پرش به محتوا

خطبه امام حسین در منا: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح نویسه‌های عربی
(اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۲۹: خط ۲۹:


==اهمیت خطبه==
==اهمیت خطبه==
بنابر نظر [[ناصر مکارم شیرازی]]، [[امام حسین(ع)]] این خطبه را در منا ایراد کرد تا به چهار هدف دست یابد: ۱. شناساندن ماهيّت ضداسلامى بنى‌اميه به مردم، ۲. روشن کردن این مطلب که قدرت داشتن به معنای حقانيت نیست، ۳. افشاندن بذر انقلاب بر ضد ستمگران، ۴. جهاد فرهنگی و نشان دادن راه و رسم مبارزه با بنی‌امیه.<ref>مکارم، عاشورا ريشه‌‏ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها، قم، ص۳۰۶.</ref>
بنابر نظر [[ناصر مکارم شیرازی]]، [[امام حسین(ع)]] این خطبه را در منا ایراد کرد تا به چهار هدف دست یابد: ۱. شناساندن ماهیّت ضداسلامی بنی‌امیه به مردم، ۲. روشن کردن این مطلب که قدرت داشتن به معنای حقانیت نیست، ۳. افشاندن بذر انقلاب بر ضد ستمگران، ۴. جهاد فرهنگی و نشان دادن راه و رسم مبارزه با بنی‌امیه.<ref>مکارم، عاشورا ریشه‏ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، قم، ص۳۰۶.</ref>


[[محمدصادق نجمی]]، نویسنده و پژوهشگر شیعه، در اهمیت این [[خطبه]] می‌نویسد: یکی از نکات مهم در این خطبه شریفه، قبل از بیان محتوای آن، انتخاب زمان حساس و مکان مناسب و دعوت از شخصیت‌های اسلامی و شرکت دادن زنان و مردان نخبه [[بنی‌هاشم]] و [[اصحاب]] [[هجرت|مهاجر]] و [[انصار]] [[رسول خدا]] است که دویست نفر از حضار مجلس را کسانی تشکیل می‌دادند که افتخار [[صحابه|صحابگی]] و درک فیض حضور [[پیامبر(ص)]] را داشتند و بیش از هشتصد نفر دیگر نیز از فرزندان صحابه ([[تابعین]]) بودند.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ۱۳۸۱ش، ص۳۶۸.</ref>  
[[محمدصادق نجمی]]، نویسنده و پژوهشگر شیعه، در اهمیت این [[خطبه]] می‌نویسد: یکی از نکات مهم در این خطبه شریفه، قبل از بیان محتوای آن، انتخاب زمان حساس و مکان مناسب و دعوت از شخصیت‌های اسلامی و شرکت دادن زنان و مردان نخبه [[بنی‌هاشم]] و [[اصحاب]] [[هجرت|مهاجر]] و [[انصار]] [[رسول خدا]] است که دویست نفر از حضار مجلس را کسانی تشکیل می‌دادند که افتخار [[صحابه|صحابگی]] و درک فیض حضور [[پیامبر(ص)]] را داشتند و بیش از هشتصد نفر دیگر نیز از فرزندان صحابه ([[تابعین]]) بودند.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ۱۳۸۱ش، ص۳۶۸.</ref>  
خط ۴۰: خط ۴۰:
در پی این دعوت بیش از هفتصد نفر که بیشتر آنان از [[تابعین]] و حدود دویست نفر از اصحاب پیامبر(ص) بودند در [[منا]] در خیمه آن حضرت گرد آمدند. امام در میان آنان برای ایراد [[خطبه]] برخاست و پس از [[حمد]] و ثنای [[الله|الهی]] فرمود:
در پی این دعوت بیش از هفتصد نفر که بیشتر آنان از [[تابعین]] و حدود دویست نفر از اصحاب پیامبر(ص) بودند در [[منا]] در خیمه آن حضرت گرد آمدند. امام در میان آنان برای ایراد [[خطبه]] برخاست و پس از [[حمد]] و ثنای [[الله|الهی]] فرمود:


{{طومار|عنوان= بخش اول خطبه<ref>این بخش در کتاب سلیم بن قیس آمده است. رجوع کنید به: سلیم بن قیس، ص۲۰۶.</ref>|ارتفاع=۱۵
{{طومار|عنوان= بخش اول خطبه<ref>این بخش در کتاب سلیم بن قیس آمده است. سلیم بن قیس، ص۲۰۶.</ref>|ارتفاع=۱۵
|شکل بندی عنوان=text-align:right; align: center !important;}}
|شکل بندی عنوان=text-align:right; align: center !important;}}
اما بعد، این شخص طغیانگر (معاویه) درباره ما و شیعیان ما اعمالی را روا داشت که دیدید و فهمیدید و شاهد بودید. می‌خواهم مطلبی را از شما بپرسم، اگر راست گفتم مرا تصدیق کنید و اگر دروغ گفتم مرا تکذیب کنید.{{سخ}} شما را سوگند می‌دهم به حقّ خدا بر شما و حقّ رسول خدا(ص) و خویشاوندی من که با پیامبر شما دارم، چون از اینجا (به دیار خود) رفتید، این گفتار مرا عنوان کنید و همه شما در دیار خود از قبایلتان آنان را که به آنها اطمینان دارید دعوت کنید.{{سخ}} در رویات دیگری، آمده است: به شهرها و قبایل خود برگردید و هر کسی را که به او ایمان و اطمینان دارید، به آنچه درباره ما و حق ما می‌دانید، دعوت کنید؛ چون بیم آن دارم که این امر کهنه شود و حق از بین رفته، مغلوب گردد. «خداوند نور خود را به اتمام می‌رساند؛ اگرچه کافران را خوش نیاید».<ref>صف: ۸.</ref>{{سخ}} آنگاه حضرت(ع) ضمن این گفتار، هیچ آیه قرآنی را که خداوند در شأن آنان نازل کرده بود نگذاشت، مگر اینکه آن را خواند و تفسیر فرمود و نیز هر چه رسول خدا(ص) درباره پدر و برادر و مادر خود و خاندانش فرموده بود نقل کرد، و در همه آنها اصحاب پیامبر(ص) می‌گفتند: آری، به خدا این سخنان را شنیدیم و شهادت می‌دهیم و تابعین می‌گفتند: «به خدا سوگند این سخنان را کسانی از صحابه که آنان را به راستگویی و امانت می‌شناسیم برای ما نقل کردند». امام حسین(ع) فرمود: شما را به خدا قسم می‌دهم این سخنان را برای هر کس که به او و دینش اطمینان دارید، نقل کنید.