پرش به محتوا

آدم (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


==ریشه‌شناسی واژه آدم==
==ریشه‌شناسی واژه آدم==
آدم، واژه‌ای غیرعربی که وارد زبان عربی شده است. این کلمه در داستان آفرینش انسان در [[تورات]] به‌کار رفته است،‌ ولی ریشه اصلی آن در زبان عبری نیز معلوم نیست. البته کلمه مؤنث آن «اَدَمَه» در عبری به معنی زمین یا خاک بکار رفته است. همچنین ریشه «ء د م» در زبان عبری، به رنگ قرمز نیز مرتبط است، برای اشاره به رنگ خاک که آدم از آن ساخته شده به کار می‌رود.<ref>جودائیکا، ج۲، ص۲۳۵؛ هیستینگز، ج۱، ص۸۴</ref>
آدم، واژه‌ای غیرعربی که وارد زبان عربی شده است. این کلمه در داستان آفرینش انسان در [[تورات]] به‌کار رفته است،‌ ولی ریشه اصلی آن در زبان عبری نیز معلوم نیست. البته کلمه مؤنث آن «اَدَمَه» در عبری به معنی زمین یا خاک بکار رفته است. همچنین ریشه «ء د م» در زبان عبری، به رنگ قرمز نیز مرتبط است، برای اشاره به رنگ خاک که آدم از آن ساخته شده به کار می‌رود.<ref>جودائیکا، ج۲، ص۲۳۵؛ هیستینگز، ج۱، ص۸۴.</ref>


===علت نام گذاری===
===علت نام گذاری===
اگرچه واژه آدم عربی نیست اما، برخی [[مفسران]] درباره علت خوانده‌شدن آدم به این نام دلایلی را بیان کرده‌اند. برای مثال، گفته شده کلمه "آدم" از "ادیم‌الارض" گرفته شده است، زیرا انسان از خاک آفریده شد.<ref>ازهری، تهذیب اللغة، ۱۴۲۱ق، ج۱۴، ص۱۵۱</ref> [[راغب اصفهانی]] تفصیل بیش‌تری می‌آورد و چهار دلیل را برمی‌شمرد:
اگرچه واژه آدم عربی نیست اما، برخی [[مفسران]] درباره علت خوانده‌شدن آدم به این نام دلایلی را بیان کرده‌اند. برای مثال، گفته شده کلمه "آدم" از "ادیم‌الارض" گرفته شده است، زیرا انسان از خاک آفریده شد.<ref>ازهری، تهذیب اللغة، ۱۴۲۱ق، ج۱۴، ص۱۵۱.</ref> [[راغب اصفهانی]] تفصیل بیش‌تری می‌آورد و چهار دلیل را برمی‌شمرد:
* چون جسم آدم از خاک روی زمین (ادیم) گرفته شده است.
* چون جسم آدم از خاک روی زمین (ادیم) گرفته شده است.
* چون پوست او گندمگون (آدم) بوده است.
* چون پوست او گندمگون (آدم) بوده است.
* چون او از درآمیخته شدن عناصر گوناگون و نیروهای مختلف آفریده شده است. (اُدْمهَ: الفت و اختلاط).
* چون او از درآمیخته شدن عناصر گوناگون و نیروهای مختلف آفریده شده است. (اُدْمهَ: الفت و اختلاط).
* چون او از دمیده شدن روح الهی عطرآگین شده است. (اِدام: آنچه طعام را خوشبو گرداند)<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۷۰</ref>
* چون او از دمیده شدن روح الهی عطرآگین شده است. (اِدام: آنچه طعام را خوشبو گرداند)<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۷۰.</ref>


==حضرت آدم==
==حضرت آدم==
خط ۱۸: خط ۱۸:
==خلیفه خدا==
==خلیفه خدا==
نوشتار اصلی: [[خلیفة الله]]
نوشتار اصلی: [[خلیفة الله]]
 
