پرش به محتوا

سوره نور: تفاوت میان نسخه‌ها

←‏آیات مشهور: یکسان سازی ارجاعات به المیزان.
(←‏آیات مشهور: یکسان سازی ارجاعات به المیزان.)
خط ۲۵: خط ۲۵:
===آیات افک===
===آیات افک===
{{اصلی|آیات افک|ماجرای افک}}
{{اصلی|آیات افک|ماجرای افک}}
آیه یازدهم سوره نور به ماجرای [[تهمت]] به یکی از مسلمانان اشاره می‌کند و آنان را به دلیل این عمل سرزنش می‌کند. از آیات قرآن بدون توجه به تفاسیر و شأن نزولی که برای آن ذکر کرده‌اند، می‌توان دریافت فردی که به او تهمت زده شده فردی مشهور و از اعضای خانواده پیامبر(ص) بوده و تهمت‌زنندگان گروهی از مردم بوده‌اند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۱۲۷ـ۱۲۸.</ref> برای این آیات دو شأن نزول ذکر شده است: ۱. تهمت‌زدن برخی منافقان به [[عایشه]]، پس از بازگشت [[مسلمان|مسلمانان]] از [[بنی‌مصطلق (غزوه)|غزوه بنی مُصطَلِق]]<ref>تفصیل روایت را بنگرید به: ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۲۹۷-۳۰۲؛ واقدی، المغازی، ۱۴۱۴ق، ص۴۲۶-۴۳۵. </ref><ref>برای نقد این دیدگاه نگاه کنید به: عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۱۲، ص۷۷-۷۸، ۸۱، ۹۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۱۰۱-۱۳۰؛ مکارم شیرازی، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۰و۴۱</ref> ۲. تهمت‌زدن عایشه به [[ماریه دختر شمعون|ماریه قبطیه]].<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۹۹؛ یوسفی غروی، موسوعه التاریخ الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۳۵۰؛ عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۱۲، ص۳۲۰ - ۳۲۶.</ref><ref>برای نقد این دیدگاه ر.ک به: سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۴ش، ص۶۶۶؛  مکارم شیرازی، الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۱؛ حسینیان مقدم، «بررسی تاریخی تفسیری حادثه افک»، ص۱۷۲.</ref> در این آیات ضمن اینکه تهمت‌زنندگان به عذابی بزرگ تهدید شده‌اند، مؤمنان نیز از اینکه شایعات را بدون دلیل و بررسی باور کنند، نهی شده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۶.</ref>
آیه یازدهم سوره نور به ماجرای [[تهمت]] به یکی از مسلمانان اشاره می‌کند و آنان را به دلیل این عمل سرزنش می‌کند. از آیات قرآن بدون توجه به تفاسیر و شأن نزولی که برای آن ذکر کرده‌اند، استفاده شده فردی که به او تهمت زده شده فردی مشهور و از اعضای خانواده پیامبر(ص) بوده و تهمت‌زنندگان گروهی از مردم بوده‌اند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۸۹.</ref> برای این آیات دو شأن نزول ذکر شده است: ۱. تهمت‌زدن برخی منافقان به [[عایشه]]، پس از بازگشت [[مسلمان|مسلمانان]] از [[بنی‌مصطلق (غزوه)|غزوه بنی مُصطَلِق]]<ref>تفصیل روایت را بنگرید به: ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۲۹۷-۳۰۲؛ واقدی، المغازی، ۱۴۱۴ق، ص۴۲۶-۴۳۵. </ref><ref>برای نقد این دیدگاه نگاه کنید به: عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۱۲، ص۷۷-۷۸، ۸۱، ۹۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۰۱-۱۰۷؛ مکارم شیرازی، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۰و۴۱.</ref> ۲. تهمت‌زدن عایشه به [[ماریه دختر شمعون|ماریه قبطیه]].<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۹۹؛ یوسفی غروی، موسوعه التاریخ الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۳۵۰؛ عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۱۲، ص۳۲۰ - ۳۲۶.</ref><ref>برای نقد این دیدگاه ر.ک به: سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۴ش، ص۶۶۶؛  مکارم شیرازی، الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۱؛ حسینیان مقدم، «بررسی تاریخی تفسیری حادثه افک»، ص۱۷۲.</ref> در این آیات ضمن اینکه تهمت‌زنندگان به عذابی بزرگ تهدید شده‌اند، مؤمنان نیز از اینکه شایعات را بدون دلیل و بررسی باور کنند، نهی شده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۶.</ref>


