پرش به محتوا

عصمت پیامبران: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹: خط ۹:
مخالفان عصمت پیامبران به آیاتی از قرآن استناد کرده‌اند که عصمت همه پیامبران یا برخی از آنان را زیر سوال برده است. در پاسخ گفته شده است این آیات، [[محکم و متشابه|متشابه]] بوده و باید با ارجاع به آیات محکم، [[تأویل]] و تفسیر شود. همچنین آیات ناسازگار با عصمت پیامبران، بر [[ترک اولی]] حمل شده که با معنای متعارفِ از خطا و گناه متفاوت است.  
مخالفان عصمت پیامبران به آیاتی از قرآن استناد کرده‌اند که عصمت همه پیامبران یا برخی از آنان را زیر سوال برده است. در پاسخ گفته شده است این آیات، [[محکم و متشابه|متشابه]] بوده و باید با ارجاع به آیات محکم، [[تأویل]] و تفسیر شود. همچنین آیات ناسازگار با عصمت پیامبران، بر [[ترک اولی]] حمل شده که با معنای متعارفِ از خطا و گناه متفاوت است.  


== مفهوم‌شناسی ==
==مفهوم‌شناسی==
{{اصلی|عصمت}}
{{اصلی|عصمت}}
عصمت پیامبران، به معنای پاکی [[پیامبران]] از ارتکاب هر گونه زشتی و بدی.<ref>معرفت،‌ «عصمت پیامبران»، ص۷.</ref> عصمت انبیا را ویژگی‌ای درونی دانسته‌اند که سبب می‌شود آنان اعمال نادرست را از اعمال نیکو به‌وضوح تشخیص دهند.<ref>تمیمی آمدی، غرر الحکم، ۱۳۹۰ش، ص۶۷۲؛ معرفت،‌ «عصمت پیامبران»، ص۶.</ref>
عصمت پیامبران، به معنای پاکی [[پیامبران]] از ارتکاب هر گونه زشتی و بدی.<ref>معرفت،‌ «عصمت پیامبران»، ص۷.</ref> عصمت انبیا را ویژگی‌ای درونی دانسته‌اند که سبب می‌شود آنان اعمال نادرست را از اعمال نیکو به‌وضوح تشخیص دهند.<ref>تمیمی آمدی، غرر الحکم، ۱۳۹۰ش، ص۶۷۲؛ معرفت،‌ «عصمت پیامبران»، ص۶.</ref>
خط ۱۵: خط ۱۵:
در فرهنگ اسلامی برای بیان مفهوم عصمت پیامبران از کلماتی مانند تنزیه{{یاد|چنانکه نام کتاب سید مرتضی درباره عصمت انبیا و ائمه «تنزیه الانبیاء» است و در کتاب الذریعة، از چهار کتاب دیگر با این عنوان نام برده شده است.(آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۴۵۶.)}}، توفیق، صدق و امانت نیز استفاده شده است.<ref>یوسفیان و شریفی، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸ش، ص۲۷-۳۰.</ref>
در فرهنگ اسلامی برای بیان مفهوم عصمت پیامبران از کلماتی مانند تنزیه{{یاد|چنانکه نام کتاب سید مرتضی درباره عصمت انبیا و ائمه «تنزیه الانبیاء» است و در کتاب الذریعة، از چهار کتاب دیگر با این عنوان نام برده شده است.(آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۴۵۶.)}}، توفیق، صدق و امانت نیز استفاده شده است.<ref>یوسفیان و شریفی، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸ش، ص۲۷-۳۰.</ref>


== جایگاه و اهمیت==
==جایگاه و اهمیت==
عصمت پیامبران در زمینه [[وحی]] را از اصول مشترک و [[اجماع|مورد اتفاق]] همه ادیان الهی می‌دانند؛<ref>انواری، نور عصمت بر سیمای نبوت، ۱۳۹۷ش، ص۵۲.</ref> هرچند درباره چیستی و مراتب آن، میان الهی‌دانان ادیان، از جمله [[کلام اسلامی|متکلمان مسلمان]] اختلاف‌نظر وجود دارد.<ref>صادقی اردکانی، عصمت، ۱۳۸۸ش، ص۱۹.</ref>
عصمت پیامبران در زمینه [[وحی]] را از اصول مشترک و [[اجماع|مورد اتفاق]] همه ادیان الهی می‌دانند؛<ref>انواری، نور عصمت بر سیمای نبوت، ۱۳۹۷ش، ص۵۲.</ref> هرچند درباره چیستی و مراتب آن، میان الهی‌دانان ادیان، از جمله [[کلام اسلامی|متکلمان مسلمان]] اختلاف‌نظر وجود دارد.<ref>صادقی اردکانی، عصمت، ۱۳۸۸ش، ص۱۹.</ref>


