خمس: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(ویکی سازی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
نیمی از خمس به [[سادات]] فقیر اختصاص دارد و نیم دیگر به عنوان [[سهم امام]] در دوران [[غیبت امام مهدی(عج)|غیبت امام زمان]] توسط [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] در اموری که با توجه به تاریخ زندگی [[اهلبیت(ع)|اهل بیت(ع)]] مورد مصرف خمس تشخیص میدهند، هزینه میگردد. | نیمی از خمس به [[سادات]] فقیر اختصاص دارد و نیم دیگر به عنوان [[سهم امام]] در دوران [[غیبت امام مهدی(عج)|غیبت امام زمان]] توسط [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] در اموری که با توجه به تاریخ زندگی [[اهلبیت(ع)|اهل بیت(ع)]] مورد مصرف خمس تشخیص میدهند، هزینه میگردد. | ||
[[وجوهات شرعی|وجوهات]] حاصل از پرداخت خمس یکی از منابع اصلی مالی [[حوزه علمیه|حوزههای علمیه]] و ترویج [[دین]] در جامعه اسلامی است. | [[وجوهات شرعی|وجوهات]] حاصل از پرداخت خمس یکی از منابع اصلی مالی [[حوزه علمیه|حوزههای علمیه]] و ترویج [[دین]] در جامعه اسلامی است. فقیهان در مورد کسی که قصد [[فرار از خمس]] دارد نظرات متفاوتی دارند؛ برخی چون [[سید محمدرضا گلپایگانی]] و [[محمدتقی بهجت]] معتقدند گرچه فرد از دادن هدیه، قصد فرار از پرداخت خمس را داشته است، اما اگر هدیه مناسب شأن گیرنده آن باشد، پرداخت خمس لازم نیست. | ||
== آیه خمس== | ==آیه خمس== | ||
{{اصلی|آیه خمس}} | {{اصلی|آیه خمس}} | ||
[[آیه]] ۴۱ [[سوره انفال|سورۀ انفال]] به موضوع خمس پرداخته و آن را از نشانههای [[ایمان]] شمرده است: | [[آیه]] ۴۱ [[سوره انفال|سورۀ انفال]] به موضوع خمس پرداخته و آن را از نشانههای [[ایمان]] شمرده است: | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[شأن نزول]] آیه جایگاه برجستۀ خمس را بهتر مشخص میکند، زیرا این آیه خطاب به مجاهدان [[جنگ بدر]] است و [[ایمان]] واقعی آنها را مشروط به پرداخت خمس معرفی میکند.(رجوع کنید به [[آیه خمس]]) | [[شأن نزول]] آیه جایگاه برجستۀ خمس را بهتر مشخص میکند، زیرا این آیه خطاب به مجاهدان [[جنگ بدر]] است و [[ایمان]] واقعی آنها را مشروط به پرداخت خمس معرفی میکند.(رجوع کنید به [[آیه خمس]]) | ||
===معنای غنیمت === | ===معنای غنیمت=== | ||
معنای لغوی «غُنم» هر سود و منفعتی است که به دست انسان برسد، چه منفعت کسب باشد چه غنیمت جنگی یا هر سود دیگری. | معنای لغوی «غُنم» هر سود و منفعتی است که به دست انسان برسد، چه منفعت کسب باشد چه غنیمت جنگی یا هر سود دیگری. | ||
[[راغب اصفهانی]] در [[مفردات القرآن]] میگوید غنیمت از ریشه «َغَنَم» (به معنی گوسفند) گرفته شده سپس در هر چیزی که انسان از دشمن و یا غیر دشمن به دست میآورد به کار رفته است. [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] نیز غُنم را هر سود و منفعتی میداند نه فقط غنیمت جنگی، همانگونه که لفظ مغانم درآیه ۹۴ [[سوره نساء]] به همین معنا به کار رفته است. | [[راغب اصفهانی]] در [[مفردات القرآن]] میگوید غنیمت از ریشه «َغَنَم» (به معنی گوسفند) گرفته شده سپس در هر چیزی که انسان از دشمن و یا غیر دشمن به دست میآورد به کار رفته است. [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] نیز غُنم را هر سود و منفعتی میداند نه فقط غنیمت جنگی، همانگونه که لفظ مغانم درآیه ۹۴ [[سوره نساء]] به همین معنا به کار رفته است. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
