Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۰۶
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←منابع) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
بنابر نظریه جبر، اراده انسان در افعال او دخالت ندارد و کارهای او محتوم و بیرون از اختیار اوست و بنابر نظریه [[تفویض معتزلی]]، اراده انسان در افعالش از هر جهت مؤثر است و قدرت [[خداوند]] هیچ تأثیری در آنها ندارد.<ref>طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۱۶۱-۱۷۴، پاورقی.</ref> | بنابر نظریه جبر، اراده انسان در افعال او دخالت ندارد و کارهای او محتوم و بیرون از اختیار اوست و بنابر نظریه [[تفویض معتزلی]]، اراده انسان در افعالش از هر جهت مؤثر است و قدرت [[خداوند]] هیچ تأثیری در آنها ندارد.<ref>طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۱۶۱-۱۷۴، پاورقی.</ref> | ||
به گفته [[مرتضی مطهری]] طرفداران هر يک از دو نظریه جبر و تفویض میخواستند درستى مکتب خود را با اثبات بی اعتبارى مکتب مخالف ثابت کنند، بدون آنکه بتوانند از عهده اشکالاتى که بر خود آنها وارد است برآيند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج١، ص٤٩- ٥٠.</ref> مطهری به گفتوگوی غیلان دمشقی و ربیعة الرأی اشاره میکند. دمشقی که طرفدار اختیار بود به ربیعة الرأی جبرگرا گفت تو همان کسی هستی که گمان میبرد خدا دوست دارد مردم او را معصیت کنند! ربیعه نیز در پاسخ گفت تو هم گمان میکنی بندگان با گناهانشان بر اراده خدا غلبه کردهاند. مطهری در همین زمینه یادآور شده است که روزی قاضی عبدالجبار معتزلی به ابواسحاق اسفراینی گفت: «منزّه است ذات حق از اینکه کارهاى زشت به او نسبت داده شود»، کنایه از اینکه تو همه چیز، و از جمله کارهاى زشت را از خدا میدانى، اسفراینى نیز پاسخ داد: «منزّه است آنکه در سراسر مُلکش چیزی جز به مشیّت او رخ نمیدهد» کنایه از اینکه تو با عقیده تفویض، انسانها را در افعالشان مستقل و بینیاز از خداوند میدانى.<ref>مجموعه | به گفته [[مرتضی مطهری]] طرفداران هر يک از دو نظریه جبر و تفویض میخواستند درستى مکتب خود را با اثبات بی اعتبارى مکتب مخالف ثابت کنند، بدون آنکه بتوانند از عهده اشکالاتى که بر خود آنها وارد است برآيند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج١، ص٤٩- ٥٠.</ref> مطهری به گفتوگوی غیلان دمشقی و ربیعة الرأی اشاره میکند. دمشقی که طرفدار اختیار بود به ربیعة الرأی جبرگرا گفت تو همان کسی هستی که گمان میبرد خدا دوست دارد مردم او را معصیت کنند! ربیعه نیز در پاسخ گفت تو هم گمان میکنی بندگان با گناهانشان بر اراده خدا غلبه کردهاند. مطهری در همین زمینه یادآور شده است که روزی قاضی عبدالجبار معتزلی به ابواسحاق اسفراینی گفت: «منزّه است ذات حق از اینکه کارهاى زشت به او نسبت داده شود»، کنایه از اینکه تو همه چیز، و از جمله کارهاى زشت را از خدا میدانى، اسفراینى نیز پاسخ داد: «منزّه است آنکه در سراسر مُلکش چیزی جز به مشیّت او رخ نمیدهد» کنایه از اینکه تو با عقیده تفویض، انسانها را در افعالشان مستقل و بینیاز از خداوند میدانى.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج١، ص٤٩- ٥٠.</ref> | ||
===موافقان امر بین الامرین=== | ===موافقان امر بین الامرین=== | ||
