پرش به محتوا

خلود: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
خلود به معنای جاودانه شدن، همیشه ماندن و بقای طولانی است.<ref>بیهقی، تاج المصادر، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳؛ زبیدی، تاج العروس،۱۴۱۴ق، ج۸، ص۶۱. </ref> و همچنین خلود به معنای فاسد نشدن و باقی ماندن در حالتی است که دارد.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، بی‌تا، ذیل «خلده».</ref> جاودانگی زندگی آدمی بعد از مرگ، جزو آموزه‌های دین اسلام و بسیاری از ادیان دیگر از جمله [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] است.<ref>بلانیان و دهقانی محمودآبادی، «خلود در عذاب»، ص۱۷۷. </ref>  
خلود به معنای جاودانه شدن، همیشه ماندن و بقای طولانی است.<ref>بیهقی، تاج المصادر، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳؛ زبیدی، تاج العروس،۱۴۱۴ق، ج۸، ص۶۱. </ref> و همچنین خلود به معنای فاسد نشدن و باقی ماندن در حالتی است که دارد.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، بی‌تا، ذیل «خلده».</ref> جاودانگی زندگی آدمی بعد از مرگ، جزو آموزه‌های دین اسلام و بسیاری از ادیان دیگر از جمله [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] است.<ref>بلانیان و دهقانی محمودآبادی، «خلود در عذاب»، ص۱۷۷. </ref>  


به گزارش [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] متأله و مفسر شیعی، علمای اسلام اعم از شیعه و سنی همه خلود را قبول دارند و برخی حتی آن را [[ضروری دین]] می‌دانند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۳۸۶.</ref> هم‌او می‌گوید [[ادله اربعه|دلایل چهارگانه دینی]] یعنی قرآن، حدیث، عقل و اجماع بر خلود دلالت دارد.<ref>جوادی آملی، تسنیم،‌ ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۳۸۹.</ref> اقلیتی مثل جهم بن صفوان و برخی از پیروان وی چون قائل به فنای جهنم و بهشت بوده‌اند، به خلود اعتقاد نداشته‌اند.<ref>اشعری،اشعری، ۱۴۰۰، ص۴۷۴؛ بغدادی، همانجاها</ref>  
به گزارش [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] متأله و مفسر شیعی، علمای اسلام اعم از شیعه و سنی همه خلود را قبول دارند و برخی حتی آن را [[ضروری دین]] می‌دانند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۳۸۶.</ref> هم‌او می‌گوید [[ادله اربعه|دلایل چهارگانه دینی]] یعنی قرآن، حدیث، عقل و اجماع بر خلود دلالت دارد.<ref>جوادی آملی، تسنیم،‌ ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۳۸۹.</ref> اقلیتی مثل جهم بن صفوان و برخی از پیروان وی چون قائل به فنای جهنم و بهشت بوده‌اند، به خلود اعتقاد نداشته‌اند.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴.</ref>  


===جایگاه خلود در متون دینی===
===جایگاه خلود در متون دینی===
کلماتی که با خلود ترادف لفظی و معنایی دارند، ۸۷ بار در قرآن استعمال شده‌اند<ref>محمد فؤاد عبدالباقی، ذیل «خلد» </ref> که از این‌ها به جز چند مورد، از جمله آیه ۱۲۰ [[سوره طه]] «شجرة الخلد» و آیه ۱۷۶ [[سوره اعراف]] «اخلد الی الارض..»، بقیه دربارهٔ خلود در بهشت و جهنم است.<ref> عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم</ref> گفتنی است که خلود اهل بهشت با عباراتی چون «خالدین فیها ابداً» و «هم فیها خالدون» بیان شده است.<ref>بقره:۲۵، هود: ۱۰۸، مؤمنون: ۱۱؛ برای آگاهی بیشتر: صوفی، ص۶۸-۷۱</ref>
کلماتی که با خلود ترادف لفظی و معنایی دارند، ۸۵ بار در قرآن استعمال شده‌اند<ref>رضایی هفتادر، «ارزیابی نظریه انقطاع عذاب جهنم»، ص۳۴. </ref> که از مجموع کاربردهای خلود در قرآن به جز چند مورد، از جمله «شجرة الخلد»<ref>سوره طه، آیه ۱۲۰.</ref> و «اخلد الی الارض..»،<ref>سوره اعراف، آیه ۱۷۶.</ref> بقیه درباره خلود در بهشت و جهنم است.<ref> عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم</ref>  


