عصمت پیامبران: تفاوت میان نسخهها
اضافه کردن متن
M.hasanzadeh (بحث | مشارکتها) (اضافه کردن متن) |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
{{اصلی|عصمت}} | {{اصلی|عصمت}} | ||
عصمت پیامبران، به معنای پاکی [[پیامبران]] از ارتکاب هر گونه زشتی و بدی.<ref>معرفت، «عصمت پیامبران»، ص۷.</ref> عصمت انبیا را ویژگیای درونی دانستهاند که سبب میشود آنان اعمال نادرست را از اعمال نیکو بهوضوح تشخیص دهند.<ref>تمیمی آمدی، غرر الحکم، ۱۳۹۰ش، ص۶۷۲؛ معرفت، «عصمت پیامبران»، ص۶.</ref> | عصمت پیامبران، به معنای پاکی [[پیامبران]] از ارتکاب هر گونه زشتی و بدی.<ref>معرفت، «عصمت پیامبران»، ص۷.</ref> عصمت انبیا را ویژگیای درونی دانستهاند که سبب میشود آنان اعمال نادرست را از اعمال نیکو بهوضوح تشخیص دهند.<ref>تمیمی آمدی، غرر الحکم، ۱۳۹۰ش، ص۶۷۲؛ معرفت، «عصمت پیامبران»، ص۶.</ref> | ||
عصمت در اصطلاح [[کلام اسلامی|متکلمان]] و [[فلسفه اسلامی|حکمای مسلمان]] معنای لغوی حفظ و بازداشتن را در بردارد؛<ref>ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۴.</ref> اما براساس مبانی و اصول آنها، تعریفهای مختلفی از عصمت ارائه شده است که برخی از آنها عبارتند از: | |||
*'''تعریف متکلمان''': متکلمان عدلیه ([[امامیه]]<ref>مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۱۲۸؛ سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۳۲۶؛ علامه حلی، باب الحادی عشر، ۱۳۶۵ش، ص۹.</ref> و [[معتزله]]<ref>قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۲۲ق، ص۵۲۹؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۱۲ و ۳۱۳.</ref>) عصمت را براساس [[قاعده لطف|لطف]] تعریف کردهاند.<ref>فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۴۲۲ق، ص۲۴۲؛ ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۵.</ref> براین اساس، عصمت عبارت است از لطفی که خدا به بنده خود عطا میکند و او به واسطه آن، کار قبیح یا گناه انجام نمیدهد.<ref>سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۳۲۶؛ علامه حلی، باب الحادی عشر، ۱۳۶۵ش، ص۹؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۴۲۲ق، ص۲۴۳.</ref> [[اشاعره]] عصمت را به نیافریدن گناه در شخص معصوم از سوی خدا تعریف کردهاند.<ref>جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۲۸۰؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۱۲ و ۳۱۳.</ref> | |||
*'''تعریف فلاسفه''': حکمای مسلمان، عصمت را به ملکه نفسانی{{یاد|ملکه نفسانی، حالت ثابت نفسانی است که در روح انسان نفوذ کرده و به راحتی از بین نمیرود.(جرجانی، التعریفات، ۱۴۱۲ق، ص۱۰۱)}} تعریف کردهاند که با وجود آن از صاحب عصمت، گناهی سر نمیزند.<ref>طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۳۶۹؛ جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۲۸۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۱۶۲؛ جوادی آملی، وحی و نبوت در قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۱۹۷؛ مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۵ش، ص۲۸۵ و ۲۸۶.</ref> گفته شده این تعریف بر اساس مبانی و اصول حکما در باب [[توحید افعالی]] است که افعال انسان را از طریق نفس مختار انسان، به خداوند نسبت میدهند.<ref>ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۶.</ref> | |||
در فرهنگ اسلامی برای بیان مفهوم عصمت پیامبران از کلماتی مانند تنزیه{{یاد|چنانکه نام کتاب سید مرتضی درباره عصمت انبیا و ائمه «تنزیه الانبیاء» است و در کتاب الذریعة، از چهار کتاب دیگر با این عنوان نام برده شده است.(آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۴۵۶.)}}، توفیق، صدق و امانت نیز استفاده شده است.<ref>یوسفیان و شریفی، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸ش، ص۲۷-۳۰.</ref> | در فرهنگ اسلامی برای بیان مفهوم عصمت پیامبران از کلماتی مانند تنزیه{{یاد|چنانکه نام کتاب سید مرتضی درباره عصمت انبیا و ائمه «تنزیه الانبیاء» است و در کتاب الذریعة، از چهار کتاب دیگر با این عنوان نام برده شده است.(آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۴۵۶.)}}، توفیق، صدق و امانت نیز استفاده شده است.<ref>یوسفیان و شریفی، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸ش، ص۲۷-۳۰.</ref> |