پرش به محتوا

آیه ۱۴۳ سوره اعراف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
{{عربی|اندازه=۱۰۰%|وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ}} «و چون موسی به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا، خود را به من بنمای تا بر تو بنگرم.» فرمود: «هرگز مرا نخواهی دید، لیکن به کوه بنگر؛ پس اگر بر جای خود قرار گرفت به زودی مرا خواهی دید. «پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود، آن را ریز ریز ساخت، و موسی بیهوش بر زمین افتاد، و چون به خود آمد، گفت: «تو منزهی! به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم.»  
{{عربی|اندازه=۱۰۰%|وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ}} «و چون موسی به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا، خود را به من بنمای تا بر تو بنگرم.» فرمود: «هرگز مرا نخواهی دید، لیکن به کوه بنگر؛ پس اگر بر جای خود قرار گرفت به زودی مرا خواهی دید. «پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود، آن را ریز ریز ساخت، و موسی بیهوش بر زمین افتاد، و چون به خود آمد، گفت: «تو منزهی! به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم.»  


== مسئله دیدن ظاهری خداوند ==
==مسئله دیدن ظاهری خداوند==
پاسخ خداوند در آیه ۱۴۳ اعراف به تقاضای موسی یکی از مهم‌ترین دستمایه‌های مخالفان [[رؤیت خدا|رؤیت خداوند]]، خصوصاً متکلمان امامیه است. به عنوان نمونه [[سید مرتضی|سیدمرتضی]]، فقیه و متکلم شیعه، در نفی امکان رؤیت خدا در چهار مرحله به این آیه استدلال کرده و پاسخ منتقدان را نیز داده است.<ref>سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۹۹۸م، ج۲، ص۲۱۵–۲۳۰.</ref> هم‌چنین در منابع شیعی روایات بسیاری ذیل این آیه نقل شده است. نظیر آن‌چه [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] از این آیه برای نفی تعلق رؤیت بصری به خداوند استفاده نموده است.<ref>خزاز رازی، کفایة الأثر، ۱۴۰۱ق، ص۲۶۱–۲۶۲.</ref> چرایی درخواست رؤیت خداوند از سوی [[موسی (پیامبر)|موسی(ع)]] نیز از سؤالاتی است که [[مأمون عباسی]] از [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] داشته است.<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۸ش، ص۱۲۱.</ref>
{{اصلی|رؤیت خدا}}


محققان بر این باورند که از میانه قرن سوم، گروهی از عالمان اهل‌سنت با تمسک به این آیه سعی در اثبات امکان رؤیت بصری خداوند داشته که در میان ایشان می‌توان به دینوری (درگذشته ۲۷۶ق)، [[ابوالحسن اشعری]] (در گذشته۳۴۱ق)، باقلانی (در گذشته ۴۰۳ق) و عبدالقادر بغدادی (درگذشته ۴۲۹ق) یاد کرد.<ref>توکلی، «نقد و بررسی دیدگاه سیدمرتضی دربارهٔ تاویل آیه رب ارنی انظر الیک»]، ص۱۹۶.</ref> محمد بن عبدالکریم شهرستانی، مورخ و مفسر قرن پنجم و ششم نیز آیه محل بحث را قوی‌ترین [[دلیل نقلی]] بر امکان رؤیت خدا دانسته است.<ref>شهرستانی، نهایه الاقدام، ۱۴۲۵ق، ص۲۰۶–۲۰۷.</ref>
تقاضای دیدار خداوند از سوی موسی و پاسخ «لن ترانی» به او زمینه‌ساز گفت‌وگو درباره مسئله امکان دیدن ظاهری خدا شده است. محققان بر این باورند که از میانه قرن سوم، گروهی از عالمان اهل‌سنت با تمسک به این آیه سعی در اثبات امکان رؤیت بصری خداوند داشته که در میان ایشان می‌توان به دینوری (درگذشته ۲۷۶ق)، [[ابوالحسن اشعری]] (در گذشته۳۴۱ق)، باقلانی (در گذشته ۴۰۳ق) و عبدالقادر بغدادی (درگذشته ۴۲۹ق) یاد کرد.<ref>توکلی، «نقد و بررسی دیدگاه سیدمرتضی دربارهٔ تاویل آیه رب ارنی انظر الیک»]، ص۱۹۶.</ref> محمد بن عبدالکریم شهرستانی، مورخ و مفسر قرن پنجم و ششم نیز آیه محل بحث را قوی‌ترین [[دلیل نقلی]] بر امکان رؤیت خدا دانسته است.<ref>شهرستانی، نهایه الاقدام، ۱۴۲۵ق، ص۲۰۶–۲۰۷.</ref>  


