کاربر ناشناس
هارون بن موسی تلعکبری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مشایخ== | ==مشایخ== | ||
بیشتر استادان اوایل عمر تلعکبری در بغداد بوده اند و ظاهراً تلعکبری در دهه های نخستین عمر در بغداد می زیسته است.<ref>ر.ک:طوسی، رجال الطوسی، ص 426؛ شبیری ، 1380ش ، ص 252ـ254</ref> | بیشتر استادان اوایل عمر تلعکبری در بغداد بوده اند و ظاهراً تلعکبری در دهه های نخستین عمر در بغداد می زیسته است.<ref>ر.ک:طوسی، رجال الطوسی، ص 426؛ شبیری ، 1380ش ، ص 252ـ254</ref> | ||
# وی در خانه محمد بن هَمّام (متوفی 336) از احمدبن ادریس اشعری روایاتی شنیده بوده است.<ref>طوسی، رجال الطوسی، ص 411</ref> محمدبن همّام رئیس محدّثان شیعه در بغداد بود و احمدبن ادریس، احتمالاً در راه حج، که با مرگش در میانه راه به انجام نرسید، در بغداد مهمان وی شده بود.<ref>نجاشی ، ص 92؛ ابن حجر عسقلانی ، ج 1، ص 202 به نقل از منتجب الدین رازی در تاریخ الری</ref> | # وی در خانه محمد بن هَمّام (متوفی 336) از احمدبن ادریس اشعری روایاتی شنیده بوده است.<ref>طوسی، رجال الطوسی، ص 411</ref> محمدبن همّام رئیس محدّثان شیعه در بغداد بود و احمدبن ادریس، احتمالاً در راه حج، که با مرگش در میانه راه به انجام نرسید، در بغداد مهمان وی شده بود.<ref>نجاشی ، ص 92؛ ابن حجر عسقلانی ، ج 1، ص 202 به نقل از منتجب الدین رازی در تاریخ الری</ref> | ||
# در دلائل الامامة (ص 478)، روایتی از حضرت علی علیه السلام در بصره، و ظاهراً در بارة جنگ جمل، آمده که تلعکبری آن را از محمدبن جریر طبری روایت کرده است. مقایسة این سند با دو سند مشابه در تاریخ طبری<ref>طبری،ج 4، ص 533</ref> درباره وقایع جنگ جمل نشان می دهد که استاد تلعکبری، مؤلف تاریخ طبری است، نه محمدبن جریر طبری صاحب کتاب المسترشد فی الامامة. | # در دلائل الامامة (ص 478)، روایتی از حضرت علی علیه السلام در بصره، و ظاهراً در بارة جنگ جمل، آمده که تلعکبری آن را از محمدبن جریر طبری روایت کرده است. مقایسة این سند با دو سند مشابه در تاریخ طبری<ref>طبری،ج 4، ص 533</ref> درباره وقایع جنگ جمل نشان می دهد که استاد تلعکبری، مؤلف تاریخ طبری است، نه محمدبن جریر طبری صاحب کتاب المسترشد فی الامامة. | ||
# از دیگر استادان اوائل عمر تلعکبری، ابوبکر محمدبن محمدبن سلیمان باغَنْدی (متوفی 312) است.<ref>خطیب بغدادی، ج 3، ص 213؛ ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج 4، ص 287؛ ر.ک: خَزّاز رازی ، ص 146</ref> وی نیز ساکن بغداد و پیرو مذهب اهل سنّت بود.<ref>خطیب بغدادی، ج 3، ص 213</ref> | # از دیگر استادان اوائل عمر تلعکبری، ابوبکر محمدبن محمدبن سلیمان باغَنْدی (متوفی 312) است.<ref>خطیب بغدادی، ج 3، ص 213؛ ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج 4، ص 287؛ ر.ک: خَزّاز رازی ، ص 146</ref> وی نیز ساکن بغداد و پیرو مذهب اهل سنّت بود.<ref>خطیب بغدادی، ج 3، ص 213</ref> | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
# محمدبن حسین بن حفص خَثْعَمی (متوفی 317)، دومین استاد تلعکبری است که به او اجازة روایت داد.<ref>ابن رازی، المسلسلات، ص 243ـ244؛ ابن شاذان، ص 112؛ طوسی، رجال الطوسی، ص 442؛ طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، ص 308</ref> | # محمدبن حسین بن حفص خَثْعَمی (متوفی 317)، دومین استاد تلعکبری است که به او اجازة روایت داد.