|} | |} | ||
== پیشینه خمس در سنت اسلامی == | ==پیشینه خمس در سنت اسلامی== | ||
بیشتر فقها و [[تفسیر قرآن|مفسرین]] [[تشریع]] خمس در اسلام را در سال دوم هجرت، هنگام [[غزوه بدر|جنگ بدر]] دانستهاند. غنیمتهای فراوان به دست آمده در این جنگ مناقشات و اختلاف نظرهایی را بر سر تقسیم غنایم میان جنگ آوران و گردآورندگان غنایم به دنبال داشت. در عرب پیش از [[اسلام]] قاعده این بود که معمولا فرمانده جنگ یک چهارم غنایم را دریافت میکرد.<ref>فراهیدی، العین، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۳۳.</ref> | بیشتر فقها و [[تفسیر قرآن|مفسرین]] [[تشریع]] خمس در اسلام را در سال دوم هجرت، هنگام [[غزوه بدر|جنگ بدر]] دانستهاند. غنیمتهای فراوان به دست آمده در این جنگ مناقشات و اختلاف نظرهایی را بر سر تقسیم غنایم میان جنگ آوران و گردآورندگان غنایم به دنبال داشت. در عرب پیش از [[اسلام]] قاعده این بود که معمولا فرمانده جنگ یک چهارم غنایم را دریافت میکرد.<ref>فراهیدی، العین، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۳۳.</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
رسالهها و آثار متعددی را نیز برخی شاگردان امامان شیعه و نیز فقهای دوران [[غیبت صغرا|غیبت صغری]]، مانند [[حسین بن سعید اهوازی]]، [[علی بن مهزیار اهوازی]]، [[محمد بن اورمه قمی]] و [[محمد بن حسن صفار قمی|محمد بن حسن صفار]] دربارۀ خمس نگاشتهاند. نگارش رساله و کتاب در این باره و در ادوار بعد نیز مورد توجه [[:رده:فقهای شیعه|فقهای شیعه]] بوده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۷۲.</ref> | رسالهها و آثار متعددی را نیز برخی شاگردان امامان شیعه و نیز فقهای دوران [[غیبت صغرا|غیبت صغری]]، مانند [[حسین بن سعید اهوازی]]، [[علی بن مهزیار اهوازی]]، [[محمد بن اورمه قمی]] و [[محمد بن حسن صفار قمی|محمد بن حسن صفار]] دربارۀ خمس نگاشتهاند. نگارش رساله و کتاب در این باره و در ادوار بعد نیز مورد توجه [[:رده:فقهای شیعه|فقهای شیعه]] بوده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۷۲.</ref> | ||
== احکام خمس == | ==احکام خمس== | ||
===مصرف خمس: سهم امام و سهم سادات=== | ===مصرف خمس: سهم امام و سهم سادات=== | ||
در [[آیه خمس]]، به شش گروه که صاحبان خمس هستند اشاره شده است: ۱.خداوند (لِلهِ)، ۲.رسول خدا (لِلرّسولِ)، ۳.ذی القُربی، ۴.[[یتیم|یتیمان]]، ۵.مسکینان، ۶.کسانی که در سفر به فقر گرفتار شدهاند. | در [[آیه خمس]]، به شش گروه که صاحبان خمس هستند اشاره شده است: ۱.خداوند (لِلهِ)، ۲.رسول خدا (لِلرّسولِ)، ۳.ذی القُربی، ۴.[[یتیم|یتیمان]]، ۵.مسکینان، ۶.کسانی که در سفر به فقر گرفتار شدهاند. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
|- | |- | ||
| | | | ||