مضمون اصلی برخی احادیث نیز خلود اهل بهشت و جهنم است. از جمله در حدیثی از پیامبر آمده است که وقتی اهل بهشت وارد بهشت شدند و اهل جهنم وارد آتش، مؤذنی در میان آن دو گروه برمی‌خیزد و ندا سر می‌دهد که‌ای بهشتیان و ای دوزخیان، دیگر مرگی نیست و در هر جا که هستید جاودانه‌اید.<ref> «لاموت خلودا»؛ احمد بن حنبل، ج۹، ص۸-۹؛ بخاری، ج۷، ص۱۹۹</ref> و در حدیث مشابه دیگری از پیامبر روایت شده که به اهل بهشت و جهنم گفته می‌شود «خلود لا موت»<ref>بخاری، ج۷، ص۲۰۰</ref> در حدیث دیگری نقل شده است که وقتی اهل بهشت به بهشت و اهل جهنم به آتش وارد شدند، مرگ را میان بهشت و جهنم قرار می‌دهند، و آن را نابود می‌کنند. پس از آن، منادی ندا در می‌دهد که‌ای اهل بهشت و ای اهل جهنم، دیگر مرگی نیست و شما جاودانه‌اید. بدین‌سان، بر شادی و خوشی اهل بهشت و بر غم و اندوه اهل جهنم افزوده می‌شود.<ref>بخاری، ج۷، ص۲۰۰؛ نیز: احمد بن حنبل، ج۲۲، ص۳۶؛ برای آگاهی از احادیث دیگر با مضمون خلود و توضیح بیشتر مضامین آن‌ها: قرطبی، ج۲، ص۵۱۰-۵۱۳؛ صدیق حسن‌خان، ص۱۲۱-۱۲۴ </ref> علاوه بر این‌ها، احادیثی نیز صرفاً دربارهٔ خلود اهل بهشت وجود دارد.<ref>. برای نمونه: مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۳۹-۱۴۰، ۱۶۶-۱۶۹، ۱۷۹-۱۸۱</ref>
مضمون اصلی برخی احادیث نیز خلود اهل بهشت و جهنم است. از جمله در حدیثی از پیامبر آمده است که وقتی اهل بهشت وارد بهشت شدند و اهل جهنم وارد آتش، مؤذنی در میان آن دو گروه برمی‌خیزد و ندا سر می‌دهد که‌ای بهشتیان و ای دوزخیان، دیگر مرگی نیست و در هر جا که هستید جاودانه‌اید.<ref> بخاری، الصحیح، ۱۴۰۱ق، ج۷، ص۱۹۹</ref> و در حدیث مشابه دیگری از پیامبر روایت شده که به اهل بهشت و جهنم گفته می‌شود «خلود لا موت»<ref>بخاری، الصحیح، ۱۴۰۱ق، ج۷، ص۲۰۰.</ref> در حدیث دیگری نقل شده است که وقتی اهل بهشت به بهشت و اهل جهنم به آتش وارد شدند، مرگ را میان بهشت و جهنم قرار می‌دهند، و آن را نابود می‌کنند. پس از آن، منادی ندا در می‌دهد که‌ای اهل بهشت و ای اهل جهنم، دیگر مرگی نیست و شما جاودانه‌اید. بدین‌سان، بر شادی و خوشی اهل بهشت و بر غم و اندوه اهل جهنم افزوده می‌شود.<ref>بخاری، الصحیح، ۱۴۰۱ق، ج۷، ص۲۰۰؛ برای آگاهی بیشتر از احادیث: قرطبی، التذکره فی احوال الموتی، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۵۱۰-۵۱۳. </ref> علاوه بر این‌ها، احادیثی نیز صرفاً دربارهٔ خلود اهل بهشت وجود دارد.<ref>برای نمونه: مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۳۹-۱۴۰، ۱۶۶-۱۶۹، ۱۷۹-۱۸۱.</ref>


