پرش به محتوا

آمنه بنت وهب: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹
جز
←‏وفات: تمیزکاری
جز (افزایش منبع)
جز (←‏وفات: تمیزکاری)
خط ۶۶: خط ۶۶:
آمنه، در سال هفتم پس از [[عام الفیل]]، فرزندش، محمد را برای زیارت قبر [[عبدالله بن عبدالمطلب|عبدالله]] و نیز دیدار با دایی‌های عبدالله که از [[قبیله بنی‌نجار|بنی‌نجار]] بودند، به مدینه برد. آمنه در راه بازگشت از مدینه در [[ابواء]] از دنیا رفت<ref>نگاه کنید به: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۰.</ref> و بنا بر مشهور در همانجا  دفن شد.<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ ق، ج۱، ص۱۳.</ref>  
آمنه، در سال هفتم پس از [[عام الفیل]]، فرزندش، محمد را برای زیارت قبر [[عبدالله بن عبدالمطلب|عبدالله]] و نیز دیدار با دایی‌های عبدالله که از [[قبیله بنی‌نجار|بنی‌نجار]] بودند، به مدینه برد. آمنه در راه بازگشت از مدینه در [[ابواء]] از دنیا رفت<ref>نگاه کنید به: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۰.</ref> و بنا بر مشهور در همانجا  دفن شد.<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ ق، ج۱، ص۱۳.</ref>  


بنا به گفته محمد بن عمر واقدی، زمانی که [[قریش]] برای خونخواهی کشتگان خود در [[جنگ بدر]] قصد مدینه کردند و به ابواء رسیدند، گروهی از آنان خواستند قبر آمنه را نبش کنند، ولی پس از مشورت [[ابوسفیان]] با صاحب‌نظران قریش، از این کار خودداری کردند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۰۶.</ref> همچنین پیامبر در واقعه [[حدیبیه]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۹۴.</ref> و نیز پس از [[حجة الوداع|حجةالوداع]]، در ابواء بر سر قبر مادر حاضر شد و بر او گریه کرد.<ref>قمی، سفینة البحار، ج۱، ص۴۴.</ref>
بنا به گفته محمد بن عمر واقدی، زمانی که [[قریش]] برای خونخواهی کشتگان خود در [[جنگ بدر]] قصد مدینه کردند و به ابواء رسیدند، گروهی از آنان خواستند قبر آمنه را نبش کنند، ولی پس از مشورت [[ابوسفیان]] با صاحب‌نظران قریش، از این کار خودداری کردند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۰۶.</ref> همچنین پیامبر قبر مادرش را در ابواء [[زیارت]] می‌کرده است<ref>محدث قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۷۱.</ref> از جمله در واقعه [[حدیبیه]] بر سر قبر مادر حاضر شد و بر او گریه کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۹۴.</ref>
 
با این حال قبری در [[قبرستان حجون]] مکه نیز به وی منسوب است{{مدرک}} در گزارشی تاریخی نیز به وجود قبر وی در مکه اشاره شده، که ابن سعد از علمای اهل سنت، این گزارش را صحیح ندانسته است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۹۴.</ref> گفته شده قبر وی در ابواء و قبر منسوب به وی در مکه از زمان حکومت عثمانی دارای بقعه بوده و بعدها تخریب شده است.{{مدرک}}