==چگونگی تکلم خدا با موسی==
پاسخ خداوند در آیه ۱۴۳ اعراف به تقاضای موسی یکی از مهم‌ترین دستمایه‌های مخالفان [[رؤیت خدا|رؤیت خداوند]]، خصوصاً متکلمان امامیه است. به عنوان نمونه [[سید مرتضی|سیدمرتضی]]، فقیه و متکلم شیعه، در نفی امکان رؤیت خدا در چهار مرحله به این آیه استدلال کرده و پاسخ منتقدان را نیز داده است.<ref>سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۹۹۸م، ج۲، ص۲۱۵–۲۳۰.</ref> برخی از مفسران، بر این باورند که واژه «لَن» در این آیه که به معنای نفی ابد است و نیز بیان نفی رؤیت بدون هیچ قید و شرطی در آیه، بر این مسئله دلالت دارد که دیدن خداوند به هیچ وجه، نه در این جهان و نه در جهان دیگر، ممکن نیست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج‏۶، ص۳۶۰.</ref> هم‌چنین در منابع شیعی روایات بسیاری ذیل این آیه نقل شده است. نظیر آن‌چه [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] از این آیه برای نفی تعلق رؤیت بصری به خداوند استفاده نموده است.<ref>خزاز رازی، کفایة الأثر، ۱۴۰۱ق، ص۲۶۱–۲۶۲.</ref> چرایی درخواست رؤیت خداوند از سوی [[موسی (پیامبر)|موسی(ع)]] نیز از سؤالاتی است که [[مأمون عباسی]] از [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] داشته است.<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۸ش، ص۱۲۱.</ref>
{{اصلی|سخن گفتن خدا با موسی}}
در آیه ۱۴۳ سوره اعراف، به چگونگی تکلم خدا با موسی(ع) و ماهیت مبدأ شنیده شدن صدا، اشاره نشده است اما [[فضل بن حسن طبرسی]]، مفسر شیعه، بر این باور است که چون صدا، عَرَض{{یاد|در اصطلاح فلاسفه عرض در مقابل جوهر بوده و طبق تعریف مشهور «ماهیتی است که برای موجود بودن نیازمند موضوع است.» (عبودیت، هستی‌شناسی، ۱۳۸۰ش، ص۲۵۱.)}} است، باید قائم به جسمی باشد و به شنیدن صدا از میان ابرها اشاره کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بی‌تا، ج۴، ص۷۳۰.</ref>


به باور [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، مفسر و فیلسوف شیعه، مقصود از تکلم خدا با موسی(ع) در این آیه، ارتباط خاصی است که به‌واسطه آن، ذهن شنونده بدون هیچ تردیدی منتقل به معنا و اراده الهی شود که ممکن است این انتقال با شنیدن صوت‌هایی نیز همراه باشد.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۴۴.</ref>
=== استدلال به آیه ===
به بیان برخی آیه ۱۴۳ سوره اعراف از چند جهت ناظر به نفی رؤیت بصری خداوند است؛ نخست جواب خداوند با عبارت «لن ترانی» که ساختاری است برای نفی ابدی. دیگری عبارت «فان استقر مکانه فسوف ترانی» است که امکان رؤیت را وابسته به یک امر محال کرده است. بنابر توضیح [[ناصر مکارم شیرازی]]، فقیه و مفسر شیعه، این تعبیر، کنایه از محال بودن رؤیت خداست و نظیر [[آیه ۴۰ سوره اعراف]] است که خداوند بهشت رفتن [[کافران]] را به رد شدن شتر از سوراخ سوزن، تعلیق کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج‏۶، ص۳۵۷.</ref> هم‌چنین تنزیه موسی(ع) از رؤیت با عبارت «سبحانک» و نیز توبه او از تقاضای رؤیت با جمله «تُبتُ الیک» جزو فرازهایی است که برای عدم امکان رؤیت به‌ آن استناد شده است.<ref>رضوانی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ۱۳۸۴ش، ص۲۱۰.</ref>


==مسئله رؤیت خدا==
=== چرا موسی تقاضای رؤیت کرد؟ ===
{{اصلی|رؤیت خدا}}
این پرسش که چرا پیامبری همچون موسی(ع)، تقاضای رؤیت خداوند را دارد در حالی که محال بودن آن را می‌داند؟ مورد توجه مفسران قرار گرفته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۵۶.</ref>
به بیان برخی آیه ۱۴۳ سوره اعراف را می‌توان از چند جهت ناظر به نفی رؤیت خداوند دانست:
*الف) جواب خداوند با ساختار نفی ابد. «لن ترانی»
*ب) تعلیق امکان رؤیت بر امر محال. «فان استقر مکانه فسوف ترانی»
*ج) تنزیه موسی(ع) از رؤیت. «سبحانک»
*د) توبه موسی(ع) از تقاضای رؤیت. «تبت الیک».<ref>رضوانی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ۱۳۸۴ش، ص۲۱۰.</ref>
 
