پرش به محتوا

زکات: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۰ بایت اضافه‌شده ،  ۸ سپتامبر
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۸: خط ۸:


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
زکات از ریشه لغوی «ز ک و» دلالت بر رشد و نمو و زیاد شدن دارد.<ref> ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۱۶-۱۷ </ref> [[خلیل بن احمد]] درباره معنای لغوی زکات می‌گوید: «زکات مال به معنای پاک کردن آن است و جمله «زکا الزرع یزکو زکاء» به معنای رشد کردن کشتزار و محصولات است.»<ref> فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۳۹۴ </ref> [[راغب اصفهانی]] اصل زکات را به‌معنای رشدی که از [[برکت]] خداوند به‌دست آمده می‌داند.<ref> راغب اصفهانی، المفردات، ماده «زکو». </ref> و [[علامه طباطبایی]] معنای لغوی زکات را تطهیر ذکر می‌کند.<ref> طباطبایی، المیزان، ج ۱۵، ص۹؛ ترجمه المیزان، ج ۱۵، ص۱۲ </ref>
زکات از ریشه لغوی «ز ک و» دلالت بر رشد و نمو و زیاد شدن دارد.<ref> ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۱۶-۱۷ </ref> [[خلیل بن احمد]] درباره معنای لغوی زکات می‌گوید: «زکات مال به معنای پاک کردن آن است و جمله «زکا الزرع یزکو زکاء» به معنای رشد کردن کشتزار و محصولات است.»<ref> فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۳۹۴ </ref> [[راغب اصفهانی]] اصل زکات را به‌معنای رشدی که از [[برکت]] خداوند به‌دست آمده می‌داند.<ref> راغب اصفهانی، المفردات، ماده «زکو». </ref> و [[علامه طباطبایی]] معنای لغوی زکات را تطهیر ذکر می‌کند.<ref> طباطبایی، المیزان، ج ۱۵، ص۹؛ ترجمه المیزان، ج ۱۵، ص۱۲ </ref>


زکات در اصطلاح شرعی به‌معنای [[وجوب]] پرداخت اندازه معینی از برخی اموال است که به حد نصابی خاص رسیده باشد. علت اینکه این واجب، زکات نامیده شده، امید به برکت یافتن مال، یا برای پاکیزه کردن [[نفس]] انسان است.<ref> تبیین اللغات لتبیان الایات، محمد قریب، ج ۱، باب زکوة </ref>
زکات در اصطلاح شرعی به‌معنای [[وجوب]] پرداخت اندازه معینی از برخی اموال است که به حد نصابی خاص رسیده باشد. علت اینکه این واجب، زکات نامیده شده، امید به برکت یافتن مال، یا برای پاکیزه کردن [[نفس]] انسان است.<ref> قریب، تبیین اللغات لتبیان الایات، ج ۱، باب زکوة </ref>


زکات معنای عامی هم دارد که به همۀ کمک‌های [[واجب]] و [[مستحب]] به دیگران گفته می‌شود.{{مدرک}}
زکات معنای عامی هم دارد که به همۀ کمک‌های [[واجب]] و [[مستحب]] به دیگران گفته می‌شود.{{مدرک}}
خط ۷۱: خط ۷۱:
وجوب زکات از [[ضروری دین|ضروریات دین]] اسلام و مورد اتفاق همه مسلمانان است و انکار [[وجوب]] آن موجب [[ارتداد]] خواهد شد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۱۵</ref> زکات از [[عبادات]] به‌شمار می‌رود، از این رو، نیت (قصد قربت) در آن شرط است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۷۱</ref>
وجوب زکات از [[ضروری دین|ضروریات دین]] اسلام و مورد اتفاق همه مسلمانان است و انکار [[وجوب]] آن موجب [[ارتداد]] خواهد شد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۱۵</ref> زکات از [[عبادات]] به‌شمار می‌رود، از این رو، نیت (قصد قربت) در آن شرط است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۷۱</ref>


