confirmed، protected، templateeditor
۷٬۷۱۳
ویرایش
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
جنگ جمل باعث انتقال مرکز خلافت مسلمین از [[مدینه]] به [[کوفه]] در [[عراق]] شد و بهعلت بروز درگیری بین چند تن از [[صحابه]] و شخص خلیفه، زمینهای برای ظهور برخی نظریههای جدید [[کلام|کلامی]] و [[فقه|فقهی]] میان مذاهب اسلامی در باب سیاست گشت. | جنگ جمل باعث انتقال مرکز خلافت مسلمین از [[مدینه]] به [[کوفه]] در [[عراق]] شد و بهعلت بروز درگیری بین چند تن از [[صحابه]] و شخص خلیفه، زمینهای برای ظهور برخی نظریههای جدید [[کلام|کلامی]] و [[فقه|فقهی]] میان مذاهب اسلامی در باب سیاست گشت. | ||
==رخدادها و کلیات == | ==رخدادها و کلیات== | ||
جنگ جمل، اولین جنگ دوران امام علی(ع)،<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۴۲.</ref> و نخستین جنگ میان دو گروه مسلمان بود.<ref>دلشاد تهرانی، سودای پیمانشکنان، ۱۳۹۴ش، ص۱۴.</ref> این جنگ را نخستین رویارویی میان [[عثمانیه]] با شیعه قلمداد کردهاند که به شکست عثمانیه منجر شد.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۴۰.</ref> نبرد در [[۱۰ جمادی الاولی]]<ref>شیخ مفید، الجمل والنصرة، ۱۳۷۴ش، ص۳۳۶؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۵۱؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۸۲.</ref> یا به روایتی دیگر در نیمه [[جمادیالثانی]] [[سال ۳۶ هجری قمری|سال ۳۶ قمری]]<ref>طبری، تاريخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۱.</ref>، بین سپاه [[امام علی(ع)]] و اصحاب جمل ([[طلحه]]، [[زبیر]] و [[عایشه]])، در نزدیکی [[بصره]] آغاز شد.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۴۱؛ حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ذیل کلمه «خُرَیبَة»؛ سمعانی، الأنساب، ۱۴۰۰ق، ج۱۲، ص۱۸۰.</ref> | جنگ جمل، اولین جنگ دوران امام علی(ع)،<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۴۲.</ref> و نخستین جنگ میان دو گروه مسلمان بود.<ref>دلشاد تهرانی، سودای پیمانشکنان، ۱۳۹۴ش، ص۱۴.</ref> این جنگ را نخستین رویارویی میان [[عثمانیه]] با شیعه قلمداد کردهاند که به شکست عثمانیه منجر شد.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۴۰.</ref> نبرد در [[۱۰ جمادی الاولی]]<ref>شیخ مفید، الجمل والنصرة، ۱۳۷۴ش، ص۳۳۶؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۵۱؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۸۲.</ref> یا به روایتی دیگر در نیمه [[جمادیالثانی]] [[سال ۳۶ هجری قمری|سال ۳۶ قمری]]<ref>طبری، تاريخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۱.</ref>، بین سپاه [[امام علی(ع)]] و اصحاب جمل ([[طلحه]]، [[زبیر]] و [[عایشه]])، در نزدیکی [[بصره]] آغاز شد.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۴۱؛ حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ذیل کلمه «خُرَیبَة»؛ سمعانی، الأنساب، ۱۴۰۰ق، ج۱۲، ص۱۸۰.</ref> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