علامه طباطبایی بر این باور است که مسئله رؤیت خدا در این آیه و برخی دیگر از آیات مشابه (نظیر [[آیه ۲۳ سوره قیامت]]، [[آیه ۱۱ سوره نجم]]، [[آیه ۵ سوره عنکبوت]]، [[آیه ۵۴ سوره سجده]]) به معنای رؤیت با حواس ظاهری نبوده بلکه به معنای قطعی‌ترین و روشن‌ترین مراحل علم است که از آن با عنوان علم ضروری یاد می‌کند.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۳۸.</ref>
 
وی اشارت قرآن به این نحو از علم را در میان تمام آثار گذشتگان بی‌سابقه دانسته و معتقد است این حقیقت، منتی است که قرآن در تبیین معارف الهی بر بشر دارد.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۴۱.</ref>


===تعلیق امکان رؤیت بر امر محال===
از نظر [[ناصر مکارم شیرازی]]، روشن‌ترین جواب این است که موسی(ع) این تقاضا را از زبان قوم خود ([[بنی‌اسرائیل]]) و به نمایندگی از آنان مطرح کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۵۶.</ref> وی برای اثبات این سخن به [[آیه ۱۵۳ سوره نساء]] و نیز به پرسش موسی(ع) در [[آیه ۱۵۵ سوره اعراف]] استناد کرده و روایتی در [[تفسیر نور الثقلین (کتاب)|تفسیر نور الثقلین]]<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین‏، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۵.</ref> را نیز شاهد گرفته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۵۶.</ref> [[فضل بن حسن طبرسی]]، مفسر شیعه قرن ششم، به درخواست دیدن نشانه‌های آخرت از سوی موسی(ع) اشاره داشته و منظور وی را رسیدن به معرفت کامل بنی‌اسرائیل به وجود خدا می‌داند؛ نظیر درخواست [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم(ع)]] برای زنده کردن مردگان در [[آیه ۲۶۰ سوره بقره|آیه ۲۶۰ بقره]].<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بی تا، ج۴، ص۷۳۱.</ref>
از نظر علامه طباطبایی، عبارت «به کوه بنگر اگر در جای خود باقی ماند مرا خواهی دید» که در آیه آمده، نشان می‌دهد که تجلی خداوند و رؤیت او محال دانسته نشده است، بلکه موسی(ع) قابلیت این تجلی را ندارد.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۴۲.</ref> اما [[ناصر مکارم شیرازی]]، فقیه و مفسر شیعه، بر این باور است که این تعبیر، کنایه از محال بودن رؤیت خداست و نظیر [[آیه ۴۰ سوره اعراف]] است که خداوند بهشت رفتن [[کافران]] را به رد شدن شتر از سوراخ سوزن، تعلیق کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج‏۶، ص۳۵۷.</ref>


===نفی دیدن خدا در دنیا یا در آخرت؟===
===دیدن خدا با چشم باطن===
برخی از مفسران، بر این باورند که واژه «لَن» در این آیه که به معنای نفی ابد است و نیز بیان نفی رؤیت بدون هیچ قید و شرطی در آیه، بر این مسئله دلالت دارد که دیدن خداوند به هیچ وجه، نه در این جهان و نه در جهان دیگر، ممکن نیست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج‏۶، ص۳۶۰.</ref>
علامه طباطبایی بر این باور است که مسئله رؤیت خدا در آیه ۱۴۳ اعراف و برخی دیگر از آیات مشابه (نظیر [[آیه ۲۳ سوره قیامت]]، [[آیه ۱۱ سوره نجم]]، [[آیه ۵ سوره عنکبوت]]، [[آیه ۵۴ سوره سجده]]) به معنای رؤیت با حواس ظاهری نبوده بلکه به معنای قطعی‌ترین و روشن‌ترین مراحل علم است که از آن با عنوان علم ضروری یاد می‌کند.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۳۸.</ref> بنابر این تقاضای موسی(ع) برای خودش بوده و منظور وی، [[کشف و شهود|شهود]] خداوند با چشم باطن است.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۳۸</ref>  


