Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۹۳۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==مفهومشناسی و جایگاه== | ==مفهومشناسی و جایگاه== | ||
انحصارگرایی دینی، نظریهای در مقابل کثرتگرایی دینی است که حقانیت و رستگاری را فقط در یک دین خاص منحصر میداند.<ref>پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۲-۴۰۴؛ یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ص۲۸۱.</ref> اگرچه مبانی فکری انحصارگرایی دینی در متون مقدس ادیان مختلف وجود داشته و متکلمان، مفسران و الهیدانان درباره آن بحث کردهاند، ولی در الهیات جدید در مقابل نظریه [[کثرتگرایی دینی]] بار دیگر مورد توجه الهیدانان و دینپژوهان قرار گرفته است. این نحوه تقسیم نگرشهای مختلف در باب تنوع ادیان به انحصارگرایی، کثرتگرایی و [[شمولگرایی]] را به جان هیک (درگذشت: ۲۰۱۲م)، فیلسوفِ دین انگلیسی، نسبت دادهاند.<ref>پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۲.</ref> این تقسیمبندی در ادبیات فلسفه دین و [[کلام جدید]] جای خودش را پیدا کرده و به یکی از مسائل مهم و چالش برانگیز در این حوزهها مبدل شده است.<ref>هیک، فلسفه دین، ص۲۴۳؛ پلانتینجا و دیگران، جستارهایی در فلسفه دین، ص۸۶-۸۷؛ | انحصارگرایی دینی، نظریهای در مقابل کثرتگرایی دینی است که حقانیت و رستگاری را فقط در یک دین خاص منحصر میداند.<ref>پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۲-۴۰۴؛ یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ص۲۸۱.</ref> اگرچه مبانی فکری انحصارگرایی دینی در متون مقدس ادیان مختلف وجود داشته و متکلمان، مفسران و الهیدانان درباره آن بحث کردهاند، ولی در الهیات جدید در مقابل نظریه [[کثرتگرایی دینی]] بار دیگر مورد توجه الهیدانان و دینپژوهان قرار گرفته است. این نحوه تقسیم نگرشهای مختلف در باب تنوع ادیان به انحصارگرایی، کثرتگرایی و [[شمولگرایی]] را به جان هیک (درگذشت: ۲۰۱۲م)، فیلسوفِ دین انگلیسی، نسبت دادهاند.<ref>پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۲.</ref> این تقسیمبندی در ادبیات فلسفه دین و [[کلام جدید]] جای خودش را پیدا کرده و به یکی از مسائل مهم و چالش برانگیز در این حوزهها مبدل شده است.<ref>هیک، فلسفه دین، ۱۳۹۰ش، ص۲۴۳؛ پلانتینجا و دیگران، جستارهایی در فلسفه دین، ۱۳۸۰ش، ص۸۶-۸۷؛ یاندل و دیگران، فلسفه دین، ۱۳۹۲ش، ص۳۳۴.</ref> | ||
===مدعای انحصارگرایان=== | ===مدعای انحصارگرایان=== | ||
انحصارگرایان بر این باورند که رستگاری، رهایی، کمال یا هر چیز دیگری که به عنوان هدف نهایی دین تلقی میشود، منحصراً در تبعیت از یک دین خاص بهدست میآید و ادیان دیگر اگرچه ممکن است مشتمل بر برخی حقایق باشند؛ اما دین حق فقط منحصر در یک دین است؛ از همین رو پیروان سایر ادیان، حتی اگر دیندارانی اصیل و به لحاظ اخلاقی و عملی، درستکار باشند، نمیتوانند از طریق دین خود رستگار شوند.<ref>پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۲.</ref> انحصارگرایان با غیرت و اشتیاق دین خود را تبلیغ میکنند و بر این باورند که برای نجات افراد باید یگانه راه رستگاری که همان دین واحد حق است را به آنها نشان داد.<ref>پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۲.</ref> همچنین انحصارگرایان بر این باورند که پیامبر، تعلیمدهنده یا بنیانگذاری دینی که آنها پیروی میکنند، یگانه محمل و تجلیگاه فعل الهی در زمین است.