{{سخ}} سلیم می‌گوید: از جمله سخنان امام حسین(ع) که درباره آن، آنان را سوگند داد و یادآور شد، این بود که فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا می‌دانید که علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) برادر رسول خدا(ص) بود، هنگامی که پیامبر(ص) بین اصحابش برادری پدید آورد، بین او و خودش برادری برقرار کرد و فرمود: تو برادر مؤمن منی و من برادر تو هستم در دنیا و آخرت؟! گفتند: آری به خدا.{{سخ}} آنگاه فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا می‌دانید که رسول خدا(ص) محل مسجد و منازل خود را خرید و ساختمان کرد، سپس در آنجا ده اتاق ساخت، نُه اتاق برای خودش و یک اتاق که در وسط واقع شده بود برای پدرم، سپس درهایی که به مسجد راه داشت جز درِ اتاق پدرم، همه را بست. پس در این باره عده‌ای به سخن آمدند و پیامبر(ص) فرمود: من از طرف خودم درِ منازل شما را نبستم و درِ منزل علی(ع) را باز نگذاشتم، بلکه خداوند مرا به بستن درهای منازل شما و گشودن درِ منزل علی(ع) فرمان داد، بعد پیامبر(ص) همه مردم بجز علی(ع) را از خوابیدن در مسجد نهی فرمود، در مسجد و منزل او و در منزل رسول خدا(ص) جنابت رخ می‌داد از این رو در همانجا برای پیامبر(ص) و علی(ع) فرزندانی متولد شدند؟!{{سخ}} گفتند: آری به خدا.{{سخ}} امام فرمود: آیا می‌دانید که عمربن‌خطاب علاقه داشت تا روزنه‌ای به‌اندازه چشمش از منزل خود به مسجد باز کند ولی پیامبر(ص) اجازه نداد، سپس سخن راند و فرمود: خداوند به من فرمان داده تا مسجدی پاک بسازم که جز من و برادرم و فرزندانش در آن سکونت نکنند؟!{{سخ}} گفتند: آری به خدا.
اما بعد، این شخص طغیانگر (معاویه) درباره ما و شیعیان ما اعمالی را روا داشت که دیدید و فهمیدید و شاهد بودید. می‌خواهم مطلبی را از شما بپرسم، اگر راست گفتم مرا تصدیق کنید و اگر دروغ گفتم مرا تکذیب کنید.{{سخ}} شما را سوگند می‌دهم به حقّ خدا بر شما و حقّ رسول خدا(ص) و خویشاوندی من که با پیامبر شما دارم، چون از اینجا (به دیار خود) رفتید، این گفتار مرا عنوان کنید و همه شما در دیار خود از قبایلتان آنان را که به آنها اطمینان دارید دعوت کنید.{{سخ}} در رویات دیگری، آمده است: به شهرها و قبایل خود برگردید و هر کسی را که به او ایمان و اطمینان دارید، به آنچه درباره ما و حق ما می‌دانید، دعوت کنید؛ چون بیم آن دارم که این امر کهنه شود و حق از بین رفته، مغلوب گردد. «خداوند نور خود را به اتمام می‌رساند؛ اگرچه کافران را خوش نیاید».<ref>صف: ۸.</ref>{{سخ}} آنگاه حضرت(ع) ضمن این گفتار، هیچ آیه قرآنی را که خداوند در شأن آنان نازل کرده بود نگذاشت، مگر اینکه آن را خواند و تفسیر فرمود و نیز هر چه رسول خدا(ص) درباره پدر و برادر و مادر خود و خاندانش فرموده بود نقل کرد، و در همه آنها اصحاب پیامبر(ص) می‌گفتند: آری، به خدا این سخنان را شنیدیم و شهادت می‌دهیم و تابعین می‌گفتند: «به خدا سوگند این سخنان را کسانی از صحابه که آنان را به راستگویی و امانت می‌شناسیم برای ما نقل کردند». امام حسین(ع) فرمود: شما را به خدا قسم می‌دهم این سخنان را برای هر کس که به او و دینش اطمینان دارید، نقل کنید.{{سخ}} سلیم می‌گوید: از جمله سخنان امام حسین(ع) که درباره آن، آنان را سوگند داد و یادآور شد، این بود که فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا می‌دانید که علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) برادر رسول خدا(ص) بود، هنگامی که پیامبر(ص) بین اصحابش برادری پدید آورد، بین او و خودش برادری برقرار کرد و فرمود: تو برادر مؤمن منی و من برادر تو هستم در دنیا و آخرت؟! گفتند: آری به خدا.{{سخ}} آنگاه فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا می‌دانید که رسول خدا(ص) محل مسجد و منازل خود را خرید و ساختمان کرد، سپس در آنجا ده اتاق ساخت، نُه اتاق برای خودش و یک اتاق که در وسط واقع شده بود برای پدرم، سپس درهایی که به مسجد راه داشت جز درِ اتاق پدرم، همه را بست. پس در این باره عده‌ای به سخن آمدند و پیامبر(ص) فرمود: من از طرف خودم درِ منازل شما را نبستم و درِ منزل علی(ع) را باز نگذاشتم، بلکه خداوند مرا به بستن درهای منازل شما و گشودن درِ منزل علی(ع) فرمان داد، بعد پیامبر(ص) همه مردم بجز علی(ع) را از خوابیدن در مسجد نهی فرمود، در مسجد و منزل او و در منزل رسول خدا(ص) جنابت رخ می‌داد از این رو در همانجا برای پیامبر(ص) و علی(ع) فرزندانی متولد شدند؟!{{سخ}} گفتند: آری به خدا.{{سخ}} امام فرمود: آیا می‌دانید که عمربن‌خطاب علاقه داشت تا روزنه‌ای به‌اندازه چشمش از منزل خود به مسجد باز کند ولی پیامبر(ص) اجازه نداد، سپس سخن راند و فرمود: خداوند به من فرمان داده تا مسجدی پاک بسازم که جز من و برادرم و فرزندانش در آن سکونت نکنند؟!{{سخ}} گفتند: آری به خدا.