مفسران در مورد آیه ۳۰ سوره بقره که خداوند بعد از خلقت آدم می‌فرماید: «من در زمین جانشینی می‌گذارم.» اختلاف نظر دارند. این اختلاف نظر به چند صورت مطرح شده است اول اینکه این خلیفه‌ای که خداوند در این آیه مطرح کرده است به چه معناست و محدود خلافت آن خلیفه چقدر است، اختلاف نظر دیگر در مصداق خلیفه است که خلیفه حضرت آدم است یا نوع بشر یا هر کس دیگری، اختلاف دیگر این است که انسان یا حضرت آدم اساسا جانشین چه کسی شده است.<ref>رجوع شود به: قمی کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱، ص۱۳۹؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق.، ج۱، ص۱۲۴؛ ابوحیان اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۲۵؛ قمی، التفسیر القمی،‌ ۱۳۶۷ش، ج۱،‌ ص۳۶. ابن کثیر،‌ تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۱۵؛ شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۸-۳۰؛ شبر، تفسیر القران الکریم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۶؛ آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۲۲؛ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ح۲،‌ ص۳۰۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱- ۱۷۷-۱۷۹.</ref> بسیاری از مفسران معتقدند که انسان جانشین خداوند است و محدود خلافت همه کائنات می‌باشد و این خلافت اختصاصی به حضرت آدم ندارد.<ref>رجوع شود به: قمی کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱، ص۱۳۹؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۲۴؛ ابوحیان اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۲۵؛ قمی، التفسیر القمی،‌ ۱۳۶۷ش، ج۱،‌ ص۳۶. ابن کثیر،‌ تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۱۵؛ شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۸-۳۰؛ شبر، تفسیر القران الکریم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۶؛ آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۲۲؛ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ح۲،‌ ص۳۰۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱- ۱۷۷-۱۷۹.</ref>
مفسران در مورد آیه ۳۰ سوره بقره که خداوند بعد از خلقت آدم می‌فرماید: «من در زمین جانشینی می‌گذارم.» اختلاف نظر دارند. این اختلاف نظر به چند صورت مطرح شده است اول اینکه این خلیفه‌ای که خداوند در این آیه مطرح کرده است به چه معناست و محدود خلافت آن خلیفه چقدر است، اختلاف نظر دیگر در مصداق خلیفه است که خلیفه حضرت آدم است یا نوع بشر یا هر کس دیگری، اختلاف دیگر این است که انسان یا حضرت آدم اساسا جانشین چه کسی شده است.<ref>رجوع شود به: قمی کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱، ص ۱۳۹؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق.، ج۱، ص۱۲۴؛ ابوحیان اندلسی، البحر المحیط فی التفسیر، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۲۵؛ قمی، التفسیر القمی،‌ ۱۳۶۷ش، ج۱،‌ ص۳۶. ابن کثیر،‌ تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۰؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القران، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص ۱۱۵؛ شريف لاهیجی، تفسير شريف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۸-۳۰؛  شبر، تفسیر القران الکریم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۶؛ آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق،  ج۱، ص۲۲۲؛ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ح۲،‌ ص۳۰۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱- ۱۷۷-۱۷۹.</ref> بسیاری از مفسران معتقدند که انسان جانشین خداوند است و محدود خلافت همه کائنات می‌باشد و این خلافت اختصاصی به حضرت آدم ندارد.<ref>رجوع شود به: قمی کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱، ص ۱۳۹؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق.، ج۱، ص۱۲۴؛ ابوحیان اندلسی، البحر المحیط فی التفسیر، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۲۵؛ قمی، التفسیر القمی،‌ ۱۳۶۷ش، ج۱،‌ ص۳۶. ابن کثیر،‌ تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۰؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القران، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص ۱۱۵؛ شريف لاهیجی، تفسير شريف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۸-۳۰؛  شبر، تفسیر القران الکریم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۶؛ آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق،  ج۱، ص۲۲۲؛ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ح۲،‌ ص۳۰۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱- ۱۷۷-۱۷۹.</ref>


