عمان سامانی: تفاوت میان نسخهها
←گنجینة الاسرار
Ms.sadeghi (بحث | مشارکتها) |
Ms.sadeghi (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
===گنجینة الاسرار=== | ===گنجینة الاسرار=== | ||
{{اصلی|گنجینة الاسرار}} | {{اصلی|گنجینة الاسرار}} | ||
مثنوی گنجینة الاسرار که به گفته بسیاری، از شاهکارهای ادب فارسی و از برجستهترین اشعار [[واقعه عاشورا|عاشورایی]] در زبان فارسی است، در سال ۱۳۰۵ق<ref>عمان سامانی، گنجینة الاسرار، ۱۳۹۳ش، ص۴۱–۴۲.</ref> سروده شده است. این اثر شامل دیباچه (مقدمه) عمان سامانی، ۴۱ بخش<ref>عمان سامانی، گنجینة الاسرار، ۱۳۹۳ش، ص۳۵ تا ۴۴.</ref> و ۸۱۲<ref>نادریفر، «تاثیر آثار سعدی بر گنجینة الاسرار عمان سامانی»، ص ۴۲.</ref> یا ۸۳۰ بیت<ref>محمدی و قربانپور، تحلیل سبکشناسی و آسیبشناسی دو اثر عرفانی-عاشورایی (آتشکده نیّر تبریزی و گنجینة الاسرار عمان سامانی)، ص۱۸۶–۱۹۰.</ref> شعر است و در ابتدای آن، حدیث مشهور کنز<ref>«كنت كنزاً مخفياً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لكي أعرف؛ من گنج پنهان بودم. دوست داشتم كه آشكار شوم. پس خلق را آفريدم تا شناخته شوم.» بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۰.</ref> آورده شده است. پس از آن با تأویلی عارفانه، سخن از تجلی نخست و دوم [[خداوند]] و [[آیه امانت]]<ref>«اِنّا عَرَضنا الاَمانَةَ علی السَّمواتِ و الارْضِ و الجبالِ فَاَبَیْنَ اَنْ یَحْمِلْنَها وَ اَشْفَقْنَ مِنها وَ حَمَلَها الاِنسانُ اِنَّهُ کانَ ظلُوما جَهولاً؛ بیگمان، ما امانت (تکلیف) را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، اما آنها از برداشتن آن سر باززدند و از آن ترسیدند و انسانْ آن را به دوش کشید، راستی که او بسیار بیداد پیشه و نادان است.» قرآن کریم، احزاب، ۷۲.</ref> به میان آمده است.<ref> | مثنوی گنجینة الاسرار که به گفته بسیاری، از شاهکارهای ادب فارسی و از برجستهترین اشعار [[واقعه عاشورا|عاشورایی]] در زبان فارسی است، در سال ۱۳۰۵ق<ref>عمان سامانی، گنجینة الاسرار، ۱۳۹۳ش، ص۴۱–۴۲.</ref> سروده شده است. این اثر شامل دیباچه (مقدمه) عمان سامانی، ۴۱ بخش<ref>عمان سامانی، گنجینة الاسرار، ۱۳۹۳ش، ص۳۵ تا ۴۴.</ref> و ۸۱۲<ref>نادریفر، «تاثیر آثار سعدی بر گنجینة الاسرار عمان سامانی»، ص ۴۲.</ref> یا ۸۳۰ بیت<ref>محمدی و قربانپور، تحلیل سبکشناسی و آسیبشناسی دو اثر عرفانی-عاشورایی (آتشکده نیّر تبریزی و گنجینة الاسرار عمان سامانی)، ص۱۸۶–۱۹۰.</ref> شعر است و در ابتدای آن، حدیث مشهور کنز<ref>«كنت كنزاً مخفياً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لكي أعرف؛ من گنج پنهان بودم. دوست داشتم كه آشكار شوم. پس خلق را آفريدم تا شناخته شوم.» بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۰.</ref> آورده شده است. پس از آن با تأویلی عارفانه، سخن از تجلی نخست و دوم [[خداوند]] و [[آیه امانت]]<ref>«اِنّا عَرَضنا الاَمانَةَ علی السَّمواتِ و الارْضِ و الجبالِ فَاَبَیْنَ اَنْ یَحْمِلْنَها وَ اَشْفَقْنَ مِنها وَ حَمَلَها الاِنسانُ اِنَّهُ کانَ ظلُوما جَهولاً؛ بیگمان، ما امانت (تکلیف) را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، اما آنها از برداشتن آن سر باززدند و از آن ترسیدند و انسانْ آن را به دوش کشید، راستی که او بسیار بیداد پیشه و نادان است.» قرآن کریم، احزاب، ۷۲.</ref> به میان آمده است.<ref>نادریفر، «تاثیر آثار سعدی بر گنجینة الاسرار عمان سامانی»، ص ۴۲.</ref> | ||
از نگاه عمان سامانی در این مثنوی، [[امام حسین (ع)]]، انگیزه خداوند از آفرینش است، [[توبه]] [[آدم (ع)]] با [[شفاعت]] او پذیرفته شده، [[نوح]] با او از [[طوفان نوح|طوفان]] گذشت و آتش به واسطه [[حسین (ع)]] بر [[ابراهیم (ع)]] سرد شد. عمان در گنجینة الاسرار، [[امام حسین (ع)]] را آن راز سر به مهری میداند که خداوند در روز آفرینش [[آدم]]، برای ملائک نگشود و با تعبیر «إنی اعلم ما لاتعلمون» از آن یاد کرد.<ref>نادریفر، «تاثیر آثار سعدی بر گنجینة الاسرار عمان سامانی»، ص ۴۲.</ref> | از نگاه عمان سامانی در این مثنوی، [[امام حسین (ع)]]، انگیزه خداوند از آفرینش است، [[توبه]] [[آدم (ع)]] با [[شفاعت]] او پذیرفته شده، [[نوح]] با او از [[طوفان نوح|طوفان]] گذشت و آتش به واسطه [[حسین (ع)]] بر [[ابراهیم (ع)]] سرد شد. عمان در گنجینة الاسرار، [[امام حسین (ع)]] را آن راز سر به مهری میداند که خداوند در روز آفرینش [[آدم]]، برای ملائک نگشود و با تعبیر «إنی اعلم ما لاتعلمون» از آن یاد کرد.<ref>نادریفر، «تاثیر آثار سعدی بر گنجینة الاسرار عمان سامانی»، ص ۴۲.</ref> |