آقا محمدخان قاجار: تفاوت میان نسخهها
جز
←کشتار در کرمان
جز (←کشتار در کرمان) |
|||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
لطفعلی خان خود را به کرمان رساند، ولی به درون شهر راه نیافت. پس به [[طبس]] رفت و با کمک امیرحسین خان زنگویی ۳۰۰ سوار فراهم و آهنگ [[یزد]] کرد و با شکست علینقی خان بافقی آنجا را بگشود و روانه شیراز گشت. وی در آنجا از قاجاریان به سرکردگی حاجابراهیم کلانتر و محمدحسین خان قوانلو شکست خورد و نومیدانه روی به سوی طبس، [[بم]] و نَرْماشیر آورد. او در این پهنه به تکاپو افتاد و سپاهیانی فراهم آورد و به سوی کرمان رفت و در ۱۲۰۸ق/۱۷۹۳م شهر را گشود و خود را پادشاه نامید و سکه به نام خویش زد.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۴۷۷.</ref> | لطفعلی خان خود را به کرمان رساند، ولی به درون شهر راه نیافت. پس به [[طبس]] رفت و با کمک امیرحسین خان زنگویی ۳۰۰ سوار فراهم و آهنگ [[یزد]] کرد و با شکست علینقی خان بافقی آنجا را بگشود و روانه شیراز گشت. وی در آنجا از قاجاریان به سرکردگی حاجابراهیم کلانتر و محمدحسین خان قوانلو شکست خورد و نومیدانه روی به سوی طبس، [[بم]] و نَرْماشیر آورد. او در این پهنه به تکاپو افتاد و سپاهیانی فراهم آورد و به سوی کرمان رفت و در ۱۲۰۸ق/۱۷۹۳م شهر را گشود و خود را پادشاه نامید و سکه به نام خویش زد.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۴۷۷.</ref> | ||
آقامحمدخان | آقامحمدخان سراسیمه و کینه توزانه باباخان را با ۰۰۰‘۵ سوار و عنوان جهانبانی به سوی کرمان فرستاد و خود نیز با لشکری در حدود ۰۰۰‘۶۰ تن به دنبال وی روانه شد. لطفعلیخان با ۳۰۰ مرد جنگی در برابر آن ارتش نیرومند جنگید. با اینکه مردم کرمان و همین ارتش اندک بیش از ۴ ماه، از ۱۷ [[ذیقعده]] ۱۲۰۸ تا اول [[ربیع الثانی|ربیعالثانی]] ۱۲۰۹ق/۱۷ ژوئن ۱۷۹۴ تا ۲۶ اکتبر ۱۷۹۴م پایداری کردند، اما زیر فشارهای نظامی آقامحمدخان و قحطی در شهر، آخرین پناهگاه زندیان فرو ریخت و [[لطفعلی خان]] آواره [[بم]] گردید.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۴۷۷.</ref> | ||
آقامحمدخان در کرمان جنایت و سنگدلی را به نهایت رساند. شمار کشتگان، کور شدگان، زنان و دخترانی را که میان ارتشیان آزمند و خشمناک تقسیم شدند، چندین هزار تن برآورد کردهاند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۴۷۷.</ref> | آقامحمدخان در کرمان جنایت و سنگدلی را به نهایت رساند. شمار کشتگان، کور شدگان، زنان و دخترانی را که میان ارتشیان آزمند و خشمناک تقسیم شدند، چندین هزار تن برآورد کردهاند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۴۷۷.</ref> |