فیلسوفان و [[کلام امامیه|متکلمان امامیه]]، طرفداران «امر بین الامرین» بودهاند<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، | فیلسوفان و [[کلام امامیه|متکلمان امامیه]]، طرفداران «امر بین الامرین» بودهاند<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۶، ص۳۷۱؛ فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۳۲۷؛ طباطبایی، المیزان، اسماعیلیان، ج ۱، ص ۲۴.</ref>. در میان دیگر مذاهب کلامی، [[ماتریدیه]] اگرچه درباره افعال اختیاری انسان [[نظریه کسب]] را مطرح کردهاند، ولی تفسیر آنها از «کسب» ارائه با نظریه امر بین الامرین هماهنگ است.<ref>ر.ک: ماتریدی، کتاب التوحید، ۱۴۲۷ق، ص۲۲۵ـ۲۲۶؛ ربانی، الکلام المقارن، ۱۳۸۴ش، ص ۲۱۷ـ۲۲۰.</ref> چنانکه دیدگاه [[طحاویه]] پیروان [[ابوجعفر طحاوی مصری|ابوجعفر مصری طحاوی]] (۲۲۹ـ۳۲۱ق) نیز با امامیه همراه است<ref>طحاوی، العقیدة الطحاویه، ۱۴۳۲ق، ص۲۴؛ ربانی، الکلام المقارن، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۰ـ۲۲۱.</ref>. | ||
برخی از متکلمان [[اشاعره|اشعری]] نیز بدون اشاره به اصطلاح امر بین الامرین آن را پذیرفتهاند؛ مانند شمسالدین محمود اصفهانی<ref>اصفهانی، تسدید | برخی از متکلمان [[اشاعره|اشعری]] نیز بدون اشاره به اصطلاح امر بین الامرین آن را پذیرفتهاند؛ مانند شمسالدین محمود اصفهانی<ref>اصفهانی، تسدید القواعد، خطی.</ref>، عبدالوهاب شعرانی<ref>شعرانی، الیواقیت والجواهر، بیتا، ج ۱، ص۲۵۳.</ref>، عبدالعظیم زرقانی<ref>سبحانی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص ۱۱۱ـ۱۱۲؛ زرقانی، مناهل العرفان، بیتا، ج ۱، ص ۵۰۶-۵۱۱.</ref>، شیخ [[محمد عبده]]<ref>عبده، رسالة التوحید، ۲۰۰۵م، ص ۴۸-۴۹.</ref> و شیخ [[محمود شلتوت]].<ref>سبحانی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۲.</ref> تفتازانی متکلم اشعریمسلک در شرح المقاصد از عبارت امر بین الامرین نیز استفاده کرده است.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۶۴.</ref> | ||
==استنادات امامیه برای امر بین الامرین== | ==استنادات امامیه برای امر بین الامرین== | ||
به گفته متکلمان شیعه، آیات [[قرآن]] و [[حدیث|احادیث]] معصومان و برهانهای عقلی، درستی این نظریه را اثبات میکنند. | به گفته متکلمان شیعه، آیات [[قرآن]] و [[حدیث|احادیث]] معصومان و برهانهای عقلی، درستی این نظریه را اثبات میکنند. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
طباطبائی فیلسوف و مفسر شیعه برای امر بین الامرین به [[ایاک نعبد و ایاک نستعین|آیه إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ]] استناد کرده است. زیرا آیه عبادتکردن را به انسان نسبت داده است که با اعتقاد به [[جبر و اختیار|جبر]] سازگار نیست؛ و سوی دیگر با عبارت نستعین دخالت خدا در افعال را نشان داده است که با عقیده به [[تفویض معتزلی|تفویض]] همخوانی ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، اسماعیلیان، ج ۱، ص ۲۴.</ref> [[امام صادق(ع)]] در پاسخ به سوالی درباره این مسئله، به آیه مذکور استدلال کرده است<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۵۶.