==گفتگوی خدا و فرشتگان در مورد خلقت آدم==
==گفتگوی خدا و فرشتگان در مورد خلقت آدم==
خط ۲۵: خط ۲۴:
در گفت‌وگوی خدا با [[فرشته|فرشتگان]] درباره آفرینش آدم، این عبارت از قول فرشتگان آورده شده که به پروردگار گفتند: "آیا در زمین کسی را قرار می‌دهی که در آن تبهکاری و خونریزی کند!؟"<ref>سوره بقره، آیه ۳۰</ref> فرشتگان از کجا می‌دانسته‌اند که آدمیان در این کره خاکی گرفتار این دو بلای بزرگ خواهند شد؟ مفسران در این مورد روایات مختلفی آورده‌اند که از آنها بیش از یکی دو نتیجه نمی‌توان گرفت.
در گفت‌وگوی خدا با [[فرشته|فرشتگان]] درباره آفرینش آدم، این عبارت از قول فرشتگان آورده شده که به پروردگار گفتند: "آیا در زمین کسی را قرار می‌دهی که در آن تبهکاری و خونریزی کند!؟"<ref>سوره بقره، آیه ۳۰</ref> فرشتگان از کجا می‌دانسته‌اند که آدمیان در این کره خاکی گرفتار این دو بلای بزرگ خواهند شد؟ مفسران در این مورد روایات مختلفی آورده‌اند که از آنها بیش از یکی دو نتیجه نمی‌توان گرفت.


[[محمد بن جریر بن یزید طبری|طبری]] روایات بسیاری نقل می‌کند و در یک دسته‌بندی، گفته ها را چنین بیان می‌کند:
[[محمد بن جریر بن یزید طبری|طبری]] روایات بسیاری نقل می‌کند و در یک دسته‌بندی، گفته‌ها را چنین بیان می‌کند:


برخی گفته‌اند پیش از آدمیان، [[جن|جنّیان]] در زمین بودند که در آن تباهی و خونریزی می‌کردند و فرشتگان سرنوشت آدم و نسل او را بر آنان قیاس کرده‌اند.
برخی گفته‌اند پیش از آدمیان، [[جن|جنّیان]] در زمین بودند که در آن تباهی و خونریزی می‌کردند و فرشتگان سرنوشت آدم و نسل او را بر آنان قیاس کرده‌اند.
خط ۳۱: خط ۳۰:
برخی گفته‌اند خدا خود به فرشتگان گفت خلیفه‌ای در زمین قرار می‌دهم، گفتند: او چگونه خواهد بود؟ گفت :تباهی و خونریزی خواهد کرد. گفتند: چرا او را می‌آفرینی؟ گفت: من در سرشت آدمیان بسیاری خوبی‌ها و نیکی‌ها نهاده‌ام که شما از آن آگاهی ندارید.
برخی گفته‌اند خدا خود به فرشتگان گفت خلیفه‌ای در زمین قرار می‌دهم، گفتند: او چگونه خواهد بود؟ گفت :تباهی و خونریزی خواهد کرد. گفتند: چرا او را می‌آفرینی؟ گفت: من در سرشت آدمیان بسیاری خوبی‌ها و نیکی‌ها نهاده‌ام که شما از آن آگاهی ندارید.