از آیات مختلف [[قرآن]] از جمله آیه ۱۵۶ [[سوره اعراف]]، ۳ [[سوره نمل]]، ۴ [[سوره لقمان]]، و آیه ۷ [[سوره فصلت]] که همه از [[سوره های مکی و مدنی|سوره‌های مکّی]] هستند، چنین استفاده می‌شود که: حکم [[واجب|وجوب]] زکات در [[مکه]] نازل شده است، و مسلمانان موظف به انجام این وظیفه اسلامی بودند؛ ولی هنگامی که [[پیامبر(ص)]] به [[مدینه]] مهاجرت کرد و پایه [[حکومت اسلامی]] را گذارد از طرف [[خداوند]] مأموریت یافت که زکات را شخصاً از مردم بگیرد - نه این‌که خودشان به میل و نظر خود، در مصارف آن صرف کنند -. [[آیه]] شریفه «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً...»<ref>سوره توبه: آیه ۱۰۳.</ref> در این هنگام نازل شد. مشهور این است که نزول این آیه در سال دوم [[هجرت]] بود و سپس مصارف زکات به طور دقیق در آیه ۶۰ [[سوره توبه]] بیان گردیده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۹ </ref>
از آیات مختلف [[قرآن]] از جمله آیه ۱۵۶ [[سوره اعراف]]، ۳ [[سوره نمل]]، ۴ [[سوره لقمان]]، و آیه ۷ [[سوره فصلت]] که همه از [[سوره های مکی و مدنی|سوره‌های مکّی]] هستند، چنین استفاده می‌شود که: حکم [[واجب|وجوب]] زکات در [[مکه]] نازل شده است، و مسلمانان موظف به انجام این وظیفه اسلامی بودند؛ ولی هنگامی که [[پیامبر(ص)]] به [[مدینه]] مهاجرت کرد و پایه [[حکومت اسلامی]] را گذارد از طرف [[خداوند]] مأموریت یافت که زکات را شخصاً از مردم بگیرد - نه این‌که خودشان به میل و نظر خود، در مصارف آن صرف کنند -. [[آیه]] شریفه «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً...»<ref>سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> در این هنگام نازل شد. مشهور این است که نزول این آیه در سال دوم [[هجرت]] بود و سپس مصارف زکات به طور دقیق در آیه ۶۰ [[سوره توبه]] بیان گردیده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۹ </ref>


===زکات در ادیان سابق===
===زکات در ادیان سابق===
زکات علاوه بر دین [[اسلام]] در ادیان پیشین نیز بوده است؛ یعنی زکات به همراه [[نماز]] از مشترکات همه ادیان آسمانی است و آیات بسیاری در قرآن کریم گواه این مدعاست.<ref> سوره مریم آیه ۳۱؛ سوره بقره آیه ۴۳؛ سوره بینه آیه ۵.</ref>
زکات علاوه بر دین [[اسلام]] در ادیان پیشین نیز بوده است؛ یعنی زکات به همراه [[نماز]] از مشترکات همه ادیان آسمانی است و آیات بسیاری در قرآن کریم گواه این مدعاست.<ref> سوره مریم، آیه ۳۱؛ سوره بقره آیه ۴۳؛ سوره بینه آیه ۵.</ref>


با بررسی آیات و [[حدیث|روایات]] در می‌یابیم که زکات در اسلام همانند زکات در دیگر ادیان الهی نیست که صرفا مبتنی بر یک نوع وصیت و سفارش اخلاقی باشد؛ بلکه واجبی الهی است و بی‌اعتنایی به آن فسق بوده و منکر وجوب آن، [[کافر]] است.<ref> قرائتی، زکات، ص۱۹-۲۲ </ref>
با بررسی آیات و [[حدیث|روایات]] در می‌یابیم که زکات در اسلام همانند زکات در دیگر ادیان الهی نیست که صرفا مبتنی بر یک نوع وصیت و سفارش اخلاقی باشد؛ بلکه واجبی الهی است و بی‌اعتنایی به آن فسق بوده و منکر وجوب آن، [[کافر]] است.<ref> قرائتی، زکات، ص۱۹-۲۲ </ref>
خط ۸۱: خط ۸۱:
زکات به نظر مشهور فقهیان شیعه به  نه چیز تعلق می‎گیرد‏:
زکات به نظر مشهور فقهیان شیعه به  نه چیز تعلق می‎گیرد‏:


۱- گندم، ۲- جو، ۳- خرما، ۴- کشمش، ۵- طلا، ۶- نقره، ۷- شتر، ۸- گاو، ۹- گوسفند. <ref>المحقق الحلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۰۷.</ref>{{منبع بهتر}}
۱- گندم، ۲- جو، ۳- خرما، ۴- کشمش، ۵- طلا، ۶- نقره، ۷- شتر، ۸- گاو، ۹- گوسفند. <ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۰۷.</ref>{{منبع بهتر}}


