وحدت وجود: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
از استادانم آقا شيخ محمد خراسانى و حاجآقا رحيم ارباب اصفهانى شنيدهام كه فرمودند: همه قيل و قالها و جنگ و جدالهاى علمى و مذهبى عرفا و متشرعان در باب وحدت وجود بر سر يک كلمه «از» است؛ كه بگوييم «عالم همه اوست»، يا بگوييم «عالم همه از اوست». عارف صوفى جمله اول را و اهل ظاهر جمله دوم را میگويند.<ref>همایی، مولوینامه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۰۶.</ref>}} | از استادانم آقا شيخ محمد خراسانى و حاجآقا رحيم ارباب اصفهانى شنيدهام كه فرمودند: همه قيل و قالها و جنگ و جدالهاى علمى و مذهبى عرفا و متشرعان در باب وحدت وجود بر سر يک كلمه «از» است؛ كه بگوييم «عالم همه اوست»، يا بگوييم «عالم همه از اوست». عارف صوفى جمله اول را و اهل ظاهر جمله دوم را میگويند.<ref>همایی، مولوینامه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۰۶.</ref>}} | ||
==دلایل اثبات== | ==دلایل اثبات== | ||
از نظر محققان، هرچند شارحان ابنعربی از [[تصوف|صوفیه]] و فیلسوفان صدرایی تلاش کردهاند که وحدت وجود را از طریق استدلال عقلی اثبات کنند، بزرگان صوفیه راه دریافت حقیقت آن را [[کشف و شهود]] دانستهاند و نه استدلال عقلی.<ref>قاضی نورالله شوشتری، مجالس المؤمنین، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۶۶؛ ایزتسو، «زندگی و اندیشه ابنعربی»، ص۴۰؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۸.</ref> [[توشیهیکو ایزوتسو|ایزوتسو]] طریق شهودی درک وحدت وجود را چنین ترسیم کرده است: عارف از ظاهر موجودات به عمق و باطن آنها از طریق [[سیر و سلوک]] حرکت میکند. نقطه آغازین سیر او جهان محسوس است که سرشار از کثرت است. او با تکیه بر تأویل وجودی در مسیر سلوک، پس از فانیشدن نفسش، از کثرتها عبور میکند و بُعد وجودی دیگر عالم را مشاهده میکند؛ بعدی که در آن جز حقیقتی یگانه وجود ندارد.<ref>ایزتسو، «زندگی و اندیشه ابنعربی»، ص۴۰.</ref> | از نظر محققان، هرچند شارحان ابنعربی از [[تصوف|صوفیه]] و فیلسوفان صدرایی تلاش کردهاند که وحدت وجود را از طریق استدلال عقلی اثبات کنند، بزرگان صوفیه راه دریافت حقیقت آن را [[کشف و شهود]] دانستهاند و نه استدلال عقلی.<ref>قاضی نورالله شوشتری، مجالس المؤمنین، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۶۶؛ ملکی تبریزی، رساله لقاء الله، ۱۳۸۵ش، ص۲۴۶؛ ایزتسو، «زندگی و اندیشه ابنعربی»، ص۴۰؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۸.</ref> [[توشیهیکو ایزوتسو|ایزوتسو]] طریق شهودی درک وحدت وجود را چنین ترسیم کرده است: عارف از ظاهر موجودات به عمق و باطن آنها از طریق [[سیر و سلوک]] حرکت میکند. نقطه آغازین سیر او جهان محسوس است که سرشار از کثرت است. او با تکیه بر تأویل وجودی در مسیر سلوک، پس از فانیشدن نفسش، از کثرتها عبور میکند و بُعد وجودی دیگر عالم را مشاهده میکند؛ بعدی که در آن جز حقیقتی یگانه وجود ندارد.<ref>ایزتسو، «زندگی و اندیشه ابنعربی»، ص۴۰.</ref> | ||
[[ابنترکه اصفهانی]]،<ref>ابنترکه اصفهانی، تمهید القواعد، ۱۳۶۰ش، ص۱۱۱-۱۱۸.</ref> [[سید حیدر آملی]]،<ref>سید حیدر آملی، رساله نقد النقود، ۱۳۶۴ش، ص۳۰-۴۰.</ref> و ابنفَنّاری (درگذشت: ۸۳۴ق)<ref>ابنفناری، مصباح الانس، ۲۰۱۰م، ص۲۰۵-۲۱۹.</ref> از جمله شارحان ابنعربی هستند که استدلالهایی برای اثبات وحدت وجود ارائه کردهاند. به نظر [[مرتضی مطهری|مطهری]]، استدلال آنان از دو مقدمه و یک نتیجه تشکیل شده است: مقدمه اول اینکه وجود مساوی با وجوب ذاتی است؛ مقدمه دوم اینکه وجوب ذاتی مساوی با وحدت همهجانبه (مِنْ جَمیع الجِهات) است؛ نتیجه اینکه وجود مساوی با وحدت همهجانبه است.<ref>طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۹۰ش، پاورقی مطهری ص۵۱۰.</ref> | [[ابنترکه اصفهانی]]،<ref>ابنترکه اصفهانی، تمهید القواعد، ۱۳۶۰ش، ص۱۱۱-۱۱۸.</ref> [[سید حیدر آملی]]،<ref>سید حیدر آملی، رساله نقد النقود، ۱۳۶۴ش، ص۳۰-۴۰.</ref> و ابنفَنّاری (درگذشت: ۸۳۴ق)<ref>ابنفناری، مصباح الانس، ۲۰۱۰م، ص۲۰۵-۲۱۹.</ref> از جمله شارحان ابنعربی هستند که استدلالهایی برای اثبات وحدت وجود ارائه کردهاند. به نظر [[مرتضی مطهری|مطهری]]، استدلال آنان از دو مقدمه و یک نتیجه تشکیل شده است: مقدمه اول اینکه وجود مساوی با وجوب ذاتی است؛ مقدمه دوم اینکه وجوب ذاتی مساوی با وحدت همهجانبه (مِنْ جَمیع الجِهات) است؛ نتیجه اینکه وجود مساوی با وحدت همهجانبه است.<ref>طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۹۰ش، پاورقی مطهری ص۵۱۰.</ref> |