برخی گفته‌اند خدا پیش از آفرینش آدم، آگاهی‌هایی درباره او به فرشتگان داد و برخی آگاهی‌های دیگر را پنهان کرد و فرشتگان برپایه آن اندازه آگاهی که داشتند، آن پرسش را مطرح کردند.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۶</ref>
برخی گفته‌اند خدا پیش از آفرینش آدم، آگاهی‌هایی درباره او به فرشتگان داد و برخی آگاهی‌های دیگر را پنهان کرد و فرشتگان برپایه آن اندازه آگاهی که داشتند، آن پرسش را مطرح کردند.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۶.</ref>


[[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] می‌گوید در این باره ۳ قول است:
[[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] می‌گوید در این باره ۳ قول است:
خط ۳۷: خط ۳۶:
#پیش از مردم، جنّیان در زمین بوده‌اند و تباهی و خونریزی کرده‌اند و فرشتگان کار ایشان را قیاس آینده آدمی گرفته‌اند.
#پیش از مردم، جنّیان در زمین بوده‌اند و تباهی و خونریزی کرده‌اند و فرشتگان کار ایشان را قیاس آینده آدمی گرفته‌اند.
#فرشتگان صرفاً از روی استفهام چنین گفته‌اند یعنی اینکه: پروردگارا، آیا امکان تبهکاری و خونریزی هم برای تبار آدمی در میان خواهد بود یا نه؟
#فرشتگان صرفاً از روی استفهام چنین گفته‌اند یعنی اینکه: پروردگارا، آیا امکان تبهکاری و خونریزی هم برای تبار آدمی در میان خواهد بود یا نه؟
#خدا خود به ایشان گفته بود که چنین خواهد شد، لیکن بقیه فواید آفرینش آدم را از ایشان پوشیده داشته بود تا به حکمت و علم خدا یقین بیشتری پیدا کنند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۷۴</ref>
#خدا خود به ایشان گفته بود که چنین خواهد شد، لیکن بقیه فواید آفرینش آدم را از ایشان پوشیده داشته بود تا به حکمت و علم خدا یقین بیشتری پیدا کنند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۷۴.</ref>


==دمیدن روح خدا در کالبد آدم==
==دمیدن روح خدا در کالبد آدم==
در سوره‌های [[سوره حجر|حجر]] و [[سوره ص|ص]] خداوند می‌فرماید: از [[روح]] خود در آدم دمیدم. در جاهای دیگری نیز (در مورد آدم و [[حضرت عیسی|عیسی]]) کلمه روح به خدا نسبت داده شده است. اسناد روح به خدا به چه معناست؟ مفسران اشاره‌هایی برای این مطلب دارند.
در سوره‌های [[سوره حجر|حجر]] و [[سوره ص|ص]] خداوند می‌فرماید: از [[روح]] خود در آدم دمیدم. در جاهای دیگری نیز (در مورد آدم و [[حضرت عیسی|عیسی]]) کلمه روح به خدا نسبت داده شده است. اسناد روح به خدا به چه معناست؟ مفسران اشاره‌هایی برای این مطلب دارند.


به عقیده این افراد دمیدن عبارت است از روان ساختن باد در چیزی و در اینجا مقصود زندگی دادن به آدم است از راه بخشیدن جان. نسبت دادن روح به خدا برای گرامی داشتن آدم است.<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۶، ص۳۲۳</ref> خداوند روح آدم را از باب تکریم وی، به خود نسبت داد<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، ۱۴۲۰ق، ج۱۹، ص۱۸۲</ref> و مقصود این آیه این است که خدا جان انسانی را که به پیکر تعلق دارد پدید آورد نه اینکه گمان شود چیزی مانند هوا وارد بدن انسان شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۳م، ج۱۲، ص۱۵۴</ref>
به عقیده این افراد دمیدن عبارت است از روان ساختن باد در چیزی و در اینجا مقصود زندگی دادن به آدم است از راه بخشیدن جان. نسبت دادن روح به خدا برای گرامی داشتن آدم است.<ref>شیخ طوسی، التبیان،‌ دار احیاء التراث العربی، ج۶، ص۳۲۳.</ref> خداوند روح آدم را از باب تکریم وی، به خود نسبت داد<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۹، ص۱۸۲.</ref> و مقصود این آیه این است که خدا جان انسانی را که به پیکر تعلق دارد پدید آورد نه اینکه گمان شود چیزی مانند هوا وارد بدن انسان شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۳م، ج۱۲، ص۱۵۴.</ref>