برخی سرمایه را نیز به موارد فوق افزوده‌اند؛ هرچند نظر رایج در بین علمای شیعه این است که پرداختن زکات سرمایه را [[مستحب]] می‌دانند.<ref>نجفی، جواهر الکلام ج۱۵، ص۷۲-۷۳</ref> <ref> [http://www.sistani.org/persian/book/50/77/ سایت آیت الله سیستانی] </ref>البته برخی فقهیان زکات در غیر موارد نه گانه را در شرایطی واجب دانسته اند.{{یاد|العلامة الحلي،مختلف الشيعة، ج۳، ص۱۹۵مسألة: قال ابن الجنيد: تؤخذ الزكاة في أرض العشر من كل ما دخل القفيز من حنطة وشعير وسمسم وأرز ودخن وذرة وعدس وسلت وسائر الحبوب ومن التمر والزبيب...علامه حلی از ابن جنید نقل می‌کند که،در زمین‌هاى عُشرى, زکات آنچه داخل پیمانه شود, از: گندم و جو و کنجد و برنج و ارزن و ذرت و عدس و جوترش و دیگر دانه ها و از خرما و کشمش, گرفته مى شود.
برخی سرمایه را نیز به موارد فوق افزوده‌اند؛ هرچند نظر رایج در بین علمای شیعه این است که پرداختن زکات سرمایه را [[مستحب]] می‌دانند.<ref>نجفی، جواهر الکلام ج۱۵، ص۷۲-۷۳</ref> <ref> [http://www.sistani.org/persian/book/50/77/ سایت آیت الله سیستانی] </ref>البته برخی فقهیان زکات در غیر موارد نه گانه را در شرایطی واجب دانسته اند.{{یاد|العلامة الحلي،مختلف الشيعة، ج۳، ص۱۹۵مسألة: قال ابن الجنيد: تؤخذ الزكاة في أرض العشر من كل ما دخل القفيز من حنطة وشعير وسمسم وأرز ودخن وذرة وعدس وسلت وسائر الحبوب ومن التمر والزبيب...علامه حلی از ابن جنید نقل می‌کند که،در زمین‌هاى عُشرى, زکات آنچه داخل پیمانه شود, از: گندم و جو و کنجد و برنج و ارزن و ذرت و عدس و جوترش و دیگر دانه ها و از خرما و کشمش, گرفته مى شود.
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:


== موارد مصرف زکات ==
== موارد مصرف زکات ==
در [[آیه زکات]] «'''انَّما الصَّدقاتُ للفُقَراء و المَساکین و العاملین عَلَیها وَ المُؤلَّفَةِ قُلُوبُهُم وَ فی الرّقاب و الغارمین و فی سبیل الله و ابن السبیل فریضَة مِنَ الله و الله عَلیمٌ حکیم'''»<ref> سوره توبه آیه ۶۰ </ref> به صراحت موارد مصرف زکات را بیان کرده است. مراد از [[صدقات]] در این آیه زکات واجب<ref group="یادداشت">چنان‌که در بالا گفته شد گاهی از صدقه با عنوان زکات مستحب یاد می‌شود. و با افزون قیدِ واجب به زکات، هدف تمایز آن با صدقات مستحبی است.</ref> است.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید:‌ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۴۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ۳۱۰: طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۰۹، ۱۱۵ و ۱۱۶.</ref>  
در [[آیه زکات]] «'''انَّما الصَّدقاتُ للفُقَراء و المَساکین و العاملین عَلَیها وَ المُؤلَّفَةِ قُلُوبُهُم وَ فی الرّقاب و الغارمین و فی سبیل الله و ابن السبیل فریضَة مِنَ الله و الله عَلیمٌ حکیم'''»<ref>سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> به صراحت موارد مصرف زکات را بیان کرده است. مراد از [[صدقات]] در این آیه زکات واجب<ref group="یادداشت">چنان‌که در بالا گفته شد گاهی از صدقه با عنوان زکات مستحب یاد می‌شود. و با افزون قیدِ واجب به زکات، هدف تمایز آن با صدقات مستحبی است.</ref> است.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید:‌ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۴۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ۳۱۰: طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۰۹، ۱۱۵ و ۱۱۶.</ref>  


