پرش به محتوا

آمنه بنت وهب: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۸۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹
جز
افزایش شناسه
جز (افزایش منبع)
جز (افزایش شناسه)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[دی]]|روز=[[۲۲]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=Shamsoddin  }}
{{جعبه زندگینامه
{{جعبه زندگینامه
| اندازه جعبه      =
| اندازه جعبه      =
خط ۱۰: خط ۹:
| زادگاه            =[[مکه]]
| زادگاه            =[[مکه]]
| تاریخ مرگ        = سال هفتم [[عام الفیل]]
| تاریخ مرگ        = سال هفتم [[عام الفیل]]
| مکان مرگ          = [[ابواء]]، بین مکه و [[مدینه النبی|مدینه]]
| مکان مرگ          = [[ابواء]]
| محل زندگی        = مکه
| محل زندگی        = مکه
| ملیت              =
| ملیت              =
| نژاد              =[[قریش|قرشی]]
| نژاد              =[[قریش]]
| تابعیت            =
| تابعیت            =
| تحصیلات            =
| تحصیلات            =
خط ۴۷: خط ۴۶:
| پانویس            =
| پانویس            =
}}
}}
'''آمِنَة بنت وَهْب''' (درگذشت ۴۶ قبل از هجرت/۵۷۶م)، مادر [[پیامبر اکرم(ص)]] و همسر [[عبدالله بن عبدالمطلب]]. آمنه در ۶ سالگی یا ۴ سالگی حضرت محمد (ص)، هنگامی که از سفر [[مدینه]] بازمی‌گشت، در محلی به نام «[[ابواء]]» درگذشت.
'''آمِنَة بنت وَهْب''' (درگذشت ۴۶ قبل از هجرت/۵۷۶م)، مادر [[پیامبر اکرم(ص)]]، همسر [[عبدالله بن عبدالمطلب]].


آمنه، در سال هفتم پس از عام الفیل، فرزندش، محمد را برای زیارت قبر پدرش، عبدالله و نیز دیدار با دایی‌های عبدالله که از بنی‌نجار بودند، به مدینه برد او در بازگشت از این سفر، در محلی به نام «[[ابواء]]» در نزدیکی [[مدینه]] درگذشت و همانجا دفن شد.
عالمان شیعه بر ایمان داشتن آمنه و اجداد پیامبر(ص) اتفاق‌نظر دارند، و در پاسخ منکران ایمان او به گزارش‌های تاریخی استناد می‌کنند که بر اساس آنها پیامبر قبر مادرش را در ابواء [[زیارت]] می‌کرده است.
کتاب «ام النبی(ص)» نوشته بنت الشاطی، زندگینامه حضرت آمنه است این کتاب به زبان عربی نوشته شده و با عنوان «آمنه مادر پیامبر(ص)» به فارسی ترجمه شده است.
==نسب==
==نسب==
آمنه از زنان [[قبیله قریش]] به شمار می‌آید: پدرش، وَهب، بزرگ تیره [[بنی‌زهره]] از تیره‌های قریش بود. مادرش، بره دختر عبدالعزی نیز قریشی بود.<ref> نگاه کنید به: مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۵-۶.</ref>
آمنه از زنان [[قبیله قریش]] است: پدرش، وَهب، بزرگ تیره [[بنی‌زهره]] از تیره‌های قریش بود. مادرش، بره دختر عبدالعزی نیز قریشی بود.<ref> نگاه کنید به: مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۵-۶.</ref>
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
از زندگی آمنه پیش از ازادواج با عبدالله اطلاعات چندانی در دست نیست هر چند که گفته شده او در مکه متولد شد.<ref> بنت الشاطی، آمنه مادر پیامبر، ۱۳۷۹ش، ص۷۴.</ref> در سال ۵۴ یا ۵۳ سال قبل از هجرت با [[عبدالله بن عبدالمطلب]] ازدواج کرد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۱۵۶.</ref> البته پیش از اینکه عبدالله، پیشنهاد ازدواج به آمنه بدهد، برخی زنان دیگر از جمله، دختر نوفل بن اسد، فاطمه دختر مر و لیلی عدویه به عبدالله پیشنهاد ازدواج داده بودند<ref>نگاه کنید به: ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۸.</ref> مراسم جشن عروسی آن دو، سه شبانه روز ادامه یافت و در این مدت عبدالله به رسم قبیله‌ای در خانه عروس اقامت گزید.<ref> نویری، نهایة الارب، دارالکتب و الوثایق القومیه، ج۱۶، ص۵۷.</ref>
از زندگی آمنه پیش از ازادواج با عبدالله اطلاعات چندانی در دست نیست هر چند که گفته شده او در مکه متولد شد.<ref> بنت الشاطی، آمنه مادر پیامبر، ۱۳۷۹ش، ص۷۴.</ref> در سال ۵۴ یا ۵۳ سال قبل از هجرت با [[عبدالله بن عبدالمطلب]] ازدواج کرد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۱۵۶.</ref> البته پیش از اینکه عبدالله، پیشنهاد ازدواج به آمنه بدهد، برخی زنان دیگر از جمله، دختر نوفل بن اسد، فاطمه دختر مر و لیلی عدویه به عبدالله پیشنهاد ازدواج داده بودند<ref>نگاه کنید به: ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۸.</ref> مراسم عروسی آن دو، سه شبانه روز ادامه یافت و در این مدت عبدالله به رسم قبیله‌ای در خانه عروس اقامت گزید.<ref> نویری، نهایة الارب، دارالکتب و الوثایق القومیه، ج۱۶، ص۵۷.</ref>


