۷ هجری قمری|۳۵۷ق]]) حاکم [[مصر]]، موجب آشفتگی امور، قحطی و هرج و مرج شد و شرایط را از نظر اجتماعی برای پیروزی فاطمیان و پذیرش آنان از سوی مردم مصر آماده کرد.<ref>واکر، پژوهشی در یکی از امپراتوری‌های اسلامی، ۱۳۸۳ش، ص۴۴.</ref> جوهر در [[سال ۳۵۸ هجری قمری|۳۵۸ق]] به [[فسطاط]]، پایتخت مصر وارد شد، بزرگان مصر از او استقبال کردند.<ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۰۲-۱۰۳.</ref> جوهر نیروهای خود را در محلی در نزدیکی فسطاط مستقر کرد که بعدها شهر قاهرة المعزیة در آن بنا گردید. معز خلیفه فاطمی چهار سال بعد در سال ۳۶۲ق. به مصر رفت و در [[قاهره]] ساکن شد.<ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۱۱؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۵۹۰.</ref>
درگذشت کافور اخشیدی ([[سال ۳۵۵ هجری قمری|۳۵۵ق]] یا [[سال ۳۵۷ هجری قمری|۳۵۷ق]]) حاکم [[مصر]]، موجب آشفتگی امور، قحطی و هرج و مرج شد و شرایط را از نظر اجتماعی برای پیروزی فاطمیان و پذیرش آنان از سوی مردم مصر آماده کرد.<ref>واکر، پژوهشی در یکی از امپراتوری‌های اسلامی، ۱۳۸۳ش، ص۴۴.</ref> جوهر در [[سال ۳۵۸ هجری قمری|۳۵۸ق]] به [[فسطاط]]، پایتخت مصر وارد شد، بزرگان مصر از او استقبال کردند.<ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۰۲-۱۰۳.</ref> جوهر نیروهای خود را در محلی در نزدیکی فسطاط مستقر کرد که بعدها شهر قاهرة المعزیة در آن بنا گردید. معز خلیفه فاطمی چهار سال بعد در سال ۳۶۲ق. به مصر رفت و در [[قاهره]] ساکن شد.<ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۱۱؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۵۹۰.</ref>
هنگامی که معز قصد سفر به مصر و انتقال پایتخت فاطمیان از مهدیه به قاهره کرد، بلکین بن زَیری، رئیس قوم صنهاجه را که از سردارانش بود، جانشین خود بر افریقیه و [[مراکش|مغرب]] کرد و او را در قیروان بر تخت نشاند و به او لقب ابوالفتوح داد.<ref>ابن خلدون، تاریخ، ج۴، ص۶۳.</ref> بدین ترتیب حکومت بر مغرب، به خاندان بنی زَیری واگذار شد که به تدریج بر قدرتشان افزودند و به صورت مستقل بر مغرب حکومت می‌کردند.<ref>معزی، تاریخ حمدانیان و فاطمیان، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۷.</ref>
هنگامی که معز قصد سفر به مصر و انتقال پایتخت فاطمیان از مهدیه به قاهره کرد، بلکین بن زَیری، رئیس قوم صنهاجه را که از سردارانش بود، جانشین خود بر افریقیه و [[مراکش|مغرب]] کرد و او را در قیروان بر تخت نشاند و به او لقب ابوالفتوح داد.<ref>ابن خلدون، تاریخ، ج۴، ص۶۳.</ref> بدین ترتیب حکومت بر مغرب، به خاندان بنی زَیری واگذار شد که به تدریج بر قدرتشان افزودند و به صورت مستقل بر مغرب حکومت می‌کردند.<ref>معزی، تاریخ حمدانیان و فاطمیان، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۷.</ref>
خط ۷۷: خط ۷۷:


===جزیرةالعرب===
===جزیرةالعرب===
