پرش به محتوا

خلود: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۵۶۰ بایت حذف‌شده ،  ۵ سپتامبر
خط ۴۷: خط ۴۷:
جاودانگی و ماندگاری نفس یا روح انسانی ارتباط کاملی با بحث خلود و حیات پس از مرگ دارد.<ref>پورحسن، «بررسی انتقادی براهین علیه جاودانگی و بقای نفس»، ص۸-۹.</ref> جوادی آملی تصریح می‌کند آنچه می‌تواند همه پرسش‌های ناظر به بحث خلود را حل کند، تکیه بر [[تجرد نفس|تَجَرُّد]]، ثبات و مرگ‌ناپذیری روح است.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۳۹۲.</ref>
جاودانگی و ماندگاری نفس یا روح انسانی ارتباط کاملی با بحث خلود و حیات پس از مرگ دارد.<ref>پورحسن، «بررسی انتقادی براهین علیه جاودانگی و بقای نفس»، ص۸-۹.</ref> جوادی آملی تصریح می‌کند آنچه می‌تواند همه پرسش‌های ناظر به بحث خلود را حل کند، تکیه بر [[تجرد نفس|تَجَرُّد]]، ثبات و مرگ‌ناپذیری روح است.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۳۹۲.</ref>


فیلسوفان و نیز عالمان دینی برای تبیین جاودانگی از چند طریق راه پیموده‌اند: گروهی از آنجا که انسان را همان بدن می‌دانستند جاودانگی را از طریق [[اعاده معدوم|اعادهٔ معدوم]]، یعنی امکان بازیابی شخص از بین‌رفته پیگیری می‌کردند.<ref>کریم‌زده قراملکی، «جاودانگی انسان از دیدگاه قرآن»، ص۶۹.</ref> گروهی دیگر جاودانگی را در قالب [[بدن برزخی|بدن مثالی]] یا بدن لطیف توضیح داده‌اند.<ref>کریم‌زده قراملکی، «جاودانگی انسان از دیدگاه قرآن»، ص۷۰.</ref> این بدن با بدن مادی شباهت‌ها و تفاوت‌هایی دارد و همین تفاوت‌ها باعث ماندگاری آن پس از مرگ بدن مادی خواهد بود.<ref>کریم‌زده قراملکی، «جاودانگی انسان از دیدگاه قرآن»، ص۷۰.</ref> باور به [[تناسخ]] نیز از مسیر‌هایی است که برخی از ادیان و برخی اندیشمندان مسلمان برای توضیح جاودانگی به آن پناه برده‌اند.<ref>کریم‌زده قراملکی، «جاودانگی انسان از دیدگاه قرآن»، ص۷۱.</ref> ولی اکثریت الاهی‌دانان مسلمان و شیعه ماندگاری ابدی انسان را از طریق بازگشت روح به بدن تبیین کرده‌اند.<ref>کریم‌زده قراملکی، «جاودانگی انسان از دیدگاه قرآن»، ص۷۱.</ref>
فیلسوفان و نیز عالمان دینی برای تبیین جاودانگی از چند طریق راه پیموده‌اند:
===دیدگاه ابن‌سینا===
[[ابن‌سینا]] در اَلنَّجاة تأکید می‌کند که رنج و عذاب شدید بر اثر خُلقیاتی است که در دنیا، به‌سبب اَعمال انسان، برای نفس او حاصل شده است.<ref>ابن سینا، النجاة، ۱۳۷۹ش، ص۶۹۵.</ref> وی در [[الاشارات و التنبیهات (کتاب)|اشارات]]، در آنجا که از عذاب نفس به‌علت نقصان و نرسیدن به کمال سخن می‌گوید، می‌نویسد چنین عذابی فقط برای منکران، اِهمال‌کنندگان و اِعراض‌کنندگان از حق است و ساده‌دلان از چنین عذابی دورند.<ref>ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، ۱۳۸۱ش، ص ۳۴۸؛ ابن سینا، النجاة، ۱۳۷۹ش، ص۶۹۵.</ref>
===دیدگاه سهروردی===
سهروردی نیز خلود را بر اساس میزان تعلقات دنیوی نفس دانسته است. او درباره افراد میانه‌حال و متوسط، اما سعادتمند، بر این عقیده است که نفس آنان، بعد از جداشدن از بدن، به عالَم مُثُلِ روحانیِ معلَّق عروج می‌کند و در آنجا از پاره‌ای صورت‌های محسوس بهره‌مند می‌گردد و به‌سبب تعلق به آن برزخ‌ها که خود تباهی‌ناپذیرند جاودانه می‌شود.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۲۹-۲۳۰.</ref> البته شهرزوری در تفسیر سخن سهروردی نوشته این نفوس بعد از مدتی مکث، از آنجا به عالم مُثُل نورانی انتقال می‌یابند و در آنجا از مرتبه‌ای به مرتبه‌ای صعود می‌کنند تا به فلک اعلای [[عالم مثال]] نائل شوند و از آنجا نیز به عالم انوارِ محض منتقل گردند و بدون تغیر و تبدل جاویدان بمانند.<ref>شهرزوری، شرح حکمة الاشراق، ۱۳۷۲ش، ص۵۵۰</ref>