=== درگذشت همسر ===
=== درگذشت همسر ===
عبدالله چند روز پس از ازدواج با آمنه، به سفر تجاری رفت و در راه برگشت، در [[یثرب]] بیمار شد و از دنیا رفت.<ref> زرقانی، شرح المواهب اللدنیة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۷-۲۰۶</ref> بنت الشاطی، نویسنده معاصر مصری، مرگ زودرس عبدالله پس از نجات او از داستان ذبح، را نشانه این می‌داند که مقدر بود عبدالله با آمنه ازدواج کند و از این ازدواج، پیامبر (ص) متولد شود.<ref>بنت الشاطی، آمنه مادر پیامبر، ۱۳۷۹ش، ص۱۲۸</ref> البته برخی گزارش‌های تاریخی، درگذشت عبدالله را اندکی پس از ولادت رسول خدا(ص) دانسته‌اند.<ref> نگاه کنید به: آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۴۱.</ref>
عبدالله چند روز پس از ازدواج با آمنه، به سفر تجاری رفت و در راه بازگشت، در [[یثرب]] بیمار شد و از دنیا رفت.<ref> زرقانی، شرح المواهب اللدنیة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۷-۲۰۶</ref> بنت الشاطی، نویسنده معاصر مصری، مرگ زودرس عبدالله پس از نجات او از داستان ذبح، را نشانه این می‌داند که مقدر بود عبدالله با آمنه ازدواج کند و از این ازدواج، پیامبر (ص) متولد شود.<ref>بنت الشاطی، آمنه مادر پیامبر، ۱۳۷۹ش، ص۱۲۸</ref> عبدالله یکسال پس از ماجرای ذبحش با آمنه ازدواج کرده بود.<ref> یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۹.</ref> البته برخی گزارش‌های تاریخی، درگذشت عبدالله را اندکی پس از ولادت رسول خدا(ص) دانسته‌اند.<ref> نگاه کنید به: آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۴۱.</ref>