اما علامه طباطبایی، با تفسیر رؤیت خدا به علم ضروری نسبت به حق<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۴۲.</ref> و با توجه به اثبات رؤیت خدا در چندین آیه از قرآن در روز قیامت، بر این باور است که جمله «لن ترانی» تنها ناظر به دنیا خواهد بود.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۴۲.</ref> نظیر آیات دیگری از قرآن ([[آیه ۳۷ سوره اسراء]]، [[آیه ۶۷ سوره کهف]]) که از کلمه «لن»، تنها نفی دنیایی آن لحاظ شده است.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۴۲.</ref>
اما علامه طباطبایی، با تفسیر رؤیت خدا به علم ضروری نسبت به حق<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۴۲.</ref> و با توجه به اثبات رؤیت خدا در چندین آیه از قرآن در روز قیامت، بر این باور است که جمله «لن ترانی» تنها ناظر به دنیا خواهد بود.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۴۲.</ref> نظیر آیات دیگری از قرآن ([[آیه ۳۷ سوره اسراء]]، [[آیه ۶۷ سوره کهف]]) که از کلمه «لن»، تنها نفی دنیایی آن لحاظ شده است.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۴۲.</ref>


==چرا موسی تقاضای رؤیت کرد؟==
از نظر علامه طباطبایی، عبارت «به کوه بنگر اگر در جای خود باقی ماند مرا خواهی دید» که در آیه آمده، نشان می‌دهد که تجلی خداوند و رؤیت او محال دانسته نشده است، بلکه موسی(ع) قابلیت این تجلی را ندارد.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۴۲.</ref>
این پرسش که چرا پیامبری همچون موسی(ع)، تقاضای رؤیت خداوند را دارد در حالی که محال بودن آن را می‌داند؟ مورد توجه مفسران قرار گرفته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۵۶.</ref>


الف) از نظر [[ناصر مکارم شیرازی]]، روشن‌ترین جواب این است که موسی(ع) این تقاضا را از زبان قوم خود ([[بنی‌اسرائیل]]) و به نمایندگی از آنان مطرح کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۵۶.</ref>  وی برای اثبات این سخن به [[آیه ۱۵۳ سوره نساء]] و نیز به پرسش موسی(ع) در [[آیه ۱۵۵ سوره اعراف]] استناد کرده و روایتی در [[تفسیر نور الثقلین (کتاب)|تفسیر نور الثقلین]]<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین‏، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۵.</ref> را نیز شاهد گرفته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۵۶.</ref>
ناصر مکارم شیرازی، این تفسیر را بر خلاف ظاهر آیه و مستلزم ارتکاب مجاز دانسته و آن را با برخی از روایات این باب ناسازگار می‌داند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۵۹.</ref>


ب) [[فضل بن حسن طبرسی]]، مفسر شیعه قرن ششم، به درخواست دیدن نشانه‌های آخرت از سوی موسی(ع) اشاره داشته و منظور وی را رسیدن به معرفت کامل بنی‌اسرائیل به وجود خدا می‌داند. نظیر درخواست [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم(ع)]] برای زنده کردن مردگان.<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بی تا، ج۴، ص۷۳۱.</ref>
==چگونگی تکلم خدا با موسی==
{{اصلی|سخن گفتن خدا با موسی}}


ج) برخی از مفسران بر این باورند که تقاضای موسی(ع) برای خودش بوده و منظور وی، [[کشف و شهود|شهود]] خداوند با چشم باطن است.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۳۸</ref> ناصر مکارم شیرازی، این تفسیر را بر خلاف ظاهر آیه و مستلزم ارتکاب مجاز دانسته و آن را با برخی از روایات این باب ناسازگار می‌داند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۵۹.</ref>
در آیه ۱۴۳ سوره اعراف، به چگونگی تکلم خدا با موسی(ع) و ماهیت مبدأ شنیده شدن صدا، اشاره نشده است اما [[فضل بن حسن طبرسی]]، مفسر شیعه، بر این باور است که چون صدا، عَرَض{{یاد|در اصطلاح فلاسفه عرض در مقابل جوهر بوده و طبق تعریف مشهور «ماهیتی است که برای موجود بودن نیازمند موضوع است.» (عبودیت، هستی‌شناسی، ۱۳۸۰ش، ص۲۵۱.)}} است، باید قائم به جسمی باشد و به شنیدن صدا از میان ابرها اشاره کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بی‌تا، ج۴، ص۷۳۰.</ref>


د) برخی نیز از این تقاضای موسی(ع) برداشتی عرفانی داشته و آن را از سر دلتنگی و به بهانه شنیدن صدای محبوب دانسته‌اند.<ref>نویسندگان، رقص کوه، ۱۳۹۳ش، ص۹۷.</ref>
به باور [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، مفسر و فیلسوف شیعه، مقصود از تکلم خدا با موسی(ع) در این آیه، ارتباط خاصی است که به‌واسطه آن، ذهن شنونده بدون هیچ تردیدی منتقل به معنا و اراده الهی شود که ممکن است این انتقال با شنیدن صوت‌هایی نیز همراه باشد.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج‏۸، ص۲۴۴.</ref>


==چگونگی تجلّی خدا بر کوه==
==چگونگی تجلّی خدا بر کوه==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰

ویرایش