<ref>پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۴.</ref> | انحصارگرایان بر این باورند که رستگاری، رهایی، کمال یا هر چیز دیگری که به عنوان هدف نهایی دین تلقی میشود، منحصراً در تبعیت از یک دین خاص بهدست میآید و ادیان دیگر اگرچه ممکن است مشتمل بر برخی حقایق باشند؛ اما دین حق فقط منحصر در یک دین است؛ از همین رو پیروان سایر ادیان، حتی اگر دیندارانی اصیل و به لحاظ اخلاقی و عملی، درستکار باشند، نمیتوانند از طریق دین خود رستگار شوند.<ref>پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۲.</ref> انحصارگرایان با غیرت و اشتیاق دین خود را تبلیغ میکنند و بر این باورند که برای نجات افراد باید یگانه راه رستگاری که همان دین واحد حق است را به آنها نشان داد.<ref>پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۲.</ref> همچنین انحصارگرایان بر این باورند که پیامبر، تعلیمدهنده یا بنیانگذاری دینی که آنها پیروی میکنند، یگانه محمل و تجلیگاه فعل الهی در زمین است.<ref>پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۴.</ref> | ||
عبدالحسین خسروپناه در کتابی با عنوان «کلام جدید با رویکرد اسلامی» از میرچا الیاده، دینپژوه اهل رومانی، نقل کرده است که مدعای انحصارگرایان یا این نظر که یک سنت دینی خاص بهتنهایی حقیقت را میآموزد و تنها راه نجات است، منظر طبیعی اولیه هر نهضت دینی به شمار میرود.<ref>خسروپناه، کلام جدید با رویکرد اسلامی، ص۱۹۷.</ref> همچنین برخی گفتهاند که از طبیعیترین مواضعی که مؤمنان به یک دین خاص اتخاذ میکنند این دیدگاه است که حق با دین اوست و در نتیجه هر دینی که دیدگاههای مخالف با دین او دارد، باطل است.<ref> | عبدالحسین خسروپناه در کتابی با عنوان «کلام جدید با رویکرد اسلامی» از میرچا الیاده، دینپژوه اهل رومانی، نقل کرده است که مدعای انحصارگرایان یا این نظر که یک سنت دینی خاص بهتنهایی حقیقت را میآموزد و تنها راه نجات است، منظر طبیعی اولیه هر نهضت دینی به شمار میرود.<ref>خسروپناه، کلام جدید با رویکرد اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۱۹۷.</ref> همچنین برخی گفتهاند که از طبیعیترین مواضعی که مؤمنان به یک دین خاص اتخاذ میکنند این دیدگاه است که حق با دین اوست و در نتیجه هر دینی که دیدگاههای مخالف با دین او دارد، باطل است.<ref>یاندل و دیگران، فلسفه دین، ۱۳۹۲ش، ص۳۳۴.</ref> | ||
===برهان کلامی انحصارگرایان=== | ===برهان کلامی انحصارگرایان=== | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
انحصارگرایان مسلمان با استناد به برخی آیات قرآن، دین اسلام و شریعت محمدی را تنها دین و شریعت حق دانسته و رستگاری را تنها در گرو پیروی از آن دانستهاند: | انحصارگرایان مسلمان با استناد به برخی آیات قرآن، دین اسلام و شریعت محمدی را تنها دین و شریعت حق دانسته و رستگاری را تنها در گرو پیروی از آن دانستهاند: | ||
===دین نزد خدا اسلام است=== | ===دین نزد خدا اسلام است=== | ||