<ref>ابن رازی، المسلسلات، ص 243ـ244؛ ابن شاذان، ص 112؛ طوسی، رجال الطوسی، ص 442؛ طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، ص 308</ref> | ||
# تلعکبری از ابوالقاسم بَغوی (متوفی 317) روایت کرده است.<ref>ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج 4، ص 287</ref> | # تلعکبری از ابوالقاسم بَغوی (متوفی 317) روایت کرده است.<ref>ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج 4، ص 287</ref> | ||
# وی از احمدبن موسی بن العباس بن مجاهد در 318 اخذ حدیث کرده است | # وی از احمدبن موسی بن العباس بن مجاهد در 318 اخذ حدیث کرده است.<ref>خزاز رازی ، ص 146</ref> | ||
# به گزارش شیخ طوسی در رجال<ref>رجال،ص 450</ref> در سال 318 تلعکبری یحیی بن زکریا کَتَنْجی را، که بیش از 120 سال داشته ، دیده و از وی حدیث شنیده بوده است. | |||
# در 322 از احمدبن محمدبن ابی الغریب (یا العریب) حدیث شنیده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص 410؛ ر.ک: دلائل الامامه ، ص 81</ref> | |||
# به گزارش رجال | # به گزارش رجال طوسی،<ref>رجال طوسی،ص 432</ref> وی از علی بن حسین بن بابویه قمی، در 323 هنگامی که ابن بابویه وارد بغداد شد حدیث شنید و اجازه تمام روایاتش را دریافت داشت.<ref>ابن طاووس، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، ص 182</ref> | ||
# در 323 و پس از | # در 323 و پس از آن، تلعکبری از حسن بن محمدبن احمد زیدی ـ ساکن رُمَیْلَة بغداد ـ حدیث شنید و از وی اجازه روایت گرفت.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص 422</ref> | ||
===مهمترین مشایخ=== | ===مهمترین مشایخ=== | ||
# مهمترین استاد تلعکبری محمدبن هَمّام بغدادی است که نخستین بار در 323 از او حدیث شنید | # مهمترین استاد تلعکبری محمدبن هَمّام بغدادی است که نخستین بار در 323 از او حدیث شنید.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص 439</ref> تلعکبری در دهلیز منزل محمدبن همّام، به پیشنهاد ابن همّام با خدمتکار امام حسن عسکری علیه السلام هم صحبت شد و ماجراهایی از زندگی آن حضرت را از وی شنید.<ref>دلائل الامامة، ص 428ـ 431؛ طوسی، کتاب الغیبة، ص 215؛ طوسی، رجال طوسی، ص 444ـ 445</ref> این ماجرا نشان دهنده نزدیکی تلعکبری به ابن همّام است. وی بیش از همه از این استادش روایت نقل کرد. | ||
# دیگر استاد مهم تلعکبری، ابوالعباس احمدبن محمدبن سعید معروف به ابن عُقْدَه (متوفی 332) است که سه بار، از جمله در 330، به بغداد آمد و علی القاعده در همان سال تلعکبری از وی حدیث شنید | # دیگر استاد مهم تلعکبری، ابوالعباس احمدبن محمدبن سعید معروف به ابن عُقْدَه (متوفی 332) است که سه بار، از جمله در 330، به بغداد آمد و علی القاعده در همان سال تلعکبری از وی حدیث شنید.<ref>شبیری، نعمانی و مصادر غیبت، ص 253؛ ر.ک: به خطیب بغدادی، ج 5، ص 19</ref> | ||
===مشایخ دیگر=== | ===مشایخ دیگر=== | ||
تلعکبری از مشایخ بسیار دیگری هم روایت کرده است و شمار مشایخ وی تقریباً به 130 تن می رسد، از جمله : | تلعکبری از مشایخ بسیار دیگری هم روایت کرده است و شمار مشایخ وی تقریباً به 130 تن می رسد، از جمله : | ||