</ref>. | طباطبائی فیلسوف و مفسر شیعه برای امر بین الامرین به [[ایاک نعبد و ایاک نستعین|آیه إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ]] استناد کرده است. زیرا آیه عبادتکردن را به انسان نسبت داده است که با اعتقاد به [[جبر و اختیار|جبر]] سازگار نیست؛ و سوی دیگر با عبارت نستعین دخالت خدا در افعال را نشان داده است که با عقیده به [[تفویض معتزلی|تفویض]] همخوانی ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، اسماعیلیان، ج ۱، ص ۲۴.</ref> [[امام صادق(ع)]] در پاسخ به سوالی درباره این مسئله، به آیه مذکور استدلال کرده است<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۵۶.</ref>. | ||
[[ملا عبدالله زنوزی|زنوزی]] فیلسوف شیعه به [[آیه ۱۷ سوره انفال]] هم استناد کرده است که ابتدا با عبارت «تقتلوهم» و «رَمَیتَ»، فعل «کُشتن» و «تیراندازی» را برای مؤمنان و [[پیامبر(ص)]] اثبات و سپس از آنان نفی کرده و به خداوند نسبت داده است. به گفته زنوزی این آیه ضمن پذیرش دخالت پیامبر و مؤمنان در تیراندازی و قتل، مستقلبودن ایشان در افعالشان را نفی کرده است. این همان چیزی است که امر بین الامرین خوانده شده است<ref>زنوزی، لمعات الهیه، ص ۲۰۷.</ref>. | [[ملا عبدالله زنوزی|زنوزی]] فیلسوف شیعه به [[آیه ۱۷ سوره انفال]] هم استناد کرده است که ابتدا با عبارت «تقتلوهم» و «رَمَیتَ»، فعل «کُشتن» و «تیراندازی» را برای مؤمنان و [[پیامبر(ص)]] اثبات و سپس از آنان نفی کرده و به خداوند نسبت داده است. به گفته زنوزی این آیه ضمن پذیرش دخالت پیامبر و مؤمنان در تیراندازی و قتل، مستقلبودن ایشان در افعالشان را نفی کرده است. این همان چیزی است که امر بین الامرین خوانده شده است<ref>زنوزی، لمعات الهیه، ۱۳۸۱ش، ص ۲۰۷.</ref>. | ||
===امر بین الامرین در روایات امامان=== | ===امر بین الامرین در روایات امامان=== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
#روایاتی که عقیده حق را منزلی میان جبر و تفویض مطرح میکند.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۵۱.</ref> | #روایاتی که عقیده حق را منزلی میان جبر و تفویض مطرح میکند.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۵۱.</ref> | ||
#روایاتی که کشف حقیقت «امر بین الامرین» را مشکل و متوقف بر داشتن قدمِ استوار میداند و برای [[مؤمن]] اعتقاد به باطلبودن جبر و تفویض را کافی شمرده است.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۹۷.</ref> | #روایاتی که کشف حقیقت «امر بین الامرین» را مشکل و متوقف بر داشتن قدمِ استوار میداند و برای [[مؤمن]] اعتقاد به باطلبودن جبر و تفویض را کافی شمرده است.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۹۷.</ref> | ||
#روایاتی که برای هدایت ذهنهای مردم عادی، حقیقت امر بین الامرین را در قالب مثالهایی بیان کرده است.<ref> کلینی، '' | #روایاتی که برای هدایت ذهنهای مردم عادی، حقیقت امر بین الامرین را در قالب مثالهایی بیان کرده است.<ref> کلینی، ''الکافی''، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۶۰.</ref> | ||
===دلایل عقلی=== | ===دلایل عقلی=== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