سلطه بر [[جزیره العرب]] که به واسطه وجود شهرهای [[مکه]] و [[مدینه]]، از اهمیت زیادی برای سلاطین مسلمان برخوردار بود از همان آغاز مورد توجه فاطمیان قرار گرفت. جوهر در سال ۳۵۹ قمری با ارسال هدایا و اموالی برای روسای شهرهای مکه و مدینه آنان را به خواندن خطبه به نام خلیفه فاطمی واداشت. از این تاریخ، نزاعی طولانی بین فاطمیان و عباسیان بر سر نفوذ بر مکه و مدینه درگرفت و امرای مکه و مدینه که حکومتی مستقل داشتند، گاهی به نام خلیفه فاطمی و گاهی به نام خلیفه عباسی خطبه می‌خواندند.<ref>نک: جان احمدی و سامانی، «مناسبات فاطمیان با شرفای حجاز»، ص۶۳ به بعد.</ref>
سلطه بر [[جزیره العرب]] که به واسطه وجود شهرهای [[مکه]] و [[مدینه]]، از اهمیت زیاد برای سلاطین مسلمان برخوردار بود از همان آغاز مورد توجه فاطمیان قرار گرفت. جوهر در سال ۳۵۹ قمری با ارسال هدایا و اموالی برای روسای شهرهای مکه و مدینه آنان را به خواندن خطبه به نام خلیفه فاطمی واداشت. از این تاریخ، نزاعی طولانی بین فاطمیان و عباسیان بر سر نفوذ بر مکه و مدینه درگرفت و امرای مکه و مدینه که حکومتی مستقل داشتند، گاهی به نام خلیفه فاطمی و گاهی به نام خلیفه عباسی خطبه می‌خواندند.<ref>نک: جان احمدی و سامانی، «مناسبات فاطمیان با شرفای حجاز»، ص۶۳ به بعد.</ref>


در [[یمن]] دعوت اسماعیلی سابقه‌ای طولانی مدت داشت اما سلطه سیاسی فاطمیان بر این سرزمین تا نیمه قرن پنجم که علی بن محمد صُلَیحی حکومتی در آن تشکیل داد و به نام خلیفه فاطمی خطبه خواند، به تاخیر افتاد. علی بن محمد که از داعیان فاطمی بود در سال ۴۳۹ق در مناطق کوهستانی یمن شورش کرد و با برتری بر حکومت‌های محلی یمن، در سال ۴۵۵ق. یمن را به طور کامل تصرف کرد.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۹، ص۶۱۵، ج۱۰، ص۳۰؛ مقریزی، اتّعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۲۲۲، ۲۶۸.</ref> حکومت [[صُلَیحیان]] تا سال ۵۳۲ق حدود یک قرن در یمن ادامه یافت و در این مدت ارتباط بسیار دوستانه‌ای با فاطمیان مصر داشته و مورد حمایت آنان بودند.<ref>نک: جان احمدی، داعیان حکومت گر صلیحی در یمن، ص۳۸-۴۳.</ref>
در [[یمن]] دعوت اسماعیلی سابقه‌ای طولانی مدت داشت اما سلطه سیاسی فاطمیان بر این سرزمین تا نیمه قرن پنجم که علی بن محمد صُلَیحی حکومتی در آن تشکیل داد و به نام خلیفه فاطمی خطبه خواند، به تاخیر افتاد. علی بن محمد که از داعیان فاطمی بود در سال ۴۳۹ق در مناطق کوهستانی یمن شورش کرد و با برتری بر حکومت‌های محلی یمن، در سال ۴۵۵ق. یمن را به طور کامل تصرف کرد.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۹، ص۶۱۵، ج۱۰، ص۳۰؛ مقریزی، اتّعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۲۲۲، ۲۶۸.</ref> حکومت [[صُلَیحیان]] تا سال ۵۳۲ق حدود یک قرن در یمن ادامه یافت و در این مدت ارتباط بسیار دوستانه‌ای با فاطمیان مصر داشته و مورد حمایت آنان بودند.<ref>نک: جان احمدی، داعیان حکومت گر صلیحی در یمن، ص۳۸-۴۳.</ref>