خط ۲۱: خط ۲۱:
در [[قرآن]] به‌صورت صریح از عصمت پیامبران سخن نیامده است؛<ref>یوسفیان و شریفی، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸ش، ص۴۱.</ref> ولی مفسران در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آیاتی از قرآن به آن پرداخته‌اند. [[آیه|آیات]] ۳۶ سوره بقره،<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۹۸.</ref> ۲۳ سوره اعراف و ۱۲۱ سوره طه درباره داستان [[آدم (پیامبر)|آدم]] و [[حوا]] و برخورد آنها با [[شیطان]]، آیه ۳۳ سوره آل عمران درباره برگزیدگی برخی پیامبران و همچنین آیات ۳ تا ۵ سوره نجم درباره اینکه پیامبر اسلام(ص) با تکیه بر وحی سخن می‌گوید، نه از روی هوا و هوس از جمله این آیات است.<ref>نقی‌پورفر، پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۳۳۹-۳۴۵.</ref>
در [[قرآن]] به‌صورت صریح از عصمت پیامبران سخن نیامده است؛<ref>یوسفیان و شریفی، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸ش، ص۴۱.</ref> ولی مفسران در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آیاتی از قرآن به آن پرداخته‌اند. [[آیه|آیات]] ۳۶ سوره بقره،<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۹۸.</ref> ۲۳ سوره اعراف و ۱۲۱ سوره طه درباره داستان [[آدم (پیامبر)|آدم]] و [[حوا]] و برخورد آنها با [[شیطان]]، آیه ۳۳ سوره آل عمران درباره برگزیدگی برخی پیامبران و همچنین آیات ۳ تا ۵ سوره نجم درباره اینکه پیامبر اسلام(ص) با تکیه بر وحی سخن می‌گوید، نه از روی هوا و هوس از جمله این آیات است.<ref>نقی‌پورفر، پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۳۳۹-۳۴۵.</ref>


== گستره==
==گستره==
عصمت پیامبران در چند مرحله و مرتبه تصویر شده است که به‌ترتیب عبارت‌اند از: عصمت از [[شرک]] و [[کفر]]، مصونیت در دریافت و ابلاغ وحی، مصونیت از [[گناهان کبیره|گناه کبیره]] و صغیره و مصونیت از خطا در امور روزمره. به گفته [[جعفر سبحانی]]، متکلمان مسلمان در خصوص مرتبه اول و دوم، اتفاق‌نظر دارند.<ref> سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۳۱. </ref> همه بر این باورند که پیامبران قبل و بعد از [[نبوت]] مرتکب شرک یا کفر نشده و نمی‌شوند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۳۱۳؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۵۰.</ref> همچنین متکلمان شیعه و سنی برآن‌اند که انبیا در دریافت، حفظ و ابلاغ [[وحی]] از خیانت عمدی،<ref>ایجی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ش، ج۸، ص۲۶۳.</ref> سهو و خطا<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۵۰.</ref> مصون هستند. البته در این میان قاضی عبدالجبار، پیشوای معتزلیان در قرن پنجم قمری، کذب سهوی را در تبلیغ رسالت جایز دانسته است.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۳۱.</ref>
عصمت پیامبران در چند مرحله و مرتبه تصویر شده است که به‌ترتیب عبارت‌اند از: عصمت از [[شرک]] و [[کفر]]، مصونیت در دریافت و ابلاغ وحی، مصونیت از [[گناهان کبیره|گناه کبیره]] و صغیره و مصونیت از خطا در امور روزمره. به گفته [[جعفر سبحانی]]، متکلمان مسلمان در خصوص مرتبه اول و دوم، اتفاق‌نظر دارند.<ref> سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۳۱. </ref> همه بر این باورند که پیامبران قبل و بعد از [[نبوت]] مرتکب شرک یا کفر نشده و نمی‌شوند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۳۱۳؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۵۰.</ref> همچنین متکلمان شیعه و سنی برآن‌اند که انبیا در دریافت، حفظ و ابلاغ [[وحی]] از خیانت عمدی،<ref>ایجی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ش، ج۸، ص۲۶۳.</ref> سهو و خطا<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۵۰.</ref> مصون هستند. البته در این میان قاضی عبدالجبار، پیشوای معتزلیان در قرن پنجم قمری، کذب سهوی را در تبلیغ رسالت جایز دانسته است.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۳۱.</ref>