برخی مفسران با استناد به آیه «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ؛ دین نزد خداوند، اسلام است.»<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref> بر این باورند که منظور از آیه این است که خداوند با ابلاغ دین اسلام به مردم توسط حضرت محمد(ص)، سایر ادیان گذشته را منسوخ نمود و لذا از میان ادیان موجود، دین اسلام تنها دین حق بوده و پیروی از تعالیم آن موجب رستگاری است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ج۴، ص۴۱۸؛ هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ج۲، ص۳۳۵.</ref> | برخی مفسران با استناد به آیه «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ؛ دین نزد خداوند، اسلام است.»<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref> بر این باورند که منظور از آیه این است که خداوند با ابلاغ دین اسلام به مردم توسط حضرت محمد(ص)، سایر ادیان گذشته را منسوخ نمود و لذا از میان ادیان موجود، دین اسلام تنها دین حق بوده و پیروی از تعالیم آن موجب رستگاری است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ۱۳۷۶ش، ج۴، ص۴۱۸؛ هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۳۳۵.</ref> | ||
برخی دیگر از مفسران با توجه به همین آیه و آیاتی مانند [[آیه ۸۰ سوره آل عمران]] و [[آیه فطرت|آیه ۳۰ سوره روم]]، بر این باورند که قرآن از ادیان سخن نگفته، بلکه از دین واحد سخن به میان آورده که همان اسلام است و منظور از آن، تسلیم بودن در برابر خداوند و نفی عبادت و اطاعت غیر او است. بنابراین همه پیامبران در طول تاریخ به تبلیغ و ترویج این دین واحد مأمور بودهاند؛ بدون آن که کوچکترین تغییری در آن ایجاد کنند و این دین واحد، ثابت است و هرگز [[ناسخ و منسوخ|نسخ]] نمیشود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۵۰-۳۵۱؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۱۸۱ و ج۲۷، ص۱۲۶-۱۲۷؛ سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ج۲، ص۲۹۶-۲۹۸.</ref> | برخی دیگر از مفسران با توجه به همین آیه و آیاتی مانند [[آیه ۸۰ سوره آل عمران]] و [[آیه فطرت|آیه ۳۰ سوره روم]]، بر این باورند که قرآن از ادیان سخن نگفته، بلکه از دین واحد سخن به میان آورده که همان اسلام است و منظور از آن، تسلیم بودن در برابر خداوند و نفی عبادت و اطاعت غیر او است. بنابراین همه پیامبران در طول تاریخ به تبلیغ و ترویج این دین واحد مأمور بودهاند؛ بدون آن که کوچکترین تغییری در آن ایجاد کنند و این دین واحد، ثابت است و هرگز [[ناسخ و منسوخ|نسخ]] نمیشود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۵۰-۳۵۱؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۱۸۱ و ج۲۷، ص۱۲۶-۱۲۷؛ سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۲۹۶-۲۹۸.</ref> | ||
===جهانی بودن و خاتمیت شریعت محمدی=== | ===جهانی بودن و خاتمیت شریعت محمدی=== | ||
برخی عالمان مسلمان با اعتقاد به جهانی بودن و [[خاتمیت|خاتمیت شریعت محمدی]]، آن را شریعت حق دانسته و بر این باورند که رستگاری، تنها بهواسطه پیروی از آن است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۶، ص۲۲۰؛ سبحانی، مفاهیم القرآن، ج۳، ص۲۱۴.</ref> به باور مفسران، از یک سو شریعتها که مشتمل بر آموزههای عملی و اخلاقی دین هستند، مطابق آیاتی مانند [[آیه ۴۸ سوره مائده]] و آیات [[آیه ۱۷ سوره جاثیه|۱۷ سوره جاثیه]] و [[آیه ۱۸ سوره جاثیه|۱۸ سوره جاثیه]]، متعدد و گوناگونند و به فراخور شرایط و استعدادهای انسانی به تدریج از سوی پیامبران، به جوامع انسانی ابلاغ شدهاند؛ این شرایع قابل نسخاند و تنها در همان عصر و محدوده خودشان حق بوده و تبعیت از آنها لازم بوده است<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۱۸۱؛ سبحانی، مفاهیم القرآن، ج۳، ص۴۳.