پرش به محتوا

هارون بن موسی تلعکبری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
(صفحه‌ای جدید حاوی «ابومحمدهارون بن موسی بن احمد تَلَّعُکْبَری، از محدّثان نامور امامیه در قرن ...» ایجاد کرد)
 
imported>Mahboobi
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
ابومحمدهارون بن موسی بن احمد تَلَّعُکْبَری، از محدّثان نامور امامیه در قرن چهارم (متوفی 385).  
ابومحمدهارون بن موسی بن احمد تَلَّعُکْبَری، از محدّثان نامور امامیه در قرن چهارم (متوفی 385).
==قبیله، نسب و ولادت==
==قبیله، نسب و ولادت==
وی از قبیلة بنی شیبان و به مکانی به نام تَلّ، در شهرک عُکْبَرا، در ده فرسخی شمال بغداد، منسوب است (سمعانی ، ج 1، ص 474، ج 4، ص 221؛ یاقوت حموی ، ج 1، ص 868، ج 3، ص 705؛ قس علامه حلّی ، 1415، ص 315). نام وی را گاه بدون تشدید «ل » و معمولاً با تشدید ضبط کرده اند ( رجوع کنید به منابع پیشین ؛ شهید ثانی ، ج 2، ص 1068). نام اجداد وی ، پیش از احمد، دو گونه ثبت شده است ( رجوع کنید به نجاشی ، ص 439، و به نقل از وی علامه حلّی ، 1402، ص 180؛ همو، 1415، ص 314؛ جزائری ، ج 2، ص 332؛ قهپائی ، ج 6، ص 210؛ تفرشی ، ج 5، ص 39؛ مازندرانی حائری ، ج 6، ص 410؛ قس دلائل الامامة ، ص 91). تاریخ ولادت وی معلوم نیست ، ولی با توجه به اینکه از احمدبن ادریس اشعری (متوفی 306)، محدّث معروف قمی ، حدیث شنیده ظاهراً در اواخرقرن سوم به دنیا آمده است .
وی از قبیلة بنی شیبان و به مکانی به نام تَلّ، در شهرک عُکْبَرا، در ده فرسخی شمال بغداد، منسوب است (سمعانی ، ج 1، ص 474، ج 4، ص 221؛ یاقوت حموی ، ج 1، ص 868، ج 3، ص 705؛ قس علامه حلّی ، 1415، ص 315). نام وی را گاه بدون تشدید «ل » و معمولاً با تشدید ضبط کرده اند ( رجوع کنید به منابع پیشین ؛ شهید ثانی ، ج 2، ص 1068). نام اجداد وی ، پیش از احمد، دو گونه ثبت شده است ( رجوع کنید به نجاشی ، ص 439، و به نقل از وی علامه حلّی ، 1402، ص 180؛ همو، 1415، ص 314؛ جزائری ، ج 2، ص 332؛ قهپائی ، ج 6، ص 210؛ تفرشی ، ج 5، ص 39؛ مازندرانی حائری ، ج 6، ص 410؛ قس دلائل الامامة ، ص 91). تاریخ ولادت وی معلوم نیست ، ولی با توجه به اینکه از احمدبن ادریس اشعری (متوفی 306)، محدّث معروف قمی ، حدیث شنیده ظاهراً در اواخرقرن سوم به دنیا آمده است .
==مشایخ==
==مشایخ==
بیشتر استادان اوایل عمر تلعکبری در بغداد بوده اند و ظاهراً تلعکبری در دهه های نخستین عمر در بغداد می زیسته است (در بارة سکونت او در بغداد رجوع کنید به طوسی ، 1415، ص 426؛ شبیری ، 1380ش ، ص 252ـ254).  
بیشتر استادان اوایل عمر تلعکبری در بغداد بوده اند و ظاهراً تلعکبری در دهه های نخستین عمر در بغداد می زیسته است (در بارة سکونت او در بغداد رجوع کنید به طوسی ، 1415، ص 426؛ شبیری ، 1380ش ، ص 252ـ254).
# وی در خانة محمد بن هَمّام (متوفی 336) از احمدبن ادریس اشعری روایاتی شنیده بوده است (طوسی ، 1415، ص 411). محمدبن همّام رئیس محدّثان شیعه در بغداد بود و احمدبن ادریس ، احتمالاً در راه حج ، که با مرگش در میانة راه به انجام نرسید، در بغداد مهمان وی شده بود (نجاشی ، ص 92؛ ابن حجر عسقلانی ، ج 1، ص 202 به نقل از منتجب الدین رازی در تاریخ الری ).
# وی در خانة محمد بن هَمّام (متوفی 336) از احمدبن ادریس اشعری روایاتی شنیده بوده است (طوسی ، 1415، ص 411). محمدبن همّام رئیس محدّثان شیعه در بغداد بود و احمدبن ادریس ، احتمالاً در راه حج ، که با مرگش در میانة راه به انجام نرسید، در بغداد مهمان وی شده بود (نجاشی ، ص 92؛ ابن حجر عسقلانی ، ج 1، ص 202 به نقل از منتجب الدین رازی در تاریخ الری ).
# در دلائل الامامة (ص 478)، روایتی از حضرت علی علیه السلام در بصره، و ظاهراً در بارة جنگ جمل، آمده که تلعکبری آن را از محمدبن جریر طبری روایت کرده است. مقایسة این سند با دو سند مشابه در تاریخ طبری (ج 4، ص 533) دربارة وقایع جنگ جمل نشان می دهد که استاد تلعکبری ، مؤلف تاریخ طبری است، نه محمدبن جریر طبری صاحب کتاب المسترشد فی الامامة .  
# در دلائل الامامة (ص 478)، روایتی از حضرت علی علیه السلام در بصره، و ظاهراً در بارة جنگ جمل، آمده که تلعکبری آن را از محمدبن جریر طبری روایت کرده است. مقایسة این سند با دو سند مشابه در تاریخ طبری (ج 4، ص 533) دربارة وقایع جنگ جمل نشان می دهد که استاد تلعکبری ، مؤلف تاریخ طبری است، نه محمدبن جریر طبری صاحب کتاب المسترشد فی الامامة .
# از دیگر استادان اوائل عمر تلعکبری، ابوبکر محمدبن محمدبن سلیمان باغَنْدی (متوفی 312) است (خطیب بغدادی ، ج 3، ص 213؛ ذهبی ، 1963ـ 1964، ج 4، ص 287؛ نیز رجوع کنید به خَزّاز رازی ، ص 146). وی نیز ساکن بغداد و پیرو مذهب اهل سنّت بود (خطیب بغدادی ، همانجا).  
# از دیگر استادان اوائل عمر تلعکبری، ابوبکر محمدبن محمدبن سلیمان باغَنْدی (متوفی 312) است (خطیب بغدادی ، ج 3، ص 213؛ ذهبی ، 1963ـ 1964، ج 4، ص 287؛ نیز رجوع کنید به خَزّاز رازی ، ص 146). وی نیز ساکن بغداد و پیرو مذهب اهل سنّت بود (خطیب بغدادی ، همانجا).
# استاد دیگر وی محمدبن جعفر اسدی (متوفی 312) است که تلعکبری کتاب وی را روایت کرده است (طوسی ، 1420، ص 426؛ نیز رجوع کنید به همو، 1411 الف ، ص 141). اسدی هر چند ساکن ری بوده (ابن بابویه ، 1363ش ، ص 442، 488؛ نجاشی ، ص 373؛ طوسی ، 1411 الف ، ص 415ـ417) ولی باتوجه به منصب وکالت امام عصر عجل اللّه تعالی فرجه ، احتمال حضورش در بغداد برای ملاقات با حسین بن روح نوبختی ، وکیل اصلی و نایب سوم امام عصر، بسیار است .