=== تولد محمد و سپردن او به دایه===
=== تولد محمد و سپردن او به دایه===
آمنه پس از تولد محمد، او را به [[حلیمه سعدیه]] سپرد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۳.</ref> بنابر نظر مشهور شیعه، آمنه در [[۱۷ ربیع‌الاول]] [[عام الفیل]]، پیامبر(ص) را به دنیا آورد؛ ولی مشهور [[اهل تسنن]] زمان وقوع این رویداد را [[۱۲ ربیع‌الاول]] دانسته‌اند.<ref>نگاه کنید به: آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۴۳.</ref> به گزارش ابن هشام (درگذشته ۲۱۳یا ۲۱۸ق) در [[السیرة النبویة لابن هشام|السیرة النبویه]]، چون محمد [[یتیم]] بود، کسی سرپرستی را نمی‌پذیرفت. حلیمه سعدیه نیز به همین دلیل ابتدا دایگی او را نپذیرفت، اما هنگامی که دید سرپرستی کودک دیگری نصیبش نمی‌شود، سرپرستی او را قبول کرد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۳.</ref> حلیمه پس از دو سال محمد(ص) را نزد آمنه آورد؛ اما از آنجا که او را مایه برکت دیده بود، از آمنه خواست که مدتی دیگر محمد(ص) را پیش خود نگه دارد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۳.</ref> از این رو پس از پنج سال و دو روز بعد از تولد محمد(ص)، در سال شش پس از [[عام الفیل]]، او را به مادرش برگرداند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۹.</ref>
آمنه پس از تولد محمد، او را به [[حلیمه سعدیه]] سپرد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۳.</ref> بنابر نظر مشهور شیعه، آمنه در [[۱۷ ربیع‌الاول]] [[عام الفیل]]، پیامبر(ص) را به دنیا آورد؛ ولی مشهور عالمان [[اهل سنت]] زمان وقوع این رویداد را [[۱۲ ربیع‌الاول]] دانسته‌اند.<ref>نگاه کنید به: آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۴۳.</ref> به گزارش ابن هشام (درگذشته ۲۱۳یا ۲۱۸ق) در [[السیرة النبویة لابن هشام|السیرة النبویه]]، چون محمد [[یتیم]] بود، کسی سرپرستی را نمی‌پذیرفت. حلیمه سعدیه نیز به همین دلیل ابتدا دایگی او را نپذیرفت، اما هنگامی که دید سرپرستی کودک دیگری نصیبش نمی‌شود، سرپرستی او را قبول کرد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۳.</ref> حلیمه پس از دو سال محمد(ص) را نزد آمنه آورد؛ اما از آنجا که او را مایه برکت دیده بود، از آمنه خواست که مدتی دیگر محمد(ص) را پیش خود نگه دارد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۳.</ref> از این رو پس از پنج سال و دو روز بعد از تولد محمد(ص)، در سال شش پس از [[عام الفیل]]، او را به مادرش برگرداند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۹.</ref>


=== وفات ===
=== وفات ===
خط ۶۴: خط ۶۸:
آمنه، در سال هفتم پس از [[عام الفیل]]، فرزندش، محمد را برای زیارت قبر [[عبدالله بن عبدالمطلب|عبدالله]] و نیز دیدار با دایی‌های عبدالله که از [[قبیله بنی‌نجار|بنی‌نجار]] بودند، به [[مدینه]] برد. بنا بر مشهور آمنه در راه بازگشت از مدینه در [[ابواء]] از دنیا رفت<ref>نگاه کنید به: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۰.</ref> و در همانجا  دفن شد.<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ ق، ج۱، ص۱۳.</ref> بنا به نقلی وی در مکه از دنیا رفت و شعب دُب([[قبرستان معلاة]]) دفن شد، ابن اثیر نظر او را صحیح‌تر دانسته است.<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۲.</ref> [[یعقوبی]]، تاریخ‌نگار قرن سوم قمری، درگذشت او را در ۳۰ سالگی دانسته است.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۰.</ref>
آمنه، در سال هفتم پس از [[عام الفیل]]، فرزندش، محمد را برای زیارت قبر [[عبدالله بن عبدالمطلب|عبدالله]] و نیز دیدار با دایی‌های عبدالله که از [[قبیله بنی‌نجار|بنی‌نجار]] بودند، به [[مدینه]] برد. بنا بر مشهور آمنه در راه بازگشت از مدینه در [[ابواء]] از دنیا رفت<ref>نگاه کنید به: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۰.</ref> و در همانجا  دفن شد.<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ ق، ج۱، ص۱۳.</ref> بنا به نقلی وی در مکه از دنیا رفت و شعب دُب([[قبرستان معلاة]]) دفن شد، ابن اثیر نظر او را صحیح‌تر دانسته است.<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۲.</ref> [[یعقوبی]]، تاریخ‌نگار قرن سوم قمری، درگذشت او را در ۳۰ سالگی دانسته است.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۰.</ref>