===خلود و دوام آسمان و زمین===
===خلود و دوام آسمان و زمین===
یکی از مسائل مورد اختلاف مفسران، تفسیر [[آیه ۱۰۷ سوره هود|آیه ۱۰۷]] و [[آیه ۱۰۸ سوره هود|۱۰۸ سوره هود]] درباره دوزخیان و بهشتیان است و بعد از «خالدین فیها» عبارت «مادامت السموات و الارض الا ماشاء ربک» آمده است. در واقع ظاهر این دو آیه بقای اهل بهشت و جهنم را مشروط به بقای آسمان و زمین و مشیت خداوند کرده است.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۳۹، ص۳۸۷.</ref>
یکی از مسائل مورد اختلاف مفسران، تفسیر [[آیه ۱۰۷ سوره هود|آیه ۱۰۷]] و [[آیه ۱۰۸ سوره هود|۱۰۸ سوره هود]] درباره دوزخیان و بهشتیان است و بعد از «خالدین فیها» عبارت «مادامت السموات و الارض الا ماشاء ربک» آمده است. در واقع ظاهر این دو آیه بقای اهل بهشت و جهنم را مشروط به بقای آسمان و زمین و مشیت خداوند کرده است.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۳۹، ص۳۸۷.</ref>


کسانی همچون ابن‌قیم جوزی<ref>ابن قیم جوزی، ص۴۰۴</ref> و [[محمد رشیدرضا]] در [[تفسیر المنار]] چنین فهمیده‌اند که وعید خلود اهل آتش به [[ مشیت |مشیت الهی]] بستگی دارد، یعنی اگر خدا بخواهد آنان از آتش نجات می‌یابند.<ref> محمد رشیدرضا، تفسیر المنار، ج۸، ص۶۹</ref> برخی دیگر نیز آیه را بر اساس بهشت و جهنم برزخی تفسیر کرده‌اند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۳۹، ص۴۱۵.</ref>  
کسانی همچون ابن‌قیم جوزی<ref>ابن قیم الجوزیه، حادی الارواح، ۱۳۹۲ق، ص۴۰۴.</ref> و [[محمد رشیدرضا]] در [[تفسیر المنار]] چنین فهمیده‌اند که وعید خلود اهل آتش به [[ مشیت |مشیت الهی]] بستگی دارد، یعنی اگر خدا بخواهد آنان از آتش نجات می‌یابند.<ref> رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۳۷۱ق، ج۸، ص۶۹.</ref> برخی دیگر نیز آیه را بر اساس بهشت و جهنم برزخی تفسیر کرده‌اند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۳۹، ص۴۱۵.</ref>  


طباطبائی در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] با استفاده از آیات دیگر قرآن، می‌گوید که آسمان‌ها و زمینِ قیامت غیر از آسمان‌ها و زمینِ دنیاست و آسمان و زمین آخرت فنانشدنی است، پس ناسازگاری پیش نمی‌آید و خلود به جای خود باقی است.<ref>محمدحسین طباطبایی، المیزان، ذیل هود: ۱۰۷-۱۰۸</ref>
طباطبائی در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] با استفاده از آیات دیگر قرآن، می‌گوید که آسمان‌ها و زمینِ قیامت غیر از آسمان‌ها و زمینِ دنیاست و آسمان و زمین آخرت فنانشدنی است، پس ناسازگاری پیش نمی‌آید و خلود به جای خود باقی است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۱۰۷-۱۰۸.</ref>
==جاودانگی در بهشت==
==جاودانگی در بهشت==
در باب خلود اهل بهشت، هیچ کس در خلود و ابدیت بهشت و بهشتیان اختلاف نکرده است،<ref>جوادی آملی، تسنیم،‌ ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۳۸۸.</ref> به جز [[جهم بن صفوان]] و برخی پیروان وی، مخالف دیگری وجود ندارد.<ref>اشعری، ۱۴۰۰، ص۴۷۴؛ مفید، اوائل المقالات، رساله شرح عقائد الصدوق، ص۵۳-۵۴؛ بغدادی، کتاب اصول الدین، ص۲۳۸، ۳۳۳؛ تفتازانی، ج۵، ص۱۳۴؛ فاضل مقداد، ص۴۴۱ </ref> که سخن او نیز ناشی از باور به پایان‌پذیری بهشت و  جهنم است.<ref>اشعری،اشعری، ۱۴۰۰، ص۴۷۴؛ بغدادی، همانجاها</ref> برای ابدی بودن بهشت و نعمت‌های بهشتی به آیات متعددی مثل [[آیه ۱۱۹ سوره مائده|آیه ۱۱۹ مائده]]، [[آیه ۳۳ سوره واقعه|۳۳ واقعه]]، [[آیه ۱۰۸ سوره هود|۱۰۸ هود]] و مانند آن تمسک شده است.<ref>جوادی آملی، تسنیم‌، ۱۳۹۵ش، ج۳۹، ص۴۰۸.</ref>
در باب خلود اهل بهشت، هیچ کس در خلود و ابدیت بهشت و بهشتیان اختلاف نکرده است،<ref>جوادی آملی، تسنیم،‌ ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۳۸۸.</ref> به جز [[جهم بن صفوان]] و برخی پیروان وی، مخالف دیگری وجود ندارد.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴. </ref> که سخن او نیز ناشی از باور به پایان‌پذیری بهشت و  جهنم است.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴.</ref> برای ابدی بودن بهشت و نعمت‌های بهشتی به آیات متعددی مثل [[آیه ۱۱۹ سوره مائده|آیه ۱۱۹ مائده]]، [[آیه ۳۳ سوره واقعه|۳۳ واقعه]]، [[آیه ۱۰۸ سوره هود|۱۰۸ هود]] و مانند آن تمسک شده است.<ref>جوادی آملی، تسنیم‌، ۱۳۹۵ش، ج۳۹، ص۴۰۸.</ref>