# استاد دیگر وی محمدبن جعفر اسدی (متوفی 312) است که تلعکبری کتاب وی را روایت کرده است (طوسی ، 1420، ص 426؛ نیز رجوع کنید به همو، 1411 الف ، ص 141). اسدی هر چند ساکن ری بوده (ابن بابویه ، 1363ش ، ص 442، 488؛ نجاشی ، ص 373؛ طوسی ، 1411 الف ، ص 415ـ417) ولی باتوجه به منصب وکالت امام عصر عجل اللّه تعالی فرجه ، احتمال حضورش در بغداد برای ملاقات با حسین بن روح نوبختی ، وکیل اصلی و نایب سوم امام عصر، بسیار است .
# به نوشتة شیخ طوسی (1415، ص 442) در 313، محمدبن محمدبن اشعث محدّث معروف و مؤلف کتاب اشعثیات که در مصر می زیسته، به تلعکبری و پدر و برادر وی اجازة روایت داده و این اجازه را محمدبن داودبن سلیمان به تلعکبری رسانده است (بر اساس نسخة مکتوب به خط محمدبن سراهنگ ، به تاریخ 533، موجود در کتابخانة بریتانیا، ش 7965 or ) و تلعکبری از محمدبن داود روایات الاشعثیات را که به پیامبر اکرم می رسد، شنیده و نقل کرده، ولی دیگر روایات این کتاب را ــ که اندک می باشد ــ نقل نکرده است (همان ، ص 444).
# به نوشتة شیخ طوسی (1415، ص 442) در 313، محمدبن محمدبن اشعث محدّث معروف و مؤلف کتاب اشعثیات که در مصر می زیسته، به تلعکبری و پدر و برادر وی اجازة روایت داده و این اجازه را محمدبن داودبن سلیمان به تلعکبری رسانده است (بر اساس نسخة مکتوب به خط محمدبن سراهنگ ، به تاریخ 533، موجود در کتابخانة بریتانیا، ش 7965 or ) و تلعکبری از محمدبن داود روایات الاشعثیات را که به پیامبر اکرم می رسد، شنیده و نقل کرده، ولی دیگر روایات این کتاب را ــ که اندک می باشد ــ نقل نکرده است (همان ، ص 444).
# به گزارش ابن نجّار (ج 17، ص 31)، ابومحمدهارون بن موسی عکبری (ظاهراً مصحّف تلعکبری )، از عبیداللّه بن حسین بن علویة بزاز، در 315 حدیث شنید.  
# به گزارش ابن نجّار (ج 17، ص 31)، ابومحمدهارون بن موسی عکبری (ظاهراً مصحّف تلعکبری )، از عبیداللّه بن حسین بن علویة بزاز، در 315 حدیث شنید.
# محمدبن حسین بن حفص خَثْعَمی (متوفی 317)، دومین استاد تلعکبری است که به او اجازة روایت داد (ابن رازی ، المسلسلات ، ص 243ـ244؛ ابن شاذان ، ص 112؛ طوسی ، 1415، ص 442؛ همو، 1420، ص 308؛ در بارة تاریخ وفات وی رجوع کنید به خطیب بغدادی ، ج 2، ص 235).  
# محمدبن حسین بن حفص خَثْعَمی (متوفی 317)، دومین استاد تلعکبری است که به او اجازة روایت داد (ابن رازی ، المسلسلات ، ص 243ـ244؛ ابن شاذان ، ص 112؛ طوسی ، 1415، ص 442؛ همو، 1420، ص 308؛ در بارة تاریخ وفات وی رجوع کنید به خطیب بغدادی ، ج 2، ص 235).
# تلعکبری از ابوالقاسم بَغوی * (متوفی 317) روایت کرده (ذهبی ، 1963ـ1964، ج 4، ص 287)  
# تلعکبری از ابوالقاسم بَغوی * (متوفی 317) روایت کرده (ذهبی ، 1963ـ1964، ج 4، ص 287)
# و از احمدبن موسی بن العباس بن مجاهد در 318 اخذ حدیث کرده است (خزاز رازی ، ص 146). به گزارش شیخ طوسی در رجال (ص 450)،  
# و از احمدبن موسی بن العباس بن مجاهد در 318 اخذ حدیث کرده است (خزاز رازی ، ص 146). به گزارش شیخ طوسی در رجال (ص 450)،
# در همین سال تلعکبری یحیی بن زکریا کَتَنْجی را، که بیش از 120 سال داشته ، دیده و از وی حدیث شنیده بوده است (قس همو، 1414، ص 245). در 322 از احمدبن محمدبن ابی الغریب (یا العریب ) حدیث شنیده (همو، 1415، ص 410؛ نیز رجوع کنید به دلائل الامامة ، ص 81)  
# در همین سال تلعکبری یحیی بن زکریا کَتَنْجی را، که بیش از 120 سال داشته ، دیده و از وی حدیث شنیده بوده است (قس همو، 1414، ص 245). در 322 از احمدبن محمدبن ابی الغریب (یا العریب ) حدیث شنیده (همو، 1415، ص 410؛ نیز رجوع کنید به دلائل الامامة ، ص 81)
# وی در همین سال تا هنگام وفات ابن ابی الثلج در سال 325 از وی حدیث شنیده (طوسی ، 1415، ص 443)  
# وی در همین سال تا هنگام وفات ابن ابی الثلج در سال 325 از وی حدیث شنیده (طوسی ، 1415، ص 443)
#  به گزارش رجال طوسی (ص 432)، وی از علی بن حسین بن بابویه قمی ، در 323 هنگامی که ابن بابویه وارد بغداد شد حدیث شنید و اجازة تمام روایاتش را دریافت داشت (نیز رجوع کنید به ابن طاووس ، 1371 ش ، ص 182).  
#  به گزارش رجال طوسی (ص 432)، وی از علی بن حسین بن بابویه قمی ، در 323 هنگامی که ابن بابویه وارد بغداد شد حدیث شنید و اجازة تمام روایاتش را دریافت داشت (نیز رجوع کنید به ابن طاووس ، 1371 ش ، ص 182).
# در 323 و پس از آن ، تلعکبری از حسن بن محمدبن احمد زیدی ــ ساکن رُمَیْلَة بغداد ــ حدیث شنید و از وی اجازة روایت گرفت (طوسی ، 1415، ص 422).
# در 323 و پس از آن ، تلعکبری از حسن بن محمدبن احمد زیدی ــ ساکن رُمَیْلَة بغداد ــ حدیث شنید و از وی اجازة روایت گرفت (طوسی ، 1415، ص 422).
==مهمترین مشایخ==
===مهمترین مشایخ===
# مهمترین استاد تلعکبری محمدبن هَمّام بغدادی است که نخستین بار در 323 از او حدیث شنید (همان ، ص 439). تلعکبری در دهلیز منزل محمدبن همّام، به پیشنهاد ابن همّام با خدمتکار امام حسن عسکری علیه السلام هم صحبت شد و ماجراهایی از زندگی آن حضرت را از وی شنید ( دلائل الامامة ، ص 428ـ 431؛ طوسی ، 1411 الف ، ص 215؛ همو، 1415، ص 444ـ 445). این ماجرا نشان دهندة نزدیکی تلعکبری به ابن همّام است . وی بیش از همه از این استادش روایت نقل کرد، این مطلب در 22 طریق شیخ طوسی به مؤلفان کتب دیده می شود ( رجوع کنید به 1420، ص 21، 111، 116 و جاهای دیگر؛ نیز رجوع کنید به زید زراد، ص 2؛ عصفری ، ص 15؛ عاصم بن حمید، ص 21؛ جعفر حَضرَمی ، ص 60؛ محمد حضرمی ، ص 83، ذیل ، ص 93). در اسناد فراوانی نیز روایت تلعکبری از محمدبن همّام مشهود است (برای نمونه رجوع کنید به ابن قُولُویه ، ص 185؛ خزاز رازی ، ص 69، 224؛ کَراجِکی ، ج 1، ص 182، 184؛ نجاشی ، ص 79؛ طوسی ، 1378ـ1382، ج 3، ص 87؛ همو، 1404، ص 265؛ همو، 1411 الف ، ص 135، 261؛ همو، 1411 ب ، ص 411؛ همو، 1414، ص 300، 643، 697؛ دلائل الامامة ، ص 62، 104؛ ابن طاووس ، 1371ش ، ص 315؛ همو، 1367 ش ، ص 11، 322؛ همو، 1377 ش ، ص 52، 191، 241، 355، 385؛ مجلسی ، ج 1، ص 43، ج 37، ص 201، ج 84، ص 271).