==سجده فرشتگان بر آدم==
==سجده فرشتگان بر آدم==
خط ۴۸: خط ۴۷:


==حوّا==
==حوّا==
در داستان آدم چندبار از همسر او ([[حوا]]) سخن گفته شده است. این همسر در فرهنگ اسلامی چه نام و سرگذشتی دارد؟ در [[قرآن مجید]] ۳ بار در خطاب به آدمیان آمده است که خدا شما را از نفسی واحد آفرید، ‌و همسرش را از همان نفس پدید آورد.<ref>سوره نساء، آیه ۱؛ سوره اعراف، آیه ۱۸۹؛ سوره زمر، آیه ۶</ref>
در داستان آدم چندبار از همسر او ([[حوا]]) سخن گفته شده است. این همسر در فرهنگ اسلامی چه نام و سرگذشتی دارد؟ در [[قرآن مجید]] ۳ بار در خطاب به آدمیان آمده است که خدا شما را از نفسی واحد آفرید، ‌و همسرش را از همان نفس پدید آورد.<ref>سوره نساء، آیه ۱؛ سوره اعراف، آیه ۱۸۹؛ سوره زمر، آیه ۶.</ref>


==بهشت آدم==
==بهشت آدم==
خط ۵۴: خط ۵۳:
بهشت آدم نخستین سکونت‌گاه آدم(ع) و حَوّا در ابتدای خلقتشان است.{{مدرک}} در سه سوره قرآن‌ کریم از [[بهشت آدم]] یاد شده است.<ref>سوره بقره، آیه ۳۵؛ سوره اعراف، آیه ۱۹ و ۲۰؛ سوره طه، آیه ۱۱۵، ۱۱۷ و ۱۲۰. </ref> آدم و حوا در این بهشت از همه خواستنی‌ها و فراوانی نعمت برخوردار بودند اما در کنار این رفاه، به آن دو هشدار داده شده بود که به درخت معینی نزدیک نشوند و میوه آن را نخورند. آدم و حوا با وسوسه شیطان از میوه درخت ممنوعه استفاده کردند و به دنبال آن از بهشت اخراج شدند.<ref>رجوع کنید به: سوره بقره، آیه ۳۵؛ سوره اعراف، آیه ۱۹ و ۲۰؛ سوره طه، آیه ۱۱۵، ۱۱۷ و ۱۲۰. </ref>
بهشت آدم نخستین سکونت‌گاه آدم(ع) و حَوّا در ابتدای خلقتشان است.{{مدرک}} در سه سوره قرآن‌ کریم از [[بهشت آدم]] یاد شده است.<ref>سوره بقره، آیه ۳۵؛ سوره اعراف، آیه ۱۹ و ۲۰؛ سوره طه، آیه ۱۱۵، ۱۱۷ و ۱۲۰. </ref> آدم و حوا در این بهشت از همه خواستنی‌ها و فراوانی نعمت برخوردار بودند اما در کنار این رفاه، به آن دو هشدار داده شده بود که به درخت معینی نزدیک نشوند و میوه آن را نخورند. آدم و حوا با وسوسه شیطان از میوه درخت ممنوعه استفاده کردند و به دنبال آن از بهشت اخراج شدند.<ref>رجوع کنید به: سوره بقره، آیه ۳۵؛ سوره اعراف، آیه ۱۹ و ۲۰؛ سوره طه، آیه ۱۱۵، ۱۱۷ و ۱۲۰. </ref>


درباره موقعیت بهشت آدم سه نظریه وجود دارد: باغی در زمین،<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۵۲.</ref> بهشتی برزخی در آسمان‌ها<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۹۷۳ق، ج۱، ص۱۳۲.</ref> و بهشت موعود.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۱۴۳.</ref>
درباره موقعیت بهشت آدم سه نظریه وجود دارد: باغی در زمین،<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۵۲.</ref> بهشتی برزخی در آسمان‌ها<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۹۷۳ق، ج۱، ص۱۳۲.</ref> و بهشت موعود.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۱۴۳.</ref>