بنا به گفته محمد بن عمر واقدی، زمانی که [[قریش]] برای خونخواهی کشتگان خود در [[جنگ بدر]] قصد مدینه کردند و به ابواء رسیدند، گروهی از آنان خواستند قبر آمنه را نبش کنند، ولی پس از مشورت [[ابوسفیان]] با صاحب‌نظران قریش، از این کار خودداری کردند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۰۶.</ref> همچنین پیامبر قبر مادرش را در ابواء [[زیارت]] می‌کرده است<ref>محدث قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۷۱.</ref> از جمله در واقعه [[حدیبیه]] بر سر قبر مادر حاضر شد و بر او گریه کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۹۴.</ref>
بنا به گفته محمد بن عمر واقدی(درگذشتهٔ ۲۰۷ یا ۲۰۹ق)، زمانی که [[قریش]] برای خونخواهی کشتگان خود در [[جنگ بدر]] قصد مدینه کردند و به ابواء رسیدند، گروهی از آنان خواستند قبر آمنه را نبش کنند، ولی پس از مشورت [[ابوسفیان]] با صاحب‌نظران قریش، از این کار خودداری کردند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۰۶.</ref> همچنین پیامبر قبر مادرش را در ابواء [[زیارت]] می‌کرده است<ref>محدث قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۷۱.</ref> از جمله در واقعه [[حدیبیه]] بر سر قبر مادر حاضر شد و بر او گریه کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۹۴.</ref>


با این حال قبری در [[قبرستان حجون]] مکه نیز به وی منسوب است{{مدرک}} در گزارشی تاریخی نیز به وجود قبر وی در مکه اشاره شده، که ابن سعد از علمای اهل سنت، این گزارش را صحیح ندانسته است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۹۴.</ref> گفته شده قبر وی در ابواء و قبر منسوب به وی در مکه از زمان حکومت عثمانی دارای بقعه بوده و بعدها تخریب شده است.التاریخ التقویم، ج۱، ص۷۴: بنقل از [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/7863 جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۹۲.]
با این حال قبری در [[قبرستان حجون]] مکه نیز به وی منسوب است.<ref>کردی، التاریخ التقویم، ج۱، ص۷۴: بنقل از [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/7863 جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۹۲.]</ref> در گزارشی تاریخی نیز به وجود قبر وی در مکه اشاره شده، که ابن سعد از علمای اهل سنت، این گزارش را صحیح ندانسته است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۹۴.</ref> گفته شده قبر وی در ابواء و قبر منسوب به وی در مکه از زمان حکومت عثمانی دارای [[بقعه]] بوده که بعدها تخریب شده است.<ref>کردی، التاریخ التقویم، ج۱، ص۷۴: بنقل از [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/7863 جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۹۲.]</ref>
== دین ==
== ایمان==
به گفته [[محمدابراهیم آیتی]]، عالمان شیعه بر ایمان [[آمنه]]، [[ابوطالب]]، [[عبدالله بن عبدالمطلب]] و اجداد [[رسول خدا]] تا [[آدم(ع)]] [[اجماع]] دارند.<ref> آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۴۲.</ref> همچنین بر پایه روایتی که در [[الکافی (کتاب)|الکافی]] آمده، آتش دوزخ بر اجداد پیامبر، پدر و مادرش و کسی که او را سرپرستی کرده(ابوطالب) حرام است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۴۴۶.</ref>  
به گفته [[محمدابراهیم آیتی]]، عالمان شیعه بر ایمان [[آمنه]]، [[ابوطالب]]، [[عبدالله بن عبدالمطلب]] و اجداد [[رسول خدا]] تا [[آدم(ع)]] [[اجماع]] دارند.<ref> آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۴۲.</ref> همچنین بر پایه روایتی که در [[الکافی (کتاب)|الکافی]] آمده، آتش دوزخ بر اجداد پیامبر، پدر و مادرش و کسی که او را سرپرستی کرده(ابوطالب) حرام است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۴۴۶.</ref>  