{{سخ}} فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا می‌دانید که رسول خدا(ص) روز غدیر خم علی(ع) را به ولایت نصب کرد و فرمود: باید حاضران به غایبان برسانند؟ گفتند: آری به خدا. فرمود:
{{سخ}} فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا می‌دانید که رسول خدا(ص) روز غدیر خم علی(ع) را به ولایت نصب کرد و فرمود: باید حاضران به غایبان برسانند؟ گفتند: آری به خدا. فرمود:
شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا می‌دانید رسول خدا(ص) در جنگ تبوک به علی(ع) فرمود: تو نسبت به من مانند هارون نسبت به موسایی و تو پس از من زمامدار هر مؤمنی؟ گفتند: آری به خدا. و فرمود: شما را به خدا سوگند، آیا می‌دانید که رسول خدا(ص) هنگامی که نصارای [[نجران]] را برای مباهله فراخواند جز علی(ع) و همسرش فاطمه‌(س)و دو فرزند او حسن و حسین‌(ع) را نیاورد. گفتند: آری به خدا. فرمود: شما را به خدا قسم می‌دهم، آیا می‌دانید پیامبر(ص) در روز خیبر پرچم را به دست علی‌(ع) داد و فرمود: پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و رسولش او را دوست دارند و او نیز خدا و رسولش را دوست دارد، آنکه پی‌درپی (بر دشمن) یورش می‌برد و فرار نمی‌کند و خداوند خیبر را به دست وی فتح کند؟ گفتند: آری به خدا. فرمود:
شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا می‌دانید رسول خدا(ص) در جنگ تبوک به علی(ع) فرمود: تو نسبت به من مانند هارون نسبت به موسایی و تو پس از من زمامدار هر مؤمنی؟ گفتند: آری به خدا. و فرمود: شما را به خدا سوگند، آیا می‌دانید که رسول خدا(ص) هنگامی که نصارای [[نجران]] را برای مباهله فراخواند جز علی(ع) و همسرش فاطمه(س)و دو فرزند او حسن و حسین(ع) را نیاورد. گفتند: آری به خدا. فرمود: شما را به خدا قسم می‌دهم، آیا می‌دانید پیامبر(ص) در روز خیبر پرچم را به دست علی(ع) داد و فرمود: پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و رسولش او را دوست دارند و او نیز خدا و رسولش را دوست دارد، آنکه پی‌درپی (بر دشمن) یورش می‌برد و فرار نمی‌کند و خداوند خیبر را به دست وی فتح کند؟ گفتند: آری به خدا. فرمود:
آیا می‌دانید که پیامبر(ص) او را برای [[ابلاغ آیات برائت]] فرستاد و فرمود: از سوی من کسی (پیام را) نمی‌رساند مگر خودم یا کسی که از من باشد؟ گفتند: آری به خدا. فرمود: آیا می‌دانید که رسول خدا(ص) بین او و جعفر و زید داوری کرده فرمود:‌ای علی، تو از منی و من از توام پس از من پیشوای هر مؤمنی. گفتند: آری به خدا. فرمود: آیا می‌دانید که او هر روز با رسول خدا(ص) خلوتی داشت و هر شب بر منزل پیامبر(ص) داخل می‌شد هرگاه می‌پرسید، پیامبر پاسخش می‌گفت و هرگاه سکوت می‌کرد، پیامبر(ص) خود آغاز سخن می‌کرد؟ گفتند: آری به خدا. فرمود: آیا می‌دانید رسول خدا(ص) او را بر جعفر و حمزه برتری داد، آن هنگام که به فاطمه(س) فرمود: تو را به بهترین خاندانم که اسلامش از همه پیش‌تر، و بردباریش از همه بزرگ‌تر و دانشش از همه بیشتر است تزویج کردم؟ گفتند: آری به خدا. فرمود: آیا می‌دانید که رسول خدا(ص) فرمود: من سرور همة فرزندان آدمم، و برادرم(ع) سرور همه عرب، فاطمه(س) سرور همه زنان اهل بهشت و دو فرزندم حسن و حسین(ع) دو سروران جوانان بهشتند؟ گفتند: آری به خدا. فرمود: آیا می‌دانید که رسول خدا(ص) به علی(ع) دستور داد تا او را غسل دهد و خبر داد که جبرئیل در غسل به او کمک خواهد کرد. گفتند: آری به خدا. فرمود: آیا می‌دانید که رسول خدا(ص) در آخرین لحظات خطبه‌ای که برای مردم خواند فرمود: من در میان شما دو چیز گرانبها می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم، دامن آن دو را بگیرید تا هرگز گمراه نشوید. گفتند: آری به خدا. امام حسین(ع) هیچ مطلبی را که خدا در قرآن در شأن علی‌بن‌ابی‌طالب و خاندانش نازل کرد یا بر زبان پیامبرش جاری ساخته بود نگذاشت مگر که آنان را پیرامون آن قسم داد و صحابه پیامبر(ص) می‌گفتند: آری به خدا شنیدیم و تابعین می‌گفتند: این سخنان را کسی که به او اطمینان داریم فلانی و فلانی برای ما نقل کرده است. سپس امام حسین(ع) آنان را قسم داد که آیا شنیده‌اند پیامبر(ص) فرموده: کسی که گمان دارد مرا دوست دارد و علی(ع) را دشمن، دروغ می‌گوید. مرا دوست ندارد کسی که علی را دشمن دارد. شخصی از پیامبر پرسید: چطور؟ فرمود: زیرا علی(ع) از من است و من از اویم، هر که او را دوست دارد مرا دوست داشته و هر که مرا دوست دارد خدا را دوست داشته است. هر که علی(ع) را دشمن دارد مرا دشمن دارد و هر که مرا دشمن دارد خدا را دشمن داشته است؟ گفتند: آری به خدا، شنیدیم.{{پایان}}[[سید محمدحسین حسینی طهرانی|علامه طهرانی]] در کتاب لمعات الحسین می نویسد امام این خطبه یک سال پیش از مرگ [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] در شرایطی ایراد کردند که  پس ازشهادت [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام]] پيوسته‌ فتنه‌ و بلاء بالا می‌رفت‌ و شدّت‌ امر بر شیعه‌ بیشتر می‌شد؛ به‌ طوری که‌ در هیچ‌ نقطه‌ از نقاط اسلامی یک ولیّ خدا نبود مگر آنکه‌ بر خون‌ خود ترسان‌ و هراسان‌ بود، و آوراه و فراری بود؛ و به‌ عکس‌ دشمنان‌ خدا ظاهر و  اشکار وعلنی به‌ بدعت‌ و ضلالت‌ خود مباهات‌ می‌كردند. <ref>طهرانی، لمعات الحسین، صص۲۹-۲۸.http://www.maarefislam.com/fa/doreholomvamaarefislam/bookscontent/lamaat/lamaat1.htm#_Toc65424561
