|
|
خط ۶۴: |
خط ۶۴: |
| جز دو چشمم هیچکس آبی بر این آتش نریخت\\مردم چشمان من تنها وفا دارم شده | | جز دو چشمم هیچکس آبی بر این آتش نریخت\\مردم چشمان من تنها وفا دارم شده |
| گر گلستان شد به ابراهیم آتش ها ولی\\سوخت گلزار من و آتش پدیدارم شده | | گر گلستان شد به ابراهیم آتش ها ولی\\سوخت گلزار من و آتش پدیدارم شده |
| شعله های کربلا آتش به جانم زد "حسان"\\آتشین از این جهت ابیات اشعارم شده}} }} و نیز از جمله معروفترین این اشعار که به صورت دودَمه در هیئات مذهبی خوانده میشود شعر [[شیخ محمد رضا ناصر الاسلام|خائف لاهیجی]] است. <ref>ر.ک: اصلاح عربانی، کتاب گیلان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۶۱۴</ref>{{یاد|محمدرضا ناصرشریف (ناصرالاسلام) متخلص به خائف لاهیجی ۱۳۱۸-۱۲۵۱ش.)}} | | شعله های کربلا آتش به جانم زد "حسان"\\آتشین از این جهت ابیات اشعارم شده}}}}و نیز از جمله معروفترین این اشعار که به صورت دودَمه در هیئات مذهبی خوانده میشود شعر [[شیخ محمد رضا ناصر الاسلام|خائف لاهیجی]] است. <ref>ر.ک: اصلاح عربانی، کتاب گیلان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۶۱۴</ref>{{یاد|محمدرضا ناصرشریف (ناصرالاسلام) متخلص به خائف لاهیجی ۱۳۱۸-۱۲۵۱ش.)}} |
| {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = شعر خائف درباره شام غریبان:{{سخ}}{{شعر}}{{ب|امشب به صحرا بیکفن جسم [[شهادت|شهیدان]] است |شام غریبان است}}{{ب|امشب نوای بیکسان بر بام کیوان است| شام غریبان است}}{{ب|امشب به دشت [[کربلا]] نالان یتیمانند| تا صبح گریانند}}{{ب|امشب به روی کشتهها در ناله مرغانند| چون نی در افغانند}}{{ب|بر خاک بیغسل و کفن رعنا جوانانند| خوابیده عریانند}}{{ب|بر غربت اجسادشان عالم پریشان است| شام غریبان است}}{{ب|امشب به بالین حسین [[حضرت زینب سلام الله علیها|زینب]] عزادار است |در غم گرفتار است}}{{ب|امشب [[سکینه دختر امام حسین(ع)|سکینه]] بر سر نعش پدر زار است |تا صبح بیدار است}}{{ب|امشب فلک حیران ز حال [[اهلالبیت علیهمالسلام|عترت]] زار است |از دیده خونبار است}}{{ب|[[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|زهرا]] به دور کشتهها با خیل [[حور العین| | | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = شعر خائف درباره شام غریبان:{{شعر جدید |
| حوران]] است|شام غریبان است}}{{ب|امشب [[امام حسین علیهالسلام| | | | جداکننده = \\ | متن = امشب به صحرا بیکفن جسم [[شهادت|شهیدان]] است \\ شام غریبان است |
| سلیمان زمان]] در گوشه هامون |غلطیده اندر خون}}{{ب|اندر هوای خاتم او [[بجدل بن سلیم کلبی|بَجدَل]] ملعون |دیوانه و مجنون}}{{ب|سازد جدا انگشت شه آن بیحیای دون|ای چرخ شو وارون}}{{ب| کی خاتَمِ محبوب حق در شأن دیوان است| شام غریبان است}}{{ب| امشب تن چاک حسین در [[نینوا]] بیسر |در بحر خون اندر}}{{ب| خوابیده بیغسل و کفن با [[حضرت علیاکبر علیهالسلام|علی اکبر]] و [[حضرت علیاصغر علیهالسلام|علی اصغر]]| با یاوران یک سر}}{{ب| اما ز ظلم خولی مردود سگ کمتر| در کنج خاکستر}}{{ب| در [[کوفه]] رأسش در تنور گرم مهمان است| شام غریبان است}}{{ب| امشب جناب [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] تا صبح در زاری| اشک غمش جاری}}{{ب| گاهی بحال دختران اندر پرستاری| اشک غمش جاری}}{{ب|گاهی کند در مطبخ [[خولی بن یزید اصبحی|خولی]] عزاداری| اشک غمش جاری}}{{ب|از نالههای زار او «خائف» نواخوان است| شام غریبان است}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|| منبع = اصلاح عربانی، کتاب گیلان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۶۱۴|تراز = وسط| عرض = 45۰px| اندازه خط = ۱۶px|رنگ پسزمینه =#E0E4E6| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | | امشب نوای بیکسان بر بام کیوان است\\ شام غریبان است |
| | امشب به دشت [[کربلا]] نالان یتیمانند\\ تا صبح گریانند |
| | امشب به روی کشتهها در ناله مرغانند\\ چون نی در افغانند |
| | بر خاک بیغسل و کفن رعنا جوانانند\\ خوابیده عریانند |
| | بر غربت اجسادشان عالم پریشان است\\ شام غریبان است |
| | امشب به بالین حسین [[حضرت زینب سلام الله علیها|زینب]] عزادار است \\ در غم گرفتار است |
| | امشب [[سکینه دختر امام حسین(ع)|سکینه]] بر سر نعش پدر زار است\\ تا صبح بیدار است |
| | امشب فلک حیران ز حال [[اهلالبیت علیهمالسلام|عترت]] زار است\\ از دیده خونبار است |
| | [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|زهرا]] به دور کشتهها با خیل [[حور العین|حوران]] است\\ شام غریبان است |
| | امشب [[امام حسین علیهالسلام|سلیمان زمان]] در گوشه هامون \\ غلطیده اندر خون |
| | اندر هوای خاتم او [[بجدل بن سلیم کلبی|بَجدَل]] ملعون\\ دیوانه و مجنون |
| | سازد جدا انگشت شه آن بیحیای دون\\ ای چرخ شو وارون |
| | کی خاتَمِ محبوب حق در شأن دیوان است\\ شام غریبان است |
| | امشب تن چاک حسین در [[نینوا]] بیسر \\ در بحر خون اندر |
| | خوابیده بیغسل و کفن با [[حضرت علیاکبر علیهالسلام|علی اکبر]] و [[حضرت علیاصغر علیهالسلام|علی اصغر]]\\ با یاوران یک سر |
| | اما ز ظلم خولی مردود سگ کمتر\\ در کنج خاکستر |
| | در [[کوفه]] رأسش در تنور گرم مهمان است\\ شام غریبان است |
| | امشب جناب [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] تا صبح در زاری \\ اشک غمش جاری |
| | گاهی بحال دختران اندر پرستاری\\ اشک غمش جاری |
| | گاهی کند در مطبخ [[خولی بن یزید اصبحی|خولی]] عزاداری\\ اشک غمش جاری |
| | از نالههای زار او «خائف» نواخوان است\\ شام غریبان است}}|تاریخ بایگانی|| منبع = اصلاح عربانی، کتاب گیلان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۶۱۴|تراز = وسط| عرض = 45۰px| اندازه خط = ۱۶px|رنگ پسزمینه =#E0E4E6| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} |
|
| |
|
| == گالری == | | == گالری == |