[[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]] استدلال کرده است که در مسئله رابطه اراده انسان با [[اراده الهی]] در تحقق یک فعل، یا فقط اراده خدا دخالت دارد که به جبر منتهی میشود، یا فقط اراده انسان که نتیجه آن [[تفویض معتزلی|تفویض]] است و یا هر دو اراده مؤثرند، که نتیجه آن امر بین الامرین است.<ref>فیاض لاهیجی، ''گوهر مراد''، ۱۳۸۳ش، ص۳۲۷.</ref> | [[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]] استدلال کرده است که در مسئله رابطه اراده انسان با [[اراده الهی]] در تحقق یک فعل، یا فقط اراده خدا دخالت دارد که به جبر منتهی میشود، یا فقط اراده انسان که نتیجه آن [[تفویض معتزلی|تفویض]] است و یا هر دو اراده مؤثرند، که نتیجه آن امر بین الامرین است.<ref>فیاض لاهیجی، ''گوهر مراد''، ۱۳۸۳ش، ص۳۲۷.</ref> | ||
بنابر استدلال ملاصدرا در اسفار خداوند متعال بر هر چیزی توانا است؛ اما اشیا در قبول وجود (موجودشدن) متفاوتاند؛ خداوند بعضی را بدون واسطه میآفریند و برخی را با واسطه. لزوم واسطه نیز ناشی از کاستی و نقص در قابل(همان مخلوق) است و گرنه قدرت خدا مطلق است. افعال اختیاری انسان نیز به دلیل کاستی، بدون واسطه از خداوند صادر نمیشوند و اراده انسان از جمله واسطههاست؛ پس جبرگرایی باطل میشود و از آنجا که تمام واسطهها مخلوق و ناشی از اراده خداوند هستند، تفویض مردود است.<ref>ملاصدرا، ''الحکمة المتعالیه''، ج۶، ص۳۷۱ـ ۳۷۲.</ref> | بنابر استدلال ملاصدرا در اسفار خداوند متعال بر هر چیزی توانا است؛ اما اشیا در قبول وجود (موجودشدن) متفاوتاند؛ خداوند بعضی را بدون واسطه میآفریند و برخی را با واسطه. لزوم واسطه نیز ناشی از کاستی و نقص در قابل(همان مخلوق) است و گرنه قدرت خدا مطلق است. افعال اختیاری انسان نیز به دلیل کاستی، بدون واسطه از خداوند صادر نمیشوند و اراده انسان از جمله واسطههاست؛ پس جبرگرایی باطل میشود و از آنجا که تمام واسطهها مخلوق و ناشی از اراده خداوند هستند، تفویض مردود است.<ref>ملاصدرا، ''الحکمة المتعالیه''، ۱۹۸۱م، ج۶، ص۳۷۱ـ ۳۷۲.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[مرتضی مطهری]]:{{سخ}} در مکتب کلامی و فلسفی شیعه و بر اساس امربین الامرین، اصالت عدل، و حرمت [[عقل]]، و شخصیت آزاد و مختار انسان و نظام حکیمانه جهان، اثبات شد بدون آنکه خدشهای بر توحید ذاتی یا افعالی وارد شود؛ اختیار انسان تأیید شد بدون آنکه انسان به صورت شریکی در «مُلک الهی» چهره بنماید و اراده الهی، مقهور و مغلوب اراده انسانی تلقی شود؛ قضا و قدر الهی در سراسر هستی اثبات شد بدون آنکه نتیجهاش مجبور بودن انسان در برابر [[قضا و قدر]] الهی باشد. | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[مرتضی مطهری]]:{{سخ}} در مکتب کلامی و فلسفی شیعه و بر اساس امربین الامرین، اصالت عدل، و حرمت [[عقل]]، و شخصیت آزاد و مختار انسان و نظام حکیمانه جهان، اثبات شد بدون آنکه خدشهای بر توحید ذاتی یا افعالی وارد شود؛ اختیار انسان تأیید شد بدون آنکه انسان به صورت شریکی در «مُلک الهی» چهره بنماید و اراده الهی، مقهور و مغلوب اراده انسانی تلقی شود؛ قضا و قدر الهی در سراسر هستی اثبات شد بدون آنکه نتیجهاش مجبور بودن انسان در برابر [[قضا و قدر]] الهی باشد. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