# سود حاصل از کسب و کار و همه درآمدها و منافع شخص، در صورتی که از مؤونه و هزینههای جاری سالانۀ زندگی زیاد بیاید.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۷.</ref> | #سود حاصل از کسب و کار و همه درآمدها و منافع شخص، در صورتی که از مؤونه و هزینههای جاری سالانۀ زندگی زیاد بیاید.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۷.</ref> | ||
# معادن شامل طلا، نقره، سرب، مس، آهن، نفت، فیروزه، عقیق و هر چیزی که معدن بر آن صدق کند در صورتی که به مقدار نصاب باشد.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۸.</ref> | #معادن شامل طلا، نقره، سرب، مس، آهن، نفت، فیروزه، عقیق و هر چیزی که معدن بر آن صدق کند در صورتی که به مقدار نصاب باشد.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۸.</ref> | ||
# گنج، به معنای مالی که در مکانی همچون زمین، دیوار و یا تنۀ درخت و شبیه به این موارد پنهان شده باشد و در عرف به آن گنج گفته شود.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۴۳.</ref> | #گنج، به معنای مالی که در مکانی همچون زمین، دیوار و یا تنۀ درخت و شبیه به این موارد پنهان شده باشد و در عرف به آن گنج گفته شود.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۴۳.</ref> | ||
# [[مال مخلوط به حرام]] به گونهای که جداسازی آنها از یکدیگر ممکن نباشد و مقدار و صاحب [[مال حرام]] نیز معلوم نباشد.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۴۷.</ref> | #[[مال مخلوط به حرام]] به گونهای که جداسازی آنها از یکدیگر ممکن نباشد و مقدار و صاحب [[مال حرام]] نیز معلوم نباشد.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۴۷.</ref> | ||
# جواهری که با غواصی از دریا به دست میآید نظیر مروارید و مرجان در صورتی که به حد نصاب (هجده نخود طلا) برسد.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۵۱.</ref> | #جواهری که با غواصی از دریا به دست میآید نظیر مروارید و مرجان در صورتی که به حد نصاب (هجده نخود طلا) برسد.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۵۱.</ref> | ||
# غنیمتهایی که از جنگی که با امر [[امام]](ع) با [[کفار]] روی داده، به دست آمده است.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۵۵.</ref> | #غنیمتهایی که از جنگی که با امر [[امام]](ع) با [[کفار]] روی داده، به دست آمده است.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۵۵.</ref> | ||
# زمینی که [[کافر ذمّی]] از مسلمان بخرد.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۵۶.</ref> | #زمینی که [[کافر ذمّی]] از مسلمان بخرد.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۵۶.</ref> | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
===محاسبه و پرداخت خمس=== | ===محاسبه و پرداخت خمس=== | ||
*تأخیر در پرداخت خمس جایز نیست و کسی حق ندارد پرداخت خمس را به تأخیر انداخته و خود را بدهکار اهل خمس حساب کند. | *تأخیر در پرداخت خمس جایز نیست و کسی حق ندارد پرداخت خمس را به تأخیر انداخته و خود را بدهکار اهل خمس حساب کند. | ||
* خمس اموال همسر و فرزندان بر عهدۀ خود آنهاست. | *خمس اموال همسر و فرزندان بر عهدۀ خود آنهاست. | ||
* خمس را باید تحویل [[مرجع تقلید]] داد یا با اجازه او به مصرف رساند و تصرّف در خمس بدون اذن [[مجتهد]] جایز نیست. | *خمس را باید تحویل [[مرجع تقلید]] داد یا با اجازه او به مصرف رساند و تصرّف در خمس بدون اذن [[مجتهد]] جایز نیست. | ||
* خمس از عبادات است و باید با قصد قربت پرداخت شود. | *خمس از عبادات است و باید با قصد قربت پرداخت شود. | ||
