افترا: تفاوت میان نسخهها
←موضوع افترا در قرآن و روایات اسلامی
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در مقابل این گروه برخی دیگر از فقها «بَاهِتُوهُمْ» را بهمعنای استدلال محکم و مبهوتکننده دانسته<ref>فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۴۵.</ref> و در نتیجه حکم به جایز نبودن بدگویی و نسبتهای ناروا به اهل بدعت دادهاند.<ref>محمدیان و دیگران، «تأملی در مدلول روایت موسوم به مباهته»، ص۱۵۹.</ref> | در مقابل این گروه برخی دیگر از فقها «بَاهِتُوهُمْ» را بهمعنای استدلال محکم و مبهوتکننده دانسته<ref>فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۴۵.</ref> و در نتیجه حکم به جایز نبودن بدگویی و نسبتهای ناروا به اهل بدعت دادهاند.<ref>محمدیان و دیگران، «تأملی در مدلول روایت موسوم به مباهته»، ص۱۵۹.</ref> | ||
== | ==مصادیق افترا== | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]]:{{سخ}}امانتداری و وفای به عهد، نشانه درستی و صداقت در کردار انسانهاست و دروغ و افترا نشانه خیانت در گفتار است.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>الآمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱۰ق، ص۱۱۷.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]]:{{سخ}}امانتداری و وفای به عهد، نشانه درستی و صداقت در کردار انسانهاست و دروغ و افترا نشانه خیانت در گفتار است.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>الآمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱۰ق، ص۱۱۷.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
عناوین زیر جزئی از مصادیق افترا است که در قرآن و روایات بیان شده است: | |||
#افترا به خدا: افترا بر [[خدا]] حرام<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۲۵.</ref> و از جمله گناهان کبیرهای است<ref>انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۹۴.</ref> که دلیل بر آن علاوه بر [[آیه|آیات]] <ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: آیه ۹۴ سوره آل عمران؛ آیه ۶۱ سوره طه.</ref> و [[حدیث|روایات]]،<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید: کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۳۹.</ref> [[اجماع]] فقها دانسته شده است.<ref>سبزواری، مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۱۴۹.</ref> به اعتقاد شیخ انصاری افترا بر خداوندمتعال از بزرگترین و شدیدترین گناهان کبیره است.<ref>انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۹۴.</ref> گاهی افترا متوجه [[توحید ذاتی|ذات خداوند]] است نظیر: شریک قائل شدن و نسبت دادن فرزند برای خدا<ref>سوره انعام آیه ۲۴.</ref> و گاهی سخن و یا حکمی بهخدا نسبت دادن است در حالیکه در واقع هیچوقت چنین کلام یا حکمی وجود نداشته است.<ref>سوره آل عمران آیه ۹۴؛ سوره مائده آیه ۱۰۳؛ سوره یونس آیه ۵۹.</ref> | #افترا به خدا: افترا بر [[خدا]] حرام<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۲۵.</ref> و از جمله گناهان کبیرهای است<ref>انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۹۴.</ref> که دلیل بر آن علاوه بر [[آیه|آیات]] <ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: آیه ۹۴ سوره آل عمران؛ آیه ۶۱ سوره طه.</ref> و [[حدیث|روایات]]،<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید: کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۳۹.</ref> [[اجماع]] فقها دانسته شده است.<ref>سبزواری، مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۱۴۹.</ref> به اعتقاد شیخ انصاری افترا بر خداوندمتعال از بزرگترین و شدیدترین گناهان کبیره است.<ref>انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۹۴.</ref> گاهی افترا متوجه [[توحید ذاتی|ذات خداوند]] است نظیر: شریک قائل شدن و نسبت دادن فرزند برای خدا<ref>سوره انعام آیه ۲۴.</ref> و گاهی سخن و یا حکمی بهخدا نسبت دادن است در حالیکه در واقع هیچوقت چنین کلام یا حکمی وجود نداشته است.<ref>سوره آل عمران آیه ۹۴؛ سوره مائده آیه ۱۰۳؛ سوره یونس آیه ۵۹.</ref> | ||
#افترا به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]: موضوع مورد افتراء پیامبر(ص) و قرآنی که ایشان بهعنوان کتاب آسمانی آورده است. نظیر [[آیه ۱۳ سوره هود]] و [[آیه ۳۸ سوره یونس]] که در این آیات مشرکان قرآن را دروغپردازی میدانستند و آیات آن از نگاه آنان [[سحر]] یا شعر است و پیامبر(ص) نیز افتراگو است. افترا بر رسول خدا(ص) و [[اهلبیت(ع)]] همردیف افترا بر خداوند بیان شده است.<ref>بهعنوان نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۲، ص۱۶.</ref> | #افترا به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]: موضوع مورد افتراء پیامبر(ص) و قرآنی که ایشان بهعنوان کتاب آسمانی آورده است. نظیر [[آیه ۱۳ سوره هود]] و [[آیه ۳۸ سوره یونس]] که در این آیات مشرکان قرآن را دروغپردازی میدانستند و آیات آن از نگاه آنان [[سحر]] یا شعر است و پیامبر(ص) نیز افتراگو است. افترا بر رسول خدا(ص) و [[اهلبیت(ع)]] همردیف افترا بر خداوند بیان شده است.<ref>بهعنوان نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۲، ص۱۶.</ref> |