|
|
خط ۷۱: |
خط ۷۱: |
|
| |
|
| حبیب [[روز عاشورا]] رَجَزی که در حملههایش میخواند چنین بود: | | حبیب [[روز عاشورا]] رَجَزی که در حملههایش میخواند چنین بود: |
| {{شعر2 | | {{شعر جدید |
| |اَنا حَبیبُ وَ اَبی مُظَهَّر|فارِسُ هَیجاءَ و حَرْبٍ تُسعَر | | | جداکننده = \\ |
| |اَنتُم اَعَدُّ عُدَّةً وَ اَکثَر|وَ نَحنُ اَوفی مِنکُم وَ اَصْبَر
| | | متن =|اَنا حَبیبُ وَ اَبی مُظَهَّر\\فارِسُ هَیجاءَ و حَرْبٍ تُسعَر |
| |وَ نَحنُ اَعلی حُجَّةً وَ اَظْهَر|حَقّاً وَ اَتقی مِنکُم وَ اَعذَر
| | اَنتُم اَعَدُّ عُدَّةً وَ اَکثَر\\وَ نَحنُ اَوفی مِنکُم وَ اَصْبَر |
| | وَ نَحنُ اَعلی حُجَّةً وَ اَظْهَر\\حَقّاً وَ اَتقی مِنکُم وَ اَعذَر |
| |ترجمه=من حبیبم و پدرم مظهر است، جنگاور میدان کارزار و آتش شعلهور نبردم تعداد شما بیشتر و بالاتر است ولی ما در راه حق از شما وفادارتر و بردبارتریم. حجتمان برتر و حق ما آشکارتر است و از شما باتقواتر و دلیلمان استوارتر است.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۳.</ref>}} | | |ترجمه=من حبیبم و پدرم مظهر است، جنگاور میدان کارزار و آتش شعلهور نبردم تعداد شما بیشتر و بالاتر است ولی ما در راه حق از شما وفادارتر و بردبارتریم. حجتمان برتر و حق ما آشکارتر است و از شما باتقواتر و دلیلمان استوارتر است.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۳.</ref>}} |
|
| |
|
خط ۸۲: |
خط ۸۳: |
|
| |
|
| امام حسین(ع) خود را به بالین حبیب رساند و فرمود: «اَحْتَسِبُ نَفْسی و حماة اَصحابی» پاداش خود و یاران حامی خود را، از خداوند انتظار میبرم.<ref>ابومخنف، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۳۱.</ref> در [[نفس المهموم (کتاب)|نَفَس المَهْموم]] آمده است که حضرت فرمود: ای حبیب، مردی با فضیلت بودی که در یک شب [[قرآن]] را ختم میکردی.<ref> قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref> | | امام حسین(ع) خود را به بالین حبیب رساند و فرمود: «اَحْتَسِبُ نَفْسی و حماة اَصحابی» پاداش خود و یاران حامی خود را، از خداوند انتظار میبرم.<ref>ابومخنف، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۳۱.</ref> در [[نفس المهموم (کتاب)|نَفَس المَهْموم]] آمده است که حضرت فرمود: ای حبیب، مردی با فضیلت بودی که در یک شب [[قرآن]] را ختم میکردی.<ref> قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref> |
| {{شعر۲ | | {{شعر جدید |
| |زخم تن و خون سر و پیشانی مجروح | | | جداکننده = \\ |
| |هستنـد بـه میدان وصالم سه نشانی
| | | متن = زخم تن و خون سر و پیشانی مجروح \\هستنـد بـه میدان وصالم سه نشانی |
| |بگشـوده دهان، زخم تنم، تاکه بگوید
| | بگشـوده دهان، زخم تنم، تاکه بگوید \\عشق است، فقط عشق حقیقی، نه زبانی<ref>[https://www.balagh.ir/content/4697 «اشعار مناسبتی-حبیب بن مظاهر»] </ref>}} |
| |عشق است، فقط عشق حقیقی، نه زبانی<ref>[https://www.balagh.ir/content/4697 «اشعار مناسبتی-حبیب بن مظاهر»] </ref>}}
| |
|
| |
|
| به گزارش [[محمد سماوی نجفی|محمد بن طاهر سماوی]]، حبیب بن مظاهر فرزندی به نام قاسم داشت. او وقتی به بلوغ رسید بدیل بن صریم را کشت.<ref> سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.</ref> | | به گزارش [[محمد سماوی نجفی|محمد بن طاهر سماوی]]، حبیب بن مظاهر فرزندی به نام قاسم داشت. او وقتی به بلوغ رسید بدیل بن صریم را کشت.<ref> سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.</ref> |