confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۵
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←شأننزول) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
}} | }} | ||
'''آیه شُعوبیه''' آیه سیزدهم سوره | '''آیه شُعوبیه''' آیه سیزدهم [[سوره حجرات]]، آفرینش انسانها را از یک مرد و زن معرفی کرده و اختلاف در قبایل و طائفهها را برای شناخت مردم از یکدیگر عنوان نموده است و در نهایت گرامیترین انسان نزد [[خدا|خداوند]] را باتقواترین آنها معرفی میکند. این [[آیه]] با محکوم کردن تفاخر انساب، [[تقوا]] را مهمترین اصل تضمینکننده نظم و ثبات و تنها معیار سنجش ارزش انسان قلمداد میکند. برخی [[مفسر|مفسران]] منظور از تقوا را انجام [[واجب|واجبات]] و ترک [[حرام|محرمات]] عنوان کردهاند. | ||
گفته شده انسان به صورت [[فطرت|فطری]] به دنبال ارزش، افتخار و برتری نسبت به دیگران است که گاهی معیار برتری به سمت ارزشهای کاذب چون برتری در نژاد و نسب سوق پیدا میکند. این تصور در میان اعراب به خصوص اعراب [[جاهلیت|جاهلی]] نمود بیشتری داشت که این آیه مسیر خواسته فطری انسان را اصلاح و تقوا را ملاک برتری معرفی کرد. | گفته شده انسان به صورت [[فطرت|فطری]] به دنبال ارزش، افتخار و برتری نسبت به دیگران است که گاهی معیار برتری به سمت ارزشهای کاذب چون برتری در نژاد و نسب سوق پیدا میکند. این تصور در میان اعراب به خصوص اعراب [[جاهلیت|جاهلی]] نمود بیشتری داشت که این آیه مسیر خواسته فطری انسان را اصلاح و تقوا را ملاک برتری معرفی کرد. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==معرفی و جایگاه== | ==معرفی و جایگاه== | ||
آیه سیزدهم سوره حجرات که به آیه شعوبیه شهرت دارد<ref>دفتر تبلیغات اسلامی، فرهنگنامه علوم قرآن، ج۱، ص۴۱۷.</ref> ریشه جامعه انسانی را از یک مرد و زن دانسته و اختلاف در طایفهها و قبایل را برای شناخت و نظم اجتماعی عنوان کرده است و در نهایت گرامیترین انسان نزد خداوند را باتقواترین آنها معرفی میکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۹۶.</ref> | آیه سیزدهم [[سوره حجرات]] که به آیه شعوبیه شهرت دارد<ref>دفتر تبلیغات اسلامی، فرهنگنامه علوم قرآن، ج۱، ص۴۱۷.</ref> ریشه جامعه انسانی را از یک مرد و زن دانسته و اختلاف در طایفهها و قبایل را برای شناخت و نظم اجتماعی عنوان کرده است و در نهایت گرامیترین انسان نزد خداوند را باتقواترین آنها معرفی میکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۹۶.</ref> | ||
به باور [[مفسر|مفسران]] آیه شعوبیه با خطاب قرار دادن کل جامعه انسانی<ref>شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج۹، ص۳۵۲؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۵ش، ج۲۷، ص۲۵۴؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۸، ص۴۲.</ref> و اشاره به برابری همه انسانها در نسب<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۲۰۶؛ بغوی، معالم التنزیل، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۲۶۵.</ref> ریشه تفاخر به انساب را زده<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۲۲ِ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۳۲۶؛ حویزی، نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۹۶.</ref> و مردم را از افتخار کردن به آن نهی میکند<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۲۰۶</ref> و در ادامه اصالت و برتری واقعی را در مسئله تقوا و پرهیزکاری عنوان کرده و آن را تنها راه [[تقرب|تقرب به خداوند]] معرفی مینماید.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۹۷.</ref> گفته شده این [[آیه]] مهمترین اصلی را که سبب نظم و ثبات میشود، بیان کرده و میزان واقعی ارزشهای انسانی را در برابر ارزشهای دروغین مشخص میسازد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۹۶.</ref> | به باور [[مفسر|مفسران]] آیه شعوبیه با خطاب قرار دادن کل جامعه انسانی<ref>شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج۹، ص۳۵۲؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۵ش، ج۲۷، ص۲۵۴؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۸، ص۴۲.</ref> و اشاره به برابری همه انسانها در نسب<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۲۰۶؛ بغوی، معالم التنزیل، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۲۶۵.</ref> ریشه تفاخر به انساب را زده<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۲۲ِ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۳۲۶؛ حویزی، نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۹۶.</ref> و مردم را از افتخار کردن به آن نهی میکند<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۲۰۶</ref> و در ادامه اصالت و برتری واقعی را در مسئله تقوا و پرهیزکاری عنوان کرده و آن را تنها راه [[تقرب|تقرب به خداوند]] معرفی مینماید.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۹۷.</ref> گفته شده این [[آیه]] مهمترین اصلی را که سبب نظم و ثبات میشود، بیان کرده و میزان واقعی ارزشهای انسانی را در برابر ارزشهای دروغین مشخص میسازد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۹۶.</ref> |