نهج الفصاحه (کتاب): تفاوت میان نسخهها
←پاسخ به برخی انتقادات
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
پاینده در پایان مقدمه بسیار طولانی و در عین حال تحقیقی و علمی چاپ دوم برخی از انتقادات را مطرح وبدانها پاسخ گفته مانند این که از این مجموعه(نهج الفصاحه) فهمیده می شود که پیامیر تعلیم دیده است وپاینده نیز در پاسخ یادآورشده که پیامبر به تصریح خودش افصح العرب بوده و همین کافی است که بتوان مجموعه ای از کلماتش ارا نهج الفصاحه نامید چرا که نهج طریقه(راه) روشن راست و سخنان افصح عرب، راه روشن فصاحت است. <ref>پاینده ، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ۱۳۵۶ش، مقدمه چاپ دوم، ص۱۶۱. | پاینده در پایان مقدمه بسیار طولانی و در عین حال تحقیقی و علمی چاپ دوم برخی از انتقادات را مطرح وبدانها پاسخ گفته مانند این که از این مجموعه(نهج الفصاحه) فهمیده می شود که پیامیر تعلیم دیده است وپاینده نیز در پاسخ یادآورشده که پیامبر به تصریح خودش افصح العرب بوده و همین کافی است که بتوان مجموعه ای از کلماتش ارا نهج الفصاحه نامید چرا که نهج طریقه(راه) روشن راست و سخنان افصح عرب، راه روشن فصاحت است. <ref>پاینده ، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ۱۳۵۶ش، مقدمه چاپ دوم، ص۱۶۱. | ||
</ref> وی هم چنان در پاسخ به این انتقاد که روایات فراوانی در این کتاب از منابع عامه (اهل سنت) نقل شده تصریح کرده که در اینگونه کتاب ها بحث از اختلاف شیعه و سنی نیست و محور تمام سخنان حضرت فضیلت و ترغیب به خیر و نکوهش رذائل اخلاقی است و افزوده که در طول تاریخ بسیاری از محدثان شیعی روایات فراوانی را از اهل سنت نقل کردهاند | </ref> وی هم چنان در پاسخ به این انتقاد که روایات فراوانی در این کتاب از منابع عامه (اهل سنت) نقل شده تصریح کرده که در اینگونه کتاب ها بحث از اختلاف شیعه و سنی نیست و محور تمام سخنان حضرت فضیلت و ترغیب به خیر و نکوهش رذائل اخلاقی است و افزوده که در طول تاریخ بسیاری از محدثان شیعی روایات فراوانی را از اهل سنت نقل کردهاند و[[ اصول اربعمائه| اصول چهارصدگانه]] مایه اصول چهارگانه شده است. <ref>پاینده ، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ۱۳۵۶ش، مقدمه چاپ دوم، ص۱۶۲و۱۶۳. | ||
</ref>چنانچه مولفان [[اصول اربعمائه]] اگر جه مورد اعتماد وراستگو بودند اما همگی شیعه دوازده امامی نبوده اند<ref>.طوسی، الفهرست، ص۲. | </ref>چنانچه مولفان [[اصول اربعمائه]] اگر جه مورد اعتماد وراستگو بودند اما همگی [[شیعه دوازده امامی]] نبوده اند<ref>.طوسی، الفهرست، ص۲. | ||
</ref> | </ref> | ||