===سال خمسی=== | ===سال خمسی=== | ||
{{اصلی|سال خمسی}} | {{اصلی|سال خمسی}} | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
===چند نکته در احکام خمس=== | ===چند نکته در احکام خمس=== | ||
* کسی که شغل ندارد، اگر اتفاقاً معاملهای کند و سودی ببرد - بعد از آنکه یک سال از وقتی که فایده برده، بگذرد - باید خمس مقداری را که از خرج سالش زیاد آمده بدهد.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۴، م۱۷۶۵؛ نوری، توضیح المسائل، ۱۳۷۵ش، م ۱۷۶۱؛ وحید، توضیح المسائل، ۱۴۱۹ق، م ۱۷۷۳ </ref> | *کسی که شغل ندارد، اگر اتفاقاً معاملهای کند و سودی ببرد - بعد از آنکه یک سال از وقتی که فایده برده، بگذرد - باید خمس مقداری را که از خرج سالش زیاد آمده بدهد.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۴، م۱۷۶۵؛ نوری، توضیح المسائل، ۱۳۷۵ش، م ۱۷۶۱؛ وحید، توضیح المسائل، ۱۴۱۹ق، م ۱۷۷۳ </ref> | ||
* درباره خمس بعضی از درآمدها (مانند: هدیه، جایزه بانکی و...) میان مراجع تقلید اختلاف نظر است و بیشتر آنها معتقدند، چنانچه مال بخشیده شده در سر سال خمسی زیاد بیاید لازم است خمس آن پرداخت شود.<ref>نگاه کنید به: خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۷و ۸.</ref> | *درباره خمس بعضی از درآمدها (مانند: هدیه، جایزه بانکی و...) میان مراجع تقلید اختلاف نظر است و بیشتر آنها معتقدند، چنانچه مال بخشیده شده در سر سال خمسی زیاد بیاید لازم است خمس آن پرداخت شود.<ref>نگاه کنید به: خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۷و ۸.</ref> | ||
* [[مهریه]] زن و مالی که به انسان [[ارث]] میرسد، خمس ندارد.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۸.</ref> | *[[مهریه]] زن و مالی که به انسان [[ارث]] میرسد، خمس ندارد.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۸.</ref> | ||
* بنابر نظر برخی فقها مانند [[محمدتقی بهجت|محمد تقی بهجت]] چنانچه در هزینۀ سالانه خود زیادهروی کرده باشد خمس آن بخش را نیز باید بپردازد.<ref>بهجت، رساله توضیح المسائل، مسئله ۱۳۸۰، ۱۴۲۱ق.</ref> | *بنابر نظر برخی فقها مانند [[محمدتقی بهجت|محمد تقی بهجت]] چنانچه در هزینۀ سالانه خود زیادهروی کرده باشد خمس آن بخش را نیز باید بپردازد.<ref>بهجت، رساله توضیح المسائل، مسئله ۱۳۸۰، ۱۴۲۱ق.</ref> | ||
* اگر شک داریم میزبان ما خمس میپردازد یا نه، طبق فتوای [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] جستجو و کنکاش ممنوع بوده و خوردن غذای او اشکال ندارد.<ref>امام خمینی، استفتائات، ۱۳۹۲ش، ج۴، ص۷۰۹.</ref> | *اگر شک داریم میزبان ما خمس میپردازد یا نه، طبق فتوای [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] جستجو و کنکاش ممنوع بوده و خوردن غذای او اشکال ندارد.<ref>امام خمینی، استفتائات، ۱۳۹۲ش، ج۴، ص۷۰۹.</ref> | ||
===دست گردان کردن خمس=== | ===دست گردان کردن خمس=== | ||