===آیه حجاب===
===آیه حجاب===
خط ۳۷: خط ۳۷:
در آیه ۳۵ سوره نور معروف به آیه نور، بعد از بیان این حقیقت که [[خدا]] نور آسمان و زمین است، نور خداوند را به چراغ‌دانی تشبیه شده که چراغی در آن است و آن چراغ در حبابی شفاف و درخشنده مانند یک ستاره قرار گرفته و با روغنی صاف و خالص از درخت [[برکت|پربرکت]] زیتون که نه شرقی و نه غربی است، افروخته شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۴۷۵-۴۷۶.</ref>
در آیه ۳۵ سوره نور معروف به آیه نور، بعد از بیان این حقیقت که [[خدا]] نور آسمان و زمین است، نور خداوند را به چراغ‌دانی تشبیه شده که چراغی در آن است و آن چراغ در حبابی شفاف و درخشنده مانند یک ستاره قرار گرفته و با روغنی صاف و خالص از درخت [[برکت|پربرکت]] زیتون که نه شرقی و نه غربی است، افروخته شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۴۷۵-۴۷۶.</ref>


در برخی از تفاسیر با استناد به روایات، آیه نور را بر [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیت پیامبر]] تطبیق داده‌اند. در این تفاسیر، مشکات را بر قلب [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد(ص)]] یا بر [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه(س)]]، زجاجه را بر [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] و قلب او و عبارت «نور علی نور» را بر [[امامان شیعه]] که یکی بعد از دیگری می‌آمدند و مؤید به نور علم و حکمت بودند، تطبیق کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: حویزی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۶۰۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۳۰۶.</ref> در برخی از تفاسیر از [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] روایت شده که ما مشکاتی هستیم که چراغ محمد در آن قرار دارد و خداوند با ولایتِ ما هر که را بخواهد هدایت می‌کند.<ref>کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۳ق، ج۶،‌ص۲۹۵؛ شبّر، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۳۵ق، ص۵۳۴.</ref> در [[تفسیر المیزان]] نیز از [[امام صادق]] درباره آیه نور چنین آمده است: این مَثلی است که خدا برای ما اهل بیت زده که [[پیامبر(ص)]] و [[ائمه|ائمه(ع)]] از نشانه‌های خدایند؛ نشانه‌هایی که مردم به وسیله آنها به سوی [[توحید]] و مصالح دین و شرایع اسلام و [[مستحبات]] و [[واجبات]] هدایت می‌شوند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۱۹۵.</ref> [[علامه طباطبائی]] این روایت را از قبیل اشاره به بعضی مصادیق می‌داند که با فضیلت‌ترین و برترین مصادیق هستند و معتقد است [[آیه]] در ظاهر شامل غیر اهل بیت(ع) نیز می‌شود و [[انبیا]]، اوصیا و اولیا را هم شامل می‌گردد و قطعاً تمام مؤمنان را در برنمی‌گیرد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۱۹۵.</ref>
در برخی از تفاسیر با استناد به روایات، آیه نور را بر [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیت پیامبر]] تطبیق داده‌اند. در این تفاسیر، مشکات را بر قلب [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد(ص)]] یا بر [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه(س)]]، زجاجه را بر [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] و قلب او و عبارت «نور علی نور» را بر [[امامان شیعه]] که یکی بعد از دیگری می‌آمدند و مؤید به نور علم و حکمت بودند، تطبیق کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: حویزی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۶۰۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۳۰۶.</ref> در برخی از تفاسیر از [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] روایت شده که ما مشکاتی هستیم که چراغ محمد در آن قرار دارد و خداوند با ولایتِ ما هر که را بخواهد هدایت می‌کند.<ref>کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۳ق، ج۶،‌ص۲۹۵؛ شبّر، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۳۵ق، ص۵۳۴.</ref> در [[تفسیر المیزان]] نیز از [[امام صادق]] درباره آیه نور چنین آمده است: این مَثلی است که خدا برای ما اهل بیت زده که [[پیامبر(ص)]] و [[ائمه|ائمه(ع)]] از نشانه‌های خدایند؛ نشانه‌هایی که مردم به وسیله آنها به سوی [[توحید]] و مصالح دین و شرایع اسلام و [[مستحبات]] و [[واجبات]] هدایت می‌شوند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۴۱.</ref> [[علامه طباطبائی]] این روایت را از قبیل اشاره به بعضی مصادیق می‌داند که با فضیلت‌ترین و برترین مصادیق هستند و معتقد است [[آیه]] در ظاهر شامل غیر اهل بیت(ع) نیز می‌شود و [[انبیا]]، اوصیا و اولیا را هم شامل می‌گردد و قطعاً تمام مؤمنان را در برنمی‌گیرد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۴۱.</ref>