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:


==سیاست مذهبی فاطمیان==
==سیاست مذهبی فاطمیان==
سیاست مذهبی فاطمیان، هر چند در دوره‌های مختلف حکومت طولانی آنان و متناسب با اندیشه‌های هر یک از خلفا، تغییرات زیادی داشت اما به طور کلی همراه با مدارا و تسامح بود. طبیعی است که فاطمیان اسماعیلی مذهب به گسترش تشیع در قلمرو حکومت خود می‌پرداختند و برای این مقصود از ایجاد نهادهای دینی و تبلیغی، رواج آیین‌های شیعی و حمایت از علمای شیعه بهره می‌بردند و گاه نیز به ایجاد محدودیت‌هایی برای [[اهل سنت]] دست می‌زدند؛ اما در بیشتر دوره حکومت فاطمیان،اهل سنت آزادانه به زندگی و فعالیت‌ دینی و اجتماعی خود مشغول بودند. هر یک از مذاهب قاضی خود را داشتند و قاضی القضات بسیاری از شهرها و مناطق سنی مذهب بودند<ref>واکر، پژوهشی در یکی از امپراتوری‌های اسلامی، ۱۳۸۳ش، ص۵۶.</ref> و در اجرای احکام بر اساس مذهب خود عمل می‌کردند. مجالس درس اهل سنت نیز به فعالیت خود ادامه می‌دادند.<ref>رمضان، تاریخ مصر الاسلامیه، ۱۹۹۳م، ص۳۳۳.</ref> افزون بر این‌ها برخی از سنی مذهبان به مقامات بالای حکومتی رسیدند چنان که رضوان بن ولخشی در زمان خلافت الحافظ به وزارت رسید.
سیاست مذهبی فاطمیان، هر چند در دوره‌های مختلف حکومت طولانی آنان و متناسب با اندیشه‌های هر یک از خلفا، تغییرات زیاد داشت اما به طور کلی همراه با مدارا و تسامح بود. طبیعی است که فاطمیان اسماعیلی مذهب به گسترش تشیع در قلمرو حکومت خود می‌پرداختند و برای این مقصود از ایجاد نهادهای دینی و تبلیغی، رواج آیین‌های شیعی و حمایت از علمای شیعه بهره می‌بردند و گاه نیز به ایجاد محدودیت‌هایی برای [[اهل سنت]] دست می‌زدند؛ اما در بیشتر دوره حکومت فاطمیان،اهل سنت آزادانه به زندگی و فعالیت‌ دینی و اجتماعی خود مشغول بودند. هر یک از مذاهب قاضی خود را داشتند و قاضی القضات بسیاری از شهرها و مناطق سنی مذهب بودند<ref>واکر، پژوهشی در یکی از امپراتوری‌های اسلامی، ۱۳۸۳ش، ص۵۶.</ref> و در اجرای احکام بر اساس مذهب خود عمل می‌کردند. مجالس درس اهل سنت نیز به فعالیت خود ادامه می‌دادند.<ref>رمضان، تاریخ مصر الاسلامیه، ۱۹۹۳م، ص۳۳۳.</ref> افزون بر این‌ها برخی از سنی مذهبان به مقامات بالای حکومتی رسیدند چنان که رضوان بن ولخشی در زمان خلافت الحافظ به وزارت رسید.
===دوره مغرب===
===دوره مغرب===
[[پرونده:جامع الحاکم.jpg|بندانگشتی|چپ|۳۳۰px| مسجد الحاکم در [[مصر]]]]
[[پرونده:جامع الحاکم.jpg|بندانگشتی|چپ| مسجد الحاکم در [[مصر]]]]
[[پرونده:جامع الازهر.jpeg|بندانگشتی|چپ|۳۳۰px| [[جامع الازهر]]]]
[[پرونده:جامع الازهر.jpeg|بندانگشتی|چپ| [[جامع الازهر]]]]
فاطمیان با تشکیل حکومت سعی کردند به ترویج مذهب تشیع اسماعیلی در مناطق زیر سلطه خود بپردازند. در شهرهایی که آنان تصرف می‌کردند، خطبه‌خوانی به نام امامان شیعه آغاز می‌شد و عبارت [[حی علی خیر العمل]] به [[اذان]] اضافه و گاه جلساتی برای مناظره بین دو مذهب ایجاد می‌شد.
