پرش به محتوا

رحمت الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱: خط ۱۱:
براساس برخی از آیات و روایات، اموری مانند [[استغفار]]، اطاعت از خدا و پیامبر(ص)، [[تقوا]] و [[معانقه]] موجب کسب رحمت الهی می‌شود.
براساس برخی از آیات و روایات، اموری مانند [[استغفار]]، اطاعت از خدا و پیامبر(ص)، [[تقوا]] و [[معانقه]] موجب کسب رحمت الهی می‌شود.
==جایگاه==
==جایگاه==
رحمت از صفات فعلیه<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۲۶ و ۲۷؛  تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۸۴۷.</ref> یا اسمای<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۲۴۵؛ خمینی، تفسیر سوره حمد، ۱۳۹۲ش، ص۱۰۲.</ref> فعلیه خداوند است. برخی آن را به اراده خیر رساندن و دفع شرّ معنا کرده و از [[صفات ذات و صفات فعل|صفات ذات]] شمرده‌اند.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۸۴۷.</ref> گفته شده رحمت الهی به بندگانش از ذات خدا و کمال او جداشدنی نیست و بر پایه آیات [[آیه ۱۲ سوره انعام|۱۲]] و [[آیه ۵۴ سوره انعام|۵۴ سوره انعام]] مانند علم و قدرت الهی، برای ذات خدا حتمی و ضروری است.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳،‌ ص۱۶۷.</ref> طبق آیه ۱۲ و ۵۴ انعام، خداوند رحمت را بر خود واجب کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۲۶ و ۱۰۵.</ref>
رحمت از صفات فعلیه<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۲۶ و ۲۷؛  تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۸۴۷.</ref> یا اسمای<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۲۴۵؛ خمینی، تفسیر سوره حمد، ۱۳۹۲ش، ص۱۰۲.</ref> فعلیه خداوند است. برخی آن را به اراده خیر رساندن و دفع شرّ معنا کرده و از [[صفات ذات و صفات فعل|صفات ذات]] شمرده‌اند.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۸۴۷.</ref> گفته شده رحمت الهی به بندگانش از ذات خدا و کمال او جداشدنی نیست و بر پایه آیات [[آیه ۱۲ سوره انعام|۱۲]] و [[آیه ۵۴ سوره انعام|۵۴ سوره انعام]] {{یاد| كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ}}مانند علم و قدرت الهی، برای ذات خدا حتمی و ضروری است.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳،‌ ص۱۶۷.</ref> طبق آیه ۱۲ و ۵۴ انعام، خداوند رحمت را بر خود واجب کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۲۶ و ۱۰۵.</ref>


در آیات متعدد قرآن،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: سوره نساء، آیه ۲۹؛ یوسف، آیه ۶۴ و ۹۲؛ سوره انعام، آیه ۱۲، ۵۴، ۱۳۳ و ۱۴۷؛ سوره اعراف، آیه ۱۵۱؛ سوره یوسف، آیه ۶۴ و ۹۲؛ سوره انبیاء، آیه ۸۳؛ سوره کهف، آیه ۵۸.</ref> تفاسیر،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۲۶ و۲۷ و ج۸، ص۲۷۳-۲۷۵؛ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳،‌ ص۱۶۷ و ۴۰۳؛ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۳۵۶-۳۵۹.</ref> [[حدیث|روایات]]،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: قمی،‌سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۳۳۳-۳۳۵.</ref> [[کلام اسلامی]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: محمدی ری‌شهری، دانش‌نامه عقاید اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۱۴۲-۱۷۷؛ خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص۱۲۰و۱۲۱.</ref> و نیز آموزه‌های عرفانی<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابن‌عربی، الفصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۱، ص۱۵۱و۱۷۷،‌ ج۲،‌ ص۱۲۰ و ۲۰۵.</ref> از رحمت الهی بحث و گفتگو شده است.
در آیات متعدد قرآن،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: سوره نساء، آیه ۲۹؛ یوسف، آیه ۶۴ و ۹۲؛ سوره انعام، آیه ۱۲، ۵۴، ۱۳۳ و ۱۴۷؛ سوره اعراف، آیه ۱۵۱؛ سوره یوسف، آیه ۶۴ و ۹۲؛ سوره انبیاء، آیه ۸۳؛ سوره کهف، آیه ۵۸.</ref> تفاسیر،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۲۶ و۲۷ و ج۸، ص۲۷۳-۲۷۵؛ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳،‌ ص۱۶۷ و ۴۰۳؛ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۳۵۶-۳۵۹.</ref> [[حدیث|روایات]]،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: قمی،‌سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۳۳۳-۳۳۵.</ref> [[کلام اسلامی]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: محمدی ری‌شهری، دانش‌نامه عقاید اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۱۴۲-۱۷۷؛ خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص۱۲۰و۱۲۱.</ref> و نیز آموزه‌های عرفانی<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابن‌عربی، الفصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۱، ص۱۵۱و۱۷۷،‌ ج۲،‌ ص۱۲۰ و ۲۰۵.</ref> از رحمت الهی بحث و گفتگو شده است.
خط ۱۸: خط ۱۸:


