حدیث منزلت: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
Rezai.mosavi (بحث | مشارکتها) جز (اصلاح نویسههای عربی) |
Rezai.mosavi (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
== موارد بیان حدیث منزلت== | == موارد بیان حدیث منزلت== | ||
این [[حدیث]] با تعابیر و الفاظ مختلف و در زمانها و مکانهای گوناگون از [[پیامبر اکرم(ص)]] نقل شده است. از جمله: در اولین [[عقد اخوت|پیمان برادری]] (قبل از [[هجرت به مدینه]])، روز پیمان برادری دوم (پنج ماه بعد از هجرت به مدینه)، در منزل [[ام سلمه|امّ سلمه]]، هنگام تعیین سرپرست برای دختر [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]]، در ماجرای [[سد ابواب]]<ref>ابن مغازلی، مناقب امام علی | این [[حدیث]] با تعابیر و الفاظ مختلف و در زمانها و مکانهای گوناگون از [[پیامبر اکرم(ص)]] نقل شده است. از جمله: در اولین [[عقد اخوت|پیمان برادری]] (قبل از [[هجرت به مدینه]])، روز پیمان برادری دوم (پنج ماه بعد از هجرت به مدینه)، در منزل [[ام سلمه|امّ سلمه]]، هنگام تعیین سرپرست برای دختر [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]]، در ماجرای [[سد ابواب]]<ref>ابن مغازلی، مناقب امام علی(ع)، ۲۵۵ـ۲۵۷ </ref> و از همه مشهورتر در [[غزوه تبوک]].<ref> ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۷۷، ج۳، ص۴۱۷، ج۷، ص۵۱۳، ۵۹۱؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۲۹؛ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، داراحیاءالتراث العربی، ج۲، ص۱۸۷۰-۱۸۷۱؛ ترمذی، سنن ترمذی، چاپ ابراهیم عطوه، ج۵، ص۶۳۸، ۶۴۰-۶۴۱؛ نسائی، سنن نسائی، ص۵۰-۶۱؛ حاکم نیشابوری، مستدرک، دارالمعرفة، ج۳، ص۱۳۳-۱۳۴؛ -طبری، الریاض النضرة، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۱۱۷-۱۱۹؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۷ـ۸؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۱۰؛ عینی، عمدةالقاری: شرح صحیح البخاری، ۱۴۲۱ق، ج۱۶، ص۳۰۱؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۳۷۰ش، ص۱۶۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۲۳۶، ۲۹۱؛ متقی، کنزالعمال، ج۱۳، ص۱۶۳، ۱۷۱-۱۷۲؛ نیز رجوع کنید به میرحامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۸۳ش، ج۲، دفتر۱، ص۲۹-۵۹؛ شرف الدین، ص۱۳۰؛ حسینی میلانی، نفحات الازهار، ۱۴۲۲ق، ج۱۸، ص۳۶۳-۴۱۱.</ref> | ||
نقلهای مختلف حدیث منزلت، همگی این مضمون مشترک را دارند که جایگاه و منزلت [[امام علی (ع)|امام علی(ع)]] نسبت به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، همانند جایگاه [[حضرت هارون|هارون]] نسبت به [[حضرت موسی|موسی]] است. اختلافات اندکی هم که در تعابیر این حدیث وجود دارد، از تکرار آن در مناسبتهای مختلف و نیز نقل به معنا در احادیث، نشأت گرفته است. | نقلهای مختلف حدیث منزلت، همگی این مضمون مشترک را دارند که جایگاه و منزلت [[امام علی (ع)|امام علی(ع)]] نسبت به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، همانند جایگاه [[حضرت هارون|هارون]] نسبت به [[حضرت موسی|موسی]] است. اختلافات اندکی هم که در تعابیر این حدیث وجود دارد، از تکرار آن در مناسبتهای مختلف و نیز نقل به معنا در احادیث، نشأت گرفته است. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==منابع حدیث در بین شیعه و اهل سنت== | ==منابع حدیث در بین شیعه و اهل سنت== | ||
{{امام علی}} | {{امام علی}} | ||
[[حدیث]] مزبور در منابع متعدد تاریخی و روایی و [[علم کلام|کلامی]] گزارش شده است،<ref>مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۷۷، ج۳، ص۴۱۷؛ صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۲۹؛ سنن ترمذی، چاپ ابراهیم عطوه، ج۵، ص۶۳۸؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۰۷؛ باقلانی، کتاب تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ۱۴۱۴ق، ص۴۵۷؛ قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی، چاپ محمد قاسم، ج۱۰، قسم ۱، ص۱۵۸؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۴، ص۴۶۵؛ فخر رازی، البراهین در علم کلام، ۱۳۴۱ش، ج۲، ص۲۵۷؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۹۶.