فاطمیان با تشکیل حکومت سعی کردند به ترویج مذهب تشیع اسماعیلی در مناطق زیر سلطه خود بپردازند. در شهرهایی که آنان تصرف می‌کردند، خطبه‌خوانی به نام امامان شیعه آغاز می‌شد و عبارت [[حی علی خیر العمل]] به [[اذان]] اضافه و گاه جلساتی برای مناظره بین دو مذهب ایجاد می‌شد.
<br />
<br />
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:


===دستگاه دعوت===
===دستگاه دعوت===
دستگاه دعوت که وظیفه آموزش مذهب اسماعیلیه و تبلیغ آن در مناطق مختلف را بر عهده داشت، در دوره خلافت فاطمیان ساختار منظمی یافت و فعالیت‌های موثری داشت؛ به طوری که مبلغان مذهب اسماعیلی در این دوران،‌ توانستند در سرزمین‌های دوردست نیز گروه‌هایی از نوکیشان اسماعیلی پدید آوردند. رئیس سازمان دعوت معمولا بالاترین مرجع دینی فاطمیان و همان قاضی القضات بود که با عنوان باب یا باب الابواب و نیز داعی الدعات شناخته می‌شد. این فرد را امام انتخاب می‌کرد و او وظیفه انتخاب سایر داعیان را داشت.<ref>هالم، فاطمیان و سنت‌های تعلیمی و علمی آنان، ص۷۳.</ref><br/>
دستگاه دعوت که وظیفه آموزش مذهب اسماعیلیه و تبلیغ آن در مناطق مختلف را بر عهده داشت، در دوره خلافت فاطمیان ساختار منظمی یافت و فعالیت‌های موثری داشت؛ به طوری که مبلغان مذهب اسماعیلی در این دوران،‌ توانستند در سرزمین‌های دوردست نیز گروه‌هایی از نوکیشان اسماعیلی پدید آوردند. رئیس سازمان دعوت معمولا بالاترین مرجع دینی فاطمیان و همان قاضی القضات بود که با عنوان باب یا باب الابواب و نیز داعی الدعات شناخته می‌شد. این فرد را امام انتخاب می‌کرد و او وظیفه انتخاب سایر داعیان را داشت.<ref>هالم، فاطمیان و سنت‌های تعلیمی و علمی آنان، ص۷۳.</ref><br />
فاطمیان، جهان غیر اسماعیلی را به دوازده بخش با نام جزیره تقسیم کرده بودند و برای هر جزیره یک داعی بزرگ انتخاب می‌کردند که با عنوان حجت شناخته می‌شد. جزایر الارض عبارت بودند از سرزمین‌های عرب، روم، صقالبه، نوب، خزر، هند، سند، زنج، حبش، چین، دیلم(ایران) و بربر. بعد از حجت در هر جزیره داعیانی قرار داشتند که بر اساس اهمیت و حدود اختیارات و وظایف به داعی بلاغ، داعی مطلق و داعی محدود تقسیم می‌شدند. داعیان نیز دستیارانی داشتند که به داعی مطلق و داعی محدود یا محصور تقسیم می‌شدند. این سازمان که با عنوان مراتب الدعوه شناخته می‌شد؛ یک الگوی آرمانی بود که به طور کامل اجرا نمی‌شد و برخی از سلسله مراتب آن همیشه خالی بود.<ref>هالم، فاطمیان و سنت‌های تعلیمی و علمی آنان، ص۷۵؛ بجنوردی،‌ دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۸، ص۶۹۲-۶۹۳.</ref>