===آیه استیذان===  
===آیه استیذان===  
خط ۴۸: خط ۴۸:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِالله وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَىٰ أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّىٰ يَسْتَأْذِنُوهُ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَرَسُولِهِ ۚ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللهَ ۚ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ مؤمنان واقعی کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده‌اند و هنگامی که در کار مهمّی با او باشند، بی‌اجازه او جایی نمی‌روند؛ کسانی که از تو اجازه می‌گیرند، براستی به خدا و پیامبرش ایمان آورده‌اند! در این صورت، هر گاه برای بعضی کارهای مهمّ خود از تو اجازه بخواهند، به هر یک از آنان که می‌خواهی (و صلاح می‌بینی) اجازه ده، و برایشان از خدا [[استغفار|آمرزش]] بخواه که خداوند آمرزنده و مهربان است!»(آیه ۶۲)
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِالله وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَىٰ أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّىٰ يَسْتَأْذِنُوهُ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَرَسُولِهِ ۚ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللهَ ۚ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ مؤمنان واقعی کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده‌اند و هنگامی که در کار مهمّی با او باشند، بی‌اجازه او جایی نمی‌روند؛ کسانی که از تو اجازه می‌گیرند، براستی به خدا و پیامبرش ایمان آورده‌اند! در این صورت، هر گاه برای بعضی کارهای مهمّ خود از تو اجازه بخواهند، به هر یک از آنان که می‌خواهی (و صلاح می‌بینی) اجازه ده، و برایشان از خدا [[استغفار|آمرزش]] بخواه که خداوند آمرزنده و مهربان است!»(آیه ۶۲)


[[علامه طباطبایی]] در تفسیر آیه گفته که منظور از مومنان کسانی هستند که از ایمان حقیقی بهره‌مند هستند و به یگانگی خداوند یقین دارند و در پرتو این ایمان جانشان آرام است و دل‌هایشان در گرو پیامبر خداست؛ چنین مومنانی در امور مهم اجتماعی وعمومی مانند جنگ و تصمیمات مهم دیگر که نیازمند به تدبر و اندیشه و مشورت است هیچگاه بدون کسب اجازه از پیامبر هیچ اقدامی نمی‌کنند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۵، ص۱۶۶.</ref>
[[علامه طباطبایی]] در تفسیر آیه گفته که منظور از مومنان کسانی هستند که از ایمان حقیقی بهره‌مند هستند و به یگانگی خداوند یقین دارند و در پرتو این ایمان جانشان آرام است و دل‌هایشان در گرو پیامبر خداست؛ چنین مؤمنانی در امور مهم اجتماعی و عمومی مانند جنگ و تصمیمات مهم دیگر که نیازمند به تدبر و اندیشه و مشورت است، هیچگاه بدون کسب اجازه از پیامبر هیچ اقدامی نمی‌کنند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۶۶.</ref>


برخی از مفسران نکاتی را از آیه استفاده کرده‌اند مانند: حضور در كنار رهبرى، براى حل مشكلات، نشانه‌ى ايمان، و ترك آن نشانه‌ى نفاق يا ضعف ايمان است. ممنوعیت خود محوری و خودمختاری در مسائل تشكيلاتى، كه بر اساس همفكرى و مشورت، تصميم گرفته مى‌شود، ضرورت وجود رهبر و پیروی از او در زندگى اجتماعى، ضرورت همراهی [[ایمان]] با تسلیم واطاعت از رهبری، ضرورتارج نهادن به نظام اجتماعی وکارهای گروهی.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۶، ص۲۱۹.</ref>
برخی از مفسران نکاتی را از آیه استفاده کرده‌اند مانند: حضور در كنار رهبرى، براى حل مشكلات، نشانه‌ى ايمان، و ترك آن نشانه‌ى نفاق يا ضعف ايمان است. ممنوعیت خود محوری و خودمختاری در مسائل تشكيلاتى، كه بر اساس همفكرى و مشورت، تصميم گرفته مى‌شود، ضرورت وجود رهبر و پیروی از او در زندگى اجتماعى، ضرورت همراهی [[ایمان]] با تسلیم واطاعت از رهبری، ضرورتارج نهادن به نظام اجتماعی وکارهای گروهی.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۶، ص۲۱۹.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۴۵۲

ویرایش