</ref> حتی برخی دانشمندان [[شیعه]] کتابهای مستقلی درباره آن نگاشتهاند، از جمله [[میر حامد حسین]] (متوفی [[سال ۱۳۰۶ هجری قمری|۱۳۰۶ ه.ق]]) یک جلد از مجموعهٔ [[عبقات الانوار]] را به این حدیث اختصاص داده است. حاکم حسکانی از استادش، ابوحازم حافظ عبدوی، نقل نموده که وی حدیث منزلت را به پنج هزار سند روایت کرده است.<ref> محدّث مشهور، متوفی قرن پنجم؛ ج۱، ص۱۹۵.</ref> بنا به نقل دیگری، ۸۸ نفر از مشهورترین راویان، این حدیث را نقل نمودهاند.<ref> حسینی میلانی، نفحات الازهار، ۱۴۲۲ق، ج۱۷، ص۲۳-۲۸.</ref> افرادی چون [[ابن تیمیه]]،<ref> منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۳۲۶.</ref> عبدالحق دهلوی، گنجی شافعی، ابوالقاسم علی بن محسِّن تنوخی و [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] نیز به صحت و شهرت آن گواهی دادهاند.<ref> میرحامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۸۳ش، ج۲، دفتر۱، ص۲۰۴ـ ۲۰۶؛ حسینی میلانی، نفحات الازهار، ۱۴۲۲ق، ج۱۷، ص۱۵۱ـ۱۶۲.</ref> این حدیث در [[صحیح بخاری]]،<ref>«أَمَا تَرْضَی أَنْ تَکونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ، مِنْ مُوسَی»؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۲۰۸، ج۵، ص۱۲۹</ref> [[صحیح مسلم]]<ref> ۶۳۷۰ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دار احیاءالتراث العربی، ج۴، ص۱۸۷۰و۱۸۷۱.</ref> و کتابهای دیگر [[اهل سنت و جماعت|اهل سنّت]] نیز نقل شده است.<ref> حاکم نیشابوری، مستدرک، دارالمعرفة، ج۳، ص۱۳۳-۱۳۴؛ مفید، الارشاد، مکتبة بصیرتی، ص۸۱-۸۴؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۹۷-۱۰۹۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۷۸؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۰۱ق، ص۲۷-۲۸؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵ق، ج۱۳، ص۲۱۱؛ جوینی خراسانی، فرائد السمطین، ۱۳۹۸ق، ج۱، ص۱۲۲؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ۱۴۰۲ق، ج۹، ص۱۱۱؛ عسقلانی، کتاب الاصابة، ۱۳۲۸ق، ج۲، ص۵۰۹؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۳۷۰ش، ص۱۶۸؛ حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۸۷-۱۸۸؛ قندوزی، ینابیع المَودَّةِ لِذَوی القُربی، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲، ۱۳۷؛ حسینی فیروزآبادی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج۱، ص۳۴۷-۳۶۴؛ خضری، اتمام الوفاء فی سیرةالخلفاء، ص۱۶۹ </ref> | [[حدیث]] مزبور در منابع متعدد تاریخی و روایی و [[علم کلام|کلامی]] گزارش شده است،<ref>مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۷۷، ج۳، ص۴۱۷؛ صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۱۲۹؛ سنن ترمذی، چاپ ابراهیم عطوه، ج۵، ص۶۳۸؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۰۷؛ باقلانی، کتاب تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ۱۴۱۴ق، ص۴۵۷؛ قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی، چاپ محمد قاسم، ج۱۰، قسم ۱، ص۱۵۸؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۴۶۵؛ فخر رازی، البراهین در علم کلام، ۱۳۴۱ش، ج۲، ص۲۵۷؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۹۶.</ref> حتی برخی دانشمندان [[شیعه]] کتابهای مستقلی درباره آن نگاشتهاند، از جمله [[میر حامد حسین]] (متوفی [[سال ۱۳۰۶ هجری قمری|۱۳۰۶ ه.ق]]) یک جلد از مجموعهٔ [[عبقات الانوار]] را به این حدیث اختصاص داده است. حاکم حسکانی از استادش، ابوحازم حافظ عبدوی، نقل نموده که وی حدیث منزلت را به پنج هزار سند روایت کرده است.<ref> محدّث مشهور، متوفی قرن پنجم؛ ج۱، ص۱۹۵.</ref> بنا به نقل دیگری، ۸۸ نفر از مشهورترین راویان، این حدیث را نقل نمودهاند.<ref> حسینی میلانی، نفحات الازهار، ۱۴۲۲ق، ج۱۷، ص۲۳-۲۸.</ref> افرادی چون [[ابن تیمیه]]،<ref> منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۳۲۶.</ref> عبدالحق دهلوی، گنجی شافعی، ابوالقاسم علی بن محسِّن تنوخی و [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] نیز به صحت و شهرت آن گواهی دادهاند.