در مواردی ممکن است شخص در زمان پرداخت خمس خود نتواند همه یا بخشی از آن را بپردازد، از طرف دیگر استفاده از اموالی که به آنها خمس تعلق گرفته نیز ممنوع است، در اینجا مرجع تقلید یا نماینده او میتواند با توجه به شرایطی که شخص در آن قرار دارد خمس او را دریافت کند تا با پرداخت خمس، شخص وظیفه دینی خود را انجام داده باشد و بتواند در اموال خود تصرف [[حلال]] کند و سپس همه یا بخشی از خمس دریافت شده را به عنوان [[قرض]] به خود او بازمیگرداند تا پس از رفع مشکل آن قرض را بازپس دهد، به این عمل «دست گردان» کردن میگویند.<ref>خامنهای، اجوبةالاستفتات، ۱۳۹۱ش، س ۹۲۴.</ref> | در مواردی ممکن است شخص در زمان پرداخت خمس خود نتواند همه یا بخشی از آن را بپردازد، از طرف دیگر استفاده از اموالی که به آنها خمس تعلق گرفته نیز ممنوع است، در اینجا مرجع تقلید یا نماینده او میتواند با توجه به شرایطی که شخص در آن قرار دارد خمس او را دریافت کند تا با پرداخت خمس، شخص وظیفه دینی خود را انجام داده باشد و بتواند در اموال خود تصرف [[حلال]] کند و سپس همه یا بخشی از خمس دریافت شده را به عنوان [[قرض]] به خود او بازمیگرداند تا پس از رفع مشکل آن قرض را بازپس دهد، به این عمل «دست گردان» کردن میگویند.<ref>خامنهای، اجوبةالاستفتات، ۱۳۹۱ش، س ۹۲۴.</ref> | ||
== وجوب خمس مازاد درآمد == | ==وجوب خمس مازاد درآمد== | ||
از جمله مناقشاتی که پیرامون خمس مازاد درآمد (اَرباحِ مکاسب) شکل گرفته است آن است که در منابع تاریخی و حدیثی تا زمان [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] و [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] گزارشهای دریافت خمس به گستردگی گزارشهای دریافت زکات نقل نشده است. این اشکال پاسخهای دامنهدار و تفصیلی را از سوی فقهای قائل به وجوب خمس ارباح مکاسب به همراه داشته است. مضمون پاسخ فقها آن است که ادلۀ خمس به ویژه تعابیر احادیث به خوبی نشان میدهد که وجوب خمس حکمی کلی، قانونی و ثابت است که اختصاص به زمان معینی ندارد.<ref> مکارم شیرازی، انوار الفقاهه، ۱۴۱۶ق، ص۲۹۱-۲۹۲</ref> مدافعان قول به تعلق خمس به ارباح مکاسب همچنین مدعی شدهاند که اگر فقرای [[بنیهاشم|بنی هاشم]] از خمس ارباح مکاسب محروم باشند، با توجه به اختصاص یافتن [[زکات]] به غیر بنی هاشم، راهی برای تأمین زندگی آنها وجود نخواهد داشت.<ref>بروجردی، المستند فی شرح عروة الوثقی، ۱۴۲۱ق، ص۲۰۰-۲۰۱</ref> | از جمله مناقشاتی که پیرامون خمس مازاد درآمد (اَرباحِ مکاسب) شکل گرفته است آن است که در منابع تاریخی و حدیثی تا زمان [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] و [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] گزارشهای دریافت خمس به گستردگی گزارشهای دریافت زکات نقل نشده است. این اشکال پاسخهای دامنهدار و تفصیلی را از سوی فقهای قائل به وجوب خمس ارباح مکاسب به همراه داشته است. مضمون پاسخ فقها آن است که ادلۀ خمس به ویژه تعابیر احادیث به خوبی نشان میدهد که وجوب خمس حکمی کلی، قانونی و ثابت است که اختصاص به زمان معینی ندارد.<ref> مکارم شیرازی، انوار الفقاهه، ۱۴۱۶ق، ص۲۹۱-۲۹۲</ref> مدافعان قول به تعلق خمس به ارباح مکاسب همچنین مدعی شدهاند که اگر فقرای [[بنیهاشم|بنی هاشم]] از خمس ارباح مکاسب محروم باشند، با توجه به اختصاص یافتن [[زکات]] به غیر بنی هاشم، راهی برای تأمین زندگی آنها وجود نخواهد داشت.<ref>بروجردی، المستند فی شرح عروة الوثقی، ۱۴۲۱ق، ص۲۰۰-۲۰۱</ref> | ||
== خمس در زمان غیبت== | ==خمس در زمان غیبت== | ||