تفاوت بهشتیان و جهنمیان از این جهت است که هر بهشتی در بهشت جاودان است. ولی هر جهنمی در دوزخ ماندگار نیست و برخی از اهل دوزخ از آن خارج خواهند شد.<ref>جوادی آملی، تسنیم،‌ ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۳۸۵-۳۸۶.</ref> زیرا خداوند به بهشتیان وعده ابدیت داده است و خلف وعده از خداوند محال است.<ref>جوادی آملی، تسنیم،‌ ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۳۸۴.</ref>  
تفاوت بهشتیان و جهنمیان از این جهت است که هر بهشتی در بهشت جاودان است. ولی هر جهنمی در دوزخ ماندگار نیست و برخی از اهل دوزخ از آن خارج خواهند شد.<ref>جوادی آملی، تسنیم،‌ ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۳۸۵-۳۸۶.</ref> زیرا خداوند به بهشتیان وعده ابدیت داده است و خلف وعده از خداوند محال است.<ref>جوادی آملی، تسنیم،‌ ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۳۸۴.</ref>  
خط ۲۷: خط ۲۷:
==جاودانگی در  جهنم==
==جاودانگی در  جهنم==
{{اصلی|عذاب ابدی}}
{{اصلی|عذاب ابدی}}
بیش از چهل آیه قرآن درباره [[عذاب ابدی|خلود انسان‌هایی در جهنم]] است. در برخی آیات مانند [[آیه ۱۶۹ سوره نساء]]، [[آیه ۶۵ سوره احزاب|۶۵ احزاب]] و [[آیه ۲۳ سوره جن|۲۳ سوره جن]] که دربارهٔ کافران و ظالمان و عاصیان در برابر خدا و پیامبر است، بعد از «خالدین فیها» عبارت «ابداً» آمده است.<ref>محموفؤاد عبدالباقی، همانجا</ref> به طور کلی، این افراد یا گروه‌ها در قرآن به خلود در آتش [[وعید]] داده شده‌اند: [[ کفر|کافران]]،<ref> سوره آل‌عمران،آیه ۱۱۶؛سوره بینه،آیه ۶، سوره احزاب،آیه ۶۴-۶۵</ref> [[شرک|مشرکان]]،<ref>سوره بینه،آیه ۶؛ سوره فرقان،آیه ۶۸-۶۹</ref> و [[منافق|منافقان]].<ref>سوره توبه،آیه۶۸،سوره مجادله،آیه ۱۴-۱۷</ref>  
بیش از چهل آیه قرآن درباره [[عذاب ابدی|خلود انسان‌هایی در جهنم]] است. در برخی آیات مانند [[آیه ۱۶۹ سوره نساء]]، [[آیه ۶۵ سوره احزاب|۶۵ احزاب]] و [[آیه ۲۳ سوره جن|۲۳ سوره جن]] که دربارهٔ کافران و ظالمان و عاصیان در برابر خدا و پیامبر است، بعد از «خالدین فیها» عبارت «ابداً» آمده است.<ref>عبدالباقی، المعجم المفهرس، ذیل ریشه «خلد».</ref> به طور کلی، این افراد یا گروه‌ها در قرآن به خلود در آتش [[وعید]] داده شده‌اند: [[ کفر|کافران]]،<ref> سوره آل‌عمران، آیه ۱۱۶؛ سوره بینه، آیه ۶، سوره احزاب،آیه ۶۴-۶۵.</ref> [[شرک|مشرکان]]،<ref>سوره بینه، آیه ۶؛ سوره فرقان، آیه ۶۸-۶۹.</ref> و [[منافق|منافقان]].<ref>سوره توبه، آیه۶۸، سوره مجادله، آیه ۱۴-۱۷.</ref>  