خط ۴۱: خط ۴۱:
[[جعفر سبحانی]] هم نوشته است مقام عصمت به [[اراده الهی|اراده خدا]] نصیب معصوم می‌شود و برخی آیات بر موهبتی‌بودن آن تأکید دارند؛ ولی مقدمات کسب مقام عصمت، با تلاش و مبارزه با خواست‌های نفسانی محقق می‌شود. بنابراین با اختیار قابل‌جمع است.<ref>سبحانی، عصمة الانبیاء فی القرآن الکریم، ۱۴۲۰ق، ص۲۹؛ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۱۶۱.</ref>
[[جعفر سبحانی]] هم نوشته است مقام عصمت به [[اراده الهی|اراده خدا]] نصیب معصوم می‌شود و برخی آیات بر موهبتی‌بودن آن تأکید دارند؛ ولی مقدمات کسب مقام عصمت، با تلاش و مبارزه با خواست‌های نفسانی محقق می‌شود. بنابراین با اختیار قابل‌جمع است.<ref>سبحانی، عصمة الانبیاء فی القرآن الکریم، ۱۴۲۰ق، ص۲۹؛ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۱۶۱.</ref>


== دلایل ==
==دلایل==
دلایل عصمت پیامبران را به دو دسته دلایل عقلی و نقلی تقسیم کرده‌اند:
دلایل عصمت پیامبران را به دو دسته دلایل عقلی و نقلی تقسیم کرده‌اند:


خط ۸۷: خط ۸۷:
در بعضی روایات نیز به آیات که ظاهرشان عدم عصمت پیامبران است اشاره شده و به آنها پاسخ داده شده است؛<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۹۲-۲۰۴.</ref> از جمله در روایتی از [[امام رضا علیه‌السلام| امام رضا(ع)]] نقل شده است در مجلس [[مأمون]] با حضور علمای ادیان و فرق مختلف، شخصی به نام علی بن جهم پرسید آیا شما معتقد به عصمت پیامبران هستید؟ امام رضا(ع) فرمود:‌ بله. سپس علی بن جَهْم درباره چگونگی تفسیر آیاتی همچون آیه ۱۲۱ [[سوره طه]]، آیه ۸۷ [[سوره انبیاء|سوره انبیاء]] و آیه ۲۴ [[سوره یوسف]] سؤال کرد که امام رضا(ع) ضمن نهی از نسبت دادن زشتی‌ها به پیامبران و [[تفسیر به رأی|تفسیر به رأی]] آیات قرآن، تفسیر صحیح تک تک آیات را فرمودند.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۹۲-۲۰۴.</ref>
در بعضی روایات نیز به آیات که ظاهرشان عدم عصمت پیامبران است اشاره شده و به آنها پاسخ داده شده است؛<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۹۲-۲۰۴.</ref> از جمله در روایتی از [[امام رضا علیه‌السلام| امام رضا(ع)]] نقل شده است در مجلس [[مأمون]] با حضور علمای ادیان و فرق مختلف، شخصی به نام علی بن جهم پرسید آیا شما معتقد به عصمت پیامبران هستید؟ امام رضا(ع) فرمود:‌ بله. سپس علی بن جَهْم درباره چگونگی تفسیر آیاتی همچون آیه ۱۲۱ [[سوره طه]]، آیه ۸۷ [[سوره انبیاء|سوره انبیاء]] و آیه ۲۴ [[سوره یوسف]] سؤال کرد که امام رضا(ع) ضمن نهی از نسبت دادن زشتی‌ها به پیامبران و [[تفسیر به رأی|تفسیر به رأی]] آیات قرآن، تفسیر صحیح تک تک آیات را فرمودند.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۹۲-۲۰۴.</ref>