فاطمیان، جهان غیر اسماعیلی را به دوازده بخش با نام جزیره تقسیم کرده بودند و برای هر جزیره یک داعی بزرگ انتخاب می‌کردند که با عنوان حجت شناخته می‌شد. جزایر الارض عبارت بودند از سرزمین‌های عرب، روم، صقالبه، نوب، خزر، هند، سند، زنج، حبش، چین، دیلم(ایران) و بربر. بعد از حجت در هر جزیره داعیانی قرار داشتند که بر اساس اهمیت و حدود اختیارات و وظایف به داعی بلاغ، داعی مطلق و داعی محدود تقسیم می‌شدند. داعیان نیز دستیارانی داشتند که به داعی مطلق و داعی محدود یا محصور تقسیم می‌شدند. این سازمان که با عنوان مراتب الدعوه شناخته می‌شد؛ یک الگوی آرمانی بود که به طور کامل اجرا نمی‌شد و برخی از سلسله مراتب آن همیشه خالی بود.<ref>هالم، فاطمیان و سنت‌های تعلیمی و علمی آنان، ص۷۵؛ بجنوردی،‌ دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۸، ص۶۹۲-۶۹۳.</ref>
<br />
<br />
خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
==تمدن عصر فاطمیان==
==تمدن عصر فاطمیان==
عصر فاطمیان، از دوره‌های با شکوه تمدن اسلامی شناخته می‌شود. جز دوران‌هایی از بحران اقتصادی و خشکسالی، مصر عصر فاطمیان اقتصادی پر رونق و صنعت و تجارتی پیشرفته داشت. علاقه خلفای مصر به مظاهر شکوه و جلال، به توسعه هنرهای تزئینی و معماری یاری رساند. سفرنامه [[ناصرخسرو]]، حکیم و شاعر که در عصر فاطمیان به مصر سفر کرد، یکی از منابع بسیار مهمی است که شهرهای مصر را آبادان و زیبا توصیف کرده و از رونق بازارها و صنایع خبر داده و عظمت معماری قصرهای سلاطین مصر را در اثرش منعکس کرده است.
عصر فاطمیان، از دوره‌های با شکوه تمدن اسلامی شناخته می‌شود. جز دوران‌هایی از بحران اقتصادی و خشکسالی، مصر عصر فاطمیان اقتصادی پر رونق و صنعت و تجارتی پیشرفته داشت. علاقه خلفای مصر به مظاهر شکوه و جلال، به توسعه هنرهای تزئینی و معماری یاری رساند. سفرنامه [[ناصرخسرو]]، حکیم و شاعر که در عصر فاطمیان به مصر سفر کرد، یکی از منابع بسیار مهمی است که شهرهای مصر را آبادان و زیبا توصیف کرده و از رونق بازارها و صنایع خبر داده و عظمت معماری قصرهای سلاطین مصر را در اثرش منعکس کرده است.
[[پرونده:سفالینه عصر فاطمیان.jpg|بندانگشتی|چپ|۲۰۰px| هنر عصر فاطمیان، نقاشی بر سفال]]
[[پرونده:سفالینه عصر فاطمیان.jpg|بندانگشتی|چپ| هنر عصر فاطمیان، نقاشی بر سفال]]
[[پرونده:پارچه عصر فاطمیان.jpg|بندانگشتی|چپ|۲۰۰px| نمونه‌ای از پارچه طراز]]
[[پرونده:پارچه عصر فاطمیان.jpg|بندانگشتی|چپ| نمونه‌ای از پارچه طراز]]
[[پرونده:شیشه کاری عصر فاطمیان.jpg|بندانگشتی|چپ|۲۰۰px| هنر عصر فاطمیان، شیشه‌کاری]]
[[پرونده:شیشه کاری عصر فاطمیان.jpg|بندانگشتی|چپ| هنر عصر فاطمیان، شیشه‌کاری]]
===معماری و شهرسازی===
===معماری و شهرسازی===
عصر فاطمیان، از دوره‌های برجسته تاریخ هنر اسلامی شناخته شده و مورد توجه هنر پژوهان قرار گرفته است. از میان آثار هنری به جا مانده از این زمان، آثار معماری در شناساندن هنر فاطمیان سهم بیشتری دارند. [[جامعه الازهر]]، جامع الحاکم و جامع الاقمر از جمله مشهورترین نمونه‌های هنر معماری این عصر به شمار می‌روند. [[ناصرخسرو قبادیانی]] که در زمان فاطمیان از قاهره دیدار کرد، شهر قاهره را نمونه‌ای درخشان از شهرسازی معرفی کرده و به رونق و آبادانی این شهر، تعداد زیاد کاروانسراها، گرمابه‌ها و خیابان‌های تزیین شده با باغچه‌ها و درخت‌ها اشاره کرده است. وی همچنین توصیف دقیقی از قصر باشکوه خلیفه به دست داده که شکوه معماری قصری را بازمی‌تاباند. به گفته وی، قصر سلطان به وسعت شهری بوده و به دلیل بلندی بناها از مسافت طولانی و خارج از قاهره همچون کوهی به نظر می‌آمد و حتی بر سر بام‌های عمارات آن نیز درخت کاشته و تفرجگاه ساخته بودند.<ref> ناصر خسرو، سفرنامه، ص۷۷، ۷۹.</ref>