# احمدبن محمدبن سلیمان باغَنْدی (متوفی | # احمدبن محمدبن سلیمان باغَنْدی (متوفی 326)،<ref>خزاز رازی ، ص 146</ref> سعیدبن احمدبن موسی العرّاد (متوفی 326)،<ref>نجاشی ، ص 180</ref> احمدبن محمدبن اسماعیل مقری (متوفی 327)،<ref>طوسی، رجال طوسی، ص 412</ref> ابن ابی الیابِس (متوفی 341)،<ref>طوسی رجال طوسی، ص 426</ref> ابن حُجام (جُحام)<ref>طوسی، رجال طوسی، ص 443ـ444</ref> و ابوغالب زراری (متوفی 368)<ref>طوسی، رجال طوسی، ص 410</ref> | ||
# یکی از مشایخ تلعکبری، احمدبن محمدبن جعفر صولی است | # یکی از مشایخ تلعکبری، احمدبن محمدبن جعفر صولی است<ref>دلائل الامامة، ص 91، 94</ref> که در 352 یا 353 وارد بغداد شده و برای مردم حدیث نقل کرده است.<ref>مفید، الامالی، ص 164؛ نجاشی ، ص 84؛ طوسی ، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، ص 76</ref> علی القاعده تلعکبری هم در یکی از این سالها از وی حدیث آموخته است . یکی از مشایخ وی امام رضا علیه السلام را درک کرده و در 340 که تلعکبری وی را دیده ، بیش از 150 سال داشته است.<ref>ر.ک:طوسی، رجال طوسی، ص 451، ش 6411</ref> | ||
# در میان مشایخ او نام یک زن نیز دیده می شود: فاطمه دختر هارون بن موسی بن الفرات که از طریق جد خود کتاب عبیداللّه حلبی را روایت کرده است | # در میان مشایخ او نام یک زن نیز دیده می شود: فاطمه دختر هارون بن موسی بن الفرات که از طریق جد خود کتاب عبیداللّه حلبی را روایت کرده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص 452</ref> تلعکبری از شیخ صدوق (متوفی 381) ـ احتمالاً در سفر وی به بغداد ـ روایت کرده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص 439</ref> | ||
# در سامرا نیز از محمدبن احمدبن عبیداللّه منصوری حدیث شنیده است | # در سامرا نیز از محمدبن احمدبن عبیداللّه منصوری حدیث شنیده است.<ref>دلائل الامامة ، ص 474</ref> | ||
# در میان مشایخ وی نام حسین بن حمدان خَصیبی ، از غالیان | # در میان مشایخ وی نام حسین بن حمدان خَصیبی ، از غالیان شیعی، نیز دیده می شود.<ref>خزاز رازی، ص 236؛ طوسی، رجال طوسی، ص 423؛ ر.ک: به نجاشی، ص 67؛ ابن غضائری ، ص 54</ref> | ||
===از رویان اصول کافی=== | ===از رویان اصول کافی=== | ||
تلعکبری یکی از راویان محمدبن یعقوب کلینی (متوفی 328 یا 329) و کتاب کافی است (کلینی ، ج 6، ص 202؛ طوسی ، 1420، ص 395؛ همو، 1390، ج 1، ص 73، ج 4، مشْیِخَه ، ص 308ـ309؛ همو، 1378ـ1382، ج 10، مشیخه ، ص 13، 23). برخی محدّثان در 327 از کلینی در بغداد حدیث شنیده اند (طوسی ، 1378ـ1382، ج 10، مشیخه ، ص 29؛ همو، 1390، ج 4، مشیخه ، ص 310)، شاید تلعکبری هم در همین سال یا حدود آن از شیخ کلینی حدیث دریافت کرده باشد. گفتنی است که وی از سایر کتابهای کلینی (مثلاً رسائل الائمة ) نیز روایت کرده است . | تلعکبری یکی از راویان محمدبن یعقوب کلینی (متوفی 328 یا 329) و کتاب کافی است (کلینی ، ج 6، ص 202؛ طوسی ، 1420، ص 395؛ همو، 1390، ج 1، ص 73، ج 4، مشْیِخَه ، ص 308ـ309؛ همو، 1378ـ1382، ج 10، مشیخه ، ص 13، 23). برخی محدّثان در 327 از کلینی در بغداد حدیث شنیده اند (طوسی ، 1378ـ1382، ج 10، مشیخه ، ص 29؛ همو، 1390، ج 4، مشیخه ، ص 310)، شاید تلعکبری هم در همین سال یا حدود آن از شیخ کلینی حدیث دریافت کرده باشد. گفتنی است که وی از سایر کتابهای کلینی (مثلاً رسائل الائمة ) نیز روایت کرده است . |