کیسانیه: تفاوت میان نسخهها
←علت نامگذاری
خط ۶: | خط ۶: | ||
==علت نامگذاری== | ==علت نامگذاری== | ||
علت نامگذاری آنان به کیسانیه استنادشان به [[کیسان]] است. ( | علت نامگذاری آنان به کیسانیه استنادشان به [[کیسان]] است. (کَیِّس) در لغت به معنای باهوش و با کیاست است.<ref>الفیروز آبادی، القاموس المحیط، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص۳۸۶.</ref> در تاریخ فرق اسلامی<ref>ج۲، صص۳۶-۳۵.</ref> درباره این که کیسان چه کسی است نظرات مختلفی وجود دارد. | ||
#کیسان، لقب [[مختار بن ابیعبید ثقفی|مختار]] | #کیسان، لقب [[مختار بن ابیعبید ثقفی|مختار]] است که ادعاشده به او وحی میشده وبا غیب ارتباط داشته است.؛<ref>نک. المقدسی، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۳۱.</ref> [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]] در علت نامگذاری مختار به کیسان میگوید: بر فرض درستی این لقب برای او، منشأش همان روایت کشی از [[امام علی علیهالسلام|امیرالمومنان(ع)]] است که دوبار مختار را با لقب «یا کَیِّس» خطاب قرار دادند، سپس این را به صیغه تثنیه در آوردند و کیسان گفتند.<ref>معجم الرجال، ج۱۸ص ۱۰۲-۱۰۳.</ref> | ||
#کیسان، شخص دیگری غیر از مختار است؛<ref>گفته شده این شخص، از [[موالیان علی بن ابیطالب|موالیان]] [[حضرت علی|علی بن ابیطالب]](ع) یا از شاگردان محمد بن حنفیه بوده است. نک. ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه فی السیایه و العقائد و تاریخ المذاهب الفقهیه، ص۴۱.</ref> و مختار عقاید خود را از یکی از وابستگان [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] که کیسان نام داشت گرفته است.<ref>نک. بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۷.</ref> برخی نیز کیسان را لقب ابوعمره؛ رییس پلیس مختار و برخی نیز کیسان را لقب غلام حضرت علی (ع) دانستهاند.<ref>الکیسانیة فی التاریخ و الادب، ص۵۹؛ الزینة، ص۲۳۸.</ref> | #کیسان، شخص دیگری غیر از مختار است؛<ref>گفته شده این شخص، از [[موالیان علی بن ابیطالب|موالیان]] [[حضرت علی|علی بن ابیطالب]](ع) یا از شاگردان محمد بن حنفیه بوده است. نک. ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه فی السیایه و العقائد و تاریخ المذاهب الفقهیه، ص۴۱.</ref> و مختار عقاید خود را از یکی از وابستگان [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] که کیسان نام داشت گرفته است.<ref>نک. بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۷.</ref> برخی نیز کیسان را لقب ابوعمره؛ رییس پلیس مختار و برخی نیز کیسان را لقب غلام حضرت علی (ع) دانستهاند.<ref>الکیسانیة فی التاریخ و الادب، ص۵۹؛ الزینة، ص۲۳۸.</ref> | ||