# مهمترین استاد تلعکبری محمدبن هَمّام بغدادی است که نخستین بار در 323 از او حدیث شنید (همان ، ص 439). تلعکبری در دهلیز منزل محمدبن همّام، به پیشنهاد ابن همّام با خدمتکار امام حسن عسکری علیه السلام هم صحبت شد و ماجراهایی از زندگی آن حضرت را از وی شنید ( دلائل الامامة ، ص 428ـ 431؛ طوسی ، 1411 الف ، ص 215؛ همو، 1415، ص 444ـ 445). این ماجرا نشان دهندة نزدیکی تلعکبری به ابن همّام است . وی بیش از همه از این استادش روایت نقل کرد، این مطلب در 22 طریق شیخ طوسی به مؤلفان کتب دیده می شود ( رجوع کنید به 1420، ص 21، 111، 116 و جاهای دیگر؛ نیز رجوع کنید به زید زراد، ص 2؛ عصفری ، ص 15؛ عاصم بن حمید، ص 21؛ جعفر حَضرَمی ، ص 60؛ محمد حضرمی ، ص 83، ذیل ، ص 93). در اسناد فراوانی نیز روایت تلعکبری از محمدبن همّام مشهود است (برای نمونه رجوع کنید به ابن قُولُویه ، ص 185؛ خزاز رازی ، ص 69، 224؛ کَراجِکی ، ج 1، ص 182، 184؛ نجاشی ، ص 79؛ طوسی ، 1378ـ1382، ج 3، ص 87؛ همو، 1404، ص 265؛ همو، 1411 الف ، ص 135، 261؛ همو، 1411 ب ، ص 411؛ همو، 1414، ص 300، 643، 697؛ دلائل الامامة ، ص 62، 104؛ ابن طاووس ، 1371ش ، ص 315؛ همو، 1367 ش ، ص 11، 322؛ همو، 1377 ش ، ص 52، 191، 241، 355، 385؛ مجلسی ، ج 1، ص 43، ج 37، ص 201، ج 84، ص 271).
# دیگر استاد مهم تلعکبری، ابوالعباس احمدبن محمدبن سعید معروف به ابن عُقْدَه (متوفی 332) است که سه بار، از جمله در 330، به بغداد آمد و علی القاعده در همان سال تلعکبری از وی حدیث شنید (شبیری ، 1380 ش ، ص 253؛ نیز رجوع کنید به خطیب بغدادی ، ج 5، ص 19). روایت تلعکبری از ابن عقده در دوازده طریق الفهرست شیخ طوسی دیده می شود ( رجوع کنید به طوسی ، 1420، ص 36، 83، 149، 167، 175، 231، 281، 291، 303، 316، 328، 543؛ همو، 1378ـ1382، ج 1، ص 26، 122؛ نیز رجوع کنید به ابن رازی ، نوادرالاثر ، ص 297، 311؛ خزاز رازی ، ص 33، 44؛ دلائل الامامة ، ص 95، 109؛ ابن طاووس ، 1377ش ، ص 228، 427، 456؛ خوئی ، ج 19، ص 236؛ زیدنرسی ، ص 43؛ عبدالملک بن حکیم ، ص 98؛ مثنی بن ولید، ص 102؛ خلاد سُدّی ، ص 106؛ حسین بن عثمان ، ص 108؛ کاهلی ، ص 114؛ سلام بن ابی عمره ، ص 117؛ علی بن اسباط ، ص 121).
# دیگر استاد مهم تلعکبری، ابوالعباس احمدبن محمدبن سعید معروف به ابن عُقْدَه (متوفی 332) است که سه بار، از جمله در 330، به بغداد آمد و علی القاعده در همان سال تلعکبری از وی حدیث شنید (شبیری ، 1380 ش ، ص 253؛ نیز رجوع کنید به خطیب بغدادی ، ج 5، ص 19). روایت تلعکبری از ابن عقده در دوازده طریق الفهرست شیخ طوسی دیده می شود ( رجوع کنید به طوسی ، 1420، ص 36، 83، 149، 167، 175، 231، 281، 291، 303، 316، 328، 543؛ همو، 1378ـ1382، ج 1، ص 26، 122؛ نیز رجوع کنید به ابن رازی ، نوادرالاثر ، ص 297، 311؛ خزاز رازی ، ص 33، 44؛ دلائل الامامة ، ص 95، 109؛ ابن طاووس ، 1377ش ، ص 228، 427، 456؛ خوئی ، ج 19، ص 236؛ زیدنرسی ، ص 43؛ عبدالملک بن حکیم ، ص 98؛ مثنی بن ولید، ص 102؛ خلاد سُدّی ، ص 106؛ حسین بن عثمان ، ص 108؛ کاهلی ، ص 114؛ سلام بن ابی عمره ، ص 117؛ علی بن اسباط ، ص 121).
===مشایخ دیگر===
===مشایخ دیگر===
تلعکبری از مشایخ بسیار دیگری هم روایت کرده است و شمار مشایخ وی تقریباً به 130 تن می رسد، از جمله :  
تلعکبری از مشایخ بسیار دیگری هم روایت کرده است و شمار مشایخ وی تقریباً به 130 تن می رسد، از جمله :
# احمدبن محمدبن سلیمان باغَنْدی (متوفی 326؛ خزاز رازی ، ص 146)، سعیدبن احمدبن موسی العرّاد (متوفی 326؛ نجاشی ، ص 180: الغرّاد)، احمدبن محمدبن اسماعیل مقری (متوفی 327؛ طوسی ، 1415، ص 412)، ابن ابی الیابِس (متوفی 341؛ طوسی 1415، ص 426)، ابن حُجام (جُحام ؛ همان ، ص 443ـ444) و ابوغالب زراری (متوفی 368؛ همان ، ص 410).
# احمدبن محمدبن سلیمان باغَنْدی (متوفی 326؛ خزاز رازی ، ص 146)، سعیدبن احمدبن موسی العرّاد (متوفی 326؛ نجاشی ، ص 180: الغرّاد)، احمدبن محمدبن اسماعیل مقری (متوفی 327؛ طوسی ، 1415، ص 412)، ابن ابی الیابِس (متوفی 341؛ طوسی 1415، ص 426)، ابن حُجام (جُحام ؛ همان ، ص 443ـ444) و ابوغالب زراری (متوفی 368؛ همان ، ص 410).
# یکی از مشایخ تلعکبری، احمدبن محمدبن جعفر صولی است ( دلائل الامامة ، ص 91، 94) که در 352 یا 353 وارد بغداد شده و برای مردم حدیث نقل کرده است (مفید، 1403، ص 164؛ نجاشی ، ص 84؛ طوسی ، 1420، ص 76). علی القاعده تلعکبری هم در یکی از این سالها از وی حدیث آموخته است . یکی از مشایخ وی امام رضا علیه السلام را درک کرده و در 340 که تلعکبری وی را دیده ، بیش از 150 سال داشته است ( رجوع کنید به طوسی ، 1415، ص 451، ش 6411).  