واژه «إِنَّمَا» دلالت بر انحصار مصرف زکات در موارد هشت‌گانه دارد.<ref>فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴.</ref> در بیان تعیین موارد مصرف زکات [[مفسران|مفسّران]]<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید:‌ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۴۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ۳۱۰: طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۰۹، ۱۱۵ و ۱۱۶.</ref> و [[فقها]]<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۴ و ۱۸۵؛ محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۶۴-۵۷۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۲۹۶-۳۷۲.</ref> بدین آیه استناد نموده‌اند و در این موارد، اختلافی ندارند.{{مدرک}}  
واژه «إِنَّمَا» دلالت بر انحصار مصرف زکات در موارد هشت‌گانه دارد.<ref>فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴.</ref> در بیان تعیین موارد مصرف زکات [[مفسران|مفسّران]]<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید:‌ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۴۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ۳۱۰: طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۰۹، ۱۱۵ و ۱۱۶.</ref> و [[فقها]]<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۴ و ۱۸۵؛ محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۶۴-۵۷۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۲۹۶-۳۷۲.</ref> بدین آیه استناد نموده‌اند و در این موارد، اختلافی ندارند.{{مدرک}}  
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
# بدهکاران
# بدهکاران
# هر امری که رضای [[خداوند]] در آن باشد
# هر امری که رضای [[خداوند]] در آن باشد
# [[ابن سبیل]]: افرادی که در راه مانده‌اند و درمانده شده‌اند<ref> تفسیر المیزان، ج ۹، ص۳۱۳ </ref>
# [[ابن سبیل]]: افرادی که در راه مانده‌اند و درمانده شده‌اند<ref>طباطبایی، المیزان، ج ۹، ص۳۱۳.</ref>


=== تعلق زکات به [[سادات]] ===
=== تعلق زکات به [[سادات]] ===
خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:
| منظور از «سبیل الله» در مصرف زکات|| هر کاری که از جمله مصالح عمومی مسلمانان باشد(رزمندگان اسلام، بیمارستان، مساجد، مدارس و...|| فقط رزمندگان مسلمان|| فقط رزمندگان مسلمان|| فقط رزمندگان مسلمان|| فقط رزمندگان مسلمان
| منظور از «سبیل الله» در مصرف زکات|| هر کاری که از جمله مصالح عمومی مسلمانان باشد(رزمندگان اسلام، بیمارستان، مساجد، مدارس و...|| فقط رزمندگان مسلمان|| فقط رزمندگان مسلمان|| فقط رزمندگان مسلمان|| فقط رزمندگان مسلمان
|-
|-
| زکات فطره بر مال طفل و دیوانه|| واجب نیست|| واجب است و ولی باید زکات را از مال طفل و مجنون خارج کند|| واجب است و ولی باید زکات را از مال طفل و مجنون خارج کند|| واجب است و ولی باید زکات را از مال طفل و مجنون خارج کند|| واجب است و ولی باید زکات را از مال طفل و مجنون خارج کند<ref>الفقه علی المذاهب الخمسه، ص۱۶۶-۱۸۵</ref>
| زکات فطره بر مال طفل و دیوانه|| واجب نیست|| واجب است و ولی باید زکات را از مال طفل و مجنون خارج کند|| واجب است و ولی باید زکات را از مال طفل و مجنون خارج کند|| واجب است و ولی باید زکات را از مال طفل و مجنون خارج کند|| واجب است و ولی باید زکات را از مال طفل و مجنون خارج کند<ref>مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه، ص۱۶۶-۱۸۵</ref>
|-
|-
| خمس|| در ۷ مورد<ref>غنیمت، معدن، گنج، آنچه با غواصی به دست می‌آید، اضافه بر موونه سالیانه، مال مخلوط به حرام و زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد.</ref> [[خمس]] واجب است|| خمس فقط در غنائم جنگی و گنج واجب است|| خمس فقط در غنائم جنگی و گنج واجب است|| خمس فقط در غنائم جنگی و گنج واجب است|| خمس فقط در غنائم جنگی و گنج واجب است
| خمس|| در ۷ مورد<ref>غنیمت، معدن، گنج، آنچه با غواصی به دست می‌آید، اضافه بر موونه سالیانه، مال مخلوط به حرام و زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد.</ref> [[خمس]] واجب است|| خمس فقط در غنائم جنگی و گنج واجب است|| خمس فقط در غنائم جنگی و گنج واجب است|| خمس فقط در غنائم جنگی و گنج واجب است|| خمس فقط در غنائم جنگی و گنج واجب است
|-
|-
| مصرف خمس|| خمس دو قسم می‌شود.<ref>واعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل(سوره انفال، آیه ۴۱)</ref> [[سهم امام]]؛ امام یا نائب او در مصالح عمومی خرج می‌کند. [[سهم سادات]]؛ به سادات نیازمند می‌رسد|| همه سهام به امام می‌رسد و با نظر او مصرف می‌شود|| ۵ سهم می‌شود. سهم رسول در مصالح مسلمانان خرج می‌شود. سهم [[ذوی القربی]] به هاشمی‌ها داده می‌شود(نه صرفا سادات فقیر). سه سهم بقیه به فقرا و مساکین داده می‌شود(نه صرفا سادات)|| سهم رسول منتفی شده است. سهم نزدیکان رسول نیز به فقرای سادات و غیر سادات داده می‌شود. مابقی سهام نیز به نیازمندان داده می‌شود|| ۵ سهم می‌شود. سهم رسول در مصالح مسلمانان خرج می‌شود. سهم ذوی القربی به هاشمی‌ها داده می‌شود(نه صرفا سادات فقیر). سه سهم بقیه به فقرا و مساکین داده می‌شود(نه صرفا سادات)<ref>الفقه علی المذاهب الخمسه، ص۱۸۶-۱۸۸</ref>
| مصرف خمس|| خمس دو قسم می‌شود.<ref>واعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل(سوره انفال، آیه ۴۱)</ref> [[سهم امام]]؛ امام یا نائب او در مصالح عمومی خرج می‌کند. [[سهم سادات]]؛ به سادات نیازمند می‌رسد|| همه سهام به امام می‌رسد و با نظر او مصرف می‌شود|| ۵ سهم می‌شود. سهم رسول در مصالح مسلمانان خرج می‌شود. سهم [[ذوی القربی]] به هاشمی‌ها داده می‌شود(نه صرفا سادات فقیر). سه سهم بقیه به فقرا و مساکین داده می‌شود(نه صرفا سادات)|| سهم رسول منتفی شده است. سهم نزدیکان رسول نیز به فقرای سادات و غیر سادات داده می‌شود. مابقی سهام نیز به نیازمندان داده می‌شود|| ۵ سهم می‌شود. سهم رسول در مصالح مسلمانان خرج می‌شود. سهم ذوی القربی به هاشمی‌ها داده می‌شود(نه صرفا سادات فقیر). سه سهم بقیه به فقرا و مساکین داده می‌شود(نه صرفا سادات)<ref>مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه، ص۱۸۶-۱۸۸</ref>
|}
|}