آیا می‌دانید که پیامبر(ص) او را برای [[ابلاغ آیات برائت]] فرستاد و فرمود: از سوی من کسی (پیام را) نمی‌رساند مگر خودم یا کسی که از من باشد؟ گفتند: آری به خدا. فرمود: آیا می‌دانید که رسول خدا(ص) بین او و جعفر و زید داوری کرده فرمود:ای علی، تو از منی و من از توام پس از من پیشوای هر مؤمنی. گفتند: آری به خدا. فرمود: آیا می‌دانید که او هر روز با رسول خدا(ص) خلوتی داشت و هر شب بر منزل پیامبر(ص) داخل می‌شد هرگاه می‌پرسید، پیامبر پاسخش می‌گفت و هرگاه سکوت می‌کرد، پیامبر(ص) خود آغاز سخن می‌کرد؟ گفتند: آری به خدا. فرمود: آیا می‌دانید رسول خدا(ص) او را بر جعفر و حمزه برتری داد، آن هنگام که به فاطمه(س) فرمود: تو را به بهترین خاندانم که اسلامش از همه پیش‌تر، و بردباریش از همه بزرگ‌تر و دانشش از همه بیشتر است تزویج کردم؟ گفتند: آری به خدا. فرمود: آیا می‌دانید که رسول خدا(ص) فرمود: من سرور همة فرزندان آدمم، و برادرم(ع) سرور همه عرب، فاطمه(س) سرور همه زنان اهل بهشت و دو فرزندم حسن و حسین(ع) دو سروران جوانان بهشتند؟ گفتند: آری به خدا. فرمود: آیا می‌دانید که رسول خدا(ص) به علی(ع) دستور داد تا او را غسل دهد و خبر داد که جبرئیل در غسل به او کمک خواهد کرد. گفتند: آری به خدا. فرمود: آیا می‌دانید که رسول خدا(ص) در آخرین لحظات خطبه‌ای که برای مردم خواند فرمود: من در میان شما دو چیز گرانبها می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم، دامن آن دو را بگیرید تا هرگز گمراه نشوید. گفتند: آری به خدا. امام حسین(ع) هیچ مطلبی را که خدا در قرآن در شأن علی‌بن‌ابی‌طالب و خاندانش نازل کرد یا بر زبان پیامبرش جاری ساخته بود نگذاشت مگر که آنان را پیرامون آن قسم داد و صحابه پیامبر(ص) می‌گفتند: آری به خدا شنیدیم و تابعین می‌گفتند: این سخنان را کسی که به او اطمینان داریم فلانی و فلانی برای ما نقل کرده است. سپس امام حسین(ع) آنان را قسم داد که آیا شنیده‌اند پیامبر(ص) فرموده: کسی که گمان دارد مرا دوست دارد و علی(ع) را دشمن، دروغ می‌گوید. مرا دوست ندارد کسی که علی را دشمن دارد. شخصی از پیامبر پرسید: چطور؟ فرمود: زیرا علی(ع) از من است و من از اویم، هر که او را دوست دارد مرا دوست داشته و هر که مرا دوست دارد خدا را دوست داشته است. هر که علی(ع) را دشمن دارد مرا دشمن دارد و هر که مرا دشمن دارد خدا را دشمن داشته است؟ گفتند: آری به خدا، شنیدیم.{{پایان}}[[سید محمدحسین حسینی طهرانی|علامه طهرانی]] در کتاب لمعات الحسین می‌نویسد امام این خطبه را یک سال پیش از مرگ [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] در شرایطی ایراد کرد که  پس از شهادت [[امام حسن مجتبی(ع)]] پیوسته فتنه و بلاء بالا می‌رفت و شدّت امر بر شیعه بیشتر می‌شد؛ به طوری که در هیچ نقطه از نقاط اسلامی یک ولیّ خدا نبود مگر آنکه بر خون خود ترسان و هراسان بود، و آوراه و فراری بود؛ و به عکس دشمنان خدا ظاهر و  آشکار به بدعت و ضلالت خود مباهات می‌کردند.<ref>حسینی طهرانی، لمعات الحسین، ۱۴۲۵ق، ص۱۸.</ref> وی همچنین فراز (ذلک بأن مجاری الامور والاحکام علی أیدی العلماء بالله الامناء علی حلاله و حرامه)  در این خطبه را از ادله صریح برای [[ولایت فقیه]] دانسته است.<ref>حسینی طهرانی، ولایت فقیه در حکومت اسلام، نشر علامه طباطبايى‌، ج۲، ص۲۳.</ref>
</ref>وی هم‌چنین فراز (ذلك بأن مجاري الامور والاحكام على أيدي العلماء بالله الامناء على حلاله وحرامه)  در این خطبه را از ادله صریح برای [[ولایت فقیه]] دانسته است.<ref>طهرانی، ولایت فقیه درحکومت اسلام، ج۲، ص۲۱؛http://www.maarefislam.com/fa/doreholomvamaarefislam/bookscontent/velayatfaqih/velayatfaqih2/velayat2.2.htm#</ref>
{{طومار|عنوان= بخش دوم و سوم خطبه<ref> این بخش در کتاب ''تحف العقول'' آمده است. رجوع کنید به: حرانی، تحف العقول، ۱۳۸۰ق، ص۱۶۸.</ref>|ارتفاع=۱۵
{{طومار|عنوان= بخش دوم و سوم خطبه<ref>این بخش در کتاب ''تحف العقول'' آمده است. رجوع کنید به: حرانی، تحف العقول، ۱۳۸۰ق، ص۱۶۸.</ref>|ارتفاع=۱۵