# یکی از مشایخ تلعکبری، احمدبن محمدبن جعفر صولی است ( دلائل الامامة ، ص 91، 94) که در 352 یا 353 وارد بغداد شده و برای مردم حدیث نقل کرده است (مفید، 1403، ص 164؛ نجاشی ، ص 84؛ طوسی ، 1420، ص 76). علی القاعده تلعکبری هم در یکی از این سالها از وی حدیث آموخته است . یکی از مشایخ وی امام رضا علیه السلام را درک کرده و در 340 که تلعکبری وی را دیده ، بیش از 150 سال داشته است ( رجوع کنید به طوسی ، 1415، ص 451، ش 6411).
# در میان مشایخ او نام یک زن نیز دیده می شود: فاطمه دختر هارون بن موسی بن الفرات که از طریق جد خود کتاب عبیداللّه حلبی را روایت کرده است (همان ، ص 452). تلعکبری از شیخ صدوق (متوفی 381) ــ احتمالاً در سفر وی به بغداد ــ روایت کرده است (همان ، ص 439).
# در میان مشایخ او نام یک زن نیز دیده می شود: فاطمه دختر هارون بن موسی بن الفرات که از طریق جد خود کتاب عبیداللّه حلبی را روایت کرده است (همان ، ص 452). تلعکبری از شیخ صدوق (متوفی 381) ــ احتمالاً در سفر وی به بغداد ــ روایت کرده است (همان ، ص 439).
# در سامرا نیز از محمدبن احمدبن عبیداللّه منصوری حدیث شنیده است ( دلائل الامامة ، ص 474).
# در سامرا نیز از محمدبن احمدبن عبیداللّه منصوری حدیث شنیده است ( دلائل الامامة ، ص 474).
# در میان مشایخ وی نام حسین بن حمدان خَصیبی ، از غالیان شیعی ، نیز دیده می شود (خزاز رازی ، ص 236؛ طوسی ، 1415، ص 423؛ نیز رجوع کنید به نجاشی ، ص 67؛ ابن غضائری ، ص 54).
# در میان مشایخ وی نام حسین بن حمدان خَصیبی ، از غالیان شیعی ، نیز دیده می شود (خزاز رازی ، ص 236؛ طوسی ، 1415، ص 423؛ نیز رجوع کنید به نجاشی ، ص 67؛ ابن غضائری ، ص 54).
===از رویان اصول کافی===  
===از رویان اصول کافی===
تلعکبری یکی از راویان محمدبن یعقوب کلینی (متوفی 328 یا 329) و کتاب کافی است (کلینی ، ج 6، ص 202؛ طوسی ، 1420، ص 395؛ همو، 1390، ج 1، ص 73، ج 4، مشْیِخَه ، ص 308ـ309؛ همو، 1378ـ1382، ج 10، مشیخه ، ص 13، 23). برخی محدّثان در 327 از کلینی در بغداد حدیث شنیده اند (طوسی ، 1378ـ1382، ج 10، مشیخه ، ص 29؛ همو، 1390، ج 4، مشیخه ، ص 310)، شاید تلعکبری هم در همین سال یا حدود آن از شیخ کلینی حدیث دریافت کرده باشد. گفتنی است که وی از سایر کتابهای کلینی (مثلاً رسائل الائمة ) نیز روایت کرده است .
تلعکبری یکی از راویان محمدبن یعقوب کلینی (متوفی 328 یا 329) و کتاب کافی است (کلینی ، ج 6، ص 202؛ طوسی ، 1420، ص 395؛ همو، 1390، ج 1، ص 73، ج 4، مشْیِخَه ، ص 308ـ309؛ همو، 1378ـ1382، ج 10، مشیخه ، ص 13، 23). برخی محدّثان در 327 از کلینی در بغداد حدیث شنیده اند (طوسی ، 1378ـ1382، ج 10، مشیخه ، ص 29؛ همو، 1390، ج 4، مشیخه ، ص 310)، شاید تلعکبری هم در همین سال یا حدود آن از شیخ کلینی حدیث دریافت کرده باشد. گفتنی است که وی از سایر کتابهای کلینی (مثلاً رسائل الائمة ) نیز روایت کرده است .
==از دیدگاه عالمان رجال==
==از دیدگاه عالمان رجال==
تلعکبری در کتب رجال به جلالت قدر و بلندی مرتبت ستوده شده است ،  
تلعکبری در کتب رجال به جلالت قدر و بلندی مرتبت ستوده شده است ،
* ابن طاووس از وی با عنوان «الشیخ الصدوق » یاد کرده است (1377 ش ، ص 52، 228، 236؛ همو، 1370، ص 18).  
* ابن طاووس از وی با عنوان «الشیخ الصدوق » یاد کرده است (1377 ش ، ص 52، 228، 236؛ همو، 1370، ص 18).
* شیخ مفید در کتاب لمح البرهان (تألیف 363)، تلعکبری را در شمار «فقهای عصر و روات و فضلا» آورده است (به نقل ابن طاووس ، 1367 ش ، ص 5).  
* شیخ مفید در کتاب لمح البرهان (تألیف 363)، تلعکبری را در شمار «فقهای عصر و روات و فضلا» آورده است (به نقل ابن طاووس ، 1367 ش ، ص 5).
* ابن نجّار وی را راوی مطالب نادرست معرفی کرده (ابن حجر عسقلانی ، ج 7، ص 241) که این امر ناشی از اختلاف مذهبی وی با تلعکبری بوده است .
* ابن نجّار وی را راوی مطالب نادرست معرفی کرده (ابن حجر عسقلانی ، ج 7، ص 241) که این امر ناشی از اختلاف مذهبی وی با تلعکبری بوده است .
==تالیفات==
==تالیفات==
خط ۴۰: خط ۴۰:


# کتابی در ادعیه و مستحبات . ابن طاووس در کتب دعای خود اسناد بسیاری را با نام تلعکبری آغاز کرده که متن احادیث به اعمال مستحبی و دعا تعلق دارد. به سبب کثرت اینگونه موارد و مشابهت مضمونی آنها، احتمالاً این احادیث از کتابی نوشتة تلعکبری در بارة دعا و مستحبات گرفته شده است (برای نمونه رجوع کنید به ابن طاووس ، 1367 ش ، ص 11، 24، 47؛ همو، 1411، ص 175؛ همو، 1377 ش ، ص 192، 478ـ479، 501 ـ 502؛ نیز رجوع کنید به طوسی ، 1411 ب ، ص 411، 752، 838؛ همو، 1378ـ1382، ج 3، ص 66، 87). این کتاب غیر از کتاب مجموع دعوات است که فرزند تلعکبری ، ابوالحسین محمدبن هارون ، نگاشته است ( رجوع کنید به ادامة مقاله ؛ آقابزرگ طهرانی ، الذریعة ، ج 20، ص 28، 54؛ قس کولبرگ ، ص 388).
# کتابی در ادعیه و مستحبات . ابن طاووس در کتب دعای خود اسناد بسیاری را با نام تلعکبری آغاز کرده که متن احادیث به اعمال مستحبی و دعا تعلق دارد. به سبب کثرت اینگونه موارد و مشابهت مضمونی آنها، احتمالاً این احادیث از کتابی نوشتة تلعکبری در بارة دعا و مستحبات گرفته شده است (برای نمونه رجوع کنید به ابن طاووس ، 1367 ش ، ص 11، 24، 47؛ همو، 1411، ص 175؛ همو، 1377 ش ، ص 192، 478ـ479، 501 ـ 502؛ نیز رجوع کنید به طوسی ، 1411 ب ، ص 411، 752، 838؛ همو، 1378ـ1382، ج 3، ص 66، 87). این کتاب غیر از کتاب مجموع دعوات است که فرزند تلعکبری ، ابوالحسین محمدبن هارون ، نگاشته است ( رجوع کنید به ادامة مقاله ؛ آقابزرگ طهرانی ، الذریعة ، ج 20، ص 28، 54؛ قس کولبرگ ، ص 388).