خط ۲۲۸: خط ۲۲۸:
* طباطبایی، سید محمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، موسسه النشر الاسلامی.
* طباطبایی، سید محمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، موسسه النشر الاسلامی.
* طبرسی، جوامع الجامع، تحقیق موسسه نشر اسلامی، قم، جامعه مدرسین.
* طبرسی، جوامع الجامع، تحقیق موسسه نشر اسلامی، قم، جامعه مدرسین.
* علی المتقی ابن‌حسام الدین هندی، کنزالعمال، دائرة المعارف العثمانیة، بعاصمة حیدر آباد، ۱۳۶۴ق.
* فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، انتشارات اسوه.
* فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، انتشارات اسوه.
* قرائتی، محسن، زکات، انتشارات ستاد اقامه نماز و احیای زکات.
* قرائتی، محسن، زکات، انتشارات ستاد اقامه نماز و احیای زکات.
* کلینی، محمد بن یعقوب‏، کافی، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
* کلینی، محمد بن یعقوب‏، کافی، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
* قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، قم، دار الکتاب، ۱۳۶۷ش.
* قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، قم، دار الکتاب، ۱۳۶۷ش.
* المتقی، علی ابن‌حسام الدین هندی، کنزالعمال، دائرة المعارف العثمانیة، بعاصمة حیدر آباد، ۱۳۶۴ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تهران، دارالکتب اسلامیة، ۱۳۶۲ش.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تهران، دارالکتب اسلامیة، ۱۳۶۲ش.
* نجفی، شیخ محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، تهران، دارالکتب الإسلامیة و المکتبة الإسلامیة، ۱۳۶۲-۱۳۶۹ش.
* مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه،
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، تهران، دارالکتب الإسلامیة و المکتبة الإسلامیة، ۱۳۶۲-۱۳۶۹ش.
* نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت: لاحیاء التراث، طبعة الاولی، ۱۴۰۷ق.
* نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت: لاحیاء التراث، طبعة الاولی، ۱۴۰۷ق.
{{پایان}}
{{پایان}}
confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۶۴

ویرایش