عدهای، از هر دو طرف کناره گرفتند؛ از جمله [[احنف بن قیس|اَحْنَف بن قیس]] که به امام(ع) گفت اگر بخواهی با دویست نفر از خانوادهام به تو میپیوندم و اگر نه، با قبیله خود، بنی سعد، کناره میگیرم و چهار هزار شمشیر را از تو بازمیدارم. امام ترجیح داد که وی کناره گیرد.<ref>شیخ مفید، الجمل والنصرة، ۱۳۸۵ق، ص۲۹۵؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۳۴؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۰-۵۰۵؛ ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۶۳.</ref> | عدهای، از هر دو طرف کناره گرفتند؛ از جمله [[احنف بن قیس|اَحْنَف بن قیس]] که به امام(ع) گفت اگر بخواهی با دویست نفر از خانوادهام به تو میپیوندم و اگر نه، با قبیله خود، بنی سعد، کناره میگیرم و چهار هزار شمشیر را از تو بازمیدارم. امام ترجیح داد که وی کناره گیرد.<ref>شیخ مفید، الجمل والنصرة، ۱۳۸۵ق، ص۲۹۵؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۳۴؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۰-۵۰۵؛ ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۶۳.</ref> | ||
=== تلاش برای جلوگیری از جنگ === | ===تلاش برای جلوگیری از جنگ=== | ||
هنگامی که امام وارد [[بصره]] شد، از سمت طَفّ داخل شد و در جایی که زاویه خوانده میشد اقامت کرد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۵۹-۳۶۱.</ref> سپس به راه خود ادامه داد. طلحه و زبیر و عایشه نیز از فُرضه (بندر) به راه افتادند. پس از رسیدن امام به بصره، دو گروه با هم روبهرو شدند.<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ۱۴۱۵ق، ص۱۱۱؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۰-۵۰۱.</ref> عایشه نیز از اقامتگاهش به مسجد حُدّان، در محله قبیله ازد، که میدان جنگ در حوالی آن بود، نقل مکان کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۳.</ref> | هنگامی که امام وارد [[بصره]] شد، از سمت طَفّ داخل شد و در جایی که زاویه خوانده میشد اقامت کرد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۵۹-۳۶۱.</ref> سپس به راه خود ادامه داد. طلحه و زبیر و عایشه نیز از فُرضه (بندر) به راه افتادند. پس از رسیدن امام به بصره، دو گروه با هم روبهرو شدند.<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ۱۴۱۵ق، ص۱۱۱؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۰-۵۰۱.</ref> عایشه نیز از اقامتگاهش به مسجد حُدّان، در محله قبیله ازد، که میدان جنگ در حوالی آن بود، نقل مکان کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۰۳.</ref> | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
{| class="wikitable" style="float:left; clear:both; margin-bottom :0; margin-left:0; margin-right:15px" | {| class="wikitable" style="float:left; clear:both; margin-bottom :0; margin-left:0; margin-right:15px" | ||
|- | |- | ||
! جنگهای دوران امام علی(ع) !! سپاه مقابل !! تاریخ وقوع | !جنگهای دوران امام علی(ع)!!سپاه مقابل!!تاریخ وقوع | ||
|- | |- | ||
| جنگ جمل|| سپاه [[طلحه]] و [[زبیر]]|| [[۱۵ جمادیالثانی]] [[سال ۳۶ قمری|۳۶ق]] | |جنگ جمل||سپاه [[طلحه]] و [[زبیر]]||[[۱۵ جمادیالثانی]] [[سال ۳۶ قمری|۳۶ق]] | ||
|- | |- | ||
| [[جنگ صفین]]|| سپاه [[معاویه]]|| [[صفر]] [[سال ۳۷ هجری قمری|۳۷ق]] | |[[جنگ صفین]]||سپاه [[معاویه]]||[[صفر]] [[سال ۳۷ هجری قمری|۳۷ق]] | ||
|- | |- | ||
|[[جنگ نهروان]]|| سپاه [[خوارج]]|| صفر [[سال ۳۸ هجری قمری|۳۸ق]] | |[[جنگ نهروان]]||سپاه [[خوارج]]||صفر [[سال ۳۸ هجری قمری|۳۸ق]] | ||
|} | |} | ||