==== کشته شدن قبطی توسط حضرت موسی ====
====کشته شدن قبطی توسط حضرت موسی====
{{همچنین ببینید|آیه ۱۶ سوره قصص|استغفار معصومان}}
[[موسی (پیامبر)|موسی(ع)]] با دو مرد مواجه شد که با یکدیگر درگیر بودند. یکی از آن‌ دو که جزو پیروانش بود،‌ از او درخواست کمک کرد. موسی برای رهایی او، با مشت ضربه‌ای بر قبطی زد که منجر به مرگ او شد.<ref>سوره قصص، آیه ۱۵.</ref> پس از آن، موسی(ع) گفت: «این از عمل شیطان است»<ref>سوره قصص، آیه ۱۵.</ref> و «خدایا من به خودم ستم کردم و آمرزشت را نصیب من فرما».<ref>سوره قصص، آیه ۱۶.</ref>{{همچنین ببینید|آیه ۱۶ سوره قصص|استغفار معصومان}}برخی معتقدند این داستان، نشانه معصوم نبودن موسی(ع) است؛ زیرا اگر قبطی مستحق قتل نبوده، موسی(ع) با کشتن او معصیت کرده<ref>سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، الشریف الرضی، ص۶۷.</ref> و اگر قبطی، مستحق قتل بوده، موسی(ع) گناه کرده و براساس آیات قرآن از خداوند طلب بخشش کرده است.<ref>فاضل مقداد، لوامع الهیة، ۱۳۸۰ش، ص۲۵۹.</ref> در مقابل، مفسران معتقدند مرد قبطی مستحق قتل بود و کشتن او گناه محسوب نمی‌شد. هرچند بهتر بود که موسی(ع) کشتن او را به تأخیر می‌انداخت؛ زیرا این کار، موجب به زحمت افتادن وی و خروجش از مصر شد. این ترک اولای موسی(ع) بوده و [[استغفار]] او نیز برای همین ترک اولی بوده است.<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۱۳۷.</ref>
[[موسی (پیامبر)|موسی(ع)]] با دو مرد مواجه شد که با یکدیگر درگیر بودند. یکی از آن‌ دو که جزو پیروانش بود،‌ از او درخواست کمک کرد. موسی برای رهایی او، با مشت ضربه‌ای بر قبطی زد که منجر به مرگ او شد.<ref>سوره قصص، آیه ۱۵.</ref> پس از آن، موسی(ع) گفت: «این از عمل شیطان است»<ref>سوره قصص، آیه ۱۵.</ref> و «خدایا من به خودم ستم کردم و آمرزشت را نصیب من فرما».<ref>سوره قصص، آیه ۱۶.</ref>
 
برخی معتقدند این داستان، نشانه معصوم نبودن موسی(ع) است؛ زیرا اگر قبطی مستحق قتل نبوده، موسی(ع) با کشتن او معصیت کرده<ref>سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، الشریف الرضی، ص۶۷.</ref> و اگر قبطی، مستحق قتل بوده، موسی(ع) گناه کرده و براساس آیات قرآن از خداوند طلب بخشش کرده است.<ref>فاضل مقداد، لوامع الهیة، ۱۳۸۰ش، ص۲۵۹.</ref> در مقابل، مفسران معتقدند مرد قبطی مستحق قتل بود و کشتن او گناه محسوب نمی‌شد. هرچند بهتر بود که موسی(ع) کشتن او را به تأخیر می‌انداخت؛ زیرا این کار، موجب به زحمت افتادن وی و خروجش از مصر شد. این ترک اولای موسی(ع) بوده و [[استغفار]] او نیز برای همین ترک اولی بوده است.<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۱۳۷.</ref>
برخی مفسران [[اهل سنت]] معتقدند کشتن قبطی، [[قتل خطایی]] بوده و قتل خطایی از [[گناهان صغیره]] است و موسی(ع) به خاطر ارتکاب این صغیره، [[استغفار]] کرده است.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۳۹۸</ref> {{یاد|رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي [[آیه ۱۶ سوره قصص]] }}
برخی مفسران [[اهل سنت]] معتقدند کشتن قبطی، [[قتل خطایی]] بوده و قتل خطایی از [[گناهان صغیره]] است و موسی(ع) به خاطر ارتکاب این صغیره، [[استغفار]] کرده است.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۳۹۸</ref> {{یاد|رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي [[آیه ۱۶ سوره قصص]] }}