عصر فاطمیان، از دوره‌های برجسته تاریخ هنر اسلامی شناخته شده و مورد توجه هنر پژوهان قرار گرفته است. از میان آثار هنری به جا مانده از این زمان، آثار معماری در شناساندن هنر فاطمیان سهم بیشتری دارند. [[جامعه الازهر]]، جامع الحاکم و جامع الاقمر از جمله مشهورترین نمونه‌های هنر معماری این عصر به شمار می‌روند. [[ناصرخسرو قبادیانی]] که در زمان فاطمیان از قاهره دیدار کرد، شهر قاهره را نمونه‌ای درخشان از شهرسازی معرفی کرده و به رونق و آبادانی این شهر، تعداد زیاد کاروانسراها، گرمابه‌ها و خیابان‌های تزیین شده با باغچه‌ها و درخت‌ها اشاره کرده است. وی همچنین توصیف دقیقی از قصر باشکوه خلیفه به دست داده که شکوه معماری قصری را بازمی‌تاباند. به گفته وی، قصر سلطان به وسعت شهری بوده و به دلیل بلندی بناها از مسافت طولانی و خارج از قاهره همچون کوهی به نظر می‌آمد و حتی بر سر بام‌های عمارات آن نیز درخت کاشته و تفرجگاه ساخته بودند.<ref> ناصر خسرو، سفرنامه، ص۷۷، ۷۹.</ref>
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
گذشته از معماری، آثار به جا مانده از سایر هنرهای رایج مانند نقاشی، شیشه‌گری، سفال‌گری و کاشی کاری، منبت کاری، برنج کاری و کاغذ سازی نشان دهنده رونق هنر و صنعت در دوران فاطمیان است. برخی از این هنرها در این دوران شاهد تغییرات و نوآوری‌هایی بودند که به ایجاد سبک‌های جدید انجامید. از جمله این نوآوری‌ها می‌توان به ابداع شیوه‌های جدید در هنر شیشه‌کاری، بلور و سفال اشاره کرد.<ref>امین، دایرة المعارف الاسلامیة الشیعیه، ج۱۶، ص۳۲۱-۳۲۲، ۳۴۵-۳۴۷.</ref>
گذشته از معماری، آثار به جا مانده از سایر هنرهای رایج مانند نقاشی، شیشه‌گری، سفال‌گری و کاشی کاری، منبت کاری، برنج کاری و کاغذ سازی نشان دهنده رونق هنر و صنعت در دوران فاطمیان است. برخی از این هنرها در این دوران شاهد تغییرات و نوآوری‌هایی بودند که به ایجاد سبک‌های جدید انجامید. از جمله این نوآوری‌ها می‌توان به ابداع شیوه‌های جدید در هنر شیشه‌کاری، بلور و سفال اشاره کرد.<ref>امین، دایرة المعارف الاسلامیة الشیعیه، ج۱۶، ص۳۲۱-۳۲۲، ۳۴۵-۳۴۷.</ref>
<br />
<br />
از جمله صنایعی که در زمان فاطمیان در مصر رواج زیادی یافت، پارچه‌بافی بود. برخی از شهرهای مصر مانند قاهره، تونه، تِنیس و دِمیاط(دَمیاط، ذمیاط) از مهم‌ترین مراکز صنعت پارچه بافی در روزگار خود به شمار می‌آمدند؛ چنان که کیفیت منسوجات آن‌ها زبانزد بود. استفاده از پارچه‌های گران قیمت تزئینی نزد خلفا و دولتمردان فاطمی رواج داشت و این پارچه‌ها در کارگاه‌های مخصوصی بافته می‌شد؛ از این رو تولید پارچه‌های تزئینی در مصر رواج یافت. در دربار قاهره خزانه‌ای به نام خزانة الکسوة قرار داشت که انباری از لباس‌های گوناگون مخصوص کارکنان دربار بود. این لباس‌ها در مناسب‌های مختلف و متناسب با فصول مختلف بین آنان توزیع می‌شد.<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار بذکر خطط و الآثار، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۹۲.</ref>
