پرش به محتوا

خیر الامور اوسطها: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «thumb|روایت خیرالامور اوسطها، به خط نستعلیق جلی، نوشته استاد اکبر ساعتچی. «'''خَیْرُ الْاُمُورِ اَوْسَطُها'''» یا «'''خَیْرُ الْاُمُورِ اَوْساطُها'''« روایتی به این معناست که «بهترین امور، میانه آن است». این روایت از طریق...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
برخی سیره [[معصومان (ع)]] در [[انفاق]] تمام اموال خود به فقرا را مخالف این روایت دانسته و برخی نیز بیان داشته‌اند که برای معصومان که خود ترازوی اعمال هستند، خیر الامور، حد اعلای آن عمل به حساب می‌آید.
برخی سیره [[معصومان (ع)]] در [[انفاق]] تمام اموال خود به فقرا را مخالف این روایت دانسته و برخی نیز بیان داشته‌اند که برای معصومان که خود ترازوی اعمال هستند، خیر الامور، حد اعلای آن عمل به حساب می‌آید.


این روایت در شعر و ادب پارسی شهرت داشته و از گذشته تا کنون اشعار بسیار با اقتباس از آن سروده شده است.
این روایت در شعر و ادب پارسی شهرت داشته و از گذشته تا کنون اشعار بسیاری با اقتباس از آن سروده شده است.


== مباحث حدیث‌شناسی ==
== مباحث حدیث‌شناسی ==
خط ۲۸: خط ۲۸:


== اختلاف در معنای واژه «اوسط» ==
== اختلاف در معنای واژه «اوسط» ==
برخی از محققین بر این باورند که معنای واژه «اوسط» در این روایت، حد میانه نیست، بلکه به معنای «عاقل» است. در نتیجه منظور این است که بهترین امور آن است که از روی عقل انجام گرفته باشد، نه اینکه در وسط امور باشد.<ref>زارعیان، «ادله نقلی به نفع یا علیه نظریه حد وسط ارسطوئی»، ص۶۶.</ref>
برخی از محققین بر این باورند که معنای واژه «اوسط» در این روایت، حد میانه نیست، بلکه به معنای «عاقل‌ترین» است. در نتیجه منظور این است که بهترین امور آن است که از روی عقل انجام گرفته باشد، نه اینکه در وسط امور باشد.<ref>زارعیان، «ادله نقلی به نفع یا علیه نظریه حد وسط ارسطوئی»، ص۶۶.</ref>
به دلیل آنکه در [[آیه ۲۸ سوره قلم]] و نیز [[آیه ۱۴۳ سوره بقره]] نیز این واژه به معنای عاقل تفسیر شده است.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۳۸۱.</ref>
به دلیل آنکه در [[آیه ۲۸ سوره قلم]] و نیز [[آیه ۱۴۳ سوره بقره]] نیز این واژه به معنای عاقل تفسیر شده است.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۳۸۱.</ref>


خط ۳۵: خط ۳۵:
== حد میانه در چه اموری معتبر است؟ ==
== حد میانه در چه اموری معتبر است؟ ==
[[ناصر مکارم شیرازی]]، مفسر و فقیه شیعه، معتقد است که اصرار بر آنکه همیشه فضایل اخلاقی حد وسط در میان افراط و تفریط باشد، درست نیست، چرا که گاهی زیاده‌روی، در برخی از امور (نظیر [[تقرب به خدا]] و تقویت قوای عقلانی) پسندیده است.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۰۳.</ref>
[[ناصر مکارم شیرازی]]، مفسر و فقیه شیعه، معتقد است که اصرار بر آنکه همیشه فضایل اخلاقی حد وسط در میان افراط و تفریط باشد، درست نیست، چرا که گاهی زیاده‌روی، در برخی از امور (نظیر [[تقرب به خدا]] و تقویت قوای عقلانی) پسندیده است.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۰۳.</ref>
[[محمدتقی مصباح یزدی]]، فیلسوف و مفسر شیعه نیز بر این باور است که مسائلی نظیر [[معرفت خدا]]، [[محبت خدا]]، تقرب به خدا و علم، حد میانه ندارد. به عنوان نمونه یک طرف مسئله علم، جهل مطلق است و یک طرفش علم نامتناهی؛ بنابراین نمی‌توان حد میانه آن را مشخص کرد و آن را به عنوان فضیلت مطرح کرد.<ref>مصباح، اخلاق در قرآن، ۱۳۸۴ش، ص۳۱۹.</ref>
 
این مفاد شعر مولوی است که اینگونه می‌سراید:<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۳ش، دفتر دوم، بخش ۱۰۳.</ref>
[[محمدتقی مصباح یزدی]]، فیلسوف و مفسر شیعه نیز بر این باور است که مسائلی نظیر [[معرفت خدا]]، [[محبت خدا]]، تقرب به خدا و علم، حد میانه ندارد. به عنوان نمونه وی معتقد است، مسئله علم دو طرف دارد که یک طرف آن، جهل مطلق و طرف دیگرش علم نامتناهی است؛ بنابراین نمی‌توان حد میانه آن را مشخص کرد و آن را به عنوان فضیلت مطرح کرد.<ref>مصباح، اخلاق در قرآن، ۱۳۸۴ش، ص۳۱۹.</ref>
 
همچنانکه [[ جلال الدین بلخی|مولوی]]، شاعر و عارف قرن هفتم، این معنا را اینگونه به شعر آورده است:<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۳ش، دفتر دوم، بخش ۱۰۳.</ref>
{{شعر نستعلیق
{{شعر نستعلیق
|هر که در وی لقمه شد نور جلال|هر چه خواهد کو بخور او را حلال}}
|هر که در وی لقمه شد نور جلال|هر چه خواهد کو بخور او را حلال}}
Automoderated users، confirmed، movedable، templateeditor
۲٬۳۸۲

ویرایش