قبری نیز در [[قبرستان حجون]] مکه نیز به وی منسوب است{{مدرک}} همچنین در گزارشی تاریخی نیز آمده است که  ابن سعد آن را صحیح ندانسته است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۹۴.</ref> که از زمان حکومت عثمانی دارای بقعه بوده و بعدها تخریب شده است.
== دین ==
== دین ==
به گفته [[محمدابراهیم آیتی]] علمای شیعه بر ایمان [[آمنه]]، [[ابوطالب]]، [[عبدالله بن عبدالمطلب]] و اجداد [[رسول خدا]] تا [[آدم(ع)]] [[اجماع]] دارند.<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۴۲.</ref> در مقابل از نظر [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] والدین و اجداد پیامبر (ص) مشرک بوده‌اند: [[سیوطی]] از علمای اهل سنت ضمن با استناد به دو روایت درباره شأن نزول آیات ۱۱۳ {{یادداشت|{{متن قرآن|مَا کانَ لِلنَّبِی وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَن يسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِکينَ وَلَوْ کانُواْ أُوْلِی قُرْبَی مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ|ترجمه=بر پیامبر و کسانی که ایمان آورده‏‌اند سزاوار نیست که برای مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخ‌اند، طلب آمرزش کنند؛ هرچند خویشاوند [آنان] باشند|سوره=توبه|آیه=۱۱۳}}}} و ۱۱۴ [[سوره توبه]] {{یادداشت|{{متن قرآن|وَمَا کانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلاَّ عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِياهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لأوَّاهٌ حَلِيمٌ| ترجمه=و طلب آمرزش ابراهیم برای پدرش جز به سبب وعده‏‌ای که ابراهیم به او داده بود نبود؛ [ولی] هنگامی که برای ابراهیم روشن شد وی دشمن خداست از او بیزاری جست. راستی ابراهیم دلسوزی بردبار بود|سوره=توبه|آیه=۱۱۴}}}} به مشرک بودن مادر پیامبر(ص) اشاره کرده است.<ref>سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۲۸۳ و ۲۸۴.</ref> در حالی که [[علامه امینی]] شأن نزول آیات مذکور را به نقل از امام علی(ع)در رابطه با مردی دانسته که برای پدر و مادر مشرک‌اش [[استغفار]] می‌کرد و از نظر او ربطی به استغفار برای ابوطالب یا آمنه ندارند.<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۹۱ش، ج۸، ص۱۲.</ref> همچنین گفته است که برخی همچون طبری<ref> نک:طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۳۳</ref> آمرزش‌خواهی در این آیه را به نمازگزاردن بر مرده، تفسیر کرده‌اند.<ref> نک: امینی، الغدیر، ۱۳۹۱ش، ج۸، ص۱۹-۲۰ </ref>او احتمال ساختگی بودن این روایت را نیز مطرح کرده است.<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۹۱ش، ج۸، ص۱۸.</ref>
به گفته [[محمدابراهیم آیتی]] علمای شیعه بر ایمان [[آمنه]]، [[ابوطالب]]، [[عبدالله بن عبدالمطلب]] و اجداد [[رسول خدا]] تا [[آدم(ع)]] [[اجماع]] دارند.<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۴۲.</ref> در مقابل از نظر [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] والدین و اجداد پیامبر (ص) مشرک بوده‌اند: [[سیوطی]] از علمای اهل سنت ضمن با استناد به دو روایت درباره شأن نزول آیات ۱۱۳ {{یادداشت|{{متن قرآن|مَا کانَ لِلنَّبِی وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَن يسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِکينَ وَلَوْ کانُواْ أُوْلِی قُرْبَی مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ|ترجمه=بر پیامبر و کسانی که ایمان آورده‏‌اند سزاوار نیست که برای مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخ‌اند، طلب آمرزش کنند؛ هرچند خویشاوند [آنان] باشند|سوره=توبه|آیه=۱۱۳}}}} و ۱۱۴ [[سوره توبه]] {{یادداشت|{{متن قرآن|وَمَا کانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلاَّ عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِياهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لأوَّاهٌ حَلِيمٌ| ترجمه=و طلب آمرزش ابراهیم برای پدرش جز به سبب وعده‏‌ای که ابراهیم به او داده بود نبود؛ [ولی] هنگامی که برای ابراهیم روشن شد وی دشمن خداست از او بیزاری جست. راستی ابراهیم دلسوزی بردبار بود|سوره=توبه|آیه=۱۱۴}}}} به مشرک بودن مادر پیامبر(ص) اشاره کرده است.<ref>سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۲۸۳ و ۲۸۴.</ref> در حالی که [[علامه امینی]] شأن نزول آیات مذکور را به نقل از امام علی(ع)در رابطه با مردی دانسته که برای پدر و مادر مشرک‌اش [[استغفار]] می‌کرد و از نظر او ربطی به استغفار برای ابوطالب یا آمنه ندارند.<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۹۱ش، ج۸، ص۱۲.</ref> همچنین گفته است که برخی همچون طبری<ref> نک:طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۳۳</ref> آمرزش‌خواهی در این آیه را به نمازگزاردن بر مرده، تفسیر کرده‌اند.<ref> نک: امینی، الغدیر، ۱۳۹۱ش، ج۸، ص۱۹-۲۰ </ref>او احتمال ساختگی بودن این روایت را نیز مطرح کرده است.<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۹۱ش، ج۸، ص۱۸.</ref>