==شجره ممنوعه==
==شجره ممنوعه==
{{اصلی|شجره ممنوعه}}
{{اصلی|شجره ممنوعه}}
خداوند به [[آدم]] و [[حوا]] اجازه داد از میوه هر درختی استفاده کنند جز یک درخت معین. طبری روایات بسیاری از [[ابن عباس]]، [[ابومالک]]، ابوعطیه، قَتادَه و دیگران می‌آورد که این درخت، بوته گندم بوده است. در روایات دیگری گفته شده که تاک یا نهال انجیر بوده است. طوسی افزون بر روایات گندم و انگور و انجیر، روایتی از [[امام علی(ع)]] می‌آورد که این درخت، درخت [[کافور]] بوده است.{{مدرک}} امام رضا در ذیل روایتی بین نقل‌های مختلفی که پیرامون این درخت وجود دارد، جمع می‌کند.<ref>شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۶۱۸-۶۱۹.</ref>
خداوند به [[آدم]] و [[حوا]] اجازه داد از میوه هر درختی استفاده کنند جز یک درخت معین. طبری روایات بسیاری از [[ابن عباس]]، [[ابومالک]]، ابوعطیه، قَتادَه و دیگران می‌آورد که این درخت، بوته گندم بوده است. در روایات دیگری گفته شده که تاک یا نهال انجیر بوده است. طوسی افزون بر روایات گندم و انگور و انجیر، روایتی از [[امام علی(ع)]] می‌آورد که این درخت، درخت [[کافور]] بوده است.{{مدرک}} امام رضا در ذیل روایتی بین نقل‌های مختلفی که پیرامون این درخت وجود دارد، جمع می‌کند.<ref>شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۶۱۸-۶۱۹.</ref>


در نهایت، با وسوسه شیطان، آدم و حوا میوه درخت ممنوع را استفاده کردند و از بهشت اخراج شدند.
در نهایت، با وسوسه شیطان، آدم و حوا میوه درخت ممنوع را استفاده کردند و از بهشت اخراج شدند.
خط ۶۴: خط ۶۳:
==هبوط==
==هبوط==
{{نوشتار اصلی|هبوط}}
{{نوشتار اصلی|هبوط}}
هبوط در لغت به معنای «پایين قرار گرفتن به صورت اجبار» است.<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ۱۴۱۲ق، ص۸۳۲.</ref>
هبوط در لغت به معنای «پایین قرار گرفتن به صورت اجبار» است.<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ۱۴۱۲ق، ص۸۳۲.</ref>
و در اصطلاح به داستان خروج آدم و حوا از بهشت، گفته می‌شود. خداوند در آیات مختلف به داستان هبوط پرداخته است:  
و در اصطلاح به داستان خروج آدم و حوا از بهشت، گفته می‌شود. خداوند در آیات مختلف به داستان هبوط پرداخته است:  
«همگى (به زمين) فرود آييد! در حالى كه بعضى دشمن ديگرى خواهيد بود. و براى شما در زمين، تا مدت معينى قرارگاه و وسيله بهره بردارى خواهد بود».<ref>سوره بقره، آیه ۳۶.</ref>
«همگی (به زمین) فرود آیید! در حالی که بعضی دشمن دیگری خواهید بود. و برای شما در زمین، تا مدت معینی قرارگاه و وسیله بهره برداری خواهد بود».<ref>سوره بقره، آیه ۳۶.</ref>
پیرامون این هبوط بحث‌های مختلفی در میان علماء و مفسران وجود دارد و برخی معتقدند این هبوط،‌ نه به معنای جسمانی بلکه هبوط مقامی بوده است.<ref>قرشی، تفسير احسن الحديث، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۹۹.</ref>
پیرامون این هبوط بحث‌های مختلفی در میان علماء و مفسران وجود دارد و برخی معتقدند این هبوط،‌ نه به معنای جسمانی بلکه هبوط مقامی بوده است.<ref>قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۹۹.</ref>