<ref> میرحامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۸۳ش، ج۲، دفتر۱، ص۲۰۴ـ ۲۰۶؛ حسینی میلانی، نفحات الازهار، ۱۴۲۲ق، ج۱۷، ص۱۵۱ـ۱۶۲.</ref> این حدیث در [[صحیح بخاری]]،<ref>«أَمَا تَرْضَی أَنْ تَکونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ، مِنْ مُوسَی»؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۲۰۸، ج۵، ص۱۲۹</ref> [[صحیح مسلم]]<ref> ۶۳۷۰ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دار احیاءالتراث العربی، ج۴، ص۱۸۷۰و۱۸۷۱.</ref> و کتابهای دیگر [[اهل سنت و جماعت|اهل سنّت]] نیز نقل شده است.<ref> حاکم نیشابوری، مستدرک، دارالمعرفة، ج۳، ص۱۳۳-۱۳۴؛ مفید، الارشاد، مکتبة بصیرتی، ص۸۱-۸۴؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۹۷-۱۰۹۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۷۸؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۰۱ق، ص۲۷-۲۸؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵ق، ج۱۳، ص۲۱۱؛ جوینی خراسانی، فرائد السمطین، ۱۳۹۸ق، ج۱، ص۱۲۲؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ۱۴۰۲ق، ج۹، ص۱۱۱؛ عسقلانی، کتاب الاصابة، ۱۳۲۸ق، ج۲، ص۵۰۹؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۳۷۰ش، ص۱۶۸؛ حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۸۷-۱۸۸؛ قندوزی، ینابیع المَودَّةِ لِذَوی القُربی، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲، ۱۳۷؛ حسینی فیروزآبادی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج۱، ص۳۴۷-۳۶۴؛ خضری، اتمام الوفاء فی سیرةالخلفاء، ص۱۶۹ </ref> | ||
===صحیح بودن حدیث نزد اهل سنت=== | ===صحیح بودن حدیث نزد اهل سنت=== | ||
اِبن عَبدالبرّ این روایت را از درستترین و استوارترین روایات دانسته است.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۹۷.</ref> در برخی منابع، راههای نقل این حدیث به تفصیل ذکر شده است.<ref>ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۹۷؛ ابن عساکر، ترجمةالامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۹۸ق، ج۱، ص۳۰۶-۳۹۱.</ref> [[حاکم نیشابوری]]<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، دارالمعرفة، ج۳، ص۱۳۴.</ref> [[طریق حدیث]] را صحیح دانسته و شمس الدین ذهبی نیز در تلخیص المستدرک<ref> نگاه کنید به حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، دارالمعرفة، ج۳، ص۱۳۴.</ref> بر صحت آن تأکید کرده است. [[ابن ابی الحدید]]<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵ق، ج۱۳، ص۲۱۱.</ref> نیز آن را مورد اتفاق جمیع فرَق اسلامی معرفی کرده است. | اِبن عَبدالبرّ این روایت را از درستترین و استوارترین روایات دانسته است.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۹۷.</ref> در برخی منابع، راههای نقل این حدیث به تفصیل ذکر شده است.<ref>ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۹۷؛ ابن عساکر، ترجمةالامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۹۸ق، ج۱، ص۳۰۶-۳۹۱.</ref> [[حاکم نیشابوری]]<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، دارالمعرفة، ج۳، ص۱۳۴.</ref> [[طریق حدیث]] را صحیح دانسته و شمس الدین ذهبی نیز در تلخیص المستدرک<ref> نگاه کنید به حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، دارالمعرفة، ج۳، ص۱۳۴.</ref> بر صحت آن تأکید کرده است. [[ابن ابی الحدید]]<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵ق، ج۱۳، ص۲۱۱.</ref> نیز آن را مورد اتفاق جمیع فرَق اسلامی معرفی کرده است. | ||
