پرش به محتوا

نافع بن هلال بجلی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ویکی سازی)
 
خط ۵۸: خط ۵۸:


=== روز عاشورا ===
=== روز عاشورا ===
برخی نقل کرده‌اند که نافع بن هلال تازه [[ازدواج]] کرده بود و چون [[روز عاشورا]] اراده میدان نبرد کرد، همسرش او را از رفتن منع نمود؛ ولی او بر یاری امام(ع) اصرار ورزید، و چون امام(ع) از قضیه آگاه شد، هلال را فرمود: همسرت نگران است و من دوست ندارم در جوانی به فراق یکدیگر مبتلا شوید؛ اگر می‏‎خواهی عیالت را بردار و از این بیابان برو.
برخی نقل کرده‌اند که نافع بن هلال تازه [[ازدواج]] کرده بود و چون [[روز عاشورا]] اراده میدان نبرد کرد، همسرش او را از رفتن منع نمود؛ ولی او بر یاری امام(ع) اصرار ورزید، و چون امام(ع) از قضیه آگاه شد، نافع را فرمود: همسرت نگران است و من دوست ندارم در جوانی به فراق یکدیگر مبتلا شوید؛ اگر می‏‎خواهی عیالت را بردار و از این بیابان برو.


هلال گفت:‌ای پسر [[رسول خدا(ص)]] اگر در سختی تو را رها کنم و سراغ عیش و نوش خود روم، فردای [[قیامت]] پاسخ جدّت رسول خدا(ص) را چه گویم.<ref>روضة الشهداء، ص۲۹۸. ناسخ التواریخ ج۲، ص۲۷۷.</ref>
نافع گفت:‌ ای پسر [[رسول خدا(ص)]] اگر در سختی تو را رها کنم و سراغ عیش و نوش خود روم، فردای [[قیامت]] پاسخ جدّت رسول خدا(ص) را چه گویم.<ref>روضة الشهداء، ص۲۹۸. ناسخ التواریخ ج۲، ص۲۷۷.</ref>


گفته شده است در [[روز عاشورا]] پس از آنکه [[عمرو بن قرظه انصاری|عَمرو بن قَرَظَه انصاری]] به شهادت رسید، برادرش علی، که از سپاهیان [[عمر بن سعد]] بود، به امام اعتراض کرد و به آن حضرت حمله کرد. اما نافع بن هلال او را مجروح ساخت.<ref>البلاذری، انساب الاشراف، ص۱۹۲ و الطبری، تاریخ، ص۴۳۴ و علی بن ابی الکرم ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۶۷.</ref>
گفته شده است در [[روز عاشورا]] پس از آنکه [[عمرو بن قرظه انصاری|عَمرو بن قَرَظَه انصاری]] به شهادت رسید، برادرش علی، که از سپاهیان [[عمر بن سعد]] بود، به امام اعتراض کرد و به آن حضرت حمله کرد. اما نافع بن هلال او را مجروح ساخت.<ref>البلاذری، انساب الاشراف، ص۱۹۲ و الطبری، تاریخ، ص۴۳۴ و علی بن ابی الکرم ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۶۷.</ref>
۸۴۷

ویرایش