==شاگردان==  
==شاگردان==
به گفتة نجاشی ، مردم به خانه تلعکبری می آمدند و بر وی حدیث می خواندند (ص 439). این تعبیر حاکی از بسیاریِ شاگردان وی است. اما ابن نجّار ادعا کرده است که راویان اندکی از تلعکبری روایت کرده اند (به نقل ذهبی ، 1963ـ 1964، ج 4، ص 287؛ ابن حجر عسقلانی ، ج 7، ص 241)؛ احتمالاً وی در این ادعا ناظر به راویان اهل تسنن است .
به گفتة نجاشی ، مردم به خانه تلعکبری می آمدند و بر وی حدیث می خواندند (ص 439). این تعبیر حاکی از بسیاریِ شاگردان وی است. اما ابن نجّار ادعا کرده است که راویان اندکی از تلعکبری روایت کرده اند (به نقل ذهبی ، 1963ـ 1964، ج 4، ص 287؛ ابن حجر عسقلانی ، ج 7، ص 241)؛ احتمالاً وی در این ادعا ناظر به راویان اهل تسنن است .
شیخ طوسی، با واسطة «جماعةٌ من اصحابنا»، از تلعکبری روایت کرده است . در باره مراد از این تعبیر توضیحاتی داده شده است ( رجوع کنید به محقق حلّی ، ص 191؛ نوری ، ج 1، ص 75). مفید از وی با تعبیر «شیخنا» نام برده و ابن طاووس به شاگردی مفید نزد تلعکبری تصریح کرده است (1370، ص 18).
شیخ طوسی، با واسطة «جماعةٌ من اصحابنا»، از تلعکبری روایت کرده است . در باره مراد از این تعبیر توضیحاتی داده شده است ( رجوع کنید به محقق حلّی ، ص 191؛ نوری ، ج 1، ص 75). مفید از وی با تعبیر «شیخنا» نام برده و ابن طاووس به شاگردی مفید نزد تلعکبری تصریح کرده است (1370، ص 18).
# بیش از همه پسر تلعکبری، ابوالحسین محمدبن هارون، از وی نقل کرده است ( رجوع کنید به ادامة مقاله ).  
# بیش از همه پسر تلعکبری، ابوالحسین محمدبن هارون، از وی نقل کرده است ( رجوع کنید به ادامة مقاله ).
# شیخ طوسی، سلامة بن ذکاء حَرّانی را صاحب التلعکبری خوانده (1415، ص 427) که ظاهراً به معنای شاگرد ویژه است .  
# شیخ طوسی، سلامة بن ذکاء حَرّانی را صاحب التلعکبری خوانده (1415، ص 427) که ظاهراً به معنای شاگرد ویژه است .
شاگردان دیگر
شاگردان دیگر
شاگردان دیگر تلعکبری عبارت اند از:
شاگردان دیگر تلعکبری عبارت اند از:
# سیدمرتضی علم الهدی (همان ، ص 434، ش 6209)؛  
# سیدمرتضی علم الهدی (همان ، ص 434، ش 6209)؛
# سیدرضی (شریف رضی ، ص 57، 64، 72)؛  
# سیدرضی (شریف رضی ، ص 57، 64، 72)؛
# محمدبن محمدبن خالد مُذاری که در صفر 383 از تلعکبری حدیث اخذ کرده است (عمادالدین طبری ، ص 9)؛  
# محمدبن محمدبن خالد مُذاری که در صفر 383 از تلعکبری حدیث اخذ کرده است (عمادالدین طبری ، ص 9)؛
# علی بن حسین بن محمدبن مَنْده که در صفر و ربیع الاول 381 از تلعکبری حدیث شنیده است (خزاز رازی ، ص 69، 294، نیز رجوع کنید به ص 33، 44)؛  
# علی بن حسین بن محمدبن مَنْده که در صفر و ربیع الاول 381 از تلعکبری حدیث شنیده است (خزاز رازی ، ص 69، 294، نیز رجوع کنید به ص 33، 44)؛
# ابوالحسن علی بن محمد قزوینی (ابن طاووس ، 1410، ص 188؛ نیز رجوع کنید به کولبرگ ، ص 575 ـ 576)؛  
# ابوالحسن علی بن محمد قزوینی (ابن طاووس ، 1410، ص 188؛ نیز رجوع کنید به کولبرگ ، ص 575 ـ 576)؛
# محمدبن احمدبن شاذان ، مؤلف مائةُ منقبةٍ ( رجوع کنید به ابن شاذان ، ص 108ـ 109، 112)؛  
# محمدبن احمدبن شاذان ، مؤلف مائةُ منقبةٍ ( رجوع کنید به ابن شاذان ، ص 108ـ 109، 112)؛
# حسن بن ابی طاهر جاوانی مؤلف نورالهدی ( رجوع کنید به ابن طاووس ، 1410، ص 605)؛  
# حسن بن ابی طاهر جاوانی مؤلف نورالهدی ( رجوع کنید به ابن طاووس ، 1410، ص 605)؛
# ابوالقاسم علی ، فرزند شیخ مفید (حلوانی ، ص 147؛ نیز رجوع کنید به شبیری، 1372 ش ، ص 119)؛  
# ابوالقاسم علی ، فرزند شیخ مفید (حلوانی ، ص 147؛ نیز رجوع کنید به شبیری، 1372 ش ، ص 119)؛
# محمدبن حسن بن حسین بن ایوب قمی (عاصم بن حمید، ص 21)، مؤلف اختصاص که به اشتباه به شیخ مفید نسبت داده شده است ( رجوع کنید به شبیری ، 1372 ش ، ص 209ـ264)؛  
# محمدبن حسن بن حسین بن ایوب قمی (عاصم بن حمید، ص 21)، مؤلف اختصاص که به اشتباه به شیخ مفید نسبت داده شده است ( رجوع کنید به شبیری ، 1372 ش ، ص 209ـ264)؛
# جعفربن احمدبن علی قمی معروف به ابن رازی ( رجوع کنید به ابن رازی ، جامع الاحادیث ، ص 98، 116؛ همو، مسلسلات ، ص 243، 246)؛  
# جعفربن احمدبن علی قمی معروف به ابن رازی ( رجوع کنید به ابن رازی ، جامع الاحادیث ، ص 98، 116؛ همو، مسلسلات ، ص 243، 246)؛
# ابوعبداللّه حسین بن عبداللّه حرمی ( دلائل الامامة ، ص 58، 343)؛  
# ابوعبداللّه حسین بن عبداللّه حرمی ( دلائل الامامة ، ص 58، 343)؛
# ابوعبداللّه حسین بن عبیداللّه بن علی معروف به ابن واسطی (کراجکی ، ج 1، ص 386 و با تبدیل عبیداللّه به عبداللّه در ص 182، 184، 198، ج 2، ص 42) که گویا همان حسین بن عبیداللّه غضائری است (زُراری ، ص 111، مقدمة حسینی ، ص 97ـ99؛ ابن حجر عسقلانی ، ج 2، ص 533، 546، 549).  
# ابوعبداللّه حسین بن عبیداللّه بن علی معروف به ابن واسطی (کراجکی ، ج 1، ص 386 و با تبدیل عبیداللّه به عبداللّه در ص 182، 184، 198، ج 2، ص 42) که گویا همان حسین بن عبیداللّه غضائری است (زُراری ، ص 111، مقدمة حسینی ، ص 97ـ99؛ ابن حجر عسقلانی ، ج 2، ص 533، 546، 549).
==آراء خاص تلعکبری==
==آراء خاص تلعکبری==
به سبب موجود نبودن کتابهای تلعکبری ، نمی توان آرای خاص وی را به دست آورد. فقط دو نظریة فقهی و حدیثی وی ذکر شده است.