|شکل بندی عنوان=text-align:right; align: center !important;}}
|شکل بندی عنوان=text-align:right; align: center !important;}}
وَ إِنَّمَا عَابَ اللهُ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ لِأَنَّهُمْ كَانُوا يَرَوْنَ مِنَ الظَّلَمَةِ الَّذِينَ بَيْنَ أَظْهُرِهِمُ الْمُنْكَرَ وَ الْفَسَادَ فَلَا يَنْهَوْنَهُمْ عَنْ ذَلِكَ رَغْبَةً فِيمَا كَانُوا يَنَالُونَ مِنْهُمْ وَ رَهْبَةً مِمَّا يَحْذَرُونَ وَ اللهُ يَقُولُ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ قَالَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَبَدَأَ اللهُ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ فَرِيضَةً مِنْهُ لِعِلْمِهِ بِأَنَّهَا إِذَا أُدِّيَتْ وَ أُقِيمَتْ اسْتَقَامَتِ الْفَرَائِضُ كُلُّهَا هَيِّنُهَا وَ صَعْبُهَا وَ ذَلِكَ أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ دُعَاءٌ إِلَى الْإِسْلَامِ مَعَ رَدِّ الْمَظَالِمِ وَ مُخَالَفَةِ الظَّالِمِ وَ قِسْمَةِ الْفَيْ‏ءِ وَ الْغَنَائِمِ وَ أَخْذِ الصَّدَقَاتِ مِنْ مَوَاضِعِهَا وَ وَضْعِهَا فِي حَقِّهَا ثُمَّ أَنْتُمْ أَيُّهَا الْعِصَابَةُ عِصَابَةٌ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ وَ بِالْخَيْرِ مَذْكُورَةٌ وَ بِالنَّصِيحَةِ مَعْرُوفَةٌ وَ بِاللهِ فِي أَنْفُسِ النَّاسِ مَهَابَةٌ يَهَابُكُمُ الشَّرِيفُ وَ يُكْرِمُكُمُ الضَّعِيفُ وَ يُؤْثِرُكُمْ مَنْ لَا فَضْلَ لَكُمْ عَلَيْهِ وَ لَا يَدَ لَكُمْ عِنْدَهُ تَشْفَعُونَ فِي الْحَوَائِجِ إِذَا امْتَنَعَتْ مِنْ طُلَّابِهَا وَ تَمْشُونَ فِي الطَّرِيقِ بِهَيْبَةِ الْمُلُوكِ وَ كَرَامَةِ الْأَكَابِرِ أَ لَيْسَ كُلُّ ذَلِكَ إِنَّمَا نِلْتُمُوهُ بِمَا يُرْجَى عِنْدَكُمْ مِنَ الْقِيَامِ بِحَقِّ الله وَ إِنْ كُنْتُمْ عَنْ أَكْثَرِ حَقِّهِ تُقَصِّرُونَ فَاسْتَخْفَفْتُمْ بِحَقِّ الْأَئِمَّةِ فَأَمَّا حَقَّ الضُّعَفَاءِ فَضَيَّعْتُمْ وَ أَمَّا حَقَّكُمْ بِزَعْمِكُم‏ فَطَلَبْتُمْ فَلَا مال [مَالًا بَذَلْتُمُوهُ وَ لَا نَفْساً خَاطَرْتُمْ بِهَا لِلَّذِي خَلَقَهَا وَ لَا عَشِيرَةً عَادَيْتُمُوهَا فِي ذَاتِ اللهِ أَنْتُمْ تَتَمَنَّوْنَ عَلَى الله جَنَّتَهُ وَ مُجَاوَرَةَ رُسُلِهِ وَ أَمَانَهُ مِنْ عَذَابِهِ لَقَدْ خَشِيتُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْمُتَمَنُّونَ عَلَى اللهِ أَنْ تَحُلَّ بِكُمْ نَقِمَةٌ مِنْ نَقِمَاتِهِ لِأَنَّكُمْ بَلَغْتُمْ مِنْ كَرَامَةِ الله مَنْزِلَةً فُضِّلْتُمْ بِهَا وَ مَنْ يُعْرَفُ بِاللَه لَا تُكْرِمُونَ وَ أَنْتُمْ بِاللَّهِ فِي عِبَادِهِ تُكْرَمُونَ وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَقْرَعُونَ وَ أَنْتُمْ لِبَعْضِ ذِمَمِ آبَائِكُمْ تَقْرَعُونَ وَ ذِمَّةُ رَسُولِ الله مَحْقُورَةٌ وَ الْعُمْيُ وَ الْبُكْمُ وَ الزَّمِنُ فِي الْمَدَائِنِ مُهْمَلَةٌ لَا تَرْحَمُونَ وَ لَا فِي مَنْزِلَتِكُمْ تَعْمَلُونَ وَ لَا مِنْ عَمَلٍ فِيهَا تَعْتِبُونَ وَ بِالادِّهَانِ وَ الْمُصَانَعَةِ عِنْدَ الظَّلَمَةِ تَأْمَنُونَ كُلُّ ذَلِكَ مِمَّا أَمَرَكُمُ اللهُ بِهِ مِنَ النَّهْيِ وَ التَّنَاهِي وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ وَ أَنْتُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِيبَةً لِمَا غُلِبْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ مَنَازِلِ الْعُلَمَاءِ لَوْ كُنْتُمْ تَسْمَعُونَ ذَلِكَ بِأَنَّ مَجَارِيَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْكَامِ عَلَى أَيْدِي الْعُلَمَاءِ بِالله الْأُمَنَاءِ عَلَى حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ فَأَنْتُمْ الْمَسْلُوبُونَ تِلْكَ الْمَنْزِلَةَ وَ مَا سُلِبْتُمْ ذَلِكَ إِلَّا بِتَفَرُّقِكُمْ عَنِ الْحَقِّ وَ اخْتِلَافِكُمْ فِي السُّنَّةِ بَعْدَ الْبَيِّنَةِ الْوَاضِحَةِ وَ لَوْ صَبَرْتُمْ عَلَى الْأَذَى وَ تَحَمَّلْتُمُ الْمَئُونَةَ فِي ذَاتِ اللهِ كَانَتْ أُمُورُ اللهِ عَلَيْكُمْ تَرِدُ وَ عَنْكُمْ تَصْدُرُ وَ إِلَيْكُمْ تَرْجِعُ وَ لَكِنَّكُمْ مَكَّنْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِكُمْ وَ أَسْلَمْتُمْ أُمُورَ اللهِ فِي أَيْدِيهِمْ يَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ وَ يَسِيرُونَ فِي الشَّهَوَاتِ سَلَّطَهُمْ عَلَى ذَلِكَ فِرَارُكُمْ مِنَ الْمَوْتِ وَ إِعْجَابُكُمْ بِالْحَيَاةِ الَّتِي هِيَ مُفَارِقَتُكُمْ فَأَسْلَمْتُمُ الضُّعَفَاءَ فِي أَيْدِيهِمْ فَمِنْ بَيْنِ مُسْتَعْبَدٍ مَقْهُورٍ وَ بَيْنِ مُسْتَضْعَفٍ عَلَى مَعِيشَتِهِ مَغْلُوبٍ يَتَقَلَّبُونَ فِي الْمُلْكِ بِآرَائِهِمْ وَ يَسْتَشْعِرُونَ الْخِزْيَ بِأَهْوَائِهِمْ اقْتِدَاءً بِالْأَشْرَارِ وَ جُرْأَةً عَلَى الْجَبَّارِ فِي كُلِّ بَلَدٍ مِنْهُمْ عَلَى مِنْبَرِهِ خَطِيبٌ يَصْقَعُ فَالْأَرْضُ لَهُمْ شَاغِرَةٌ وَ أَيْدِيهِمْ فِيهَا مَبْسُوطَةٌ وَ النَّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ لَا يَدْفَعُونَ يَدَ لَامِسٍ فَمِنْ بَيْنِ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ ذِي سَطْوَةٍ عَلَى الضَّعَفَةِ شَدِيدٍ مُطَاعٍ لَا يَعْرِفُ الْمُبْدِئَ وَ الْمُعِيدَ فَيَا عَجَباً وَ مَا لِي لَا أَعْجَبُ وَ الْأَرْضُ مِنْ غَاشٍّ غَشُومٍ وَ مُتَصَدِّقٍ ظَلُومٍ وَ عَامِلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ بِهِمْ غَيْرِ رَحِيمٍ فَاللهُ الْحَاكِمُ فِيمَا فِيهِ تَنَازَعْنَا وَ الْقَاضِي بِحُكْمِهِ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَنَا اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنْ مَا كَانَ مِنَّا تَنَافُساً فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاساً مِن‏ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَكِنْ لِنُرِيَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِي بِلَادِكَ وَ يَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ يُعْمَلَ بِفَرَائِضِكَ وَ سُنَّتِكَ وَ أَحْكَامِكَ فَإِنَّكُمْ إِلَّا تَنْصُرُونَا (فان لم تنصرونا) <ref>حسینی طهرانی، لمعات الحسین، پاورقی ص ۱۳ به نقل از [[علی‌اکبر غفاری]] </ref> وَ تُنْصِفُونَا قَوِيَ الظَّلَمَةُ عَلَيْكُمْ وَ عَمِلُوا فِي إِطْفَاءِ نُورِ نَبِيِّكُمْ وَ حَسْبُنَا اللهُ وَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْهِ أَنَبْنَا وَ إِلَيْهِ الْمَصِير{{سخ}}
وَ إِنَّمَا عَابَ اللهُ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ لِأَنَّهُمْ کَانُوا یَرَوْنَ مِنَ الظَّلَمَةِ الَّذِینَ بَیْنَ أَظْهُرِهِمُ الْمُنْکَرَ وَ الْفَسَادَ فَلَا یَنْهَوْنَهُمْ عَنْ ذَلِکَ رَغْبَةً فِیمَا کَانُوا یَنَالُونَ مِنْهُمْ وَ رَهْبَةً مِمَّا یَحْذَرُونَ وَ اللهُ یَقُولُ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ قَالَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَبَدَأَ اللهُ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ فَرِیضَةً مِنْهُ لِعِلْمِهِ بِأَنَّهَا إِذَا أُدِّیَتْ وَ أُقِیمَتْ اسْتَقَامَتِ الْفَرَائِضُ کُلُّهَا هَیِّنُهَا وَ صَعْبُهَا وَ ذَلِکَ أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ دُعَاءٌ إِلَی الْإِسْلَامِ مَعَ رَدِّ الْمَظَالِمِ وَ مُخَالَفَةِ الظَّالِمِ وَ قِسْمَةِ الْفَیْءِ وَ الْغَنَائِمِ وَ أَخْذِ الصَّدَقَاتِ مِنْ مَوَاضِعِهَا وَ وَضْعِهَا فِی حَقِّهَا ثُمَّ أَنْتُمْ أَیُّهَا الْعِصَابَةُ عِصَابَةٌ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ وَ بِالْخَیْرِ مَذْکُورَةٌ وَ بِالنَّصِیحَةِ مَعْرُوفَةٌ وَ بِاللهِ فِی أَنْفُسِ النَّاسِ مَهَابَةٌ یَهَابُکُمُ الشَّرِیفُ وَ یُکْرِمُکُمُ الضَّعِیفُ وَ یُؤْثِرُکُمْ مَنْ لَا فَضْلَ لَکُمْ عَلَیْهِ وَ لَا یَدَ لَکُمْ عِنْدَهُ تَشْفَعُونَ فِی الْحَوَائِجِ إِذَا امْتَنَعَتْ مِنْ طُلَّابِهَا وَ تَمْشُونَ فِی الطَّرِیقِ بِهَیْبَةِ الْمُلُوکِ وَ کَرَامَةِ الْأَکَابِرِ أَ لَیْسَ کُلُّ ذَلِکَ إِنَّمَا نِلْتُمُوهُ بِمَا یُرْجَی عِنْدَکُمْ مِنَ الْقِیَامِ بِحَقِّ الله وَ إِنْ کُنْتُمْ عَنْ أَکْثَرِ حَقِّهِ تُقَصِّرُونَ فَاسْتَخْفَفْتُمْ بِحَقِّ الْأَئِمَّةِ فَأَمَّا حَقَّ الضُّعَفَاءِ فَضَیَّعْتُمْ وَ أَمَّا حَقَّکُمْ بِزَعْمِکُم فَطَلَبْتُمْ فَلَا مال [مَالًا بَذَلْتُمُوهُ وَ لَا نَفْساً خَاطَرْتُمْ بِهَا لِلَّذِی خَلَقَهَا وَ لَا عَشِیرَةً عَادَیْتُمُوهَا فِی ذَاتِ اللهِ أَنْتُمْ تَتَمَنَّوْنَ عَلَی الله جَنَّتَهُ وَ مُجَاوَرَةَ رُسُلِهِ وَ أَمَانَهُ مِنْ عَذَابِهِ لَقَدْ خَشِیتُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الْمُتَمَنُّونَ عَلَی اللهِ أَنْ تَحُلَّ بِکُمْ نَقِمَةٌ مِنْ نَقِمَاتِهِ لِأَنَّکُمْ بَلَغْتُمْ مِنْ کَرَامَةِ الله مَنْزِلَةً فُضِّلْتُمْ بِهَا وَ مَنْ یُعْرَفُ بِاللَه لَا تُکْرِمُونَ وَ أَنْتُمْ بِاللَّهِ فِی عِبَادِهِ تُکْرَمُونَ وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَقْرَعُونَ وَ أَنْتُمْ لِبَعْضِ ذِمَمِ آبَائِکُمْ تَقْرَعُونَ وَ ذِمَّةُ رَسُولِ الله مَحْقُورَةٌ وَ الْعُمْیُ وَ الْبُکْمُ وَ الزَّمِنُ فِی الْمَدَائِنِ مُهْمَلَةٌ لَا تَرْحَمُونَ وَ لَا فِی مَنْزِلَتِکُمْ تَعْمَلُونَ وَ لَا مِنْ عَمَلٍ فِیهَا تَعْتِبُونَ وَ بِالادِّهَانِ وَ الْمُصَانَعَةِ عِنْدَ الظَّلَمَةِ تَأْمَنُونَ کُلُّ ذَلِکَ مِمَّا أَمَرَکُمُ اللهُ بِهِ مِنَ النَّهْیِ وَ التَّنَاهِی وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ وَ أَنْتُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِیبَةً لِمَا غُلِبْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ مَنَازِلِ الْعُلَمَاءِ لَوْ کُنْتُمْ تَسْمَعُونَ ذَلِکَ بِأَنَّ مَجَارِیَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْکَامِ عَلَی أَیْدِی الْعُلَمَاءِ بِالله الْأُمَنَاءِ عَلَی حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ فَأَنْتُمْ الْمَسْلُوبُونَ تِلْکَ الْمَنْزِلَةَ وَ مَا سُلِبْتُمْ ذَلِکَ إِلَّا بِتَفَرُّقِکُمْ عَنِ الْحَقِّ وَ اخْتِلَافِکُمْ فِی السُّنَّةِ بَعْدَ الْبَیِّنَةِ الْوَاضِحَةِ وَ لَوْ صَبَرْتُمْ عَلَی الْأَذَی وَ تَحَمَّلْتُمُ الْمَئُونَةَ فِی ذَاتِ اللهِ کَانَتْ أُمُورُ اللهِ عَلَیْکُمْ تَرِدُ وَ عَنْکُمْ تَصْدُرُ وَ إِلَیْکُمْ تَرْجِعُ وَ لَکِنَّکُمْ مَکَّنْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِکُمْ وَ أَسْلَمْتُمْ أُمُورَ اللهِ فِی أَیْدِیهِمْ یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ وَ یَسِیرُونَ فِی الشَّهَوَاتِ سَلَّطَهُمْ عَلَی ذَلِکَ فِرَارُکُمْ مِنَ الْمَوْتِ وَ إِعْجَابُکُمْ بِالْحَیَاةِ الَّتِی هِیَ مُفَارِقَتُکُمْ فَأَسْلَمْتُمُ الضُّعَفَاءَ فِی أَیْدِیهِمْ فَمِنْ بَیْنِ مُسْتَعْبَدٍ مَقْهُورٍ وَ بَیْنِ مُسْتَضْعَفٍ عَلَی مَعِیشَتِهِ مَغْلُوبٍ یَتَقَلَّبُونَ فِی الْمُلْکِ بِآرَائِهِمْ وَ یَسْتَشْعِرُونَ الْخِزْیَ بِأَهْوَائِهِمْ اقْتِدَاءً بِالْأَشْرَارِ وَ جُرْأَةً عَلَی الْجَبَّارِ فِی کُلِّ بَلَدٍ مِنْهُمْ عَلَی مِنْبَرِهِ خَطِیبٌ یَصْقَعُ فَالْأَرْضُ لَهُمْ شَاغِرَةٌ وَ أَیْدِیهِمْ فِیهَا مَبْسُوطَةٌ وَ النَّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ لَا یَدْفَعُونَ یَدَ لَامِسٍ فَمِنْ بَیْنِ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ ذِی سَطْوَةٍ عَلَی الضَّعَفَةِ شَدِیدٍ مُطَاعٍ لَا یَعْرِفُ الْمُبْدِئَ وَ الْمُعِیدَ فَیَا عَجَباً وَ مَا لِی لَا أَعْجَبُ وَ الْأَرْضُ مِنْ غَاشٍّ غَشُومٍ وَ مُتَصَدِّقٍ ظَلُومٍ وَ عَامِلٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ بِهِمْ غَیْرِ رَحِیمٍ فَاللهُ الْحَاکِمُ فِیمَا فِیهِ تَنَازَعْنَا وَ الْقَاضِی بِحُکْمِهِ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَنَا اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنْ مَا کَانَ مِنَّا تَنَافُساً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاساً مِن فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَکِنْ لِنُرِیَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ یُعْمَلَ بِفَرَائِضِکَ وَ سُنَّتِکَ وَ أَحْکَامِکَ فَإِنَّکُمْ إِلَّا تَنْصُرُونَا (فان لم تنصرونا) <ref>حسینی طهرانی، لمعات الحسین، پاورقی ص۱۳ به نقل از [[علی‌اکبر غفاری]] </ref> وَ تُنْصِفُونَا قَوِیَ الظَّلَمَةُ عَلَیْکُمْ وَ عَمِلُوا فِی إِطْفَاءِ نُورِ نَبِیِّکُمْ وَ حَسْبُنَا اللهُ وَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْنا وَ إِلَیْهِ أَنَبْنَا وَ إِلَیْهِ الْمَصِیر{{سخ}}
ای مردم از آنچه خدا به آن اولیای خود را پند داده پند گیرید، مانند بدگویی او از دانشمندان یهود آنجا که می‌فرماید: «چرا دانشمندان الهی، آنان را از گفتار گناهشان باز نمی‌دارند؟»<ref>مائده: ۶۳.</ref> و می‌فرماید: «از میان بنی‌اسرائیل آنان که کفر ورزیدند لعن شدند» تا می‌فرماید: «چه بد بود آنچه می‌کردند».<ref>مائده: ۷۸.</ref>
ای مردم از آنچه خدا به آن اولیای خود را پند داده پند گیرید، مانند بدگویی او از دانشمندان یهود آنجا که می‌فرماید: «چرا دانشمندان الهی، آنان را از گفتار گناهشان باز نمی‌دارند؟»<ref>مائده: ۶۳.</ref> و می‌فرماید: «از میان بنی‌اسرائیل آنان که کفر ورزیدند لعن شدند» تا می‌فرماید: «چه بد بود آنچه می‌کردند».<ref>مائده: ۷۸.</ref>
{{سخ}}و بدین سان خداوند آنان را نکوهش کرد؛ چون آنان از ستمگر میان خود کارهای زشت و فساد می‌دیدند و نهیشان نمی‌کردند، به طمع آنچه از آنها به ایشان می‌رسید و از بیم آنچه از آن می‌ترسیدند، با اینکه خدا می‌فرماید: «از مردم نترسید و از من بترسید».<ref>مائده: ۴۴.</ref> و می‌فرماید: «مردان و زنان باایمان دوستان یکدیگرند، به کارهای پسندیده وا می‌دارند و از کارهای ناپسند باز می‌دارند».<ref>توبه: ۷۱.</ref>