ملاصدرا بنیانگذار [[حکمت متعالیه|مکتب فلسفی حکمت متعالیه]] تبیین خود از امر بین الامرین را بر چند اصل استوار کرده است: [[اصالت وجود]]، وجود ربطی ممکنات، وابستگی افعال ممکنات به واجب الوجود، تباین ذاتی اشیاء، [[اصل علیت|نظام علی و معلولی]].<ref>قدردان قراملکی، نگاه سوم به جبر و اختیار، ۱۳۸۴، ص۱۵۱-۱۵۲؛ انصاری و امامینیا، «حقیقت اراده انسان و تعلق آن به افعالش»، ص۱۴۹.</ref> بنابر این از نظر ملاصدرا فعل انسان هم حقیقتا فعل خداست هم فعل انسان و خداوند نیز فاعل قریب و نزدیک فعل است: زیرا انسان خود شأنی از شئون خدا است.<ref>انصاری و امامینیا، «حقیقت اراده انسان و تعلق آن به افعالش»، ص۱۴۸.</ref> او برای تبیین بیشتر رابطه نفس انسان و کارهای بدنی انسان را مثال میزند که دقیقا یک فعل همانطور که به یک عضو وابسته است به نفس انسان نیز وابسته است.<ref>ملاصدرا، أسفار، ۱۹۸۱م، ج۶، ص۳۷۷-۳۷۹؛ خمینی، الطلب و الاراده، ۱۴۲۱ق، ص۸۲؛ قدردان قراملکی، نگاه سوم به جبر و اختیار، ۱۳۸۴، ص۱۵۳.</ref> بنا بر گزارش قراملکی نظریه ملاصدرا مورد موافقت فیلسوفان پس از او مثل سبزواری، [[محمدحسین غروی اصفهانی|محمدحسین اصفهانی]]، [[ابوالحسن شعرانی|شعرانی]]، خمینی، [[محمدتقی آملی]]، [[میرزا مهدی آشتیانی|مهدی آشتیانی]]، [[سید جلالالدین آشتیانی|جلالالدین آشتیانی]] طباطبائی، [[محمدتقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]، و سبحانی قرار گرفته است.<ref>قدردان قراملکی، نگاه سوم به جبر و اختیار، ۱۳۸۴، ص۱۵۴-۱۵۵.</ref> | ملاصدرا بنیانگذار [[حکمت متعالیه|مکتب فلسفی حکمت متعالیه]] تبیین خود از امر بین الامرین را بر چند اصل استوار کرده است: [[اصالت وجود]]، وجود ربطی ممکنات، وابستگی افعال ممکنات به واجب الوجود، تباین ذاتی اشیاء، [[اصل علیت|نظام علی و معلولی]].<ref>قدردان قراملکی، نگاه سوم به جبر و اختیار، ۱۳۸۴، ص۱۵۱-۱۵۲؛ انصاری و امامینیا، «حقیقت اراده انسان و تعلق آن به افعالش»، ص۱۴۹.</ref> بنابر این از نظر ملاصدرا فعل انسان هم حقیقتا فعل خداست هم فعل انسان و خداوند نیز فاعل قریب و نزدیک فعل است: زیرا انسان خود شأنی از شئون خدا است.<ref>انصاری و امامینیا، «حقیقت اراده انسان و تعلق آن به افعالش»، ص۱۴۸.</ref> او برای تبیین بیشتر رابطه نفس انسان و کارهای بدنی انسان را مثال میزند که دقیقا یک فعل همانطور که به یک عضو وابسته است به نفس انسان نیز وابسته است.<ref>ملاصدرا، أسفار، ۱۹۸۱م، ج۶، ص۳۷۷-۳۷۹؛ خمینی، الطلب و الاراده، ۱۴۲۱ق، ص۸۲؛ قدردان قراملکی، نگاه سوم به جبر و اختیار، ۱۳۸۴، ص۱۵۳.</ref> بنا بر گزارش قراملکی نظریه ملاصدرا مورد موافقت فیلسوفان پس از او مثل سبزواری، [[محمدحسین غروی اصفهانی|محمدحسین اصفهانی]]، [[ابوالحسن شعرانی|شعرانی]]، خمینی، [[محمدتقی آملی]]، [[میرزا مهدی آشتیانی|مهدی آشتیانی]]، [[سید جلالالدین آشتیانی|جلالالدین آشتیانی]] طباطبائی، [[محمدتقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]، و سبحانی قرار گرفته است.<ref>قدردان قراملکی، نگاه سوم به جبر و اختیار، ۱۳۸۴، ص۱۵۴-۱۵۵.</ref> | ||