به سبب موجود نبودن کتابهای تلعکبری ، نمی توان آرای خاص وی را به دست آورد. فقط دو نظریة فقهی و حدیثی وی ذکر شده است.
* به گزارش شیخ مفید، وی از اصحاب عدد بود و ماه رمضان را همیشه سی روز می دانست (به نقل ابن طاووس ، 1367 ش ، ص 5). این دیدگاه فقهی در دوره های بعد متروک گردید، ولی در قرن چهارم و پنجم بسیاری بدان معتقد بودند و در باره آن بحث می کردند (همانجا؛ نیز رجوع کنید به مفید، 1413؛ نجاشی ، ص 124، 401؛ طوسی ، 1420، ص 290، ص 398؛ علم الهدی ، ج 2، ص 17ـ63).
* به گزارش شیخ مفید، وی از اصحاب عدد بود و ماه رمضان را همیشه سی روز می دانست (به نقل ابن طاووس ، 1367 ش ، ص 5). این دیدگاه فقهی در دوره های بعد متروک گردید، ولی در قرن چهارم و پنجم بسیاری بدان معتقد بودند و در باره آن بحث می کردند (همانجا؛ نیز رجوع کنید به مفید، 1413؛ نجاشی ، ص 124، 401؛ طوسی ، 1420، ص 290، ص 398؛ علم الهدی ، ج 2، ص 17ـ63).
* تلعکبری ، استعمال «اخبرنی» را هنگام نقل حدیث به روش اجازه، مجاز می دانسته و بر همین اساس از ابن ولید ــ که به تصریح شیخ طوسی (1415، ص 439، ش 6273؛ نیز رجوع کنید به ابن طاووس ، 1377 ش ، ص 144) از او اجازه حدیث داشته و وی را دیدار نکرده ــ با عبارت «اخبرنی » نقل کرده است (محمد حضرمی ، ذیل ، ص 96؛ خزاز رازی ، ص 256؛ دلائل الامامة ، ص 242، 253ـ254؛ نیز رجوع کنید به ابن طاووس ، 1377 ش ، ص 408؛ در بارة این بحث از جمله رجوع کنید به ابن صلاح ، ص 96ـ 98؛ مامقانی ، ج 3، ص 146ـ151).
* تلعکبری ، استعمال «اخبرنی» را هنگام نقل حدیث به روش اجازه، مجاز می دانسته و بر همین اساس از ابن ولید ــ که به تصریح شیخ طوسی (1415، ص 439، ش 6273؛ نیز رجوع کنید به ابن طاووس ، 1377 ش ، ص 144) از او اجازه حدیث داشته و وی را دیدار نکرده ــ با عبارت «اخبرنی » نقل کرده است (محمد حضرمی ، ذیل ، ص 96؛ خزاز رازی ، ص 256؛ دلائل الامامة ، ص 242، 253ـ254؛ نیز رجوع کنید به ابن طاووس ، 1377 ش ، ص 408؛ در بارة این بحث از جمله رجوع کنید به ابن صلاح ، ص 96ـ 98؛ مامقانی ، ج 3، ص 146ـ151).
==خاندان==
==خاندان==
* به گزارش رجال شیخ طوسی (ص 442، ش 6313)، در 313 از ابن اشعث برای تلعکبری و پدر و برادر وی اجازة حدیث گرفته شده است. این گزارش نشان می دهد که پدر و برادر تلعکبری هم دست کم علاقه مند به دانش حدیث بوده اند.  
* به گزارش رجال شیخ طوسی (ص 442، ش 6313)، در 313 از ابن اشعث برای تلعکبری و پدر و برادر وی اجازة حدیث گرفته شده است. این گزارش نشان می دهد که پدر و برادر تلعکبری هم دست کم علاقه مند به دانش حدیث بوده اند.
* نجاشی (ص 439)، در شرح حال هارون بن موسی تلعکبری ، اشاره می کند که با پسر تلعکبری (ابوجعفر) در خانة او حاضر می شده است درحالی که مردمان بر پدرش حدیث می خوانده اند.  
* نجاشی (ص 439)، در شرح حال هارون بن موسی تلعکبری ، اشاره می کند که با پسر تلعکبری (ابوجعفر) در خانة او حاضر می شده است درحالی که مردمان بر پدرش حدیث می خوانده اند.
* همچنین به نوشتة شیخ طوسی در رجال (ص 427) تلعکبری در 370 از سهل دیباجی حدیث شنیده و او و پسرش از سهل اجازة روایت حدیث داشته اند. مراد از پسر تلعکبری ظاهراً همان فرزند مشهور وی محمدبن هارون است .  
* همچنین به نوشتة شیخ طوسی در رجال (ص 427) تلعکبری در 370 از سهل دیباجی حدیث شنیده و او و پسرش از سهل اجازة روایت حدیث داشته اند. مراد از پسر تلعکبری ظاهراً همان فرزند مشهور وی محمدبن هارون است .
* ابوالحسین محمدبن هارون تلعکبری ــ که نامش در دلائل الامامة و کتب دعای ابن طاووس فراوان ذکر شده ــ از پدر خود روایت بسیار دارد. روایات وی از شیخ صدوق هم بسیار است ( دلائل الامامة ، ص 66، 71، 74)  
* ابوالحسین محمدبن هارون تلعکبری ــ که نامش در دلائل الامامة و کتب دعای ابن طاووس فراوان ذکر شده ــ از پدر خود روایت بسیار دارد. روایات وی از شیخ صدوق هم بسیار است ( دلائل الامامة ، ص 66، 71، 74)
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}


== منابع ==
== منابع ==
* محمدمحسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزولی و احمد منزوی ، بیروت 1403/ 1983؛  
* محمدمحسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزولی و احمد منزوی ، بیروت 1403/ 1983؛
* همو، طبقات اعلام الشیعة : النابس فی القرن الخامس ، چاپ علی نقی منزوی ، بیروت 1391/ 1971؛  
* همو، طبقات اعلام الشیعة : النابس فی القرن الخامس ، چاپ علی نقی منزوی ، بیروت 1391/ 1971؛
* همان : نوابغ الرواة فی رابعة المئات ، چاپ علی نقی منزوی ، بیروت 1390/ 1971؛
* همان : نوابغ الرواة فی رابعة المئات ، چاپ علی نقی منزوی ، بیروت 1390/ 1971؛
* ابن بابویه ، عیون اخبارالرضا، چاپ حسین اعلمی ، بیروت 1404/ 1984؛  
* ابن بابویه ، عیون اخبارالرضا، چاپ حسین اعلمی ، بیروت 1404/ 1984؛
* همو، کمال الدین و تمام النعمة ، چاپ علی اکبر غفاری ، قم 1363 ش ؛  
* همو، کمال الدین و تمام النعمة ، چاپ علی اکبر غفاری ، قم 1363 ش ؛
* ابن حجر عسقلانی ، لسان المیزان ، چاپ محمد عبدالرحمان مرعشلی ، بیروت 1415ـ1417؛  
* ابن حجر عسقلانی ، لسان المیزان ، چاپ محمد عبدالرحمان مرعشلی ، بیروت 1415ـ1417؛
* ابن رازی ، جامع الاحادیث ویلیه العروس ، الغایات ، المسلسلات ، الاعمال المانعة من الجنة و نوادر الاثر فی علی خیرالبشر ، چاپ محمد حسینی نیشابوری ، مشهد 1413؛  
* ابن رازی ، جامع الاحادیث ویلیه العروس ، الغایات ، المسلسلات ، الاعمال المانعة من الجنة و نوادر الاثر فی علی خیرالبشر ، چاپ محمد حسینی نیشابوری ، مشهد 1413؛
* ابن شاذان ، مائة منقبة من مناقب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و الائمة من ولده علیهم السلام ، چاپ نبیل رضا علوان ، بیروت 1409؛  
