افترا: تفاوت میان نسخهها
←مفهومشناسی و جایگاه
خط ۸: | خط ۸: | ||
برخی از عالمان دینی با استناد به عبارت «بَاهِتُوهُمْ» در [[حدیث مباهته|حَدیث مُباهِته]]، افترا به اهل [[بدعت]] را بهدلیل وجود مصلحت، لازم و آن را [[مباح|جایز]] دانستهاند با این حال اکثر [[مجتهد|فقیهان]]، این برداشت را ناصحیح دانسته و [[حدیث]] را به «قانعکردن اهل بدعت با استدلالهای محکم» معنا کردهاند. | برخی از عالمان دینی با استناد به عبارت «بَاهِتُوهُمْ» در [[حدیث مباهته|حَدیث مُباهِته]]، افترا به اهل [[بدعت]] را بهدلیل وجود مصلحت، لازم و آن را [[مباح|جایز]] دانستهاند با این حال اکثر [[مجتهد|فقیهان]]، این برداشت را ناصحیح دانسته و [[حدیث]] را به «قانعکردن اهل بدعت با استدلالهای محکم» معنا کردهاند. | ||
==مفهومشناسی | ==مفهومشناسی== | ||
افترا دروغسازی<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۲۰۱؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۱۷۱.</ref> بدون دلیل<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابنمنظور، لسان العرب، ذیل واژه «فری»؛ فراهیدی، کتاب العین، ذیل واژه «فری».</ref> و نسبت دادن آن به دیگری است<ref>برای نمونه نمونه نگاه کنید به طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ ش، ج۱، ص۳۲۹؛ فراهیدی، کتاب العین، ذیل واژه «فری».</ref> بهطوری که باعث تعجب و حیرت در شنوندهاش گردد<ref>برای نمونه نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۹۲؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ ش، ج۱، ص۳۲۹.</ref> هرچند این نسبتدادن برخاسته از اعتقاد افترا زننده باشد.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۹۸؛ مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۸۳.</ref> [[فخرالدین طریحی|فخرالدین طُریحی]]، از [[تفسیر قرآن|مفسران قرآن کریم]] در [[قرن یازدهم هجری قمری|قرن یازده قمری]]، در کتابِ [[مجمع البحرین و مطلع النیرین (کتاب)|مجمع البحرین]] واژه «دروغ بزرگ» را در معنای افترا آورده است.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۳۲۹.</ref> به گفته [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] ([[سال ۱۳۱۲ هجری شمسی|۱۳۱۲ش]])، در کتاب [[تحریر الاصول (کتاب)|تحریر الاصول]] ([[تقریرنویسی|تقریراتِ]] [[درس خارج|درس خارجِ]] اصول فقه [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]]) افترا نسبت دادنِ هر آنچه که دروغ و غیر واقعی است اما آنچه که دروغ بودنش مسلّم و قطعی نیست را نمیتوان افترا نامید بلکه مشکوک الافتراء است.<ref>امام خمینی، تحریر الاصول، ۱۴۴۰ق، ج۳، ص۱۲۲.</ref> | افترا دروغسازی<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۲۰۱؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۱۷۱.</ref> بدون دلیل<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابنمنظور، لسان العرب، ذیل واژه «فری»؛ فراهیدی، کتاب العین، ذیل واژه «فری».</ref> و نسبت دادن آن به دیگری است<ref>برای نمونه نمونه نگاه کنید به طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ ش، ج۱، ص۳۲۹؛ فراهیدی، کتاب العین، ذیل واژه «فری».</ref> بهطوری که باعث تعجب و حیرت در شنوندهاش گردد<ref>برای نمونه نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۹۲؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ ش، ج۱، ص۳۲۹.</ref> هرچند این نسبتدادن برخاسته از اعتقاد افترا زننده باشد.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۹۸؛ مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۸۳.</ref> [[فخرالدین طریحی|فخرالدین طُریحی]]، از [[تفسیر قرآن|مفسران قرآن کریم]] در [[قرن یازدهم هجری قمری|قرن یازده قمری]]، در کتابِ [[مجمع البحرین و مطلع النیرین (کتاب)|مجمع البحرین]] واژه «دروغ بزرگ» را در معنای افترا آورده است.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۳۲۹.</ref> به گفته [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] ([[سال ۱۳۱۲ هجری شمسی|۱۳۱۲ش]])، در کتاب [[تحریر الاصول (کتاب)|تحریر الاصول]] ([[تقریرنویسی|تقریراتِ]] [[درس خارج|درس خارجِ]] اصول فقه [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]]) افترا نسبت دادنِ هر آنچه که دروغ و غیر واقعی است اما آنچه که دروغ بودنش مسلّم و قطعی نیست را نمیتوان افترا نامید بلکه مشکوک الافتراء است.<ref>امام خمینی، تحریر الاصول، ۱۴۴۰ق، ج۳، ص۱۲۲.</ref> | ||