کمیت بن زید اسدی: تفاوت میان نسخهها
←قصیدۀ بائیه
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
الم ترنی من حبّ آل محمد\\اروح و اغدوّ خائفا اترقّب | الم ترنی من حبّ آل محمد\\اروح و اغدوّ خائفا اترقّب | ||
فان هی لم تصلح لحی سواهم\\فانّ ذوی القربی احقّ و اوجب | فان هی لم تصلح لحی سواهم\\فانّ ذوی القربی احقّ و اوجب | ||
یقولون لم یورث و لو لا تراثه\\لقد شرکت فیها «بکیل» و «ارحب»}} | یقولون لم یورث و لو لا تراثه\\لقد شرکت فیها «بکیل» و «ارحب»}}ترجمه: جانم از شور و شادی آکنده است، لیکن نه ازعشق سیمین بدنان، و از سر بازیچه، آیا سالخوردگان دل به بازی می سپارند؟ آیا نمی نگری که من، بواسطه عشق به آل محمد (و دلبستگی به حکومت حق و عدل) شب و روز در هراسم و (با جباران و کارگزاران آنان) در حال جنگ و گریزم.حکومت اسلامی (و جانشینی پیامبر)، جز در نزد آل محمد (که شایستگانند) نمی تواند باشد، زیرا آن کس که به پیامبر نزدیک است (و دست پرورده اوست) می تواند راه او را ادامه دهد، نه دیگران... | ||
«[[سیوطی]]» در صفحۀ ۱۳ ''شرح شواهد المغنی'' گفته است: «[[ابن عساکر]]» به اسناد خود از «محمّد بن عقیر» آورده است؛ [[بنی اسد|بنی اسد]] میگفتند: در ما فضیلتی است که در عالم نیست. هیچ خانهای از - خانههای ما نیست که در آن برکت وراثت کمیت نباشد، زیرا او [[محمد (ص)|پیغمبر]] را در خواب دیده و رسول خدا به وی فرمودهاند: شعر «طربت و ما شوقا الی البیض اطرب» را بخوان و خوانده است و پیغمبر فرمودهاند. بورکت و بورک قومک «تو و خویشاوندانت را برکت باد.» و نیز در صفحۀ ۱۴ ''شرح شواهد'' است که ابن عساکر از «ابی عکرمه ضبی» از پدرش آورده است که میگفت: در «[[کوفه]]» مردم را چنان یافتم که هر کس قصیدۀ طربت. . . را نمیخواند [[بنی هاشم|هاشمی]] نبود.<ref>امینی، الغدیر، ج۴، ص۱۸</ref> | «[[سیوطی]]» در صفحۀ ۱۳ ''شرح شواهد المغنی'' گفته است: «[[ابن عساکر]]» به اسناد خود از «محمّد بن عقیر» آورده است؛ [[بنی اسد|بنی اسد]] میگفتند: در ما فضیلتی است که در عالم نیست. هیچ خانهای از - خانههای ما نیست که در آن برکت وراثت کمیت نباشد، زیرا او [[محمد (ص)|پیغمبر]] را در خواب دیده و رسول خدا به وی فرمودهاند: شعر «طربت و ما شوقا الی البیض اطرب» را بخوان و خوانده است و پیغمبر فرمودهاند. بورکت و بورک قومک «تو و خویشاوندانت را برکت باد.» و نیز در صفحۀ ۱۴ ''شرح شواهد'' است که ابن عساکر از «ابی عکرمه ضبی» از پدرش آورده است که میگفت: در «[[کوفه]]» مردم را چنان یافتم که هر کس قصیدۀ طربت. . . را نمیخواند [[بنی هاشم|هاشمی]] نبود.<ref>امینی، الغدیر، ج۴، ص۱۸</ref> |