* ابن شاذان ، مائة منقبة من مناقب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و الائمة من ولده علیهم السلام ، چاپ نبیل رضا علوان ، بیروت 1409؛
* ابن صلاح ، علوم الحدیث ، چاپ مصطفی دیب البغا، ] بی جا [ 1404/ 1984؛  
* ابن صلاح ، علوم الحدیث ، چاپ مصطفی دیب البغا، ] بی جا [ 1404/ 1984؛
* ابن طاووس ، الاقبال بالاعمال الحسنة ، چاپ فضل اللّه نوری ، چاپ سنگی تهران 1312، چاپ افست 1367ش ؛  
* ابن طاووس ، الاقبال بالاعمال الحسنة ، چاپ فضل اللّه نوری ، چاپ سنگی تهران 1312، چاپ افست 1367ش ؛
* همو، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع ، چاپ جواد قیومی اصفهانی ، ] بی جا [ 1371 ش ؛  
* همو، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع ، چاپ جواد قیومی اصفهانی ، ] بی جا [ 1371 ش ؛
* همو، فتح الابواب بین ذوی الالباب و بین رب الارباب فی الاستخارات ، چاپ حامد خفاف ، قم 1409؛  
* همو، فتح الابواب بین ذوی الالباب و بین رب الارباب فی الاستخارات ، چاپ حامد خفاف ، قم 1409؛
* همو، فرج المهموم ، قم : دارالذخائر، ] بی تا. [ ؛ همو، فلاح السائل و نجاح المسائل فی عمل الیوم و اللیلة ، چاپ غلامحسین مجیدی ، قم 1377 ش ؛  
* همو، فرج المهموم ، قم : دارالذخائر، ] بی تا. [ ؛ همو، فلاح السائل و نجاح المسائل فی عمل الیوم و اللیلة ، چاپ غلامحسین مجیدی ، قم 1377 ش ؛
* همو، کشف المحجة لثمرة المهجة ، نجف 1370/1951؛  
* همو، کشف المحجة لثمرة المهجة ، نجف 1370/1951؛
* همو، مهج الدعوات و منهج العبادات ، قم 1411؛  
* همو، مهج الدعوات و منهج العبادات ، قم 1411؛
* همو، الیقین باختصاص مولانا علی ( ع ) بامرة المومنین ، چاپ انصاری ، بیروت 1410/1989؛  
* همو، الیقین باختصاص مولانا علی ( ع ) بامرة المومنین ، چاپ انصاری ، بیروت 1410/1989؛
* ابن غضائری ، الرجال لابن الغضائری ، چاپ محمدرضا حسینی جلالی ، قم 1422؛  
* ابن غضائری ، الرجال لابن الغضائری ، چاپ محمدرضا حسینی جلالی ، قم 1422؛
* ابن قولویه ، کامل الزیارات ، چاپ عبدالحسین امینی ، نجف 1356؛  
* ابن قولویه ، کامل الزیارات ، چاپ عبدالحسین امینی ، نجف 1356؛
* ابن نجّار، ذیل تاریخ بغداد ، در احمدبن علی خطیب بغدادی ، تاریخ بغداد، او، مدینة السلام ، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، ج 16ـ20، بیروت 1417/1997؛  
* ابن نجّار، ذیل تاریخ بغداد ، در احمدبن علی خطیب بغدادی ، تاریخ بغداد، او، مدینة السلام ، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، ج 16ـ20، بیروت 1417/1997؛
* تستری ؛ مصطفی بن حسین تفرشی ، نقدالرجال ، قم 1418؛  
* تستری ؛ مصطفی بن حسین تفرشی ، نقدالرجال ، قم 1418؛
* عبدالنبی جزائری ، حاوی الاقوال فی معرفة الرجال ، قم 1418؛  
* عبدالنبی جزائری ، حاوی الاقوال فی معرفة الرجال ، قم 1418؛
* حسین بن عثمان ، اصل حسین بن عثمان ، در کتاب الاصول الستة عشر من الاصول الاولیة فی الروایات و احادیث اهل البیت علیهم السلام ، قم : دارالشبستری للمطبوعات ، 1363 ش ؛  
* حسین بن عثمان ، اصل حسین بن عثمان ، در کتاب الاصول الستة عشر من الاصول الاولیة فی الروایات و احادیث اهل البیت علیهم السلام ، قم : دارالشبستری للمطبوعات ، 1363 ش ؛
* حسین بن محمد حلوانی ، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر ، قم 1408؛  
* حسین بن محمد حلوانی ، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر ، قم 1408؛
* علی بن محمد خزاز رازی ، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر ، چاپ عبداللطیف حسینی کوه کمری خوئی ، قم 1401؛  
* علی بن محمد خزاز رازی ، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر ، چاپ عبداللطیف حسینی کوه کمری خوئی ، قم 1401؛
* خطیب بغدادی ؛ خلاد سدّی ، اصل خلاد السندی (السُدّی )، در کتاب الاصول الستة عشر ، همان ؛ خوئی ؛  
* خطیب بغدادی ؛ خلاد سدّی ، اصل خلاد السندی (السُدّی )، در کتاب الاصول الستة عشر ، همان ؛ خوئی ؛
* درست بن ابی منصور، کتاب درست بن ابی منصور، در کتاب الاصول الستة عشر ،  
* درست بن ابی منصور، کتاب درست بن ابی منصور، در کتاب الاصول الستة عشر ،
* دلائل الامامة ، منسوب به محمدبن جریر طبری آملی، قم : موسسه البعثه ، 1413؛  
* دلائل الامامة ، منسوب به محمدبن جریر طبری آملی، قم : موسسه البعثه ، 1413؛
* محمدبن احمد ذهبی ، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر والاعلام ، چاپ عمر عبدالسلام تدمری ، حوادث و وفیات 351ـ380 ه ، بیروت 1409/1989؛  
* محمدبن احمد ذهبی ، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر والاعلام ، چاپ عمر عبدالسلام تدمری ، حوادث و وفیات 351ـ380 ه ، بیروت 1409/1989؛
* همو، میزان الاعتدال فی نقدالرجال ، چاپ علی محمد بجاوی ، قاهره 1963ـ1964، چاپ افست بیروت ] بی تا. [ ؛  
* همو، میزان الاعتدال فی نقدالرجال ، چاپ علی محمد بجاوی ، قاهره 1963ـ1964، چاپ افست بیروت ] بی تا. [ ؛
* احمدبن محمد زراری ، رسالة ابی غالب الزراری الی ابن ابنه فی ذکر آل اعین ، چاپ محمدرضا حسینی ، قم 1411؛  
* احمدبن محمد زراری ، رسالة ابی غالب الزراری الی ابن ابنه فی ذکر آل اعین ، چاپ محمدرضا حسینی ، قم 1411؛
* زید زراد، اصل زید الزراد ، در کتاب الاصول الستة عشر ،  
* زید زراد، اصل زید الزراد ، در کتاب الاصول الستة عشر ،
* محمد جواد شبیری ، چهارمقاله ، در مقالات فارسی ، ش 55، قم :  
* محمد جواد شبیری ، چهارمقاله ، در مقالات فارسی ، ش 55، قم :
* کنگرة جهانی هزاره شیخ مفید، 1372 ش ؛  
* کنگرة جهانی هزاره شیخ مفید، 1372 ش ؛
* همو، «الکاتب النعمانی و مصادر کتابه الغیبة »، علوم الحدیث ، سال 2، ش 3 (محرّم ـ جمادی الا´خره 1419)؛  
* همو، «الکاتب النعمانی و مصادر کتابه الغیبة »، علوم الحدیث ، سال 2، ش 3 (محرّم ـ جمادی الا´خره 1419)؛
* همو، «نعمانی و مصادر غیبت »، انتظار ، ش 2 (زمستان 1380)، ش 3 (بهار 1381)؛  