از جمله صنایعی که در زمان فاطمیان در مصر رواج زیاد یافت، پارچه‌بافی بود. برخی از شهرهای مصر مانند قاهره، تونه، تِنیس و دِمیاط(دَمیاط، ذمیاط) از مهم‌ترین مراکز صنعت پارچه بافی در روزگار خود به شمار می‌آمدند؛ چنان که کیفیت منسوجات آن‌ها زبانزد بود. استفاده از پارچه‌های گران قیمت تزئینی نزد خلفا و دولتمردان فاطمی رواج داشت و این پارچه‌ها در کارگاه‌های مخصوصی بافته می‌شد؛ از این رو تولید پارچه‌های تزئینی در مصر رواج یافت. در دربار قاهره خزانه‌ای به نام خزانة الکسوة قرار داشت که انباری از لباس‌های گوناگون مخصوص کارکنان دربار بود. این لباس‌ها در مناسب‌های مختلف و متناسب با فصول مختلف بین آنان توزیع می‌شد.<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار بذکر خطط و الآثار، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۹۲.</ref>
<br />
<br />
از جمله محصولات نساجی مصر می‌توان به پارچه‌های کتانی که پارچه اختصاصی مصر بود، پارچه‌های عُتّابی و شوشتری که از جنس ابریشم بودند و نیز پارچه قَلَمونی که پارچه‌ای برّاق و رنگی بود و با تابش نور آفتاب می‌درخشید و رنگ‌های متنوع می‌یافت، اشاره کرد.<ref>وردی، فاطمیان و هنرهای زیبا، ص۲۰۰.</ref> دیباج، سقلاطون، شَرب، دبیقی از دیگر پارچه‌های رایج در مصر بودند.<ref>ماجد، تاریخ الخلافه الفاطمیه، ۲۰۱۱م، ص۱۹۶.</ref> فاطمیان هر ساله پوشش کعبه را در مصر تهیه کرده و به مکه می‌فرستاند و توصیفی که از این پوشش در منابع آمده نشان دهنده پیشرفت این صنعت در مصر است.<ref>امین، دایرة المعارف الاسلامیة الشیعیه، ج۱۶، ص۳۳۳؛ .</ref> [[ناصر خسرو]] در گذر از شهر تنیس از پارچه‌هایی سخن می‌گوید که تنها در این شهر تولید می‌شود و مخصوص سلاطین است و به کسی نمی‌فروشند. به گفته ناصر خسرو پارچه بافی در این شهر به قدری از پیشرفت رسیده بود که پادشاه روم از سلطان مصر درخواست کرده بود تا در عوض تسلیم صد شهر از مملکت خود، تنیس را به او دهد.<ref>ناصر خسرو، سفرنامه، ص۶۵.</ref>
از جمله محصولات نساجی مصر می‌توان به پارچه‌های کتانی که پارچه اختصاصی مصر بود، پارچه‌های عُتّابی و شوشتری که از جنس ابریشم بودند و نیز پارچه قَلَمونی که پارچه‌ای برّاق و رنگی بود و با تابش نور آفتاب می‌درخشید و رنگ‌های متنوع می‌یافت، اشاره کرد.<ref>وردی، فاطمیان و هنرهای زیبا، ص۲۰۰.</ref> دیباج، سقلاطون، شَرب، دبیقی از دیگر پارچه‌های رایج در مصر بودند.<ref>ماجد، تاریخ الخلافه الفاطمیه، ۲۰۱۱م، ص۱۹۶.</ref> فاطمیان هر ساله پوشش کعبه را در مصر تهیه کرده و به مکه می‌فرستاند و توصیفی که از این پوشش در منابع آمده نشان دهنده پیشرفت این صنعت در مصر است.<ref>امین، دایرة المعارف الاسلامیة الشیعیه، ج۱۶، ص۳۳۳؛ .</ref> [[ناصر خسرو]] در گذر از شهر تنیس از پارچه‌هایی سخن می‌گوید که تنها در این شهر تولید می‌شود و مخصوص سلاطین است و به کسی نمی‌فروشند. به گفته ناصر خسرو پارچه بافی در این شهر به قدری از پیشرفت رسیده بود که پادشاه روم از سلطان مصر درخواست کرده بود تا در عوض تسلیم صد شهر از مملکت خود، تنیس را به او دهد.<ref>ناصر خسرو، سفرنامه، ص۶۵.</ref>


===تجارت===
===تجارت===
از مهم‌ترین ارکان اقتصاد عصر فاطمیان، رونق تجارت بود. مصر در دوران فاطمیان با نقاط مختلف جهان تجارت داشت. محصولات کشاورزی و کالاهای مصنوعی زیادی از هند و چین از طریق دریای سرخ به مصر می‌رسید. تجارت با اروپا از طریق دریای مدیترانه و جزائر جنوب [[ایتالیا]] رونق بسیار داشت. اروپاییان و حکومت بیزانس از خریداران پارچه‌های [[مصر]]ی بودند.<ref>رمضان، تاریخ مصر الاسلامیه، ۱۹۹۳م، ص۳۲۴-۳۲۵.</ref>
از مهم‌ترین ارکان اقتصاد عصر فاطمیان، رونق تجارت بود. مصر در دوران فاطمیان با نقاط مختلف جهان تجارت داشت. محصولات کشاورزی و کالاهای مصنوعی زیاد از هند و چین از طریق دریای سرخ به مصر می‌رسید. تجارت با اروپا از طریق دریای مدیترانه و جزائر جنوب [[ایتالیا]] رونق بسیار داشت. اروپاییان و حکومت بیزانس از خریداران پارچه‌های [[مصر]]ی بودند.<ref>رمضان، تاریخ مصر الاسلامیه، ۱۹۹۳م، ص۳۲۴-۳۲۵.</ref>
<br />
<br />
فاطمیان با ایجاد اماکنی برای تجارت و استراحت مسافران و تاجران خارجی به رونق تجارت خارجی کمک کردند. از جمله این مراکز فُندق‌هایی( کاروانسرا، مهمانسرا) مخصوص اقامت تاجران خارجی بود که از اتاق‌های متعدد تشکیل شده و انبار و حیاط داشتند.<ref>ماجد، تاریخ الخلافه الفاطمیه، ۲۰۱۱م، ص۱۹۶.</ref>
فاطمیان با ایجاد اماکنی برای تجارت و استراحت مسافران و تاجران خارجی به رونق تجارت خارجی کمک کردند. از جمله این مراکز فُندق‌هایی( کاروانسرا، مهمانسرا) مخصوص اقامت تاجران خارجی بود که از اتاق‌های متعدد تشکیل شده و انبار و حیاط داشتند.<ref>ماجد، تاریخ الخلافه الفاطمیه، ۲۰۱۱م، ص۱۹۶.</ref>
خط ۱۸۸: خط ۱۸۸:
مراکز علمی فاطمیان اگرچه در اصل به تعلیم آیین اسماعیلی می‌پرداختند؛ ولی به دلیل تسامح مذهبی شهرت بسیاری در جهان اسلام یافته و دانشمندان [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نیز در آن به تعلیم پرداختند.<ref>ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref>
مراکز علمی فاطمیان اگرچه در اصل به تعلیم آیین اسماعیلی می‌پرداختند؛ ولی به دلیل تسامح مذهبی شهرت بسیاری در جهان اسلام یافته و دانشمندان [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نیز در آن به تعلیم پرداختند.<ref>ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref>


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


== یادداشت ==
==یادداشت==
{{یادداشت‌ها}}
{{یادداشت‌ها}}


templateeditor
۱٬۵۵۹

ویرایش