عبدالجواد فلاطوری: تفاوت میان نسخهها
←پارهای از اندیشهها
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
'''رابطه دین و فلسفه''' | '''رابطه دین و فلسفه''' | ||
* عقیده کلی من این است که خلط دین و فلسفه، نه به نفع فلسفه و نه به نفع دین بوده است. دین را از دین بودنش انداخته و فلسفه را از تحریک و پویاییاش. این کار بوده که در سنت ما انجام شده، منتها اینکه ما الان نمیتوانیم از آن دست برداریم به دلیل عجین شدن عقاید ما، با این فلسفه است، و خدا نکند که ما بخواهیم روزی اسلام را با همین فلسفه خودمان به دنیای غرب عرضه کنیم.<ref>زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری، ص۳۷.</ref> بهترین منبع و مرجع برای معرفی خدا، خود [[قرآن|قرآن کریم]] است. من هرچه که پیش میروم بیشتر به معنویت قرآن میرسم. من اگر در اروپا تبلیغ اسلام میکنم -و بحمدالله مقبول افتاده است- در این امر یک ذره از اندیشه عقلی را در تبیین اسلام نمیآورم. خود قرآن بهترین بیان کننده اسلام است. دوری ما از قرآن اسفبار است.<ref>زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری، ص۴۲.</ref> | * عقیده کلی من این است که خلط دین و فلسفه، نه به نفع فلسفه و نه به نفع دین بوده است. دین را از دین بودنش انداخته و فلسفه را از تحریک و پویاییاش. این کار بوده که در سنت ما انجام شده، منتها اینکه ما الان نمیتوانیم از آن دست برداریم به دلیل عجین شدن عقاید ما، با این فلسفه است، و خدا نکند که ما بخواهیم روزی اسلام را با همین فلسفه خودمان به دنیای غرب عرضه کنیم.<ref>زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری، ص۳۷.</ref> بهترین منبع و مرجع برای معرفی خدا، خود [[قرآن|قرآن کریم]] است. من هرچه که پیش میروم بیشتر به معنویت قرآن میرسم. من اگر در اروپا تبلیغ اسلام میکنم -و بحمدالله مقبول افتاده است- در این امر یک ذره از اندیشه عقلی را در تبیین اسلام نمیآورم. خود قرآن بهترین بیان کننده اسلام است. دوری ما از قرآن اسفبار است.<ref>زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری، ص۴۲.</ref> | ||
* پایههای [[حکمت متعالیه|فلسفه صدرالمتألهین]] امروزه فروریخته است هرچند این [[فلسفه]] از حیث تبیین جهان بسیار جالب است. اما نباید چنین پنداشت که این، همان حقیقتی است که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]] در صدد بیان آن بوده است. البته من به هیچ وجه مخالف فلسفه نیستم و بلکه اکثر اشتغال من پرداختن به فلسفه است ولی این موجب نمیشود که آن را از دین تفکیک نکنم. تا وقتی که این دو را از هم تفکیک نکنیم، نمیتوانیم در [[ایران]] فلسفهای داشته باشیم که بتواند حیات امروزی ما را رهبری کند.<ref>زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری، صص۴۰-۴۱.</ref> فلسفه تقلیدی نیست که کسی بیاید و بنشیند و فلسفه بیاورد. فلسفه | * پایههای [[حکمت متعالیه|فلسفه صدرالمتألهین]] امروزه فروریخته است هرچند این [[فلسفه]] از حیث تبیین جهان بسیار جالب است. اما نباید چنین پنداشت که این، همان حقیقتی است که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]] در صدد بیان آن بوده است. البته من به هیچ وجه مخالف فلسفه نیستم و بلکه اکثر اشتغال من پرداختن به فلسفه است ولی این موجب نمیشود که آن را از دین تفکیک نکنم. تا وقتی که این دو را از هم تفکیک نکنیم، نمیتوانیم در [[ایران]] فلسفهای داشته باشیم که بتواند حیات امروزی ما را رهبری کند.<ref>زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری، صص۴۰-۴۱.</ref> فلسفه تقلیدی نیست که کسی بیاید و بنشیند و فلسفه بیاورد. فلسفه همیشه اندیشهای است که باید از واقعیات گرفته شود. الان واقعیات اجتماع فرق میکند. الان نمیتوانیم فکری که میکنیم فقط منحصر به ایران و اسلام باشد؛ فکر ما باید جهانی باشد. باید وجود خودمان را در قالب جهانی پیدا کنیم. ما اکنون از این امر دوریم، یعنی اصلاً جهان بینی ما بیش از حدی که آزادیِ فردی داشته باشد، جنبه دینی پیدا کرده است.<ref>زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری، ص۴۳.</ref> | ||
== آثار == | == آثار == |