</ref> و از سویی دیگر برپایه آیاتی همچون آیات [[آیه ۱ سوره فرقان|۱ سوره فرقان]]، [[آیه ۲۸ سوره سبأ|۲۸ سوره سبأ]]، [[آیه ۴۰ سوره احزاب|۴۰ سوره احزاب]] و [[آیه ۱۱۵ سوره انعام|۱۱۵ سوره انعام]]، شریعت حضرت محمد(ص)، شریعتی جهانی و آخرین شریعت از شرایع الهی و نسخکننده جمیع شرایع پیشین است؛<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۱۸۱؛ سبحانی، مفاهیم القرآن، ج۳، ص۴۳.</ref> بر همین اساس عالمانی همچون [[عبدالله جوادی آملی]] و [[جعفر سبحانی]] تصریح کردهاند که پس مردم باید فقط از دین اسلام و شریعت محمدی که جامع، کامل و ناسخ شرایع پیشین است پیروی کنند و نجات تنها در پیروی از این دین و شریعت آن است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۶، ص۲۲۰؛ سبحانی، مفاهیم القرآن، ج۳، ص۲۱۴.</ref> | برخی عالمان مسلمان با اعتقاد به جهانی بودن و [[خاتمیت|خاتمیت شریعت محمدی]]، آن را شریعت حق دانسته و بر این باورند که رستگاری، تنها بهواسطه پیروی از آن است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۶، ص۲۲۰؛ سبحانی، مفاهیم القرآن، ج۳، ص۲۱۴.</ref> به باور مفسران، از یک سو شریعتها که مشتمل بر آموزههای عملی و اخلاقی دین هستند، مطابق آیاتی مانند [[آیه ۴۸ سوره مائده]] و آیات [[آیه ۱۷ سوره جاثیه|۱۷ سوره جاثیه]] و [[آیه ۱۸ سوره جاثیه|۱۸ سوره جاثیه]]، متعدد و گوناگونند و به فراخور شرایط و استعدادهای انسانی به تدریج از سوی پیامبران، به جوامع انسانی ابلاغ شدهاند؛ این شرایع قابل نسخاند و تنها در همان عصر و محدوده خودشان حق بوده و تبعیت از آنها لازم بوده است<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۱۸۱؛ سبحانی، مفاهیم القرآن، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، ج۳، ص۴۳.</ref> و از سویی دیگر برپایه آیاتی همچون آیات [[آیه ۱ سوره فرقان|۱ سوره فرقان]]، [[آیه ۲۸ سوره سبأ|۲۸ سوره سبأ]]، [[آیه ۴۰ سوره احزاب|۴۰ سوره احزاب]] و [[آیه ۱۱۵ سوره انعام|۱۱۵ سوره انعام]]، شریعت حضرت محمد(ص)، شریعتی جهانی و آخرین شریعت از شرایع الهی و نسخکننده جمیع شرایع پیشین است؛<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۱۸۱؛ سبحانی، مفاهیم القرآن، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، ج۳، ص۴۳.</ref> بر همین اساس عالمانی همچون [[عبدالله جوادی آملی]] و [[جعفر سبحانی]] تصریح کردهاند که پس مردم باید فقط از دین اسلام و شریعت محمدی که جامع، کامل و ناسخ شرایع پیشین است پیروی کنند و نجات تنها در پیروی از این دین و شریعت آن است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۶، ص۲۲۰؛ سبحانی، مفاهیم القرآن، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، ج۳، ص۲۱۴.</ref> | ||
===رستگاری مستضعفان فکری=== | ===رستگاری مستضعفان فکری=== | ||
{{همچنین ببینید|مستضعف فکری}} | {{همچنین ببینید|مستضعف فکری}} | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
===انحصارگرایی در مسیحیت=== | ===انحصارگرایی در مسیحیت=== | ||