بنابر برخی منابع، زبیر نیز، پشیمان از کار خویش، قبل از جنگ از میان اصحاب جمل بیرون رفت.<ref>ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۷۰-۴۷۱.</ref> از روایتی دیگر برمیآید که پس از شکست سپاه جمل، زبیر از معرکه گریخت و به [[مدینه]] رفت.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۱۸۱.</ref> به هر روی، هنگامی که زبیر میدان را ترک کرد، [[عَمرو بن جُرموز]]، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی بهنام [[وادیالسِّباع]] او را غافلگیرانه کشت.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۱۱.</ref> امام از این واقعه و کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیریهای زبیر در جنگهای صدر اسلام، فرمود این شمشیر بارها اندوه را از چهره رسول خدا (ص) زدود.<ref>ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۷۱-۴۷۲.</ref> | بنابر برخی منابع، زبیر نیز، پشیمان از کار خویش، قبل از جنگ از میان اصحاب جمل بیرون رفت.<ref>ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۷۰-۴۷۱.</ref> از روایتی دیگر برمیآید که پس از شکست سپاه جمل، زبیر از معرکه گریخت و به [[مدینه]] رفت.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۱۸۱.</ref> به هر روی، هنگامی که زبیر میدان را ترک کرد، [[عَمرو بن جُرموز]]، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی بهنام [[وادیالسِّباع]] او را غافلگیرانه کشت.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۵۱۱.</ref> امام از این واقعه و کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیریهای زبیر در جنگهای صدر اسلام، فرمود این شمشیر بارها اندوه را از چهره رسول خدا (ص) زدود.<ref>ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۷۱-۴۷۲.</ref> | ||
پس از جنگ، عایشه را از هودج بیرون آوردند و برای او خیمهای برپا کردند. [[علی(ع)]] او را به سبب جنگافروزی سرزنش کرد. سپس به برادر وی، [[محمد بن ابی بکر]]، فرمود تا او را به بصره بَرَد. عایشه چند روز آنجا ماند تا بعداً روانه مدینه شود، اما چون مهلت پایان یافت و او در رفتن تعلل ورزید، امام(ع)، [[عبدالله بن عباس]] را پیش وی فرستاد و به او هشدار داد. آنگاه وی را همراه با سی مرد و بیست زنی که لباس مردانه پوشیده بودند، به همراه محمد (یا عبدالرحمن) بن ابیبکر، با احترام و مشایعت، به مدینه روانه کرد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۷۰.</ref>با وجود این تدبیر عایشه که به دنبال پیدا کردن نقطه ضعفی در حکومت امام علی(ع) بود او را متهم به همراه ساختن ناموس پیامبر با نامحرمان کرد و پيوسته از اين كار گله مى كرد ولی بعداً وقتی متوجه شد محافظان او زنانی بودند که لباس مردانه برتن داشتند از اعتراض خود پوزش طلبيد و گفت: خدا فرزند ابوطالب را پاداش | پس از جنگ، عایشه را از هودج بیرون آوردند و برای او خیمهای برپا کردند. [[علی(ع)]] او را به سبب جنگافروزی سرزنش کرد. سپس به برادر وی، [[محمد بن ابی بکر]]، فرمود تا او را به بصره بَرَد. عایشه چند روز آنجا ماند تا بعداً روانه مدینه شود، اما چون مهلت پایان یافت و او در رفتن تعلل ورزید، امام(ع)، [[عبدالله بن عباس]] را پیش وی فرستاد و به او هشدار داد. آنگاه وی را همراه با سی مرد و بیست زنی که لباس مردانه پوشیده بودند، به همراه محمد (یا عبدالرحمن) بن ابیبکر، با احترام و مشایعت، به مدینه روانه کرد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۷۰.</ref>با وجود این تدبیر عایشه که به دنبال پیدا کردن نقطه ضعفی در حکومت امام علی(ع) بود او را متهم به همراه ساختن ناموس پیامبر با نامحرمان کرد و پيوسته از اين كار گله مى كرد ولی بعداً وقتی متوجه شد محافظان او زنانی بودند که لباس مردانه برتن داشتند از اعتراض خود پوزش طلبيد و گفت: خدا فرزند ابوطالب را پاداش نيک دهد كه حرمت رسول خدا را در مورد من رعايت كرد.<ref>شیخ مفید، الجمل، ص۲۲۱؛ سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۷۴ش، ص۴۶۲.</ref> | ||