در باب خلود در جهنم روایات فراوانی ذکر شده است. به تعبیر علامه طباطبایی روایات منقول از اهل‌بیت دربارهٔ اصل خلود عذاب، به حد [[خبر مستفیض |استفاضه]] رسیده است.<ref>علامه طباطبائی، المیزان، الناشر منشورات اسماعيليان، ج۱، ص۴۱۲</ref> [[محمدباقر مجلسی|مجلسی]] در [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] در کتاب العدل و المعاد، یک باب با ۴۱ حدیث را به روایاتی اختصاص داده است که مضمون آن عذاب ابدی و نجات‌یافتگان از آن است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۳۵۱-۳۷۴.</ref> او از مجموع احادیث ذکر شده دربارهٔ خلود به این نتیجه رسیده که کافران و منکران [[اصول دین]] اسلام و دشمنان اهل بیت در آتش ابدی خواهند بود جز کسانی که در عقلشان کاستی هست یا [[اتمام حجت|حجت بر آنان تمام]] نشده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۳۶۳.</ref>
در باب خلود در جهنم روایات فراوانی ذکر شده است. به تعبیر علامه طباطبایی تعداد روایات رسیده از اهل‌بیت درباره اصل خلود عذاب، به حد [[خبر مستفیض |استفاضه]] رسیده است.<ref>علامه طباطبائی، المیزان، الناشر منشورات اسماعيليان، ج۱، ص۴۱۲</ref> [[محمدباقر مجلسی|مجلسی]] در [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] در کتاب العدل و المعاد، یک باب با ۴۱ حدیث را به روایاتی اختصاص داده است که مضمون آن عذاب ابدی و نجات‌یافتگان از آن است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۳۵۱-۳۷۴.</ref> او از مجموع احادیث ذکر شده دربارهٔ خلود به این نتیجه رسیده که کافران و منکران [[اصول دین]] اسلام و دشمنان اهل بیت در آتش ابدی خواهند بود جز کسانی که در عقلشان کاستی هست یا [[اتمام حجت|حجت بر آنان تمام]] نشده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۳۶۳.</ref>
===جاودانگی کافران و اهل کبائر===
===جاودانگی کافران و اهل کبائر===
اکثر متکلمان معتقد به خلود کافران در جهنم بوده‌اند.<ref>برای نمونه: علامه حلی، ص۵۶۱؛ تفتازانی، ج۵، ص۱۳۴، جرجانی، ج۸، ص۳۰۷؛ فاضل مقداد، ص۴۴۱؛ لاهیجی، ج۲، ص۴۲۰</ref> با این حال جاحظ و عبدالله بن حسن عنبری معتقد بوده‌اند خلود در عذاب برای کافر معاند صادق است، اما اگر کسی کوشش کند و دلایل حق برایش آشکار نشود و اسلام نیاورد، معذور است و عذابش در جهنم قطع می‌شود.<ref>فخررازی، کتاب المحصل، ص۵۶۶؛ تفتازانی، ج۵، ص۱۳۱؛ جرجانی، ج۸، ص۳۰۸-۳۰۹</ref>  
اکثر متکلمان معتقد به خلود کافران در جهنم بوده‌اند.<ref>برای نمونه: علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۳۴، جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۷۰ش، ج۸، ص۳۰۷؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۱.</ref> با این حال جاحظ و عبدالله بن حسن عنبری معتقد بوده‌اند خلود در عذاب برای کافر معاند صادق است، اما اگر کسی کوشش کند و دلایل حق برایش آشکار نشود و اسلام نیاورد، معذور است و عذابش در جهنم قطع می‌شود.<ref>فخر رازی، المحصل، ۱۴۱۱ق، ص۵۶۶؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۳۱؛ جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۷۰ش، ج۸، ص۳۰۸-۳۰۹.</ref>  