رحمت الهی را گسترده‌ترین صفت الهی شمرده‌اند.<ref>جبوری، الصفات الالهیه المضافة فی القرآن الکریم، ۱۴۳۴ق، ص۴۳.</ref>
رحمت الهی را گسترده‌ترین صفت الهی شمرده‌اند.<ref>جبوری، الصفات الالهیه المضافة فی القرآن الکریم، ۱۴۳۴ق، ص۴۳.</ref>
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
رحمت در مورد [[خدا]] به معنای عطا کردن و برآوردن حاجت<ref name=":2" /> یا احسان و بخشش<ref>مدنی شیرازی، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین، ۱۴۰۹ق، ج‏۴، ص۴۶۷.</ref> بدون تأثر قلبی معنا شده است. واژه رحمت به رقّت قلب و دلسوزی که احسان و برطرف کردن نیاز حاجتمند را در پی دارد، تعریف شده است؛<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۸۴۷.</ref> اما در اینکه دلسوزی جزء معنای رحمت است، ولی درباره خدا به کار نمی‌رود یا از اساس دخالتی در معنای رحمت ندارد، اختلاف است. از نظر [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، رحمت به معنای تأثّر درونی و قلبیِ خاصی است که هنگام مشاهده شخص نیازمند به وجود می‌آید و فرد متأثِّر شده را به برطرف کردن نیاز او وامی‌دارد؛ اما رحمت در مورد [[خدا]] به معنای عطا کردن و برآوردن حاجت بدون تأثر قلبی است.<ref name=":2">طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۸.</ref> [[جعفر سبحانی|آیت‌الله سبحانی]] با استناد به ظاهر سخن لغت‌شناسان، گفته است رقّت قلب و دلسوزی جزو معنای رحمت است؛ اما دلیل عقلی سبب می‌شود که در توصیف خداوند به رحمت به کار نرود.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۴۲.</ref> [[سید علی‌خان مدنی|سید علی خان مدنی]] نیز معتقد است به جهت اینکه در معنای حقیقی رحمت، تأثّر قلبی و انفعال وجود دارد؛ غایت رحمت که احسان و بخشش است، درباره خداوند به کار می‌رود. ازاین‌رو، کاربرد آن در مورد خدا یا به صورت مَجاز است یا به صورت تمثیل؛ به این صورت که خداوند در خیر رساندن به مخلوقاتش به پادشاهی تشبیه شده که نسبت به حال مردم زیردستش دلسوزی کرده و به آنها احسان و بخشش می‌کند.<ref>مدنی شیرازی، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین، ۱۴۰۹ق، ج‏۴، ص۴۶۷.</ref> تهانوی در کتاب «کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم» نیز به جهت اینکه انفعال و رقت قلب جزو معنای رحمت بوده و خداوند از آن منزه است، اطلاق آن بر خدا را مَجاز دانسته است.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۸۴۷.</ref>
رحمت در مورد [[خدا]] به معنای عطا کردن و برآوردن حاجت<ref name=":2" /> یا احسان و بخشش<ref>مدنی شیرازی، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین، ۱۴۰۹ق، ج‏۴، ص۴۶۷.</ref> بدون تأثر قلبی معنا شده است. واژه رحمت به رقّت قلب و دلسوزی که احسان و برطرف کردن نیاز حاجتمند را در پی دارد، تعریف شده است؛<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۸۴۷.</ref> اما در اینکه دلسوزی جزء معنای رحمت است، ولی درباره خدا به کار نمی‌رود یا از اساس دخالتی در معنای رحمت ندارد، اختلاف است. از نظر [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، رحمت به معنای تأثّر درونی و قلبیِ خاصی است که هنگام مشاهده شخص نیازمند به وجود می‌آید و فرد متأثِّر شده را به برطرف کردن نیاز او وامی‌دارد؛ اما رحمت در مورد [[خدا]] به معنای عطا کردن و برآوردن حاجت بدون تأثر قلبی است.<ref name=":2">طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۸.</ref> [[جعفر سبحانی|آیت‌الله سبحانی]] با استناد به ظاهر سخن لغت‌شناسان، گفته است رقّت قلب و دلسوزی جزو معنای رحمت است؛ اما دلیل عقلی سبب می‌شود که در توصیف خداوند به رحمت به کار نرود.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۴۲.</ref> [[سید علی‌خان مدنی|سید علی خان مدنی]] نیز معتقد است به جهت اینکه در معنای حقیقی رحمت، تأثّر قلبی و انفعال وجود دارد؛ غایت رحمت که احسان و بخشش است، درباره خداوند به کار می‌رود. ازاین‌رو، کاربرد آن در مورد خدا یا به صورت مَجاز است یا به صورت تمثیل؛ به این صورت که خداوند در خیر رساندن به مخلوقاتش به پادشاهی تشبیه شده که نسبت به حال مردم زیردستش دلسوزی کرده و به آنها احسان و بخشش می‌کند.<ref>مدنی شیرازی، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین، ۱۴۰۹ق، ج‏۴، ص۴۶۷.</ref> تهانوی در کتاب «کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم» نیز به جهت اینکه انفعال و رقت قلب جزو معنای رحمت بوده و خداوند از آن منزه است، اطلاق آن بر خدا را مَجاز دانسته است.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۸۴۷.</ref>
۱۶٬۷۷۵

ویرایش