==کتاب‌شناسی==
==کتاب‌شناسی==
درباره عصمت پیامبران در بیشتر کتب کلامی بحث و گفتگو شده است.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۵-۱۵۷؛  تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۴۹-۶۰؛ ایجی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ش، ص۲۶۳-۲۸۰.</ref> افزون بر این کتبی مستقل هم در این باره به نگارش درآمده است از جمله:
درباره عصمت پیامبران در بیشتر کتب کلامی بحث و گفتگو شده است.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۵-۱۵۷؛  تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۴۹-۶۰؛ ایجی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ش، ص۲۶۳-۲۸۰.</ref> افزون بر این کتبی مستقل هم در این باره به نگارش درآمده است از جمله:
* [[تنزیه الانبیاء (کتاب)|''تنزیه الانبیاء'']]، اثر [[سید مرتضی|سیدمرتضی]](۳۵۵-۴۳۶ق)، [[مجتهد|فقیه]] و [[متکلم]] امامی قرن چهارم و پنجم، به بررسی عصمت انبیاء و ائمه(ع) پرداخته و به شبهات و [[آیات]] و [[روایات|روایاتی]] که در ظاهر منافی عصمت انبیاء هستند، پاسخ داده است.<ref>حیدری فطرت، «کتابشناسی توصیفی تنزیه الانبیاء و ائمه(ع)»، ص۱۰۳و۱۰۴.</ref> این کتاب با عنوان‌ «تنزیه الانبیاء: پژوهشی قرآنی درباره عصمت پیامران و امامان(ع)» توسط امیر سلمانی رحیمی به فارسی ترجمه شده است.
*[[تنزیه الانبیاء (کتاب)|''تنزیه الانبیاء'']]، اثر [[سید مرتضی|سیدمرتضی]](۳۵۵-۴۳۶ق)، [[مجتهد|فقیه]] و [[متکلم]] امامی قرن چهارم و پنجم، به بررسی عصمت انبیاء و ائمه(ع) پرداخته و به شبهات و [[آیات]] و [[روایات|روایاتی]] که در ظاهر منافی عصمت انبیاء هستند، پاسخ داده است.<ref>حیدری فطرت، «کتابشناسی توصیفی تنزیه الانبیاء و ائمه(ع)»، ص۱۰۳و۱۰۴.</ref> این کتاب با عنوان‌ «تنزیه الانبیاء: پژوهشی قرآنی درباره عصمت پیامران و امامان(ع)» توسط امیر سلمانی رحیمی به فارسی ترجمه شده است.
* ''عصمة الانبیاء''، به قلم [[فخرالدین رازی]](م۶۰۶ق)، فقیه، متکلم و [[ تفسیر قرآن|مفسر]] اهل سنت. این کتاب که با انگیزه دفاع از ساحت [[پیامبران|پیامبران الهی]] در مقابل شبهات و [[تهمت]]ها به نگارش درآمده،<ref>فخررازی، عصمة الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۲۵.</ref> پس از اشاره به دیدگاه‌های گوناگون درباره عصمت انبیاء و ادله عصمت آنها،<ref>فخررازی، عصمة الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۲۶-۳۴.</ref> به بررسی و نقد شبهات مخالفین عصمت می‌پردازد<ref>فخررازی، عصمة الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۳۵.</ref> و در فصول مختلف شبهات وارده بر پیامبرانی چون [[آدم (پیامبر)|آدم]]، [[نوح (پیامبر)|نوح]]، [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم]]، [[موسی (پیامبر)|موسی]]، [[داوود (پیامبر)|داوود]]، [[سلیمان (پیامبر)|سلیمان]] و [[ حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] طرح و نقد می‌کند.<ref>فخررازی، عصمة الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۳.</ref>
*''عصمة الانبیاء''، به قلم [[فخرالدین رازی]](م۶۰۶ق)، فقیه، متکلم و [[ تفسیر قرآن|مفسر]] اهل سنت. این کتاب که با انگیزه دفاع از ساحت [[پیامبران|پیامبران الهی]] در مقابل شبهات و [[تهمت]]ها به نگارش درآمده،<ref>فخررازی، عصمة الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۲۵.</ref> پس از اشاره به دیدگاه‌های گوناگون درباره عصمت انبیاء و ادله عصمت آنها،<ref>فخررازی، عصمة الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۲۶-۳۴.</ref> به بررسی و نقد شبهات مخالفین عصمت می‌پردازد<ref>فخررازی، عصمة الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۳۵.</ref> و در فصول مختلف شبهات وارده بر پیامبرانی چون [[آدم (پیامبر)|آدم]]، [[نوح (پیامبر)|نوح]]، [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم]]، [[موسی (پیامبر)|موسی]]، [[داوود (پیامبر)|داوود]]، [[سلیمان (پیامبر)|سلیمان]] و [[ حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] طرح و نقد می‌کند.<ref>فخررازی، عصمة الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۳.</ref>
* ''تنزیه الانبیاء عن ما نَسَبَ إليهم حُثالة‌ الاغبیاء''، تألیف علی بن احمد معروف به ابن خُمَیر(م۶۴۰ق) از عالمان قرن ششم و هفتم قمری. این کتاب نیز در پاسخ به شبهات عصمت پیامبران به نگارش درآمده<ref>ابن خمیر، تنزیه الانبیاء عن ما نَسَبَ إليهم حُثالة‌ الاغبیاء، ص۱۸و۱۹.</ref> و شبهات درباره برخی از پیامبران‌(ع) همچون آدم، داوود، سلیمان، موسی، [[یونس (پیامبر)|یونس]] و پیامبر اسلام(ص) را بررسی کرده است.<ref>ابن خُمَیر، تنزیه الانبیاء، ص۵و۶.</ref>
*''تنزیه الانبیاء عن ما نَسَبَ إليهم حُثالة‌ الاغبیاء''، تألیف علی بن احمد معروف به ابن خُمَیر(م۶۴۰ق) از عالمان قرن ششم و هفتم قمری. این کتاب نیز در پاسخ به شبهات عصمت پیامبران به نگارش درآمده<ref>ابن خمیر، تنزیه الانبیاء عن ما نَسَبَ إليهم حُثالة‌ الاغبیاء، ص۱۸و۱۹.</ref> و شبهات درباره برخی از پیامبران‌(ع) همچون آدم، داوود، سلیمان، موسی، [[یونس (پیامبر)|یونس]] و پیامبر اسلام(ص) را بررسی کرده است.<ref>ابن خُمَیر، تنزیه الانبیاء، ص۵و۶.</ref>