{{سخ}}و بدین سان خداوند آنان را نکوهش کرد؛ چون آنان از ستمگر میان خود کارهای زشت و فساد می‌دیدند و نهیشان نمی‌کردند، به طمع آنچه از آنها به ایشان می‌رسید و از بیم آنچه از آن می‌ترسیدند، با اینکه خدا می‌فرماید: «از مردم نترسید و از من بترسید».<ref>مائده: ۴۴.</ref> و می‌فرماید: «مردان و زنان باایمان دوستان یکدیگرند، به کارهای پسندیده وا می‌دارند و از کارهای ناپسند باز می‌دارند».<ref>توبه: ۷۱.</ref>
خط ۶۴: خط ۶۳:


==شرح==
==شرح==
[[مجتبی تهرانی]] خطبه منا را در سال ١٣٩٠ش برای تبیین هدف [[قیام امام‌ حسین(ع)]] در هفده جلسه شرح کرده است<ref>تهرانی، سلوک عاشورایی، ۱۳۹۱ش، ج١٠، ص٢١.</ref> و متن این سخنان در جلد دهم (منزل دهم) از مجموعه ده جلدی سلوک عاشورایی به نام شرح خطبه منا منتشر شده است.<ref>[https://mojtabatehrani.com/product/%D8%B3%D9%84%D9%88%DA%A9-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%B2%D9%8410/ «شرح خطبه منا»].</ref> محمدرضا حدادپور جهرمی نیز خطبه مذکور را با نگرشی بر اوضاع و نیازهای مسلمانان و با تأکید بر احتمال تکرار حوادث مشابه در جامعه اسلامی، در کتاب «شرح خطبه امام حسین(ع) در منا» توضیح داده و دفتر نشر معارف آن را منتشر کرده است.<ref> [http://nashremaaref.ir/product/441054/ «شرح خطبه امام حسین(ع) در منا»].</ref>
[[مجتبی تهرانی]] خطبه منا را در سال ١٣٩٠ش برای تبیین هدف [[قیام امام حسین(ع)]] در هفده جلسه شرح کرده است<ref>تهرانی، سلوک عاشورایی، ۱۳۹۱ش، ج١٠، ص٢١.</ref> و متن این سخنان در جلد دهم (منزل دهم) از مجموعه ده جلدی سلوک عاشورایی به نام شرح خطبه منا منتشر شده است.<ref>[https://mojtabatehrani.com/product/%D8%B3%D9%84%D9%88%DA%A9-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%B2%D9%8410/ «شرح خطبه منا»].</ref> محمدرضا حدادپور جهرمی نیز خطبه مذکور را با نگرشی بر اوضاع و نیازهای مسلمانان و با تأکید بر احتمال تکرار حوادث مشابه در جامعه اسلامی، در کتاب «شرح خطبه امام حسین(ع) در منا» توضیح داده و دفتر نشر معارف آن را منتشر کرده است.<ref> [http://nashremaaref.ir/product/441054/ «شرح خطبه امام حسین(ع) در منا»].</ref>


== جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته==
خط ۷۷: خط ۷۶:
* حدادپور جهرمی، محمدرضا، شرح خطبه امام حسین(ع) در منا، قم، دفتر نشر معارف، چاپ پنجم، ١٣٩٨ش.
* حدادپور جهرمی، محمدرضا، شرح خطبه امام حسین(ع) در منا، قم، دفتر نشر معارف، چاپ پنجم، ١٣٩٨ش.
* حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۳۸۰ق.
* حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۳۸۰ق.
* حسینی، سیدجواد، «افشای مفاسد معاویه و یزید در سخنان امام حسین(ع)»، در مجله پاسدار اسلام، ش۲۷۹-۲۸۰، ۱۳۸۴ش.
* حسینی، سید جواد، «افشای مفاسد معاویه و یزید در سخنان امام حسین(ع)»، در مجله پاسدار اسلام، ش۲۷۹-۲۸۰، ۱۳۸۴ش.
* حسینی طهرانی، سید محمدحسین، ولايت فقيه در حكومت اسلام‌، مشهد، نشر علامه طباطبايى‌، چاپ دوم، بی‌تا.
* حسینی طهرانی، سید محمدحسین،  لمعات الحسین، مؤسسه ترجمه و نشر دوره علوم و معارف اسلام، مشهد، ۱۴۲۵ق.
* سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم، بیروت، دارالفنون.
* سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم، بیروت، دارالفنون.
* فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، تدوین: گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، ترجمه علی مؤیدی، چ۲، قم، نشر معروف، ۱۳۸۵ش.
* فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، تدوین: گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، ترجمه علی مؤیدی، چ۲، قم، نشر معروف، ۱۳۸۵ش.
* گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیه‌السلام، زیر نظر مهدی پیشوایی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۹ش.
* گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیه‌السلام، زیر نظر مهدی پیشوایی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۹ش.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تهران، مکتبة الاسلامیة، ۱۳۶۳ش.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تهران، مکتبة الاسلامیة، ۱۳۶۳ش.
* مكارم شيرازى، ناصر، عاشورا ريشه‌‏ها، انگيزه‌‌ها، رويدادها، پيامدها، قم، ناشر: مؤلف، چاپ اول، بی‌تا.
* مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‏ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، قم، ناشر: مؤلف، چاپ اول، بی‌تا.
* نجمی، محمدصادق، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ویرایش دوم، چ۹، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش.
* نجمی، محمدصادق، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ویرایش دوم، چ۹، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش.
*طبرسی، الاحتجاج.
*طبرسی، الاحتجاج.