اتمام حجت: تفاوت میان نسخهها
←جایگاه و اهمیت
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (حذف از Category:مقالههای جدید ردهانبوه) |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
اتمام حجت به معنی آوردن دلایل و شواهدی است که راه را بر هرگونه عذر ببندد،<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۲.</ref> و فردی که بر او اتمام حجت شده پیامدهای تصمیم خود را بپذیرد.<ref>خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۵۲.</ref> اتمام حجت هم در دانش کلام و اعتقادات<ref>خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۵۲.</ref> مورد استفاده است هم در دانشهای [[فقه]] و [[اصول فقه]].<ref>نگاه کنید به: سبحانی ارشاد العقول، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۳۸ و ص۳۴۹؛ سبزواری، تهذیب الاصول، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۵۳-۶۳.</ref> به گفته [[سید محمدتقی مدرسی|مُدرّسی]]، [[تفسیر قرآن|مفسر]] و [[مجتهد|فقیه شیعه]]، اتمام حجت از طریق تبیین راههای هدایت انسانها، یکی از نشانهها رحمت خداوند بر مردم است<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۲۴۴.</ref> و بدون اتمام حجت کسی را عذاب نمیکند.<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۳۷۵.</ref> | اتمام حجت به معنی آوردن دلایل و شواهدی است که راه را بر هرگونه عذر ببندد،<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۲.</ref> و فردی که بر او اتمام حجت شده پیامدهای تصمیم خود را بپذیرد.<ref>خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۵۲.</ref> اتمام حجت هم در دانش کلام و اعتقادات<ref>خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۵۲.</ref> مورد استفاده است هم در دانشهای [[فقه]] و [[اصول فقه]].<ref>نگاه کنید به: سبحانی ارشاد العقول، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۳۸ و ص۳۴۹؛ سبزواری، تهذیب الاصول، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۵۳-۶۳.</ref> به گفته [[سید محمدتقی مدرسی|مُدرّسی]]، [[تفسیر قرآن|مفسر]] و [[مجتهد|فقیه شیعه]]، اتمام حجت از طریق تبیین راههای هدایت انسانها، یکی از نشانهها رحمت خداوند بر مردم است<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۲۴۴.</ref> و بدون اتمام حجت کسی را عذاب نمیکند.<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۳۷۵.</ref> | ||
تعبیر اتمام حجت به صراحت در [[قرآن]] نیامده است،<ref>معموری، «اتمام حجت»، ص۹۲.</ref> ولی به نوشته [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] آیات متعددی از قرآن به آن اشاره دارند.<ref>معموری، «اتمام حجت»، ص۹۲.</ref> از جمله [[آیه ۱۶۵ سوره نساء]] که هدف [[نبوت|بعثت پیامبران]] را چنین بیان میکند: تا مردم علیه خدا حجتی نداشته باشند. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] مفهوم اتمام حجت را از [[آیه ۱۹ سوره مائده]] نیز استفاده کرده است.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۴۳.</ref> نویسندگان [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] نیز از [[آیه ۳۰ سوره انعام]] که درباره [[قیامت]] است مفهوم اتمام حجت را استفاده کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۴۴۲؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۶۰۷.</ref> | تعبیر اتمام حجت به صراحت در [[قرآن]] نیامده است،<ref>معموری، «اتمام حجت»، ص۹۲.</ref> ولی به نوشته [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] آیات متعددی از قرآن به آن اشاره دارند.<ref>معموری، «اتمام حجت»، ص۹۲.</ref> از جمله [[آیه ۱۶۵ سوره نساء]] که هدف [[نبوت|بعثت پیامبران]] را چنین بیان میکند: تا مردم علیه خدا حجتی نداشته باشند. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] مفهوم اتمام حجت را از [[آیه ۱۹ سوره مائده]]{{یاد|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَىٰ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ...ترجمه:اى اهل كتاب، پيامبر ما به سوى شما آمده كه در دوران فترت رسولان [حقايق را] براى شما بيان مىكند، تا مبادا [روز قيامت] بگوييد: «براى ما بشارتگر و هشداردهندهاى نيامد.»}}نیز استفاده کرده است.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۴۳.</ref> نویسندگان [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] نیز از [[آیه ۳۰ سوره انعام]] که درباره [[قیامت]] است مفهوم اتمام حجت را استفاده کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۴۴۲؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۶۰۷.</ref> | ||
=== اتمام حجت، فلسفه نبوت و امامت === | === اتمام حجت، فلسفه نبوت و امامت === | ||
به باور [[متکلم|متکلمان]] چنانکه علامه طباطبائی تصریح کرده است، وظیفه اصلی پیامبران چیزی بیش از ابلاغ و اتمام حجت نیست.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۷۴.</ref> مفسر دیگری ذیل [[آیه ۱۱ سوره انعام]] که بشری بودن انبیاء سخن میگوید، تصریح کرده است که هدف فرستادن پیامبران اتمام حجت است.<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۲۳.</ref> چنانکه همین نکته را براساس جملاتی از خطبه اول [[نهج البلاغه]] نیز تبیین کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۱۶.</ref> [[جعفر سبحانی|سبحانی]]، متکلم و فقیه شیعه، تصریح کرده است که اگر خداوند پیامبری نفرستد، یا بفرستد ولی او نتواند همه احکام را بیان کند، یا برخی را بیان کند و برخی را بیان نکند، یا بیان کند ولی موانعی باشد که این احکام به مردم نرسد، حجت تمام نخواهد شد.<ref>سبحانی، ارشاد العقول، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۳۸.</ref> در همین راستا [[عبدالله جوادی آملی]]، الاهیدان شیعه، یکی از دلایل [[عدم تحریف قرآن]] را لزوم اتمام حجت دانسته است.<ref>جوادی آملی، نزاهت قرآن از تحریف، ۱۳۸۲ش، ص۴۲.</ref> | به باور [[متکلم|متکلمان]] چنانکه علامه طباطبائی تصریح کرده است، وظیفه اصلی پیامبران چیزی بیش از ابلاغ و اتمام حجت نیست.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۷۴.</ref> مفسر دیگری ذیل [[آیه ۱۱ سوره انعام]] که بشری بودن انبیاء سخن میگوید، تصریح کرده است که هدف فرستادن پیامبران اتمام حجت است.<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۲۳.</ref> چنانکه همین نکته را براساس جملاتی از خطبه اول [[نهج البلاغه]] نیز تبیین کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۱۶.</ref> [[جعفر سبحانی|سبحانی]]، متکلم و فقیه شیعه، تصریح کرده است که اگر خداوند پیامبری نفرستد، یا بفرستد ولی او نتواند همه احکام را بیان کند، یا برخی را بیان کند و برخی را بیان نکند، یا بیان کند ولی موانعی باشد که این احکام به مردم نرسد، حجت تمام نخواهد شد.<ref>سبحانی، ارشاد العقول، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۳۸.</ref> در همین راستا [[عبدالله جوادی آملی]]، الاهیدان شیعه، یکی از دلایل [[عدم تحریف قرآن]] را لزوم اتمام حجت دانسته است.<ref>جوادی آملی، نزاهت قرآن از تحریف، ۱۳۸۲ش، ص۴۲.</ref> |