[[شیخ عباس قمی]]، با استناد به آیه ۸۴ [[سوره توبه]] {{یادداشت|ا تُصَلِّ عَلَىٰ أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَىٰ قَبْرِ‌هِ ۖ إِنَّهُمْ كَفَرُ‌وا بِاللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ ﴿٨٤﴾؛ و هرگز بر هيچ مرده‌اى از آنان نماز مگزار و بر سر قبرش نايست، چرا كه آنان به خدا و پيامبر او كافر شدند و در حال فسق مردند.(سوره توبه، آیه۸۴.)}} که پیامبر را از نمازگزاردن بر مردگان مشرکان و ایستادن بر سر قبر آنان نهی کرده، مشرک بودن والدین پیامبر را منتفی دانسته‌، چراکه پیامبر قبر پدر و مادر خود را [[زیارت]] می‌کرده است.<ref>محدث قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۷۱.</ref>  
از نظر [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] والدین و اجداد پیامبر (ص) مشرک بوده‌اند: [[جلال‌الدین سیوطی]] مفسر اهل سنت در قرن نهم قمری، با استناد به دو روایت درباره [[شأن نزول]] آیات ۱۱۳ {{یادداشت|{{متن قرآن|مَا کانَ لِلنَّبِی وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَن يسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِکينَ وَلَوْ کانُواْ أُوْلِی قُرْبَی مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ|ترجمه=بر پیامبر و کسانی که ایمان آورده‏‌اند سزاوار نیست که برای مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخ‌اند، طلب آمرزش کنند؛ هرچند خویشاوند [آنان] باشند|سوره=توبه|آیه=۱۱۳}}}} و ۱۱۴ [[سوره توبه]] {{یادداشت|{{متن قرآن|وَمَا کانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلاَّ عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِياهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لأوَّاهٌ حَلِيمٌ| ترجمه=و طلب آمرزش ابراهیم برای پدرش جز به سبب وعده‏‌ای که ابراهیم به او داده بود نبود؛ [ولی] هنگامی که برای ابراهیم روشن شد وی دشمن خداست از او بیزاری جست. راستی ابراهیم دلسوزی بردبار بود|سوره=توبه|آیه=۱۱۴}}}} به مشرک بودن مادر پیامبر(ص) اشاره کرده است.<ref>سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۲۸۳ و ۲۸۴.</ref>  


===دیدگاه اهل سنت===
[[علامه امینی]] شأن نزول آیات مذکور را به نقل از [[امام علی(ع)]] در رابطه با صحابه‌ای دانسته که برای پدر و مادر مشرک‌ خود [[استغفار]] می‌کردند و از نظر او این آیه ربطی به استغفار برای ابوطالب یا آمنه ندارد.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۸، ص۲۷.</ref> همچنین به گفته او، برخی از مفسران همچون طبری<ref> نگاه کنید به: طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۳۳.</ref> آمرزش‌خواهی در این آیات را به نمازگزاردن بر مرده، تفسیر کرده‌اند.<ref> امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۸، ص۲۷.</ref> علامه امینی احتمال ساختگی بودن این روایات و موثق نبودن راویان آنها را نیز مطرح کرده است.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۸، ص۱۸-۱۹.</ref>  
از نظر [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] والدین و اجداد پیامبر (ص) مشرک بوده‌اند: [[سیوطی]] از علمای اهل سنت با استناد به دو روایت درباره [[شأن نزول]] آیات ۱۱۳ {{یادداشت|{{متن قرآن|مَا کانَ لِلنَّبِی وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَن يسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِکينَ وَلَوْ کانُواْ أُوْلِی قُرْبَی مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ|ترجمه=بر پیامبر و کسانی که ایمان آورده‏‌اند سزاوار نیست که برای مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخ‌اند، طلب آمرزش کنند؛ هرچند خویشاوند [آنان] باشند|سوره=توبه|آیه=۱۱۳}}}} و ۱۱۴ [[سوره توبه]] {{یادداشت|{{متن قرآن|وَمَا کانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلاَّ عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِياهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لأوَّاهٌ حَلِيمٌ| ترجمه=و طلب آمرزش ابراهیم برای پدرش جز به سبب وعده‏‌ای که ابراهیم به او داده بود نبود؛ [ولی] هنگامی که برای ابراهیم روشن شد وی دشمن خداست از او بیزاری جست. راستی ابراهیم دلسوزی بردبار بود|سوره=توبه|آیه=۱۱۴}}}} به مشرک بودن مادر پیامبر(ص) اشاره کرده است.<ref>سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۲۸۳ و ۲۸۴.</ref>  