===دیدگاه ملاصدرا===
اکثریت الاهی‌دانان مسلمان و شیعه ماندگاری ابدی انسان را از طریق بازگشت روح به بدن تبیین کرده‌اند.<ref>کریم‌زده قراملکی، «جاودانگی انسان از دیدگاه قرآن»، ص۷۱.</ref> گروهی از آنجا که انسان را همان بدن می‌دانستند، جاودانگی را از طریق [[اعاده معدوم|اعادهٔ معدوم]]، یعنی امکان بازیابی شخص از بین‌رفته پیگیری می‌کردند.<ref>کریم‌زده قراملکی، «جاودانگی انسان از دیدگاه قرآن»، ص۶۹.</ref>
ملاصدرا که در کتاب عرشیه<ref>ملاصدرا، العرشیه، ۱۴۲۰ق، ص۹۵.</ref> عذاب جهنم را دائمی خوانده است،<ref>آشتیانی، شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵-۲۵۶</ref> در تفسیر «هم فیها خالدون» در [[آیه ۲۵۷ سوره بقره]] می‌نویسد پیروی از شهوات موجب پدیدآمدن خُلق‌های مذموم، و [[جهاد نفس|مجاهدت با نفس]] باعث [[تزکیه|تزکیه آن]] و اخلاق پسندیده می‌گردد. بنابراین روحی که تابع [[نفس اماره]] بوده با روحی که از الهامات حق تبعیت کرده، یکسان نخواهد بود؛ چنان‌که [[آیه ۲۲ سوره ملک]] بر این معنا دلالت دارد و همانطور که در [[آیه ۸۱ سوره بقره]] آمده است، کسانی که بر اثر تکرار گناهان، قلبشان زنگار گرفته در آتش جاویدان‌اند. <ref>ملاصدرا، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۴، ص۳۰۵-۳۰۶</ref>
 
گفتنی است که ملاصدرا با تأکید بر اینکه منشأ خلود در آتش فقط [[کفر]] است،  تصریح می‌کند که [[عذاب ابدی|خلود کفار در آتش]] صرفاً به سبب فساد اعتقادشان است؛ چون فساد اعتقاد موجب فساد ذات روح و در نهایت باعث هلاکت آن می‌گردد؛ برخلاف فساد در عمل که احتمال رفع‌شدنش وجود دارد. پس فقط رذیلت قوهٔ ناطقهٔ نفسانی است که باعث خلود عِقاب می‌گردد، نه رذیلت قوهٔ شهوی و غضبی.<ref>ملاصدرا، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۴، ص۳۰۷-۳۱۰</ref>  
 
===دیدگاه علامه طباطبایی===
[[علامه طباطبائی|علامه طباطبایی]] خلود را بر مبنای اصول فلسفی [[حکمت متعالیه]]، از جمله [[حرکت جوهری]] چنین شرح داده است: متناسب با اخلاق و احوال و ملکاتی که نفس هر انسانی در زندگی کسب می‌کند، صورت‌هایی زشت یا زیبا در نفس ایجاد می‌شود. این صورت‌های خوب و بد، تا وقتی در نفس رسوخ نکرده باشند، امکان از بین‌رفتن دارند. ولی اگر این صورت‌ها در نفس رسوخ کنند، نوع جدیدی از انسان به وجود آمده است. بنابراین اگر صورت‌های زشت با نفس انسان یکی نشده باشند، نفس بعد از عذابی محدود رها می‌شود؛ ولی اگر [[گناه|گناهان]] جزو ذات نفس او شده باشند و نفس انسانی بدون فشار به معصیت تن در دهد و با گناه سِنخیَّت پیدا کند، در عذاب جاودان خواهد ماند. پس [[عذاب ابدی|عذاب دائمی]] نتیجه شقاوت ذاتی برخی از نَفْس‌هاست و چیزی از بیرون بر آنها تحمیل نشده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۱۲-۴۱۴</ref>


گروهی دیگر جاودانگی را در قالب [[بدن برزخی|بدن مثالی]] یا بدن لطیف توضیح داده‌اند.<ref>کریم‌زده قراملکی، «جاودانگی انسان از دیدگاه قرآن»، ص۷۰.</ref> این بدن با بدن مادی شباهت‌ها و تفاوت‌هایی دارد و همین تفاوت‌ها باعث ماندگاری آن پس از مرگ بدن مادی خواهد بود.<ref>کریم‌زده قراملکی، «جاودانگی انسان از دیدگاه قرآن»، ص۷۰.</ref> باور به [[تناسخ]] نیز از مسیر‌هایی است که برخی از ادیان و برخی اندیشمندان مسلمان برای توضیح جاودانگی به آن پناه برده‌اند.<ref>کریم‌زده قراملکی، «جاودانگی انسان از دیدگاه قرآن»، ص۷۱.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷

ویرایش