پرش به محتوا

عهد الست: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸۷: خط ۸۷:
[[محمد حسین طباطبایی|علامه طباطبایی]] با تفسیری جدید از این آیه معتقد است اینکه انسان در سیر به سوی [[خداوند]] و بازگشتش به جانب او، در جهان‌هایی که از لحاظ نظام و احکام با عالم دنیا متفاوتند وجود داشته باشد، امر محالی نیست.
[[محمد حسین طباطبایی|علامه طباطبایی]] با تفسیری جدید از این آیه معتقد است اینکه انسان در سیر به سوی [[خداوند]] و بازگشتش به جانب او، در جهان‌هایی که از لحاظ نظام و احکام با عالم دنیا متفاوتند وجود داشته باشد، امر محالی نیست.


همانطور که اشیاء در دو نشئه و ظرف وجودی تحقق دارد. نزد خداوند وجودی بی‌حد و بی‌اندازه دارد و زمانی که به دنیا می‌آیند، دارای اندازه می‌شود: {{عربی|«وَ اِن مِن شَی ء اِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُه و مانُنَزَّلُه اِلاّ بِقَدَر مَعْلوم»}}.<ref>حجر: آیه۲۱.</ref>
همانطور که اشیاء در دو نشئه و ظرف وجودی تحقق دارد. نزد خداوند وجودی بی‌حد و بی‌اندازه دارد و زمانی که به دنیا می‌آیند، دارای اندازه می‌شود: {{عربی|«وَ اِن مِن شَی ء اِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُه و مانُنَزَّلُه اِلاّ بِقَدَر مَعْلوم» ترجمه: و هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينه‌هاى آن نزد ماست، و ما آن را جز به اندازه‌اى معين فرو نمى‌فرستيم.}}.<ref>حجر: آیه۲۱.</ref>


به همین صورت، عالم انسانی با همه وسعتش، وجودی پیشین نزد خدا در گنجینه‌های او دارد که خدا آن را به این نشأه تنزل می‌دهد. یعنی قبل از اینکه انسان در این دنیا حاضر شود، در ظرف و نشئه وجودی دیگری تحقق داشته است که آن ظرف علم الهی است. علاوه براین، در پاره‌ای از آیات به «ملکوت » این عالم اشاره شده است.<ref>مثلاً یس: آیه ۸۳.</ref> بر اساس این مبانی می‌توان گفت که هستی همه چیزها از جمله انسان، دو جنبه و دو سیما دارد:
به همین صورت، عالم انسانی با همه وسعتش، وجودی پیشین نزد خدا در گنجینه‌های او دارد که خدا آن را به این نشأه تنزل می‌دهد. یعنی قبل از اینکه انسان در این دنیا حاضر شود، در ظرف و نشئه وجودی دیگری تحقق داشته است که آن ظرف علم الهی است. علاوه براین، در پاره‌ای از آیات به «ملکوت » این عالم اشاره شده است.<ref>مثلاً یس: آیه ۸۳.</ref> بر اساس این مبانی می‌توان گفت که هستی همه چیزها از جمله انسان، دو جنبه و دو سیما دارد:


سیمایی رو به دنیا که حکم خاص خود را دارد، یعنی با خروج تدریجی از حالت قوه و استعداد به جانب فعل پدید می‌آید؛
سیمایی رو به دنیا که حکم خاص خود را دارد، یعنی با خروجِ تدریجی از حالت قوه و استعداد به جانب فعل پدید می‌آید؛


سیمایی نیز رو به خدا دارد که همه کمالات آن وجود دنیوی را داراست، بدون اینکه زحمت بیرون رفتن از قوه و کشیده شدن به سوی فعل را تحمل کند.
سیمایی نیز رو به خدا دارد که همه کمالات آن وجود دنیوی را داراست، بدون اینکه زحمت بیرون رفتن از قوه و کشیده شدن به سوی فعل را تحمل کند.
خط ۹۷: خط ۹۷:
این جهت دوم غیر از جنبه نخست است هر چند که هر دو آنها دو جنبه از یک چیزند.
این جهت دوم غیر از جنبه نخست است هر چند که هر دو آنها دو جنبه از یک چیزند.


حاصل همه این مقدمه‌ها این است که قبل از این عالم و نشئه انسانی نشئه انسانی دیگری بوده است که گرچه هر دو عینا یکی هستند ولی تفاوت آنها در این است که در نشئه [[ملکوت]]، پرده‌ای میان افراد انسانی و پروردگارشان نیست و آنان در آن عالم از راه مشاهده، [[توحید|یکتایی]] خدا را در [[ربوبیت]] می‌بینند. این دیدن از راه استدلال نیست، بلکه در آنجا در می‌یابند که از خدا جدایی ندارند و بی‌او نیستند و از این روست که به خدا و هر حقیقت دیگر، اقرار و اعتراف می‌کنند.<ref>طباطبایی، ج۸، ص۳۱۸-۳۲۱.</ref>
حاصل همه این مقدمه‌ها این است که قبل از این عالم و نَشْئه انسانی نشئه انسانی دیگری بوده است که گرچه هر دو عینا یکی هستند ولی تفاوت آنها در این است که در نشئه [[ملکوت]]، پرده‌ای میان افراد انسانی و پروردگارشان نیست و آنان در آن عالم از راه مشاهده، [[توحید|یکتایی]] خدا را در [[ربوبیت]] می‌بینند. این دیدن از راه استدلال نیست، بلکه در آنجا در می‌یابند که از خدا جدایی ندارند و بی‌او نیستند و از این روست که به خدا و هر حقیقت دیگر، اقرار و اعتراف می‌کنند.<ref>طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۸، ص۳۱۸-۳۲۱.</ref>


==جایگاه در ادبیات فارسی==
==جایگاه در ادبیات فارسی==
۱۸٬۴۲۶

ویرایش