کمیت بن زید اسدی: تفاوت میان نسخهها
←قصیده رائیه و مدح بنی امیه
(←پانویس) |
|||
خط ۱۹۷: | خط ۱۹۷: | ||
[[خالد بن عبد اللّه قسری]] با شنیدن قصیدۀ کمیت در هجو «[[یمن]]» با مطلع{{شعر | [[خالد بن عبد اللّه قسری]] با شنیدن قصیدۀ کمیت در هجو «[[یمن]]» با مطلع{{شعر | ||
| جداکننده = \\ | | جداکننده = \\ | ||
| متن = الا حییت عنا یا مدینا\\و هل ناس تقول مسلمینا}}تصمیم به انتقام از او گرفت. او [[قصائد هاشمیات|هاشمیات]] را به سی [[کنیز]] آموخت و به سوی [[هشام بن عبد الملک]] فرستاد. هشام، از آنها خواست تا [[قرآن]] بخوانند و شعر بسرایند. آنها هاشمیات کمیت را، خواندند. او با شنیدن این اشعار برآشفت و به خالد که عامل او در [[عراق]] بود نامه نوشت که: سر کمیت را برایش بفرستد.<ref>امینی، الغدیر، ج۴، ص۴۰</ref> | | متن = الا حییت عنا یا مدینا\\و هل ناس تقول مسلمینا}}تصمیم به انتقام از او گرفت. او [[قصائد هاشمیات|هاشمیات]] را به سی [[کنیز]] آموخت و به سوی [[هشام بن عبد الملک]] فرستاد. هشام، از آنها خواست تا [[قرآن]] بخوانند و شعر بسرایند. آنها هاشمیات کمیت را، خواندند. او با شنیدن این اشعار برآشفت و به خالد که عامل او در [[عراق]] بود نامه نوشت که: سر کمیت را برایش بفرستد.<ref>امینی، الغدیر، ج۴، ص۴۰</ref><ref>امینی، الغدیر،۱۴۳۰ق، ۲۰۰۹م، ج۲، ص۲۷۳.</ref> | ||
[[ابان بن ولید]] عامل [[واسط]]، که با کمیت دوست بود. غلامی را بر استری نشاند و او را به شرط رساندن نامهاش به کمیت آزاد کرد. ابان در نامه از کمیت خواست با حیله جایش را در زندان با «حبی» همسر و دخترعمویش، عوض کند. کمیت این کار را کرده و از زندان گریخت و بنی اسد، طایفه «حبی»، هم مانع این شدند که خالد بن عبدالله آسیبی به او برساند.<ref>امینی، الغدیر، ج۴، ص۴۱-۴۲</ref> | [[ابان بن ولید]] عامل [[واسط]]، که با کمیت دوست بود. غلامی را بر استری نشاند و او را به شرط رساندن نامهاش به کمیت آزاد کرد. ابان در نامه از کمیت خواست با حیله جایش را در زندان با «حبی» همسر و دخترعمویش، عوض کند. کمیت این کار را کرده و از زندان گریخت و بنی اسد، طایفه «حبی»، هم مانع این شدند که خالد بن عبدالله آسیبی به او برساند.<ref>امینی، الغدیر، ج۴، ص۴۱-۴۲</ref> |