بعدها [[عایشه|عایشه]] هرگاه روز جمل را به یاد میآورد، آرزو میکرد که ای کاش قبل از آن مرده بود و در آن حادثه حضور نمییافت. وی هنگامی که آیه «و قَرْنَ فی بُیوتِکُنَّ»<ref>سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> را میخواند، چندان میگریست که روبندش خیس میشد.<ref>ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۸۷.</ref> | بعدها [[عایشه|عایشه]] هرگاه روز جمل را به یاد میآورد، آرزو میکرد که ای کاش قبل از آن مرده بود و در آن حادثه حضور نمییافت. وی هنگامی که آیه «و قَرْنَ فی بُیوتِکُنَّ»<ref>سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> را میخواند، چندان میگریست که روبندش خیس میشد.<ref>ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۸۷.</ref> | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
==پیشینه و دلایل بروز جنگ== | ==پیشینه و دلایل بروز جنگ== | ||
=== پیمانشکنی طلحه و زبیر === | ===پیمانشکنی طلحه و زبیر=== | ||
[[امام علی(ع)]] در [[ذیحجه]] [[سال ۳۵ هجری قمری]]، در پی اصرار و اتفاقنظر مردم از جمله [[مهاجران]] و [[انصار]]؛ زمام [[خلافت]] را به دست گرفت. طلحه و زبیر که نخست چشم به خلافت دوخته بودند، وقتی موفق نشدند و خلافت به امام علی(ع) رسید، انتظار داشتند به فرمانروایی ولایات برسند.<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۳ق، خطبه ۱۴۸، ص۱۶۷.</ref> | [[امام علی(ع)]] در [[ذیحجه]] [[سال ۳۵ هجری قمری]]، در پی اصرار و اتفاقنظر مردم از جمله [[مهاجران]] و [[انصار]]؛ زمام [[خلافت]] را به دست گرفت. طلحه و زبیر که نخست چشم به خلافت دوخته بودند، وقتی موفق نشدند و خلافت به امام علی(ع) رسید، انتظار داشتند به فرمانروایی ولایات برسند.<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۳ق، خطبه ۱۴۸، ص۱۶۷.</ref> | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
[[طلحه]] و [[زبیر]]، برای توجیه پیمانشکنی خویش، مدعی شدند که از ترس و با اکراه بیعت کردهاند و لذا تعهدی در فرمانبرداری از امیرمؤمنان (ع) ندارند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۳۵.</ref> | [[طلحه]] و [[زبیر]]، برای توجیه پیمانشکنی خویش، مدعی شدند که از ترس و با اکراه بیعت کردهاند و لذا تعهدی در فرمانبرداری از امیرمؤمنان (ع) ندارند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۳۵.</ref> | ||
=== نقش معاویه در جنگ جمل=== | ===نقش معاویه در جنگ جمل=== | ||
به باور [[علامه طباطبایی]]، طلحه و زبیر، به تحریک معاویه دست به برپایی جنگ جمل زدند<ref>طباطبایی، رسالت تشیع در دنیای امروز، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۸.</ref> و طلحه و زبیر و [[یعلی بن منبه]]، با دستور سری معاویه در مکه جمع شده و مردم را علیه امام علی تحریک کردند.<ref>طباطبایی، رسالت تشیع در دنیای امروز، ۱۳۸۷ش، ص۱۸۴.</ref> بنا بر گزارش ابن أبی الحدید، پس از آن که علی (ع) برای معاویه نامه نوشت و از او درخواست بیعت کرد، معاویه نامهای به زبیر نوشت که در آن آمده بود: «...