==عصمت حضرت آدم==
==عصمت حضرت آدم==
{{اصلی|عصمت}}
{{اصلی|عصمت}}
داستان آفرینش آدم با مسئله [[عصمت #عصمت پیامبران |عصمت پیامبران]] گره خورده است. برپایه اعتقاد مسلمانان، چون پیامبران رسانندگان پیام خدا به مردمند و با همه امور دینی و دنیوی مردم سر و کار دارند، باید از هرگونه [[گناه]] پاک باشند.
داستان آفرینش آدم با مسئله [[عصمت #عصمت پیامبران|عصمت پیامبران]] گره خورده است. برپایه اعتقاد مسلمانان، چون پیامبران رسانندگان پیام خدا به مردمند و با همه امور دینی و دنیوی مردم سر و کار دارند، باید از هرگونه [[گناه]] پاک باشند.


اما در داستان آفرینش آدم و زندگی او آیاتی هست که باید از دیدگاه عصمت [[انبیا]] بررسی شود. آیاتی از قبیل این که: "[[شیطان]]، آدم و حوا را از بهشت لغزاند."<ref>سوره بقره، آیه ۳۶</ref> "ایشان را بفریفت؛ گفتند پروردگارا بر خود ستم کردیم."<ref>سوره اعراف، آیات ۲۲ و ۲۳</ref> "شیطان او را [[وسوسه]] کرد... آدم پروردگار خود را نافرمانی کرد و گمراه شد."<ref>سوره طه، آیات ۱۲۰ و ۱۲۱</ref> و مانند آن.
اما در داستان آفرینش آدم و زندگی او آیاتی هست که باید از دیدگاه عصمت [[انبیا]] بررسی شود. آیاتی از قبیل این که: "[[شیطان]]، آدم و حوا را از بهشت لغزاند."<ref>سوره بقره، آیه ۳۶</ref> "ایشان را بفریفت؛ گفتند پروردگارا بر خود ستم کردیم."<ref>سوره اعراف، آیات ۲۲ و ۲۳.</ref> "شیطان او را [[وسوسه]] کرد... آدم پروردگار خود را نافرمانی کرد و گمراه شد."<ref>سوره طه، آیات ۱۲۰ و ۱۲۱.</ref> و مانند آن.