[[سید محمدحسین حسینی تهرانی|سید محمد حسین حسینی تهرانی]] در کتاب توحید علمی و عینی بر این باور است که اختيار بنده در تحت اختیار خدا و مشیّت قاهرۀ اوست، یعنی انسان اختيار دارد، و اختيار او عين اختيار خداست. وی تأکید کرده که حلّ معنای بین الامرین، فقط منوط به مذهب اهل توحید و [[عرفان نظری|عرفان(عرفاء)]] است كه نسبتِ موجودات با اصل وجود حقِّ متعال را فقط نسبت رَبْط و اتّصال میدانند. از نظر عارفان غیر از خدا موجودات غیرمستقلی هستند كه شائبه استقلال و خودنمائی ندارند و وجود انسان و بقیّه موجودات، همان وجودِ مطلق و عامّ و فراگیرِ خداست.<ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۲۶۷-۲۷۶.</ref> | [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|سید محمد حسین حسینی تهرانی]] در کتاب توحید علمی و عینی بر این باور است که اختيار بنده در تحت اختیار خدا و مشیّت قاهرۀ اوست، یعنی انسان اختيار دارد، و اختيار او عين اختيار خداست. وی تأکید کرده که حلّ معنای بین الامرین، فقط منوط به مذهب اهل توحید و [[عرفان نظری|عرفان(عرفاء)]] است كه نسبتِ موجودات با اصل وجود حقِّ متعال را فقط نسبت رَبْط و اتّصال میدانند. از نظر عارفان غیر از خدا موجودات غیرمستقلی هستند كه شائبه استقلال و خودنمائی ندارند و وجود انسان و بقیّه موجودات، همان وجودِ مطلق و عامّ و فراگیرِ خداست.<ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ۱۳۹۷ش، ص۲۶۷-۲۷۶.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
* تفتازانی، مسعود بن عمر، شرح المقاصد، قم، الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق. | * تفتازانی، مسعود بن عمر، شرح المقاصد، قم، الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق. | ||
* جعفری، محمدتقی، جبر و اختیار، تهران، مؤسسه تدوین ونشر آثار علاّمه جعفری، ۱۳۷۹ش. | * جعفری، محمدتقی، جبر و اختیار، تهران، مؤسسه تدوین ونشر آثار علاّمه جعفری، ۱۳۷۹ش. | ||
* خوئی، سید ابوالقاسم، محاضرات فی اصول الفقه، قم، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، ۱۴۲۲ق. | * خوئی، سید ابوالقاسم، محاضرات فی اصول الفقه، قم، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، ۱۴۲۲ق. | ||
* ربانی، علی، الکلام المقارن، قم، انتشارات دفتر نماینده مقام معظم رهبری در امور اهل سنت بلوچستان، ۱۳۸۴ش. | * ربانی، علی، الکلام المقارن، قم، انتشارات دفتر نماینده مقام معظم رهبری در امور اهل سنت بلوچستان، ۱۳۸۴ش. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۶: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
*منبع اصلی مقاله با کاهش و اضافات:[http://lib.eshia.ir/23021/1/84 دانشنامه کلام اسلامی] | *منبع اصلی مقاله با کاهش و اضافات:[http://lib.eshia.ir/23021/1/84 دانشنامه کلام اسلامی] | ||
*[http://www.ensani.ir/storage/Files/20130115084254-9715-13.pdf تحلیل عرفا از آموزه «امر بین ا] | *[http://www.ensani.ir/storage/Files/20130115084254-9715-13.pdf تحلیل عرفا از آموزه «امر بین ا] [[رده:باورهای اختصاصی شیعه]] [[رده:اختلافات کلامی شیعه و سنی]] [[رده:مقالههای دارای اولویت ویرایش]] [[رده:مقالههای با درجه اهمیت ب]] [http://www.ensani.ir/storage/Files/20130115084254-9715-13.pdf لامرین»] | ||
{{خداشناسی}} | {{خداشناسی}} | ||
{{کلام اسلامی}} | {{کلام اسلامی}} |