همانا از مردم شام برای تو بیعت گرفتم، آنان دعوت مرا پذیرفتند و گروه گروه جمع شدند، پس کوفه و بصره را دریاب، مبادا پسر ابوطالب بر تو پیشی گیرد، چراکه مهمتر از این دو شهر وجود ندارد، پس از تو برای طلحه بیعت گرفتم، خونخواهی عثمان را آشکار کنید و مردم را بهسوی آن بخوانید.»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص ۲۳۱</ref> | به باور [[علامه طباطبایی]]، طلحه و زبیر، به تحریک معاویه دست به برپایی جنگ جمل زدند<ref>طباطبایی، رسالت تشیع در دنیای امروز، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۸.</ref> و طلحه و زبیر و [[یعلی بن منبه]]، با دستور سری معاویه در مکه جمع شده و مردم را علیه امام علی تحریک کردند.<ref>طباطبایی، رسالت تشیع در دنیای امروز، ۱۳۸۷ش، ص۱۸۴.</ref> بنا بر گزارش ابن أبی الحدید، پس از آن که علی (ع) برای معاویه نامه نوشت و از او درخواست بیعت کرد، معاویه نامهای به زبیر نوشت که در آن آمده بود: «...همانا از مردم شام برای تو بیعت گرفتم، آنان دعوت مرا پذیرفتند و گروه گروه جمع شدند، پس کوفه و بصره را دریاب، مبادا پسر ابوطالب بر تو پیشی گیرد، چراکه مهمتر از این دو شهر وجود ندارد، پس از تو برای طلحه بیعت گرفتم، خونخواهی عثمان را آشکار کنید و مردم را بهسوی آن بخوانید.»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص ۲۳۱</ref> | ||
===همپیمانی با عایشه === | ===همپیمانی با عایشه=== | ||
[[طلحه]] و [[زبیر]]، برای پیشبرد مقاصد خود، از [[عایشه]]، که پیش از قتل [[عثمان]] برای [[عمره]] به [[مکه]] رفته بود، درخواست کردند که به خونخواهی [[عثمان]] و انتقام از کشندگان وی، که اکنون از یاران نزدیک [[علی(ع)|علی]] و سرداران او شدهاند، با آنان همراه شود. پس از مدتی، سرانجام، [[عایشه]] خواست آنان را پذیرفت.<ref> بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۵۹؛ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۱۴۴؛ ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۵۲.</ref>{{سخ}} | [[طلحه]] و [[زبیر]]، برای پیشبرد مقاصد خود، از [[عایشه]]، که پیش از قتل [[عثمان]] برای [[عمره]] به [[مکه]] رفته بود، درخواست کردند که به خونخواهی [[عثمان]] و انتقام از کشندگان وی، که اکنون از یاران نزدیک [[علی(ع)|علی]] و سرداران او شدهاند، با آنان همراه شود. پس از مدتی، سرانجام، [[عایشه]] خواست آنان را پذیرفت.<ref> بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۵۹؛ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۱۴۴؛ ابن أعثم كوفي، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۵۲.</ref>{{سخ}} | ||
[[امیرالمؤمنین(ع)]] در خطبه ۱۷۱ [[نهج البلاغه]] به این نکته اینگونه اشاره کرده است: «به سوی جنگ بیرون شدند در حالی که حرم رسول خدا صلّی الله علیه و آله را همچون کنیزی که برای فروش میبرند به دنبال خود کشاندند».<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۱۷۱.</ref> | [[امیرالمؤمنین(ع)]] در خطبه ۱۷۱ [[نهج البلاغه]] به این نکته اینگونه اشاره کرده است: «به سوی جنگ بیرون شدند در حالی که حرم رسول خدا صلّی الله علیه و آله را همچون کنیزی که برای فروش میبرند به دنبال خود کشاندند».<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۱۷۱.</ref> | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