از دیگر آثار مستقل درباره عصمت انبیاء می‌توان این موارد را نام برد: «''عصمة الانبیاء فی القرآن الکریم''» [[جعفر سبحانی]]، «''عصمة الانبیاء و الرسل''»  [[سید مرتضی عسکری|سیدمرتضی عسکری]]، «''عصمة الانبیاء فی القرآن؛ مدخل الی النبوة العامة''»  سید کمال حیدری، «''عصمة الانبیاء''»  زین العابدین عبدعلی طاهر الکعبی،‌ «''عصمة الانبیاء بین الیهودیة و المسیحیة و الاسلام''» محمود ماضی،‌ «مراجعات فی عصمة‌ الانبیاء من منظور قرآنی» عبدالسلام زین العابدین، «''نور عصمت بر سیمای نبوت؛ پاسخ به شبهات قرآنی عصمت''» جعفر انواری.
از دیگر آثار مستقل درباره عصمت انبیاء می‌توان این موارد را نام برد: «''عصمة الانبیاء فی القرآن الکریم''» [[جعفر سبحانی]]، «''عصمة الانبیاء و الرسل''»  [[سید مرتضی عسکری|سیدمرتضی عسکری]]، «''عصمة الانبیاء فی القرآن؛ مدخل الی النبوة العامة''»  سید کمال حیدری، «''عصمة الانبیاء''»  زین العابدین عبدعلی طاهر الکعبی،‌ «''عصمة الانبیاء بین الیهودیة و المسیحیة و الاسلام''» محمود ماضی،‌ «مراجعات فی عصمة‌ الانبیاء من منظور قرآنی» عبدالسلام زین العابدین، «''نور عصمت بر سیمای نبوت؛ پاسخ به شبهات قرآنی عصمت''» جعفر انواری.


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


== یادداشت ==
==یادداشت==
{{یادداشت‌ها}}
{{یادداشت‌ها}}
==منابع==
==منابع==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۵۷۲

ویرایش