پاسخ ساده‌ای که مفسران به مشکل تطبیق این آیات با عصمت انبیا داده‌اند، این است که آدم هنگام سر زدن این لغزش، در دوران سکونت در بهشت بود و تکلیفی نداشتند<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۳۱۸؛ رجوع کنید به: ابن حجر العسقلانی، فتح الباری، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۵۱۹.</ref> یا او در این زمان مقام [[نبوت]] نداشته،{{مدرک}} یا آنچه از آدم سر زد [[ترک اولی|ترک اَوْلی]] بوده است نه گناه.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۳م، ج۱۴، ص۲۲۲.</ref>
پاسخ ساده‌ای که مفسران به مشکل تطبیق این آیات با عصمت انبیا داده‌اند، این است که آدم هنگام سر زدن این لغزش، در دوران سکونت در بهشت بود و تکلیفی نداشتند<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۳۱۸؛ رجوع کنید به: ابن حجر، فتح الباری، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۵۱۹.</ref> یا او در این زمان مقام [[نبوت]] نداشته،{{مدرک}} یا آنچه از آدم سر زد [[ترک اولی|ترک اَوْلی]] بوده است نه گناه.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۳م، ج۱۴، ص۲۲۲.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۸۴: خط ۸۳:
{{ستون|۲}}
{{ستون|۲}}
*ابن حجر العسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، تحقیق عبدالقادر شیبة الحمد، الریاض، مکتبة ملک الفهد، ۱۴۲۱ق.
*ابن حجر العسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، تحقیق عبدالقادر شیبة الحمد، الریاض، مکتبة ملک الفهد، ۱۴۲۱ق.
*ابن کثیر، اسماعیل‌‌بن عمر،‌تفسیر القرآن العظیم، محقق محمد حسین شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
*ابن کثیر، اسماعیل بن عمر،‌تفسیر القرآن العظیم، محقق محمد حسین شمس الدین، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
*ابوحیان اندلسی، محمدبن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق صدقی محمد جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۲۰ق.
*ابوحیان اندلسی، محمدبن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق صدقی محمد جمیل، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۲۰ق.
*ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق.
*ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق.
*آلوسی، سید محمود، روح‌المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
*آلوسی، سید محمود، روح‌المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
*''جودائیکا''، ذیل Adam.
*''جودائیکا''، ذیل Adam.
*راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالشامیة، ۱۴۱۲ق.
*راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالشامیة، ۱۴۱۲ق.
*شبر، سید عبدالله،‌ تفسیر القران الکریم، بیروت، دار البلاغة، ۱۴۱۲ق.
*شبر، سید عبدالله،‌ تفسیر القران الکریم، بیروت،‌ دار البلاغة، ۱۴۱۲ق.
*شريف لاهیجی، محمدبن على، تفسير شريف لاهیجی، تحقيق مير جلال‏‌الدين حسينى ارموى، تهران، داد، ۱۳۷۳ش.
*شریف لاهیجی، محمدبن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق میر جلالالدین حسینی ارموی، تهران، داد، ۱۳۷۳ش.
*شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (ع)، تهران، نشر صدوق، ۱۳۷۲ش.
*شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا(ع)، تهران، نشر صدوق، ۱۳۷۲ش.
*شیخ طوسی، محمدبن حسن، التبیان، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
*شیخ طوسی، محمدبن حسن، التبیان، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
*طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۹۷۳م.
*طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۹۷۳م.
*طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی، ۱۴۰۳ق.
*طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی، ۱۴۰۳ق.
خط ۹۹: خط ۹۸:
*طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن (تفسیر طبری)، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۲ق.
*طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن (تفسیر طبری)، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۲ق.
*فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
*فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
*فضل‌‌الله، سید محمدحسین، من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک للطباعة و النشر، ۱۴۱۹ق.
*فضلالله، سید محمدحسین، من وحی القرآن، بیروت،‌ دار الملاک للطباعة و النشر، ۱۴۱۹ق.
*قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس القرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ش.
*قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس القرآن، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ش.
*قرشی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، نشر بعثت، ۱۳۷۷ش.
*قرشی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، نشر بعثت، ۱۳۷۷ش.
*قمی کاشانی، ملا فتح‌الله، منهج الصادقین، تهران، چاپخانه محمد حسن علمی، ۱۳۳۰ش.
*قمی کاشانی، ملا فتح‌الله، منهج الصادقین، تهران، چاپخانه محمد حسن علمی، ۱۳۳۰ش.
*قمی، علی‌بن ابراهیم، تفسیر القمی، تحقیق سید طیب موسوی جزائری، قم، دار الکتاب، ۱۳۶۷ش.
*قمی، علی‌بن ابراهیم، تفسیر القمی، تحقیق سید طیب موسوی جزائری، قم،‌ دار الکتاب، ۱۳۶۷ش.
*مجلسی، محمّد باقر، بحارالأنوار، بیروت، الوفاء، ۱۴۰۳ق.
*مجلسی، محمّدباقر، بحارالأنوار، بیروت، الوفاء، ۱۴۰۳ق.
*''هیستینگز''، ذیل Adam.
*''هیستینگز''، ذیل Adam.


Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۸۰۶

ویرایش