[[عبدالله بن عامر|عبدالله بن عامر بن کُرَیز]] و [[یعلی بن امیه]] نیز با اموال و شترهای بسیار (بنابر بعضی اخبار، با ۶۰۰ شتر و ششصد هزار [[درهم شرعی|درهم]] یا [[دینار شرعی|دینار]]) که خراج یمن بوده است٬ از [[یمن]] به آنان پیوستند و همه در خانه [[عایشه]] گرد آمدند. <ref>ابنمسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۶۹؛ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۶۰۷. </ref> | [[عبدالله بن عامر|عبدالله بن عامر بن کُرَیز]] و [[یعلی بن امیه]] نیز با اموال و شترهای بسیار (بنابر بعضی اخبار، با ۶۰۰ شتر و ششصد هزار [[درهم شرعی|درهم]] یا [[دینار شرعی|دینار]]) که خراج یمن بوده است٬ از [[یمن]] به آنان پیوستند و همه در خانه [[عایشه]] گرد آمدند. <ref>ابنمسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۶۹؛ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۶۰۷. </ref> | ||
===سخنان طلحه و زبیر و عایشه در بصره === | ===سخنان طلحه و زبیر و عایشه در بصره=== | ||
بهخواست [[عایشه]]، [[عبدالله بن عامر]] با نامهای از او به سران بصره، مخفیانه وارد شهر شد و عایشه با همراهانش تا حُفَیر یا حَفر ابیموسی پیش رفت.<ref> بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۱۶۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۶۱.</ref> چون خبر به مردم بصره رسید، [[عثمان بن حنیف|عثمان بن حُنَیف]] (فرماندار علی(ع) در بصره)، [[عمران بن حصین|عِمران بن حُصَین]] و [[ابوالاسود دوئلی|ابوالاسود دُؤَلی]] را نزد عایشه فرستاد تا سبب آمدن وی و مخالفت او را بپرسند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۴.</ref> فرستادگان عثمان بن حنیف، در محلی به نام حفر ابوموسی به عایشه رسیدند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۴.</ref> | بهخواست [[عایشه]]، [[عبدالله بن عامر]] با نامهای از او به سران بصره، مخفیانه وارد شهر شد و عایشه با همراهانش تا حُفَیر یا حَفر ابیموسی پیش رفت.<ref> بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۱۶۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۷۰م، ج۴، ص۴۶۱.</ref> چون خبر به مردم بصره رسید، [[عثمان بن حنیف|عثمان بن حُنَیف]] (فرماندار علی(ع) در بصره)، [[عمران بن حصین|عِمران بن حُصَین]] و [[ابوالاسود دوئلی|ابوالاسود دُؤَلی]] را نزد عایشه فرستاد تا سبب آمدن وی و مخالفت او را بپرسند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۴.</ref> فرستادگان عثمان بن حنیف، در محلی به نام حفر ابوموسی به عایشه رسیدند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ش، ج۲، ص۲۴.</ref> | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
{{سخ}}این نکته قابل انکار نیست که کینههایی نسبت به [[علی(ع)]] وجود داشته است؛ [[امیرالمؤمنین(ع)]] سابقه این امر را در مواردی برمیشمارد، از جمله اینکه: | {{سخ}}این نکته قابل انکار نیست که کینههایی نسبت به [[علی(ع)]] وجود داشته است؛ [[امیرالمؤمنین(ع)]] سابقه این امر را در مواردی برمیشمارد، از جمله اینکه: | ||