یکی از مباحث خمس، چگونگی حکم خمس در زمان [[غیبت امام مهدی(عج)|غیبت امام معصوم]] است. نظر مشهور فقهای معاصر آن است که [[سهم امام]] در زمان [[غیبت امام زمان|غیبت]] در مواردی مصرف شود که مرجع تقلید علم یا ظن معتبر دارد که اگر امام معصوم ظاهر باشد، آن را در همان موارد به کار میبرد، همچون تقویت اسلام و [[حوزه علمیه|حوزههای علمیه]]، تبلیغ اسلام، بنای [[مسجد|مساجد]] در موارد لزوم، امور کتابخانهها و مدارس، رسیدگی به مستمندان و به عبارتی همۀ امور خیر به ترتیب اولویت و اهمیت دینی آنها.<ref> بروجردی، المستند فی شرح عروة الوثقی، ۱۴۲۱ق، ص۳۳۰؛ مکارم شیرازی، انوار الفقاهه، ۱۴۱۶ق، ص۴۸۳</ref> در گذشته، اقوال غیرمشهوری نیز درباره خمس وجود داشته است؛ مانند ساقط شدن خمس،<ref> فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۱۰، ص۳۴۴</ref> وجوب کنار گذاشتن سهم امام<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۶.</ref>{{یاد| منسوب به برخی از فقهاست از سوی شیخ مفید وتعبیر به «کنز» شده است یعنی ذخیره کردن «و بعضهم يوجب كنزه».}} و وجوب دفن خمس<ref>نراقی، مستند الشیعه فی احکام اشریعه، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۱۲۸.</ref> | یکی از مباحث خمس، چگونگی حکم خمس در زمان [[غیبت امام مهدی(عج)|غیبت امام معصوم]] است. نظر مشهور فقهای معاصر آن است که [[سهم امام]] در زمان [[غیبت امام زمان|غیبت]] در مواردی مصرف شود که مرجع تقلید علم یا ظن معتبر دارد که اگر امام معصوم ظاهر باشد، آن را در همان موارد به کار میبرد، همچون تقویت اسلام و [[حوزه علمیه|حوزههای علمیه]]، تبلیغ اسلام، بنای [[مسجد|مساجد]] در موارد لزوم، امور کتابخانهها و مدارس، رسیدگی به مستمندان و به عبارتی همۀ امور خیر به ترتیب اولویت و اهمیت دینی آنها.<ref> بروجردی، المستند فی شرح عروة الوثقی، ۱۴۲۱ق، ص۳۳۰؛ مکارم شیرازی، انوار الفقاهه، ۱۴۱۶ق، ص۴۸۳</ref> در گذشته، اقوال غیرمشهوری نیز درباره خمس وجود داشته است؛ مانند ساقط شدن خمس،<ref> فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۱۰، ص۳۴۴</ref> وجوب کنار گذاشتن سهم امام<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۶.</ref>{{یاد| منسوب به برخی از فقهاست از سوی شیخ مفید وتعبیر به «کنز» شده است یعنی ذخیره کردن «و بعضهم يوجب كنزه».}} و وجوب دفن خمس<ref>نراقی، مستند الشیعه فی احکام اشریعه، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۱۲۸.</ref> | ||
دربارۀ [[سهم سادات]] در زمان [[غیبت امام مهدی(عج)|غیبت]] نیز مشهور فقها قائل به وجوب پرداخت سهم آنان هستند؛ اما تعداد کمی نیز قائل به مباحبودن خمس برای شیعیان و ساقط شدن وجوب آن هستند. این قول را در اصطلاح قول به [[تحلیل خمس]] مینامند.<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۵؛ بحرانی،الحدائق الناضره، ۱۴۰۵ق، ج۱۲، ص۴۳۹</ref> از دیگر آراء غیر مشهور فقهی شیعه دربارۀ سهم سادات در زمان غیبت میتوان به قول به وجوب دفن خمس تا زمان [[ظهور امام زمان|ظهور]] امام(عج) و نیز وجوب حفظ خمس و وصیت کردن به نگهداری آن اشاره کرد.{{یاد|قول به دفن خمس در زمان غیبت را به برخی از فقها از قول شیخ مفید در مقنعه نسبت داده اند. منتظری، حسینعلی، كتاب الخمس، ج۱، ص۴۷۳.