* همو، «نعمانی و مصادر غیبت »، انتظار ، ش 2 (زمستان 1380)، ش 3 (بهار 1381)؛
* محمدبن شریف رضی ، خصائص الائمة علیهم السلام ، چاپ محمدهادی امینی ، مشهد 1406؛  
* محمدبن شریف رضی ، خصائص الائمة علیهم السلام ، چاپ محمدهادی امینی ، مشهد 1406؛
* زین الدین بن علی شهیدثانی ، رسائل الشهیدالثانی ، رسالة 33: حاشیة خلاصة الاقوال ، قم 1379ـ1380 ش ؛  
* زین الدین بن علی شهیدثانی ، رسائل الشهیدالثانی ، رسالة 33: حاشیة خلاصة الاقوال ، قم 1379ـ1380 ش ؛
* طبری ، تاریخ (بیروت )؛  
* طبری ، تاریخ (بیروت )؛
* محمدبن حسن طوسی ، الاستبصار ، چاپ حسن موسوی خرسان ، تهران 1390؛  
* محمدبن حسن طوسی ، الاستبصار ، چاپ حسن موسوی خرسان ، تهران 1390؛
* همو، الامالی ، قم 1414؛  
* همو، الامالی ، قم 1414؛
* همو، تهذیب الاحکام ، چاپ حسن موسوی خرسان ، نجف 1378ـ1382؛  
* همو، تهذیب الاحکام ، چاپ حسن موسوی خرسان ، نجف 1378ـ1382؛
* همو، رجال الطوسی ، چاپ جواد قیومی اصفهانی ، قم 1415؛  
* همو، رجال الطوسی ، چاپ جواد قیومی اصفهانی ، قم 1415؛
* همو، الرسائل العشر ، چاپ محمد واعظ زاده خراسانی ، رسالة 9: رسالة فی تحریم الفقاع ، قم 1404؛  
* همو، الرسائل العشر ، چاپ محمد واعظ زاده خراسانی ، رسالة 9: رسالة فی تحریم الفقاع ، قم 1404؛
* همو، کتاب الغیبة ، چاپ عباداللّه طهرانی و علی احمد ناصح ، قم 1411 الف ؛  
* همو، کتاب الغیبة ، چاپ عباداللّه طهرانی و علی احمد ناصح ، قم 1411 الف ؛
* همو، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب الاصول ، چاپ عبدالعزیز طباطبائی ، قم 1420؛  
* همو، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب الاصول ، چاپ عبدالعزیز طباطبائی ، قم 1420؛
* همو، مصباح المتهجد ، بیروت 1411 ب ؛  
* همو، مصباح المتهجد ، بیروت 1411 ب ؛
* عاصم بن حمید، اصل عاصم بن حمیدالحناط ، در کتاب الاصول الستة عشر ،  
* عاصم بن حمید، اصل عاصم بن حمیدالحناط ، در کتاب الاصول الستة عشر ،
* ابوسعید عباد عصفری ، اصل ابی سعید عبادالعصفری ، در کتاب الاصول الستة عشر ،
* ابوسعید عباد عصفری ، اصل ابی سعید عبادالعصفری ، در کتاب الاصول الستة عشر ،
* حسن بن یوسف علامه حلّی ، ایضاح الاشتباه ، چاپ محمد حسون ، قم 1415؛  
* حسن بن یوسف علامه حلّی ، ایضاح الاشتباه ، چاپ محمد حسون ، قم 1415؛
* همو، رجال العلامة الحلّی ، چاپ محمدصادق بحرالعلوم ، نجف 1381/1961، چاپ افست قم 1402؛  
* همو، رجال العلامة الحلّی ، چاپ محمدصادق بحرالعلوم ، نجف 1381/1961، چاپ افست قم 1402؛
* علی بن حسین علم الهدی ، رسائل الشریف المرتضی ، چاپ مهدی رجائی ، رسالة 10: رسالة فی الرد علی اصحاب العدد ، قم 1405ـ 1410؛  
* علی بن حسین علم الهدی ، رسائل الشریف المرتضی ، چاپ مهدی رجائی ، رسالة 10: رسالة فی الرد علی اصحاب العدد ، قم 1405ـ 1410؛
* علی بن اسباط ، نوادر علی بن اسباط ، در کتاب الاصول الستة عشر ،  
* علی بن اسباط ، نوادر علی بن اسباط ، در کتاب الاصول الستة عشر ،
* همان ؛ محمدبن ابوالقاسم عمادالدین طبری ، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی ، نجف 1383/1963؛  
* همان ؛ محمدبن ابوالقاسم عمادالدین طبری ، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی ، نجف 1383/1963؛
* محمدبن علی کراجکی ، کنزالفوائد ، چاپ عبداللّه نعمه ، قم 1410؛  
* محمدبن علی کراجکی ، کنزالفوائد ، چاپ عبداللّه نعمه ، قم 1410؛
* اتان کولبرگ ، کتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او ، ترجمة علی قرائی و رسول جعفریان ، قم 1371 ش ؛  
* اتان کولبرگ ، کتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او ، ترجمة علی قرائی و رسول جعفریان ، قم 1371 ش ؛
* کلینی ؛  
* کلینی ؛
* محمدبن اسماعیل مازندرانی حائری ، منتهی المقال فی احوال الرجال ، قم 1416؛  
* محمدبن اسماعیل مازندرانی حائری ، منتهی المقال فی احوال الرجال ، قم 1416؛
* عبداللّه مامقانی ، مقباس الهدایة فی علی الدرایة ، چاپ محمدرضا مامقانی ، قم 1411ـ 1413؛  
* عبداللّه مامقانی ، مقباس الهدایة فی علی الدرایة ، چاپ محمدرضا مامقانی ، قم 1411ـ 1413؛
* مثنی بن ولید، اصل مثنی بن الولیدالحناط ، در کتاب الاصول الستة عشر ،  
* مثنی بن ولید، اصل مثنی بن الولیدالحناط ، در کتاب الاصول الستة عشر ،
* جعفربن حسن محقق حلّی ، الرسائل التسع ، چاپ رضا استادی ، رسالة 1: المسائل العزّیة ، قم 1371 ش ؛ مسعودی ، تنبیه ؛ همو، مروج (بیروت )؛  
* جعفربن حسن محقق حلّی ، الرسائل التسع ، چاپ رضا استادی ، رسالة 1: المسائل العزّیة ، قم 1371 ش ؛ مسعودی ، تنبیه ؛ همو، مروج (بیروت )؛
* محمدبن محمد مفید، جوابات اهل الموصل فی العدد و الرؤیة ، چاپ مهدی نجف ، قم 1413؛ همو، کتاب الامالی ، چاپ حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری ، قم 1403؛  
* محمدبن محمد مفید، جوابات اهل الموصل فی العدد و الرؤیة ، چاپ مهدی نجف ، قم 1413؛ همو، کتاب الامالی ، چاپ حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری ، قم 1403؛
* احمدبن علی نجاشی ، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی ، چاپ موسی شبیری زنجانی ، قم 1407؛  
* احمدبن علی نجاشی ، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی ، چاپ موسی شبیری زنجانی ، قم 1407؛
* حسین بن محمدتقی نوری ، خاتمة مستدرک الوسائل ، قم 1415ـ1420؛ یاقوت حموی.
* حسین بن محمدتقی نوری ، خاتمة مستدرک الوسائل ، قم 1415ـ1420؛ یاقوت حموی.
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
این مقاله از [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3833 دانشنامه جهان اسلام] اخذ شده است.
این مقاله از [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3833 دانشنامه جهان اسلام] اخذ شده است.
کاربر ناشناس