مخالفان و معاندان [[امام علی(ع)]] هم نتوانستهاند این حدیث را رد کنند و ناگزیر به پذیرش آن شده و گاه، ناخواسته، آن را نقل نمودهاند. بنا به نقل [[خطیب بغدادی]]، [[ولید بن عبدالملک]] اموی هم اصل این حدیث را پذیرفته و لفظ «[[حضرت هارون|هارون]]» را به «[[قارون]]» تبدیل کرده بوده است.<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۲۶۲.</ref> [[مأمون عباسی]] نیز به هنگام احتجاج با [[فقها]]، به این حدیث استناد کرده است.<ref> ابن عبد ربّه، العقد الفرید، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۳۵۷-۳۵۸.</ref> | مخالفان و معاندان [[امام علی(ع)]] هم نتوانستهاند این حدیث را رد کنند و ناگزیر به پذیرش آن شده و گاه، ناخواسته، آن را نقل نمودهاند. بنا به نقل [[خطیب بغدادی]]، [[ولید بن عبدالملک]] اموی هم اصل این حدیث را پذیرفته و لفظ «[[حضرت هارون|هارون]]» را به «[[قارون]]» تبدیل کرده بوده است.<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۲۶۲.</ref> [[مأمون عباسی]] نیز به هنگام احتجاج با [[فقها]]، به این حدیث استناد کرده است.<ref> ابن عبد ربّه، العقد الفرید، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۳۵۷-۳۵۸.</ref> بنابه نقل خطیب بغدادی، [[عمر بن خطاب]] با استناد به حدیث منزلت، فردی را که به [[علی(ع)]] دشنام میداد [[منافق]] خواند.<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۴۹۸.</ref> | ||
[[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] هم حدیث منزلت را انکار نکرد و وقتی از [[سعد بن ابی وقاص]] (از مخالفین امام علی(ع)) پرسید: «چرا علی را دشنام نمیدهی؟» سعد پاسخ گفت: «به سبب سه فضیلتی که [[رسول خدا(ص)]] برای علی ذکر کرده است»، آنگاه سعد به نقل این سه فضیلت پرداخت که نخستین آن حدیث منزلت بود. معاویه هم از واداشتن سعد به دشنامگویی علی(ع) دست برداشت.<ref> ابن اثیر، | [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] هم حدیث منزلت را انکار نکرد و وقتی از [[سعد بن ابی وقاص]] (از مخالفین امام علی(ع)) پرسید: «چرا علی را دشنام نمیدهی؟» سعد پاسخ گفت: «به سبب سه فضیلتی که [[رسول خدا(ص)]] برای علی ذکر کرده است»، آنگاه سعد به نقل این سه فضیلت پرداخت که نخستین آن حدیث منزلت بود. معاویه هم از واداشتن سعد به دشنامگویی علی(ع) دست برداشت.<ref> ابن اثیر، اسد الغابه، ج۴، ۱۹۷۰م، ص۱۰۴-۱۰۵؛ قندوزی، ینابیع المَودَّةِ لِذَوی القُربی، ج۱، ص۱۶۱؛ شرف الدین، المراجعات، ۱۴۲۶ق، ص۲۶۵.</ref> | ||
[[زید بن ارقم]] از جمله [[صحابه|اصحابی]] است که این حدیث را نقل کرده و در گزارش خود این مطلب را نیز افزوده است که وقتی رسول خدا(ص)، علی(ع) را به جای خود در [[مدینه]] گماشت، گروهی تصور کردند که پیامبر(ص) از علی(ع) ناراحت است. وقتی این سخن به گوش علی(ع) رسید، آن را نزد پیامبر(ص) باز گفت و رسول خدا در پاسخ، حدیث منزلت را بیان فرمود.<ref>نگاه کنید به هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ۱۴۰۲ق، ج۹، ص۱۱۱.</ref> | [[زید بن ارقم]] از جمله [[صحابه|اصحابی]] است که این حدیث را نقل کرده و در گزارش خود این مطلب را نیز افزوده است که وقتی رسول خدا(ص)، علی(ع) را به جای خود در [[مدینه]] گماشت، گروهی تصور کردند که پیامبر(ص) از علی(ع) ناراحت است. وقتی این سخن به گوش علی(ع) رسید، آن را نزد پیامبر(ص) باز گفت و رسول خدا در پاسخ، حدیث منزلت را بیان فرمود.<ref>نگاه کنید به هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ۱۴۰۲ق، ج۹، ص۱۱۱.</ref> | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
* ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، قاهره، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، ۱۳۸۵ق. | * ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، قاهره، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، ۱۳۸۵ق. | ||
* ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ق. | * ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ق. | ||
* ابن اثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، قاهره، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، | * ابن اثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، قاهره، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، ۱۹۷۰م. | ||
* ابن بابویه، معانی الأخبار، قم، چاپ علیاکبر غفاری، ۱۳۶۱ش. | * ابن بابویه، معانی الأخبار، قم، چاپ علیاکبر غفاری، ۱۳۶۱ش. | ||
* ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ریاض، چاپ محمد رشاد سالم، ۱۴۰۶ق. | * ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ریاض، چاپ محمد رشاد سالم، ۱۴۰۶ق. |