اما تعبیر شیخ در مقنعه «دفن» نیست بلکه تعبیر به «کنز» کرده است. (بعضهم يوجب كنزه و تناول خبرا ورد أن الأرض تظهر كنوزها عند ظهور القائم مهدي الأنام و أنه (ع) إذا قام دلّه الله سبحانه و تعالى على الكنوز فيأخذها من كل مكان. شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۸۵و۲۸۶.}} | دربارۀ [[سهم سادات]] در زمان [[غیبت امام مهدی(عج)|غیبت]] نیز مشهور فقها قائل به وجوب پرداخت سهم آنان هستند؛ اما تعداد کمی نیز قائل به مباحبودن خمس برای شیعیان و ساقط شدن وجوب آن هستند. این قول را در اصطلاح قول به [[تحلیل خمس]] مینامند.<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۵؛ بحرانی،الحدائق الناضره، ۱۴۰۵ق، ج۱۲، ص۴۳۹</ref> از دیگر آراء غیر مشهور فقهی شیعه دربارۀ سهم سادات در زمان غیبت میتوان به قول به وجوب دفن خمس تا زمان [[ظهور امام زمان|ظهور]] امام(عج) و نیز وجوب حفظ خمس و وصیت کردن به نگهداری آن اشاره کرد.{{یاد|قول به دفن خمس در زمان غیبت را به برخی از فقها از قول شیخ مفید در مقنعه نسبت داده اند. منتظری، حسینعلی، كتاب الخمس، ج۱، ص۴۷۳.اما تعبیر شیخ در مقنعه «دفن» نیست بلکه تعبیر به «کنز» کرده است. (بعضهم يوجب كنزه و تناول خبرا ورد أن الأرض تظهر كنوزها عند ظهور القائم مهدي الأنام و أنه (ع) إذا قام دلّه الله سبحانه و تعالى على الكنوز فيأخذها من كل مكان. شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۸۵و۲۸۶.}} | ||
== خمس و مالیات == | ==خمس و مالیات== | ||
برخی اشکال میکنند که خمس برای کسانی که به حکومت اسلامی مالیات پرداخت میکنند بیمعنا و نوعی [[تکلیف]] مضاعف است. در این نگاه خمس نوعی مالیات برای تأمین نیازها و درآمدهای حکومتهای اسلامی در زمان گذشته محسوب میشده و امروزه با توجه به وضع و وصول انواع مالیاتهای اجباری از سوی حکومت اسلامی، فلسفه و جایگاهی برای خمس باقی نمیماند. | برخی اشکال میکنند که خمس برای کسانی که به حکومت اسلامی مالیات پرداخت میکنند بیمعنا و نوعی [[تکلیف]] مضاعف است. در این نگاه خمس نوعی مالیات برای تأمین نیازها و درآمدهای حکومتهای اسلامی در زمان گذشته محسوب میشده و امروزه با توجه به وضع و وصول انواع مالیاتهای اجباری از سوی حکومت اسلامی، فلسفه و جایگاهی برای خمس باقی نمیماند. | ||
به این نقد چنین پاسخ داده شده است که این دو به کلی در موارد شمول و مصرف و هدف متفاوت هستند. مالیات دولتی به کل درآمد تعلق میگیرد، اخذ آن نیازی به رضایت صاحب درآمد ندارد، از کلیه شهروندان بدون توجه به دینشان اخذ میشود و صرف مخارج عمومی جامعه میشود و در واقع برای خود پرداخت کننده مالیات در بستر جامعه هزینه میشود. این در حالی است که مالیات دینی – مشخصا خمس – از مازاد درآمد سالانه مسلمانان شیعه با نیت الهی اخذ میشود، اگر فردی نپردازد مجازات دنیوی ندارد و ضمانت پرداخت آن اعتقادات دینی فرد است و صرف اموری از قبیل افراد بیبضاعت و ترویج امور دینی میشود، همچنان که مردم در سایر کشورها علاوه بر پرداخت مالیات به انجمنهای خیریه کمکهای مالی میکنند.{{مدرک}} | به این نقد چنین پاسخ داده شده است که این دو به کلی در موارد شمول و مصرف و هدف متفاوت هستند. مالیات دولتی به کل درآمد تعلق میگیرد، اخذ آن نیازی به رضایت صاحب درآمد ندارد، از کلیه شهروندان بدون توجه به دینشان اخذ میشود و صرف مخارج عمومی جامعه میشود و در واقع برای خود پرداخت کننده مالیات در بستر جامعه هزینه میشود. این در حالی است که مالیات دینی – مشخصا خمس – از مازاد درآمد سالانه مسلمانان شیعه با نیت الهی اخذ میشود، اگر فردی نپردازد مجازات دنیوی ندارد و ضمانت پرداخت آن اعتقادات دینی فرد است و صرف اموری از قبیل افراد بیبضاعت و ترویج امور دینی میشود، همچنان که مردم در سایر کشورها علاوه بر پرداخت مالیات به انجمنهای خیریه کمکهای مالی میکنند.{{مدرک}} | ||
== خمس در فقه اهل سنت == | ==خمس در فقه اهل سنت== | ||
موضوع خمس در منابع فقهی [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] عمدتا در بخش تقسیم غنایم جنگی در ذیل مبحث [[جهاد]] مطرح شده است. فقهای اهل سنت همچون فقیهان شیعه با استناد به آیۀ خمس و [[حدیث متواتر|احادیث متواتر]]، در وجوب پرداخت خمس اتفاق نظر دارند. اختلاف نظر میان آنان در موارد وجوب خمس و نیز مصارف آن است. در میان [[مذاهب چهارگانه اهل سنت]] مهمترین موارد وجوب خمس، غنایم جنگی است. مستند اصلی آنان آیۀ خمس است که [[اسباب نزول|شأن نزول]] آن بر پایۀ تفاسیر به [[غزوه بدر|جنگ بدر]] باز میگردد. با این حال فقهای اهل سنت گنج را نیز با شرایطی خاص از جمله موارد وجوب خمس دانستهاند. در باب وجوب خمس در [[فیء]] و نیز در مواردی همچون انواع معادن و یا خرید زمین از [[مسلمان]] توسط [[کافر ذمی|ذمی]] میان فقهای اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد.<ref>ابن رشد، بدایة المجتهد، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۴.</ref> | موضوع خمس در منابع فقهی [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] عمدتا در بخش تقسیم غنایم جنگی در ذیل مبحث [[جهاد]] مطرح شده است. فقهای اهل سنت همچون فقیهان شیعه با استناد به آیۀ خمس و [[حدیث متواتر|احادیث متواتر]]، در وجوب پرداخت خمس اتفاق نظر دارند. اختلاف نظر میان آنان در موارد وجوب خمس و نیز مصارف آن است. در میان [[مذاهب چهارگانه اهل سنت]] مهمترین موارد وجوب خمس، غنایم جنگی است. مستند اصلی آنان آیۀ خمس است که [[اسباب نزول|شأن نزول]] آن بر پایۀ تفاسیر به [[غزوه بدر|جنگ بدر]] باز میگردد. با این حال فقهای اهل سنت گنج را نیز با شرایطی خاص از جمله موارد وجوب خمس دانستهاند. در باب وجوب خمس در [[فیء]] و نیز در مواردی همچون انواع معادن و یا خرید زمین از [[مسلمان]] توسط [[کافر ذمی|ذمی]] میان فقهای اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد.<ref>ابن رشد، بدایة المجتهد، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۴.</ref> | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
* [[زکات]] | *[[زکات]] | ||
* [[صدقه]] | *[[صدقه]] | ||
* [[سهم امام]] | *[[سهم امام]] | ||
* [[سهم سادات]] | *[[سهم سادات]] | ||
* [[مال مخلوط به حرام]] | *[[مال مخلوط به حرام]] | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/40766 دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | *[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/40766 دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | ||
* [https://rch.ac.ir/article/Details/8783?خمس دانشنامه جهان اسلام] | *[https://rch.ac.ir/article/Details/8783?خمس دانشنامه جهان اسلام] | ||
{{فروع دین}} | {{فروع دین}} | ||
{{ابواب فقه}} | {{ابواب فقه}} |