در مسیحیت نیز با استناد به متون مقدس خود، بر دو ویژگی حقانیت و نجاتبخشی بهواسطه پیروی از دین مسیحیت تأکید شده و سایر سنتهای دینی را از این دو موهبت محروم دانستهاند.<ref>قربانی، «مؤلفههای انحصارگرایی در سنت مسیحی»، ص۳۲.</ref> برای نمونه در رساله اعمال رسولان گفته شده «در هیچکس غیر از او نجات نیست، زیرا اسم دیگری زیر آسمان به مردم عطا نشده که بدان نجات یابند.»<ref>اعمال رسولان، ۵:۱۲.</ref> و یا در انجیل یوحنا آمده است: «راه منم و زندگی منم. هیچکس نمیتواند به خدا برسد، مگر بهوسیله من.»<ref>یوحنا، ۶:۱۴.</ref> انحصارگرایی مسیحی همچنین با استناد به آموزه تجسد و فدیه بر این باورند که عیسی مسیح برای نجات بشریت به صلیب آویخته شد و نجات تنها در پیروی از وی، امکانپذیر است.<ref>یوسفیان، کلام جدید، ص۲۸۱.</ref> و یا مسیحیت کاتولیک همه کسانی را که بیرون از کلیسا باقی بمانند را از رستگاری محروم دانسته و آنان را وارد در آتش و عذاب ابدی میدانند؛ مگر آن که پیش از به پایان رسیدن زندگیشان به کلیسا بپیوندند.<ref> | در مسیحیت نیز با استناد به متون مقدس خود، بر دو ویژگی حقانیت و نجاتبخشی بهواسطه پیروی از دین مسیحیت تأکید شده و سایر سنتهای دینی را از این دو موهبت محروم دانستهاند.<ref>قربانی، «مؤلفههای انحصارگرایی در سنت مسیحی»، ص۳۲.</ref> برای نمونه در رساله اعمال رسولان گفته شده «در هیچکس غیر از او نجات نیست، زیرا اسم دیگری زیر آسمان به مردم عطا نشده که بدان نجات یابند.»<ref>اعمال رسولان، ۵:۱۲.</ref> و یا در انجیل یوحنا آمده است: «راه منم و زندگی منم. هیچکس نمیتواند به خدا برسد، مگر بهوسیله من.»<ref>یوحنا، ۶:۱۴.</ref> انحصارگرایی مسیحی همچنین با استناد به آموزه تجسد و فدیه بر این باورند که عیسی مسیح برای نجات بشریت به صلیب آویخته شد و نجات تنها در پیروی از وی، امکانپذیر است.<ref>یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ص۲۸۱.</ref> و یا مسیحیت کاتولیک همه کسانی را که بیرون از کلیسا باقی بمانند را از رستگاری محروم دانسته و آنان را وارد در آتش و عذاب ابدی میدانند؛ مگر آن که پیش از به پایان رسیدن زندگیشان به کلیسا بپیوندند.<ref>یاندل و دیگران، فلسفه دین، ۱۳۹۲ش، ص۳۳۵.</ref> | ||
بنا به گزارش قرآن در آیه «وَ قَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ؛ و میگفتند: هرگز کسی جز یهود و نصاری، داخل در بهشت نمیشود.»<ref>سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref> و همچنین آیاتی مانند [[آیه ۱۸ سوره مائده]] و آیات [[آیه ۸۰ سوره بقره|۸۰ سوره بقره]] و [[آیه ۱۳۵ سوره بقره|۱۳۵ سوره بقره]]، [[یهود]] و [[نصاری]] و در عصر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]، رستگاری و نجات را به دین خودشان منحصر میدانستند که البته قرآن مدعای آنان را رد کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۹، ص۲۳۸.</ref> | بنا به گزارش قرآن در آیه «وَ قَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ؛ و میگفتند: هرگز کسی جز یهود و نصاری، داخل در بهشت نمیشود.»<ref>سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref> و همچنین آیاتی مانند [[آیه ۱۸ سوره مائده]] و آیات [[آیه ۸۰ سوره بقره|۸۰ سوره بقره]] و [[آیه ۱۳۵ سوره بقره|۱۳۵ سوره بقره]]، [[یهود]] و [[نصاری]] و در عصر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]، رستگاری و نجات را به دین خودشان منحصر میدانستند که البته قرآن مدعای آنان را رد کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۹، ص۲۳۸.</ref> |