# چون [[پیامبر(ص)]] مرا بر پدر [[عایشه]] برتری داده بود. | #چون [[پیامبر(ص)]] مرا بر پدر [[عایشه]] برتری داده بود. | ||
# چون پیامبر(ص) مرا برای [[عقد اخوت|اخوت]] با خویش اختصاص داد. | #چون پیامبر(ص) مرا برای [[عقد اخوت|اخوت]] با خویش اختصاص داد. | ||
# چون خداوند دستور داد که همه دربهای منتهی به مسجد بسته شود حتی درب خانه پدر [[عایشه]]، اما درب خانه من بسته نشد. (ماجرای [[سد الابواب]]) | #چون خداوند دستور داد که همه دربهای منتهی به مسجد بسته شود حتی درب خانه پدر [[عایشه]]، اما درب خانه من بسته نشد. (ماجرای [[سد الابواب]]) | ||
# چون در [[جنگ خیبر|روز خیبر]] پیامبر اکرم (ص) بعد از ناکامی دیگران، پرچم را به من دادند و من نیز پیروز شدم و این امر موجب غمگین شدن آنان گردید و….<ref>مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ۱۳۷۴ش، ص۴۰۹.</ref> | #چون در [[جنگ خیبر|روز خیبر]] پیامبر اکرم (ص) بعد از ناکامی دیگران، پرچم را به من دادند و من نیز پیروز شدم و این امر موجب غمگین شدن آنان گردید و….<ref>مفید، الجمل و النصره، ۱۳۷۴ش، ۱۳۷۴ش، ص۴۰۹.</ref> | ||
علاوه بر این، [[طلحه]] و [[زبیر]] امیدوار بودند که [[علی(ع)]] در امور با آنها مشورت نماید؛ چراکه این دو خود را با [[علی(ع)]] در رتبه و مقام مساوی میدانستند، آنها امیدوار بودند که با مرگ [[عثمان]]، بخشی از حکومت را به دست گیرند، چه آنان تردیدی در به دست آوردن حکومت بصره و یمن نداشتند٬ ولی چون خواست خود را مطرح کردند٬ حضرت علی آنها شایسته این امر ندانست. <ref>رک:ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۷۱.</ref> | علاوه بر این، [[طلحه]] و [[زبیر]] امیدوار بودند که [[علی(ع)]] در امور با آنها مشورت نماید؛ چراکه این دو خود را با [[علی(ع)]] در رتبه و مقام مساوی میدانستند، آنها امیدوار بودند که با مرگ [[عثمان]]، بخشی از حکومت را به دست گیرند، چه آنان تردیدی در به دست آوردن حکومت بصره و یمن نداشتند٬ ولی چون خواست خود را مطرح کردند٬ حضرت علی آنها شایسته این امر ندانست. <ref>رک:ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۷۱.</ref> | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
در عین حال، [[ابن ابی الحدید]] معتزلی درباره برپاکنندگان جنگ جمل میگوید: همه اینها از نظر یاران معتزلی ما، نابودند به جز[[عایشه]] و [[طلحه]] و [[زبیر]]؛ زیرا این سه [[توبه]] کردند و بدون توبه، حکم اینها نیز بخاطر اصرارشان بر [[بغی]]، [[دوزخ]] است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۹.</ref> | در عین حال، [[ابن ابی الحدید]] معتزلی درباره برپاکنندگان جنگ جمل میگوید: همه اینها از نظر یاران معتزلی ما، نابودند به جز[[عایشه]] و [[طلحه]] و [[زبیر]]؛ زیرا این سه [[توبه]] کردند و بدون توبه، حکم اینها نیز بخاطر اصرارشان بر [[بغی]]، [[دوزخ]] است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۹.</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۲۱۵: | خط ۲۱۵: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/223447/%D8%AC%D9%85%D9%84%D8%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF مقاله جنگ جمل در دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | *[https://www.cgie.org.ir/fa/article/223447/%D8%AC%D9%85%D9%84%D8%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF مقاله جنگ جمل در دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | ||
* [http://rch.ac.ir/article/Details?id=9922 مقاله جنگ جمل در دانشنامه جهان اسلام] | *[http://rch.ac.ir/article/Details?id=9922 مقاله جنگ جمل در دانشنامه جهان اسلام] | ||
{{امام علی(ع)}} | {{امام علی(ع)}} | ||
{{رویدادهای مهم قرن اول هجری}} | {{رویدادهای مهم قرن اول هجری}} |