[[خوارج]] و به ویژه دو شاخهٔ [[وعیدیه]] و [[ازارقه]] معتقد بودند که مرتکب [[گناه کبیره|کبیره]] نیز کافر و مخلد در آتش است.<ref>. اشعری، ۱۴۰۰، ص۴۷۴؛ شهرستانی، ج۱، ص۱۷۰، ۱۸۶ </ref> [[معتزله]] نیز بر آن بودند که هر چند [[فاسق]] نه کافر است و نه مؤمن، و جایگاهش [[منزلة بین المنزلتین]] است. ولی در آتش جهنم مخلد خواهد بود.<ref>اشعری، ۱۴۰۰، ص۴۷۴؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۱۱۵، ۱۱۸-۱۱۹؛ نیز: قاضی عبدالجبار بن احمد، ص۶۵۰</ref> زیرا آیات [[آیه ۱۴ سوره نساء|۱۴ سوره نساء]] و ۲۳ سوره جن از خلود عاصیان، و در [[آیه ۷۴ سوره زخرف]] از خلود مجرمان خبر داده است و که هر دو شامل [[فاسق]] هم می‌شوند.<ref>قاضی عبدالجبار بن احمد، ص۶۵۷-۶۴۸، ۶۶۰</ref><ref>برای استدلالی عقلانی رک: جرجانی، ج۸، ص۳۰۴؛ برای تفصیل این استدلال: قاضی عبدالجبار بن احمد، ص۶۴۹-۶۵۰</ref>
[[خوارج]] و به ویژه دو شاخهٔ [[وعیدیه]] و [[ازارقه]] معتقد بودند که مرتکب [[گناه کبیره|کبیره]] نیز کافر و مخلد در آتش است.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۰، ۱۸۶. </ref> [[معتزله]] نیز بر آن بودند که هر چند [[فاسق]] نه کافر است و نه مؤمن، و جایگاهش [[منزلة بین المنزلتین]] است. ولی در آتش جهنم مخلد خواهد بود.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۱۱۵، ۱۱۸-۱۱۹؛ نیز: قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسه، ۱۴۰۸ق، ص۶۵۰.</ref> زیرا آیات [[آیه ۱۴ سوره نساء|۱۴ سوره نساء]] و ۲۳ سوره جن از خلود عاصیان، و در [[آیه ۷۴ سوره زخرف]] از خلود مجرمان خبر داده است و که هر دو شامل [[فاسق]] هم می‌شوند.<ref>قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسه، ۱۴۰۸ق، ص۶۵۷-۶۴۸، ۶۶۰.</ref>


===جاودانگی گناه‌کاران در جهنم===
===جاودانگی گناه‌کاران در جهنم===
خط ۸۱: خط ۸۱:
* بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، [چاپ محمد ذهنی افندی]، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱
* بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، [چاپ محمد ذهنی افندی]، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱
* بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، چااپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره
* بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، چااپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره
* بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، کتاب اصول الدین، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپافست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
* بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، کتاب اصول الدین، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپافست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱
* بلانیان، محمدرضا؛ دهقانی محمودآبادی، محمدحسین، «خلود در عذاب: با تکیه بر تقریری متفاوت از آموزه تجسم اعمال»، فصلنامه قبسات، زمستان ۱۳۹۳ش.
* بیهقی، احمد بن علی، تاج المصادر، چاپ هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶-۱۳۷۵ ش
* بیهقی، احمد بن علی، تاج المصادر، چاپ هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶-۱۳۷۵ ش
* تفتازانی، مسعود بن عمر، شرح المقاصد، چاپ عبدالرحمان عمیره، قاهره ۱۴۰۹/۱۹۸۹، چاپ افست قم ۱۳۷۰-۱۳۷۱ش
* تفتازانی، مسعود بن عمر، شرح المقاصد، چاپ عبدالرحمان عمیره، قاهره ۱۴۰۹/۱۹۸۹، چاپ افست قم ۱۳۷۰-۱۳۷۱ش
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰

ویرایش