[[علامه امینی]] شأن نزول آیات مذکور را به نقل از [[امام علی(ع)]] در رابطه با مردی دانسته که برای پدر و مادر مشرک‌اش [[استغفار]] می‌کرد و از نظر او ربطی به استغفار برای ابوطالب یا آمنه ندارند.<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۹۱ش، ج۸، ص۱۲.</ref> همچنین گفته است که برخی همچون طبری<ref> نگاه کنید به: طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۳۳.</ref> آمرزش‌خواهی در این آیات را به نمازگزاردن بر مرده، تفسیر کرده‌اند.<ref> نک: امینی، الغدیر، ۱۳۹۱ش، ج۸، ص۱۹-۲۰.</ref> علامه امینی احتمال ساختگی بودن این روایات را نیز مطرح کرده است.<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۹۱ش، ج۸، ص۱۸.</ref>
[[شیخ عباس قمی]]، با استناد به آیه ۸۴ [[سوره توبه]] {{یادداشت|ا تُصَلِّ عَلَىٰ أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَىٰ قَبْرِ‌هِ ۖ إِنَّهُمْ كَفَرُ‌وا بِاللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ ﴿٨٤﴾؛ و هرگز بر هيچ مرده‌اى از آنان نماز مگزار و بر سر قبرش نايست، چرا كه آنان به خدا و پيامبر او كافر شدند و در حال فسق مردند.(سوره توبه، آیه۸۴.)}} که پیامبر را از نمازگزاردن بر مردگان مشرکان و ایستادن بر سر قبر آنان نهی کرده، مشرک بودن والدین پیامبر را منتفی دانسته‌، چراکه پیامبر قبر پدر و مادر خود را [[زیارت]] می‌کرده است.<ref>محدث قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۷۱.</ref>  


== تک‌نگاری==
== تک‌نگاری==
خط ۹۰: خط ۹۳:
*ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق: علی محمد بجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
*ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق: علی محمد بجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
*ابن هشام، السیرة النبویة، تحقیق: ابراهیم الأبیاری و مصطفی السقاء و عبدالحفیظ الشلبی، مصر، شركة مكتبة ومطبعة مصطفى البابی، ۱۳۷۵ق.
*ابن هشام، السیرة النبویة، تحقیق: ابراهیم الأبیاری و مصطفی السقاء و عبدالحفیظ الشلبی، مصر، شركة مكتبة ومطبعة مصطفى البابی، ۱۳۷۵ق.
*امینی، عبدالحسین، الغدیر، ترجمه: اکبر ثبوت، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۹۱ش.
*امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، ۱۴۱۶ق.
* جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، تهران، مشعر، ۱۳۸۲ش.
* جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، تهران، مشعر، ۱۳۸۲ش.
*زرقانی، محمد بن عبدالباقی، شرح العلامة الزرقانی علی المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة، مصحح محمد عبدالعزیز خالدی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
*زرقانی، محمد بن عبدالباقی، شرح العلامة الزرقانی علی المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة، مصحح محمد عبدالعزیز خالدی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.